بازدید 84175

پيام سياسي «مرد هزار چهره» چيست؟

«مرد هزار چهره» به درستي معتقد است: كساني كه جامعه را با «دروغ» به انحطاط مي‌كشانند، لزوما افراد فاسدي نيستند، بلكه برخي نقاط ضعف و عقده‌هاي رواني معمولي حتي مي‌تواند يك جوان ساده‌دل و سالم شهرستاني را به بازي با جان و مال و عرض و آبروي مردم بكشاند، چرا كه «خوشش مي‌آيد از او تعريف كنند»، «از رسيدن به قدرت خشنود مي‌شود»، «استعداد خوبي در جوگير شدن دارد».
کد خبر: ۸۳۸۳
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردين ۱۳۸۷ - ۱۰:۲۹ 02 April 2008
سناريو و فضاي داستان، متن ديالوگ‌ها و سوابق و شخصيت مهران مديري و نويسندگان مجموعه طنز «مرد هزار چهره»، از پيام‌هاي سياسي آشكار اين مجموعه تلويزيوني حكايت دارد.

به گزارش خبرنگار «تابناك»، جدي‌ترين كارهاي سياسي اين گروه در گذشته، تخطئه تحصن نمايندگان مجلس ششم و نيز لزوم غني‌سازي اورانيوم در داخل با تمثيل «غني‌سازي نخود برره» بود كه احتمالا با سفارش مديريت صداوسيما مطرح شده بود.

همچنين مجموعه «باغ مظفر» كه در سال 85 پخش شد، با سفارش و بودجه وزارت نفت، ضمن تأكيد بر صرفه‌جويي سوخت، زمينه رواني سهميه‌بندي بنزين در سال 86 را پديد آورد.

به نظر مي‌رسد، مجموعه «مرد هزار چهره»، بيش از آن‌كه به نقد شخص يا گروه خاصي بپردازد، به پديده‌هاي منفي و زمينه‌هاي اجتماعي، جامعه‌شناختي و روانشناختي توجه مي‌كند كه زمينه‌ساز اين پديده‌هاست.

سريال همچنين تأكيد مي‌كند، برخي چهره‌‌ها كه با جعل عنوان و بدون توانايي، مسئوليت‌ها يا شغل‌هاي مهمي را اشغال مي‌كنند، الزاما افراد «بدذاتي» نيستند و سوءنيت هم ندارند، بلكه جهل و اشتباه گرفتن مردم در كنار تعريف و تمجيدهاي اغراق‌آميز و غيرواقعي، منجر به تثبيت آنان در مكان‌هايي مي‌شود كه شايستگي آن را ندارند.

براي نمونه، روايت داستان‌هاي عجيب و غريب درباره سرهنگ غفاري كه افراطي‌ترين نوع آنها توسط سرباز وظيفه 48 ماه خدمتي بيان مي‌شود، باعث مي‌شود كه شصت‌چي، سرانجام در پست رياست كلانتري به چهره‌اي واقعا خشن تبديل شود. با اين حال، نويسنده تأكيد مي‌كند كه وي واقعا مي‌خواسته «محله را خوب كند» و تنها روش آن را بلد نبوده و از همين روي، ده‌ها نفر از مردم محل را كه تمثيلي از كل جامعه است، اسير مي‌كند و به بازداشتگاه مي‌فرستد و حتي پس از آن‌كه به اشتباه خود واقف مي‌شود، بر آن اصرار مي‌ورزد؛ حتي اگر «نفت بازداشتگاه تمام شود و نان به همه نرسد».

مجموعه «مرد هزار چهره» به درستي معتقد است: كساني كه جامعه را با «دروغ» به انحطاط مي‌كشانند، لزوما افراد فاسدي نيستند، بلكه برخي نقاط ضعف و عقده‌هاي رواني معمولي حتي مي‌تواند يك جوان ساده‌دل و سالم شهرستاني را به بازي با جان و مال و عرض و آبروي مردم بكشاند، چرا كه «خوشش مي‌آيد از او تعريف كنند و او را دكتر خطاب كنند»، «از رسيدن به قدرت خشنود مي‌شود»، «استعداد خوبي در جوگير شدن دارد»، «از كودكي آرزوي زدن آژير خودرو پليس را داشته» و بالاخره به تجملات و «سوشي و خاويار در صبحانه» علاقه دارد و از ترس مرگ، حتي حاضر است نامزد خود را وانهاده با ديگري ازدواج كند. البته اين افراد بايد از برخي ويژگي‌ها چون توان «دروغگويي» بهره‌مند باشند.

اين سريال سيزده قسمتي تلاش كرده با برگزيدن چهار حوزه پزشكان و متخصصان، نيروي انتظامي و قدرتمندان حكومتي، شعرا، هنرمندان و روشنفكران و سرانجام مافيا و انتقاد از تمام آنها، به نوعي ايجاد تعادل پايبند باشد. با اين حال، به غير از حوزه چهارم كه به دليل اغراق بيش از اندازه، چندان براي مخاطب واقع‌نمايي نمي‌كند، در حوزه اول و دوم (پزشكان و پليس‌ها) ضمن نقد جدي به آنها، معدود افراد دانا و متعهدي را نيز نشان مي‌دهد كه چون پزشك معاون بيمارستان و يا سروان رشيدي تلاش مي‌كنند روند را تغيير داده و با روش‌هاي خود چون نظام‌پزشكي و بازرسي كل، دروغگو را رسوا كنند.

با اين حال گويا به اعتقاد سازندگان مجموعه، در حوزه هنرمندان آن معدود شخصيت مثبت هم وجود ندارند و همه روشنفكران اهل منقل و وافور و توهم و خيال نشان داده شدند.

انتقاد از مدرك‌‌گرايي در خانواده‌اي كه همه دكتر بودند و نقض حقوق شهروندي و شيوه‌هاي اعتراف‌گيري، اینکه در جامعه تمام کارهای خشن و خلاف قانون با نام های زیبا و داخل پرانتز فرهنگی انجام می شود نیز از ديگر سوژه‌هاي اين مجموعه بود و نشان داد وقتي افراد ناتوان به رياست برسند، نيروهاي كارآمد چون سروان رشيدي به بازداشتگاه مي‌روند و نيروهاي ناكارآمد چون سرباز 48 ماه خدمت، ارتقاي درجه گرفته و همه‌كاره مي‌شوند.

مجموعه طنز شبكه سوم سيما در بخش آخر نيز بر پيام اصلي خود تأكيد كرد و پس از به ريشخند گرفتن برخي مصاحبه‌هاي بي‌ربط صداوسيما و چهره‌سازي‌هاي افراطي مطبوعات از افرادي چون «مرد هزار چهره»، نشان داد كه تمام مردم و زيان‌ديدگان از جرايم امثال «مسعود شصت‌چي» شريك جرم او در «اشغال نابجاي پست‌ها و مسئوليت‌ها و مشاغل حساس» و ضربه زدن به خودشان به شمار مي‌روند و از همين روي، به رغم متناسب بودن مجازاتي چون اعدام براي او، خود نيز به دليل شراكت در جرم، راضي به مجازات وي نمي‌شوند، هرچند توان اين كارمند ساده ثبت احوال شيراز در سوار شدن بر احساسات مردم نيز در رهايي بخشيدن وي از مجازات اعدام بي‌تأثير نبود.
تور تابستان ۱۴۰۳
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۶
انتشار یافته: ۰
مهران مديري با نشان داد در انتخاب سوژه هاي بكر استاد است البته جدا از اين كه در بعضي از قسمتهاي سريال هايش واقعا حوصله بيننده سر مي رود ولي بعضي از قسمت هاي سريال هايش واقعا به اندازه ديدن يك فيلم سينمايي انسان را به وجد و نشاط مي آورد.
يارب مباد آن که گدا معتبر شود
گر معتبر شود ز خدا بي خبر شود
به به خیلی عالی بود .
قلمتان پر دوات
- با سلام
1- ديشب شبکه دو فيلمي را نشان داد که در مورد مبارزه با قاچاق چوب و زمين خواري بود.
اما نکته قابل تامل اين است که مثل اينکه اين باندهاي قدرت در صدا وسيما هم نفوذ دارند; به دو دليل: يکي اينکه ايا تله فيلم دو سال پيش توليد شده وبعد از دو سال اجازه پخشش را از اين باند ها گرفتند ودو اينکه اجازه پخش داده شده به خاطر اين است که آن صحنه هايي که نبايد پخش مي شدند به دستور آقايون حذف شدند. درست مثل مقاله خانم خبرنگار فيلم و يا حتي تخليه ساختمان نشريه.
2- در سريال مرد هزار چهره که به آن خوبي قسمت مربوط به عملکرد نيروي انتظامي و نوع عملکرد سردار رادان نقد شد ,ناگهان ديشب حدود 20 دقيقه از سريال مربوط به شب گذشته را به مردم تحميل کردند !!!! چرا؟ چون که معلوم نيست باز به کدوم باند بر ميگشت که حتمآ بايد فاميلي آن آقاي رييس باند ( آن قسمت که شب قبل مي گفتند داخل پرانتز فرهنگ) و جالب اينکه روي اين بخش نام فاميلي تاکيد ميشد; بايد حتمآ حذف ميشد.
3- از همه بدتر هم مربوط به سريال يک مشت پر عقاب است که صداي بازيگران و کارگردان آن هم درآمده بود.
متاسفانه آقاي ضرغامي باپنبه سر ميبرند.
اميد وارم اين باندها و سانسور در شما رخنه نکرده باشد و مطلب را چاپ کنيد.
مورد دیگر تعریف و تمجید بدون تفکر اکثریت مردم از گفتارهاو رفتارهای مسئولین در هر رده (پزشکان ،سیاسیون،و ....) بدون توجه به درستی یا نادرستی محتوای گفتارها ست
باسلام
این سریال 90درصدان واقعاجامعه امروزی نه تنها ایران بلکه جهان رابه نمایش گذاشت و بسیار جالب بود
يك سئوال
اين دفاع آقاي شصت چي كه من حتي يك ريال به جيب خودم نريخته ام آيا دليل خوبي براي رفع محكوميت وي در بهم ريختن همه جا مي باشد يا خير؟
به نظرمن اين سريال به خوبي توانسته معضلات و فراز و نشيبهاي جامعه را كه شايد خيلي ازما از ان بي خبر باشيم به تصوير بكشد اينكه شايد مثلا در عالم پزشكي افراد نادان و بي تجربه اي كه وارد شده يا بر اثر بي تجربگي با جان هزاران نفر بازيي كرده و از ااين راه به قول خودشان باتجربه و كاردان ميشوند
در روز 12 . 13 فروردین فیلم سینمایی شبکه 2 در مورد جنبش استقلال خواهی مردم مجارستان بود و مستند شبکه 4 در مورد جنایات پینوشه یود ایناه رو به مناسبت نزدیکی به 12 فروردین پخش کردند. ولی چرا فیلمی در مورد 12 فروردین نساختند صدا و سیما که در این ایام فیلم های ساخته خودش رو که زیاد پخش کرد و حتی مستندی در این مورد نبود که پخش کنند؟
نقد نسبتاً خوب و منصفانه ای بود اما ایراداتی نبز داشت ، و مقداری هم کنایه آمیز بود .
دوباره متاسفانه سانسور و سانسور در صداوسیما. در تبلیغات قبل از پخش دیدیم که رشید پور در خانه قزاق مندیان فرهنگ می گوید برای دست بوسی آمده ام ولی پخش نشد و به جای آن کلی از قسمت قبل را پخش کردند و همچنین قسمت فرهنگ که کاملا حذف شده بود احتمالا با دوبله مجدد.!!
ولی از نکات مثبت سریال به نقد (از زبان طنز) کشیدن مدرک گرایی، طرح امنیت اجتماعی، و همان مصاحبه آخر بود که مردم نمی دانستند مردهزار چهره کیست و چه کار کرده ولی می گفتند که باید اعدام شود و برخی هم ضربه به خود می دانستند.
با سلام و خسته نباشید به مهران مدیری و تیم نویسندگی پیمان-محراب قاسم خانی و دیگر عوامل. متا سفانه در اخرین قسمت ین مجموعه شاهد حذف قسمتهایی بودیم که در تیزر پخش شد ولی در طول سریال خبری از ان قسمتهای فیلم برداری شده نبودیم. از مدیریت شبکه 3 تقاضا دارم با این كارها زحمات این عزیزان سازنده فیلمها و مجموعه های طنز-سیاسی را لوث نکنند
با عرض سلام و تبریک سال نو.
سریال مرد هزار چهره محترمانه به دوستان خوبی که توانایی مدیریت ندارند اعلام کرد که قبل از رسیدن به پایان سریال متوجه شوند که باید به بایگانی ثبت احوال برگردند.
ای بابا حالا بگین سانسور نداریم من میخوام بپرسم آقای حسینیان مجری شبکه 3 که اسمش توی آخر فیلم بود کجا بازی کرد یا قبل عید آقای رشیدپور رو توی تبلیغ سریال روی صندلی و درحال صحبت کردن نشون میداد چی شد؟
خوب بود آقای شصت چی در یکی قسمت دیگر به طور مشخص اشتباهی رییس جمهور می شد !
تحليل خوبي بود و در قسمت مافيائي كه بسيار اغراق آميز آمده بخصوص حضور پدر خوانده و دخترش در دادگاه بعنوان شاكي بسيار جاي تامل دارد آنهم با همان لباس كانگستري و نشان دادن ريشه دار بودن و تداوم كار مافيائي ؟
با سلام
به نظر من باید به اقای مدیری تبریک گفت زیرا در حال حاضر تنها کسی که قدرت شاد کردن مردم حتی برای چند دقیقه در این فضا و بیان کردن مشکلات اجتماعی با وجود فضای سانسوری صدا و سیما را دارد ایشان هستند .
به نظر من جنبه ه اي منفي اين سريال به خصوص در اپيزود آخر آن بسيار بيشتر از مزاياي ان بود. آيا باند مافياي ان گونه كه در فيلم نمايش داده شده است آزادان كار مي كند ان همه لباس چرمي و فاخر چه پيامي دارد. نقش آقاي تفقد بسيار زننده بود.
يه قسمت ديگه هم سانسور شده بود كه در تبليغات مجموعه شاهد آن بوديم كه در آن آقاي رشيدپور خدمت آقاي قذاقه مندي رفته بود براي عرض اصل مطلب كه دستبوسي بود!و به جاي اين قسمت اون قسمت تكراري گذاشته شد كه البته داخل پرانتز فرهنگ هم از آن قسمت حذف شده بود.
به نظرم اين سريال به سه پاشنه آشيل هم اشاره كرد: شهرت (پزشكي)، قدرت (نظامي)، جاه و جلال (مافيا). اين سه موردي است كه نه تنها جوان شهرستاني بلكه پاي هر كس را مي تواند بلغزاند. ضمناً كارمندان بانك هم كم نواخته نشدند! نكات ريز ديگري هم داشت مثلاً آنجا كه با 100 تومان نمي شد هيچ چيز خريد. اينكه عنوان عقل مردم ما را زايل مي كند و ديگر كسي جرئت انتقاد به خودش نمي دهد.
اگر تحليل شما درست باشد و صدا و سيما و رييس ش بخواهد پيام اصلي سريال را (مطابق آنچه شما نوشته ايد) به افکار عمومي منتقل کند ، اميدوارم آقاي ضرغامي در داخل نيز پست ها و مشاغل را به افراد داراي صلاحيت و مدرک مرتبط بدهد ! آب در کوزه و ما کارمندان صدا و سيما دنبال يک قطره ايم ! آب ب ب ب ب ب ب ب ب ب ب ب ب ب ب ب ب !
من هم با نظر شما موافقم . در روزگاري كه متاسفانه فيلم هاي ما معمولا از محتوا تهي است اين هم جاي بسي شكر دارد . اي ولا به مهران مديري .
به نظر من مهمترين پيام سياسي اين سريال انتقتاد از عملكرد قوه قضاييه در برخورد با امثال مرد هزار چهره بود و اين اتقاد در قسمت آخر به اوج خود رسيد. و انتقاد از پزشكان،پليس،هنرمندان و...در واقع در مرحله بعد قرار ميگيرد.
تبریک می گم چون کاملا می شد فهمیدمنظور شما از نوشتن این مقاله کی بوده .فقط خدا هدایتتون کنه!!!!!
سلام:اگر چوب سانسور بر سر سریال کم نمی شد پیام ان دلچسب تر بود معذالک به چالش کشیدن معضلات اجتماعی به زبان طنز و با کارگردانی و بازی خوب مهران مدیری ما و مسئولین را وادار می کند که سر از برف برداریم.و واقعیات را هر چند کمرنگ ببینیم
اولا به تیم مهران مدیری تبریک می گم و بعدا به شما که به خودتان جرات اینکار رادادید(در این وا نفسا) به به.اولا سانسور کردن این سریال توهین به اذهان عمومی بود ثانیا این سریال چیزهایی گفت که با ساعتها سخنرانی و مطلب نمی شد به عموم مردم منتقل کرد.پس بازهم مهران مدیری که جرات و ابزار این کار را دارد.مهران جان ما همچنان منتظره طنزهای تو هستیم.موفق باشی در سایه پروردگار.
با عرض سلام و خسته نباشید.
با اینکه معلوم نیست چه کسی از قسمت سیاسی صدا و سیما به نویسندگان در نوشتن سناریوها خط می دهد، اما آقایان قاسم خانی همچون گذشته (فیلم مارمولک)اون چیزی رو که می خواستند اجرا کردند و به روی ورقه پیاده کردند و با نقدهای زیباشون که در عین به خنده وادار کردن مخاطب از نقدی عمیق خبر می داد نشون دادند که در مقام ها و پست ها و مسئولیت های کشوری هم جای اشتباه هست و مسئولین و مقامات باید پاسخگوی کارهای خود باشند و از آنها شانه خالی نکنند!
به به ! به به !
قلم عالی منبسط !
خیلی خیلی عالی بود.فقط در مورد قسمت های مربوط به آقای قزاقه و گروه مافیایی اش باید توجه داشت که اصلا زیاده روی نشده چون این یک تمثیل است برای گفتن برخی از حقایق.مثلا قسمتی که مسعود شصت چی و آذر ماه میخواستند خصوصی صحبت کنند واطرافشان پر از مامور بود وحتی مشتری های رستوران هم از مامورین بودند ...
خيليـــــــــــــــــــي ممنونم
از مهران مدیری که یکبار دیگر مردم را خنداند آن هم با این همه مشکلی که مردم دارند.
با سلام .به نظر من اقای مدیری در ساختن سریال براساس روانشناسی تبحر خاصی دارند زیرا که بارها در سریالهای ایشان این مورد دیده شده و ارزوی موفقیت برای ایشان دارم
به نظر بنده نظرات كاربران از اصل متن بسيار جذابتر بود.اگر ممكنه شما هم سانسور نكنيد و نظرات بقيه كاربران را درج نماييد.
تشابه اسمی "شستچی" و "کرباسچی" با توجه به اون جمله که تو دادگاه گفت که "من حتی یک ریال پول تو جیب خودم نریختم" و اینکه مثل قضیه دادگاه کرباسچی هر شب ملت رو پای تلویزون می نشوند و اینکه مثل کرباسچی با تامل و اروم اروم حرف میزد قابل تامل هست !؟
انشالله که ما اشتباه میکنیم .
در يك كلام : آقاي مديري يعني يك معجزه هنري در فرهنگ و خانواده سينما و تلويزيون مي باشد و بايستي به اين استعداد و هوش و خلاقيت بي كران آفرين گفت. ايشان استادي بزرگ و خوش تفكر هستند كه درد مردم و ضعف و خواسته هاي مردم و شخص را با تصوير براي جامعه نمايش مي دهد اين گونه سريال ها و فيلم ها نه تنها جنبه مثبت و مفيد دارد بلكه زمينه را براي شكوفايي استعداد هاي جوان و پرشور باز مي كند و از بيكاري شغلي كه جامعه ما را در بر گرفته نجات مي دهد همان گونه كه من يه مهندس صنعتي هستم ولي در كار فرهنگي در حال كار مي باشد من علاقه وافري به حرفه دانشگاهي خود داشتم ولي آن استعداد را با آمدن در حرفه صنعت به خاطر حمايت نشدن به فراموشي سپردم . والسلام آقاي مدير صميمانه متشكرم از هنر فيلم و سينما - سريال شما استاد عزيز خداوند متعال نگهدارت باشد .
آقاي مديري و تيم و گروه سازنده سريال خسته نباشيد و دستتان درد نکنه عالي بود
از هر زاويه که نگاه مي کنيم نکته اي مربوط به جامعه حال بود اميدوارم مردم در زواياي مختلف آن قرار گرفته باشند و با نظرات خوبي که دوستان قبل از من ارائه داده اند مطمئنا به نوعي قدر شناسي کرده اند
سلام
من متوجه نشدم چرا آقای شصت چی در جلسه دادگاه آنجور جگرسوز گریه کرد؟ هرکسی این صحنه را دید شدیدا متاثر شد.
آیا منظور آقای مدیری گریه واقعی برای کار خودش و وضعیت برنامه سازی در تلویزیون بود؟
اولا نويسنده محترم شما به استناد چه جرمي در آخر مطلبتان حكم اعدام صادر كرديد؟
ثانياش را چون سانسور مي كنيد نمي نويسم.
به به خییییلی ممنون از این طرفداری
ما نفهميديم تكيه كلام "به به..." دراين كشور به چه كسي تعلق دارد! شما چي؟
در طول پخش شدن این سریال کوتاه ما همیشه به سادگی سوژه های این برنامه در مقابل دروغ گویی های مسعود شصت چی می خندیدیم ولی مهران مدیری با سکانس پایانی دادگاه به ما نشان داد که ما نیز ساده انگارانه به موضوعات پیرامونمان نگاه می کنیم چون با یک سخنرانی احساسی مسعود شصت چی ما نیز به تله او افتادیم و او را بیگناه دانستیم.
سلام من درباره ي مرد هزار چهره هيچ نقد يا گله اي ندارم چيزي كه فكر ميكنم همه ي ما راازار ميده همين حذف و سانسورهاست . سريال 15 قسمتي را 13 قسمتي ميكنند هر پاياني كه خودشان دوست دارند در نظر ميگيرند و.......... من اگر به جاي كارگردان هاي مملكتمان بودم اعتصاب ميكردم وهيچ فيلمي ساخته نميشد !
باز این سریال که یه پیامی داشت. جدیدا که هر سریالی که ساخته می سه حرف از زن دوم می زنه
آقای مدیری از با هوش ترین برنامه سازان است.هر چند به نظر من طنز شبهای برره که جامعه ایرانی را بخوبی به تصویر کشیده بود، به مراتب کار قوی تری بود،ولی با توجه به شرایط کاری فعلی،کار قشنگی بود.
برای ایشان و بخصوص تیم نویسندگان آرزوی عافیت دارم.
نویسنده متن در آخر مردم را در خرابکاریهای شصت چی مقصر معرفی می کند و در واقع عنصر اصلی را که پدر زن آینده او بوده در نظر نمی گیرد . این مورد نشان می دهد که عامل اصلی در زمینه انتساب مدیران بی لیاقت کسان و یا مراکزی هستند که هیچ وقت شناسایی و محاکمه نمی شوند
سلام.بسیار بسیار عالی بود.و واقعا اقای مدیری یکبار دیگر دانست که مردم به خنده پوچ نیاز ندارند.
برای درک غنای اين كار فقط کافیه به همون شعر لیست خرید توجه کنید که تک تک جملاتش به طنز واقعیاتی را که نمی توان بیان کرد رو چه ماهرانه بیان کرده بود. واقعا شعر پر محتوایی بود.
به به ! به به!
خییییلیییییییی ممنونم !
سلام
کار جالبی بود.نشون میده که مدیری دلش نمیخواد که فقط کار بکنه و فقط یه چیزی ساخته باشه.
بخوبی یک انسان (که مثل یک نوار خام بود) رو در نقش های مختلفی قرار داد تا اگه بیننده کمی هوش و ذکاوت داشته باشه بتونه نکته های زیادی رو که در این داستان ها وجود داره بفهمه.
این سریال تو قسمتی که وارد خونه اون خلافکار میشه واقعا خوب بود ---اما همه چی تو آخر فیلم خراب شد -آقای غزاقی مند با اون همه تشکیلات خیلی راحت توسط مامورین دستگیر شد ---به نظر من خیلی ضایع بود درسته طنزه اما نباید همچین اتفاقی میافتاد کله فیلمرو خراب کرد ---در کل سریاله جالبی بود مخصوصا قسمهای آخر که مرد هزار چهره مامور کشتن شد---
اقای مدیری شما عالی هستید و رسالت خودتون رو به عنوان کارگردان و یک ایرانی بیان کردید اگه واقعا همه ی مردم این مساله رو درک کنند وضع ما خیلی بهتر از این خواهد بود.به امید این روز که ما بتونیم زحمت های شما رو جبران کنیم
كارهاي عالي ، مستدام
بنام خدا.از اين دست کارهاي هنري براي سرو سامان دادن به وضعيت فرهنگ عمومي بايد بيشتر ساخته و پخش شود و اين مسئوليت و رسالت مديران فرهنگي کشور علي الخصوص رياست صدا و سيماست.
به نظر من این کار واقعا زیبا تداعی کننده این شعر مولانا نیز هست که می فرماید:
من به هر جمعیتی نالان شدم
جفت خوش حالان و بدحالان شدم
هر کسی از ظن خود شد یار من
از درون من نجست افکار من
فکر می کنم گاهی هر کدام از ما در برهه ای از زندگی نقش آقای مسعود شصت چی را تجربه کرده ایم ولی از انجایی که عادت داریم فقط عیب دیگران را ببینیم به این موضوع توجه نمی کنیم. اگر ما واقعا به جای او بودیم چه مجازاتی را برای خود می پسندیدیم؟
مهران مدیری به معنای واقعی مدیر است من که پا به پای مدیری در قسمت اخر که از خودش دفاع می کرد گریه کردم فیلمش رو هم تو موبایلم گرفتم ولی مسعود شصت چی واقعا شریف بود چون به قول خودش هیچ چیز رو برای خودش برنداشت در صورتی که کاری براش نداشت به امید روزی که همه در جای واقعی خودمون قرار بگیریم.
آقاي مديري
نبوغ عالی مشتعل!
مردم جنبه هیچ ندارند وفقط دو کلمه را فهمیده اند به به خیلی ممنونم
سریال ایشان حقیقتا کالبد شکافی درستی از رفتارها و بازخوردهای انسانی را به نمایش میگذارد اما ایشان به جد بایستی روی القای تکه کلامهای غلط به حامعه رسانه محور ایرانی یک بازنگری عمیق بفرمایند تا ابعاد کار کارشناسی شده ایشان تحت تاثیر امثال روزمره و کوچه بازاری قرار نگیرد و تاثیراتی بیش از این بر تسطیح روابط و باورهای غلط اجتماعی موجود در ایران امروز بگذارد.
وقتی سریال ها اجازه پخش می گیرند مسئولین صدا و سیما خوابند ! چرا هنگام پخش سریال یادشان می افتد که سانسور کنند؟ و روی اعصاب مردم راه بروند؟
برچسب منتخب
# انتخابات ریاست جمهوری # مسعود پزشکیان # سعید جلیلی # دور دوم انتخابات