حسن تامینی نماینده ادوار مردم رشت در مجلس شورای اسلامی طی گفت و گویی درباره آخرین وضعیت استان و نحوه مدیریت و مسائل مختلف پیرامون اظهار کرد: عده ای زمانی که استاندار غیربومی در گیلان داشتیم، خودشان را پاره پاره می کردند که نباید استاندار غیربومی باشد و حالا همان ها می گویند این استاندار غیربومی خیلی خوب هست!
به گزارش تابناک گیلان، وی گفت: آقایان احتمالاً آن زمان دنبال رأی گرفتن از مردم بودند و حال دنبال امتیازگرفتن! در حوزه مدیریت کلان اجرایی گیلان، ضعف وجود دارد. بزرگان فکری بکنند و تا دیر نشده، تغییر و تحولی حاصل شود زیرا در گیلان فرصت سوزی می شود. مثلاً رشت را که نگاه می کنی در حال درجا زدن هست. شهرستانش فرماندار ندارد و شهرش شهردار!! و هر فرصتی هم ایجاد شد مثل ظهور تیم سپیدرود، برخی با دخالت های سیاسی، آن را به حاشیه بردند و متاسفانه نابودش کردند…
تامینی اضافه کرد: هنوز تصمیمی برای ورود به انتخابات مجلس نگرفته ام، در شرایط فعلی پاسخگویی به همه مشکلات مردم، خصوصاً در حوزه اشتغال، با توجه به افزایش نرخ بیکاری در سطح استان، سخت شده است. قرار بود فاصله طبقاتی کم شود اما متاسفانه این فاصله زیاد شده، نارضایتی ها فراوان هست. من در دوره نمایندگی ام، حدود ۶۰ بیمار خاص را تحت پوشش داشتم که … یکی از این عزیزان بیمار، داروی شیمی درمانی را از من می گرفت و آنها را می فروخت تا شکم بچه هایش را سیر کند.
وی افزود: این یعنی … چرا ما گیلانی ها نمی توانیم حتی یک هم استانی را حمایت مدیریتی کنیم. آیا گیلانی نمی تواند یا گیلانی در حد وزیر نداریم؟ یا از ماست که بر ماست. امروز گیلانیان مقیم تهران، در بدترین شرایط خودشان بسر می برند. در تهران، جمعیت ها و انجمن های متعددی از نقاط مختلف گیلان، کم و بیش فعالند، اخیراً هم گروهی تحت عنوان مجمع توسعه گیلان فعالیت دارند… در خصوص نشست این مجمع با استاندار گیلان باید بگویم، مقصر استاندار نیست.
تامینی گفت: استاندار غیربومی، این مشکلات را دارد، نه استان را می شناسد و نه گیلانی ها را !!! اینجاست که ما در تهران، مثل خیلی از استانهای دیگر مانند یزدی ها یا کرمانی ها منسجم عمل نمی کنیم من حاضرم هر کسی را که خودشان بفرستند تمام زندگی ام را در معرض دید همه بگذارم. من اولین کسی بودم در مجلس، بحث شفاف سازی مالی زندگی نمایندگان را مطرح کردم. من نماینده ای بودم که هشت سال، نه وام گرفتم و نه خانه. خدایی تحقیق کنید چه کسانی خانه از مجلس گرفتند. متاسفانه شفاف سازی نمی شود.
“دکتر حسن تأمینی، یکی از نمایندگان شهرستان رشت در مجلس شورای اسلامی، طی ادوار هشتم و نهم، بوده که طی مصاحبه ای با ایشان ؛ در خصوص وضعیت گیلانیان مقیم تهران و همچنین به مقوله بحث مدیریت اجرایی و چالش ها و فرصت های پیش رو در استان، گذری خواهیم داشت....
” سوال: جناب آقای دکتر، چه خبر؟ جواب: سلام، خبر خیر و سلامتی سلام: آقای دکتر، بعد از دوران نمایندگی چه می کنید؟
جواب: بعد از دوره نمایندگی عمده کار من، به عنوان هیأت علمی دانشگاه در تهران، بیشتر به کارهای علمی مشغولم و در بُعد کارهای اجرایی نیز در کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی در خدمت مردم عزیز هستیم.
سوال: آقای دکتر بیشتر خودتان را معرفی می کنید؟
جواب: بنده در یکی از روستاهای بخش لشت نشاء، از توابع شهرستان رشت، به دنیا آمدم و بعد از تحصیلات دانشگاهی در رشته آموزش و ارتقاء سلامت، مقطع دکترا، فارغ التحصیل شدم و عضو هیئت علمی دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی تهران پذیرفته شدم. بیش از بیست سال سابقه کاری دارم و ۸ سال نیز به عنوان نماینده مردم شریف شهرستان رشت در مجلس شورای اسلامی، انجام وظیفه نموده ام.
سوال: آقای دکتر، از کارهای علمی تان بیشتر بگویید؟
جواب: مقالات داخلی و خارجی زیادی دارم که در کنگره ها و سمینارهای علمی ارائه شده، و کتاب هایی را نیز تألیف و ترجمه داشته ام ؛ مانند اینترنت در علوم پزشکی یا مدیریت موفق یا بحث زلزله و…
سوال: جناب آقای تأمینی، جنابعالی در قبل از ورود به مجلس ؛ در تهران همواره منشاء خیر بوده اید و به یاد داریم که دست خیلی از جوانان گیلانی مقیم تهران را گرفتید و آنها را در تهران مشغول به کار نمودید و خدمات شما قبل از نمایندگی هم برای مردم رضایت بخش بوده، در این رابطه توضیح می دهید؟
جواب: بنده کارم را در تهران، طی سالهای ۷۰ در وزارت بهداشت و درمان و دانشگاه تهران، شروع کردم و به لطف الهی توانستیم صدها نفر جوان بیکار گیلانی را در جاهای مختلف مشغول به کار نماییم. با توجه به اینکه سالهای متمادی در گیلان حضور نداشتم، برای دوره هشتم مجلس شورای اسلامی ورود کردم و کاندیدای انتخابات مجلس شدم که با اعتماد مردم شریف شهرستان رشت، به عنوان نماینده و خادمشان وارد مجلس شورای اسلامی شده و در حد توان سعی نمودم در مسیر توسعه رشت و استان قدمی بردارم و یا گره گشای مشکلات مردم و منطقه باشم. ولی متاسفانه با توجه به شرایط سخت کشور، در بسیاری از مواقع شرمنده مردم هم شدم.
سوال: آقای دکتر دوباره کاندیدای انتخابات مجلس می شوید؟
جواب: خدایی هنوز تصمیم نگرفته ام. چون نمایندگی نیاز به زیرساخت های قوی دارد و باید پاسخگو باشم. نماینده باید از همه چیزش بگذرد و فقط در اختیار مردم باشد. در شرایط فعلی پاسخگویی به همه مشکلات مردم، خصوصاً در حوزه اشتغال، با توجه به افزایش نرخ بیکاری در سطح استان، سخت شده و هنوز تعهدات ادوار گذشته نمایندگی ام را بصورت کامل بجا نیاورده ام و در تلاش هستم بیشتر به مردم خدمت کنم.
سوال: آقای دکتر، می بینیم که هنوز تلفن شما تمام وقت زنگ می خورد و ارباب رجوع با شما در ارتباط هستند و شما هم هنوز مردم را فراموش نکرده اید و مردم هم به شما لطف دارند، پس نگرانی برای چه؟
جواب: البته نگرانی ندارم، مردم لطف ویژه دارند. هیچ وقت مردم عزیزم را فراموش نکرده ام. هر روز عزیزان زیادی، مشکلات خودشان را مطرح می کنند. تا جایی که بتوانم پیگیری می کنم و گاهاً شرمنده مردم می شوم. مردم بسیار مهربان و عاطفی داریم، کوچکترین خدمت را فراموش نمی کنند بلکه ما مسئولین فراموشکار هستیم. به قول یکی از دوستان نزدیک بنده، که همیشه به من می گفت ؛ مسئولین اگر سالم کار می کردند باید آسفالت های ما را هم طلاکوب می کردیم. واقعاً همینطور هست، قرار بود فاصله طبقاتی کم شود اما متاسفانه این فاصله زیاد شده، نارضایتی ها فراوان هست. بنده فرزند این نظام هستم، برادر دو شهید هستم، برادر همسرم نیز شهید شده اند ؛ مادرم بعد از شهادت برادرانم به فاصله کمی به رحمت خدا پیوست و حقیر در زندگی سختی های زیادی کشیده ام و خودم دردها و رنج های اجتماع را لمس کرده ام. امروز وقتی می بینم بعضی از دوستان مراجعه می کنند، برای تأمین مایحتاج اولیه خودشان مشکل دارند ؛ واقعاً برای من نگران کننده است. بنده شاید برای خودم نگران نباشم، چون خودم شاغل هستم و همسر بنده نیز شاغلند، ولی عزیزانی هستند که چند تا بچه بیکار دارند و مستأجر هستند و یا حتی بیماریهای خاص دارند. من در دوره نمایندگی ام، حدود ۶۰ بیمار خاص را تحت پوشش داشتم که داروهای شیمی درمانی آنها را تهیه و تأمین می کردیم، الان هم دارم و اگر هتک حرمت این عزیزان نبود، اسامی آنها را در اختیار می گذاشتم ؛ می خواهم این را بگویم که یکی از این عزیزان بیمار، داروی شیمی درمانی را از من می گرفت و آنها را می فروخت تا شکم بچه هایش را سیر کند. این یعنی اوج مهربانی و ایثار. من خدا را شاهد می گیرم، هرگز از اعتماد مردم در دوران نمایندگی سوء استفاده نکردم، حاضرم این را اثبات بکنم. من هنوز در تهران مستأجر هستم و با اطمینان می گویم ؛ می شود با برنامه ریزی و مدیریت و تلاشی وافر و سنجیده، خدمات بیشتری به مردم عزیز ارائه نمود. حتی می شود برای گیلانی های مقیم تهران، پست های مدیریتی کلان، در سطح وزارت و معاونت وزیر گرفت تا هم استانی های ما با دستانی باز از همشهریان خود حمایت کنند. بعضی از استانها با نمایندگان خودشان، چنان لابی هایی تشکیل می دهند که بتوانند برای هم استانی های خودشان، جایگاه تعریف کنند. بعضی از وزارتخانه ها را می شناسم به خاطر وزیر آن استان، دهها پست مدیریتی در آن وزارتخانه به هم استانی ها داده شده، چرا ما گیلانی ها نمی توانیم حتی یک هم استانی را حمایت مدیریتی کنیم. آیا گیلانی نمی تواند یا گیلانی در حد وزیر نداریم؟ یا از ماست که بر ماست. امروز گیلانیان مقیم تهران، در بدترین شرایط خودشان بسر می برند. بیشتر برمی گردد به خود ما ! چرا ما گیلانی های مقیم تهران، بعد از این همه سال، که حداقل حدود سه دهه من پای کار هستم، حتی یک مکان کوچک برای دور هم نشستن نداریم. اگر یک گیلانی در تهران دچار مشکل شود، هیچ پشتوانه ای ندارد که راهنماییش کند. در حالی که همه می دانیم پتانسیل های زیادی از گیلانیان مقیم تهران داریم اما می بایست این پتانسیل های بالقوه را به فعلیت درآورد. بارها نشست گذاشتیم ولی همچنان داریم درجا می زنیم همه ما مقصیریم.
سوال: آقای دکتر، همیشه نشست های گیلانیان مقیم تهران را شما مدیریت می کردید. گویا مدتی است از این نشست ها خبری نیست؟ چرا؟
جواب: نه، درست می فرمایید، در حدود سه دهه، در همه نشست های گیلانیان مقیم تهران، بنده نقش مستقیم داشته و حتی ادعا دارم بیش از دو دهه ( یا ۲۰ سال به این طرف ) هر نشستی از گیلانیان مقیم تهران، با جمعیت زیاد دور هم جمع شدند، بنده با همکاری دوستان انجام دادم. گاهاً با فراز و فرودهایی مواجه می شدیم که در این مقطع نیز متاسفانه نشست ها کمرنگ شده که امیدواریم دوباره حرکت ها و اقداماتی در این راستا انجام دهم.
سوال: البته آقای دکتر، هفته گذشته گویا تعدادی از گیلانیان مقیم تهران، در رشت با استاندار گیلان دیدار داشتند. موضوع بحث چه بود؟
جواب: من هم شنیدم اما چون در آن جمع حضور نداشتم، بهتر است اظهارنظری نکنم.
سوال: چرا؟ مگر جنابعالی با آن جمع هماهنگ نبودید؟
جواب: بنده بصورت کلی عرض می کنم و وارد بحث و جزئیات نمی شوم. ما ادعا داریم که بیش از هفتصد هزار گیلانی مقیم تهران و حومه داریم که شامل حال همه گیلانی ها است که این آمار را فقط ما داریم. حدود بیست هزار گیلانی مقیم تهران را می شناسم که علاقمند به همکاری با گیلانیان مقیم تهران هستند، یعنی پای کار هستند، تشکل های زیادی از گیلانیان داریم که از قدیم پای کار بودند، مثل بچه های خوب کانون گیلداد، که از زمان دانشجویی شروع به کار کرده بودند و الان هم پای کار هستند، انجمن گیلانی های مقیم تهران ( خانه گیلان ) که شناسنامه دار شده و مجوز گرفته و تمام مراحل قانونی را طی کرده و یا عزیزان کانون هم اندیشان گیلان،، انجمن تالشان مقیم تهران (خانه تالش )، و یا انجمن ها و جمعیت هایی مثل ماسوله ای ها، رودسری ها، لنگرودی ها، لاهیجانی ها، آستانه ای ها، رودباری ها، آستارایی ها، فومنی ها، صومعه سرایی ها، انزلیچی ها و از شهرستان رشت، همیشه عزیزانی داشتیم که در تهران فعالیت کرده و می کنند اما مشکل اینجاست که ما در تهران، مثل خیلی از استانهای دیگر مانند یزدی ها یا کرمانی ها منسجم عمل نمی کنیم. اخیراً هم گروهی تحت عنوان مجمع توسعه گیلان فعالیت دارند که ما متاسفانه هنوز نتوانسته ام همگام و هماهنگ عمل کنیم و در خصوص نشست با استاندار گیلان باید بگویم، مقصر استاندار نیست. چون استاندار غیربومی، مشکلاتی را دارد، نه استان را می شناسد و نه گیلانی ها را !!! عدم شناخت استاندار غیربومی برای همه درد سر ایجاد می کند. امیدواریم همه ما با درایت بیشتر در جهت همدلی و اتحاد از وجود همه گیلانی ها استفاده شود.
سوال: از استاندار گفتید، می شود بیشتر از گیلان و رشت و خصوصاً حوزه مدیریتی استان صحبت کنید؟
جواب: البته علاقمند به ورود به این مقوله نیستم اما چاره ای نیست. عده ای زمانی که استاندار غیربومی در گیلان بود، خودشان را پاره پاره می کردند که نباید استاندار غیربومی باشد و حالا همان ها می گویند این استاندار غیربومی خیلی خوب هست! آقایان احتمالاً آن زمان دنبال رأی گرفتن از مردم بودند و حال دنبال امتیازگرفتن!. با هر کدام هم که صحبت می کنی می گویند ما استاندارغیربومی نمی خواستیم و فلان وزیر این استاندار را به ما تحمیل کرد. این چه حرفی است که آقایان می زنند؟! این همه گیلانی بزرگ و مدیر داشتیم، یعنی یکی شایستگی نداشت که استاندار گیلان بشود. برای خودمان گاهاً متاسف هستیم، اگر ما گیلانی های مقیم تهران، قوی و همدل و همسو بودیم قطعاً این اتفاقات نمی افتاد و به تبع آن مدیران ضعیف را هم نداشتیم. برخی از مدیران در خواب هم نمی دیدند چنین پست هایی داشته باشند و تصمیم گیرندگان اصلی استان، گویا اصلاً گیلانی نیستند. تغییرات مدیریتی همیشه بد نیست. برای مثال حضرت آیت اله فلاحتی، به عنوان نماینده محترم ولی فقیه منصوب شدند که الحمداله مورد رضایتمندی قرار گرفته است. بنده چند بار در نمازجمعه شرکت کردم دیدم استقبال مردم بسیارخوب است که نشان از عملکرد خوب آقای فلاحتی می باشد. اما در حوزه مدیریت کلان اجرایی گیلان، ضعف وجود دارد. بهتر است بیش از این گیلان، آسیب نبیند. بزرگان فکری بکنند و تا دیر نشده، تغییر و تحولی حاصل شود زیرا در گیلان فرصت سوزی می شود. بسیاری از فرصت ها و موقعیت ها را در گیلان نادیده گرفته ایم، و یا بسیاری از فرصت ها برای ما به چالش تبدیل می شود. مثلاً شهر رشت به عنوان مرکز استان و شهری خلاق با زیبائی های بی نظیرش، که هر چه نعمت بود، خدا به ما داد ؛ ولی رشت را که نگاه می کنی در حال درجا زدن هست. شهرش شهردار ندارد و هر فرصتی هم ایجاد شد مثل ظهور تیم سپیدرود، برخی با دخالت های سیاسی، آن را به حاشیه بردند و متاسفانه نابودش کردند…
سوال: آقای دکتر، دل پر دردی دارید از وضعیت شهرستان رشت و استان، چرا تاکنون، بحث و رایزنی در خصوص این مشکلات نداشته اید؟
جواب: همینطور هست، پای صحبت گیلانی ها می نشینید همه دل پر دردی دارند. روزی با ماهاتیرمحمد اقتصاددان بزرگ مالزی به گیلان آمدیم و ایشان جمله معروف ” من اگر گیلان را داشتم، ایران را اداره می کردم ” را بیان نمودند. چرا از این ظرفیت بزرگ استفاده نمی شود. عده ای در استان ما فقط دنبال حاشیه اند. هر کاری بکنی تعبیر دیگری می کنند. بیایی می گویند آمده تا انتخابات شرکت کند. اگر نیایی می گویند که حتماً مشکلی دارد. کمک بکنی می گویند، کمک نمی کنی باز هم می گویند. ما در حوزه بیمارستانی به جهت سی سال تجربه کاری، کمک می کنیم می گویند پول خورده، بیمارستان خریده. همه می دانند من حاضرم هر کسی را که خودشان بفرستند تمام زندگی ام را در معرض دید همه بگذارم. من اولین کسی بودم در مجلس، بحث شفاف سازی مالی زندگی نمایندگان را مطرح کردم. من اولین کسی بودم که داوطلب رفتن برای جنگ با داعش و تهدیدات اسرائیل و آمریکا بودم. من نماینده ای هستم که هشت سال، نه وام گرفتم و نه خانه. خدایی تحقیق کنید چه کسانی خانه از مجلس گرفتند. متاسفانه شفاف سازی نمی شود. جزو اولین کسانی بودم که طرح شفاف سازی زندگی نمایندگان و اطرافیانش را مطرح کردم. اگر شفاف سازی کنیم این بی اعتمادی از بین می رود. مردم ما قضاوت درست خواهند کرد که هر کس نماینده شده چرا وضع مالی اش تغییر کرده. چرا اطرافیانش همه سر کار رفتند. چرا پست و مقام فقط به اطرافیان نماینده رسیده و چراهای زیادی که متاسفانه باعث بی اعتمادی مردم شد ولی با شفاف سازی می شود این شبهات را از بین برد.
سوال: آقای دکتر نظر شما درباره نمایندگان گیلان در مجلس شورای اسلامی چیست؟
جواب: با توجه به اینکه خودم نماینده بوده ام بهتر است نظر ندهم ولی چون سوال نمودید، چشم. نمایندگان استان ما بصورت انفرادی بسیار تاثیرگذار و جزو نمایندگان قدر کشور هستند. به نظر من که ۸ سال با نمایندگان گیلان بصورت مستقیم کار کرده ام و چه بصورت غیرمستقیم که الان در مجلس، مشاور هستم. نمایندگان گیلان نسبت به همه استانها کارآمدتر هستند ولی در بحث هماهنگی متاسفانه ضعف داریم. ما در نشست گیلانی های مقیم تهران، به شوخی گفتیم شاید ۱۳ نماینده برای گیلان کم باشد و در دوره دهم خوشبختانه ۲ نماینده گیلانی از تهران به جمع نمایندگان ما اضافه شد. ( آقای الیاس حضرتی و آقای دکتر علی نوبخت ) که هر دو بزرگوار علاقه مندی بسیاری برای کار کردن با گیلانیان و برای توسعه گیلان داشته و دارند ولی با آنکه در جمع شان هستیم اما از توانایی و ظرفیت هایشان استفاده نکرده ایم. دو سال از نمایندگی دوره دهم گذشته و به نظر من از فرصت ها می شد، بهتر بهره برداری کرد که فرصت سوزی نشود. البته اینکه چه کسی مقصر است الان دنبال مقصر نمی گردیم. می دانم که کار نمایندگی بسیار سخت است و چقدر خوب بود ۱۵ نماینده گیلانی در کنار هم با جلسات مستمر و هماهنگ برای استان، در مسیر توسعه و بالندگی استان، گام های اساسی برمی داشتند. گیلان، استانی است که در آن فرصت خدمت وجود دارد، چون توانمندی و ظرفیت در این استان محدودیت ندارد. هرچه نعمت هست، خدا به گیلان داده ؛ دریا، کوه، جنگل، مزارع، برنج، چای، زیتون، ماهی، خاویار، گردشگری، مناطق آزاد، آب و هوای مطبوع، مردم مهربانش و فرهنگ و هنرش، صنایع دستی اش و دانشمندان و مغزهایش و بسیاری از فرصت های دیگری که متاسفانه اکثر آنها به چالش تبدیل شده، مانند بارانش به سیل و برفش به بحران و ازدیاد مسافرانش به آلودگی و دریایش به … همه و همه را می شود مدیریت کرد. نمایندگان استان باید با همدلی، اتحاد و برنامه ریزی ؛ تلاش و کوشش کنند تا محرومیت ها در استان زدوده شود و گیلان به جایگاه واقعی خودش برسد.