عبارتهای وقف
سؤال 2030: آيا شرکت کنندگان در مجالس عزادارى و اهالى منطقهاى که حسينيه براى آنان تأسيس شده، حق دخالت در تفسير فقرات و قفنامه را دارند؟
جواب: براى فهم مفاد وقفنامه، در صورتى که اجمال يا ابهام داشته باشند، بايد به شواهد و قرائن حاليه و مقاليه و يا به عرف مراجعه کرد و کسى حق ندارد آنها را از طرف خودش تفسير به رأى کند.
سؤال 2031: اگر مکانى براى تعليم و تحصيل علوم دينيه وقف شده باشد، آيا با وجود طلاب مشغول به تحصيل در آن مکان، جايز است افراد عادى و مسافران از امکانات آنجا استفاده نمايند؟
جواب: اگر آن مکان وقف خصوص طلاب علوم دينى و يا به منظور تدريس و تحصيل علوم دينى در آن باشد، جايز نيست ديگران از آنجا استفاده کنند.
سؤال 2032: عبارت زير در وقفنامهاى آمده است: «در صيغه وقف شرط شده که هيأتى از عموم اهالى به عنوان هيأت امناء انتخاب شود.» آيا اين عبارت دلالت بر تعيين انتخابکنندگان مىکند؟ و بر فرض عدم دلالت بر تعيين انتخاب کنندگان، حق انتخاب هيأت امناء با چه کسانى است؟
جواب: ظاهر عبارت مذکور، لزوم مشارکت عموم اهالى در انتخاب هيأت امناء مىباشد. به هر حال، اگر واقف در وقفش انتخابكننده يا انتخابكنندگانِ هيأت امنا را معيّن نكرده باشد، در صورتى كه وقف متولّى خاصى داشته باشد، انتخاب هيأت امنا با اوست و در صورتى كه چند متولّى خاص داشته باشد كه با هم اختلافنظر داشته باشند يا اصلاً از طرف واقف متولّى تعيين نشده باشد، بايد در اين مسأله به حاكم شرع رجوع شود.
سؤال 2033: اگر وصف «ارشد و اصلح» در توليت فرزند ذکورى که از جهت سنى در بين موقوف عليهم از همه بزرگتر است، شرط باشد، آيا اثبات رشد و صالح بودن هم واجب است يا اينکه مجرّد بزرگتر بودن او از جهت سنى باعث مىشود که اصل بر اصلح و ارشد بودن او گذاشته شود؟
جواب: بايد همه شروط تصدّى توليت احراز شود.
سؤال 2034: شخصى املاک خود را براى مجالس عزادارى حضرت اباعبدالله الحسين(عليهالسلام) در ايّام محرّم و غير آن وقف کرده است و بعد از خودش فرزندان خود را تا ابد، متولّى آن قرار داده و ثلث منافع املاک را هم براى متولّى قرار داده است، اگر در زمانى واقف، اولاد مذکر و مؤنّث از طبقه اوّل و دوّم و سوّم داشته باشد، آيا توليت وقف براى همه آنان بهطور مشترک است و حق توليت بين آنان تقسيم مىشود؟ و بر فرض تقسيم بين همه آنان، آيا بين فرزندان مذکر و مؤنّث بهطور مساوى تقسيم مىشود يا با تفاوت؟
جواب: اگر قرينهاى که دلالت بر ترتيب بر حسب طبقات ارث و تقديم نسل سابق بر لاحق بکند، وجود نداشته باشد، همه طبقات موجود در هر زمانى بهطور مشترک و مساوى متولّى وقف هستند و حق توليت بدون آنکه تفاوتى بين مذکر و مونّث باشد، بهطور مساوى بين آنان تقسيم مىشود.
سؤال 2035: اگر واقف، توليت وقف را بعد از خودش براى مطلق علما و مجتهدين قرار دهد، آيا يکى از علمايى که مجتهد نيست حق دارد امور توليت را در اختيار بگيرد؟
جواب: تا زمانى که احراز نشود که مقصود واقف از علما خصوص مجتهدين است، توليت وقف توسط عالم دينى اشکال ندارد هرچند حائز رتبه اجتهاد نباشد.