به گزارش «تابناک»؛ تا پیش از آغاز سال ۱۳۹۷ آمار و ارقامی که از سوی مسئولان ارشد کمیته امداد در مورد جامعه تحت پوشش این نهاد حمایتی منتشر میشد، حکایت از تحت پوشش قرار گرفتن چیزی حدود ۶ درصد جامعه در کمیته امداد داشت؛ آماری که در بدترین حالت چیزی حدود ۵ میلیون تن از شهروندان ایرانی را شامل میشد و البته همه این شهروندان نیز مشمول مستمریهای ماهیانه نبودند.
از آنجا که خدمات ارائه شده توسط کمیته امداد به افراد تحت پوشش دو حالت کلی خدمات رفاهی و مقطعی و نیز پرداخت مستمری دارد، باید تأکید کرد که حتی از میان این ۵ میلیون شهروندی که تحت پوشش قرار داشتند، شرایط بسیاری از آنها به قدری حاد نبود که نیازمند کمکهای مستمر و دائمی کمیته امداد باشند.
این آمار در حالی که انتظار میرفت با سیاستهای اصلاحی مسئولان روند کاهشی به خود بگیرد، کاهش نیافت و کار به جایی رسید که حالا چیزی حدود ۶۲۰ هزار خانوار جدید به خانواده کمیته امداد افزوده شوند. اگر میانگین جمعیت هر یک از این خانوادههای جدید را ۴ نفر در نظر بگیریم، حداقل ۲ میلیون و پانصد هزار تن در سال جدید به کل شهروندان تحت پوشش افزوده شده است.
این موارد را میتوان از سخنان پرویز فتاح رئیس کمیته امداد امام خمینی (ره) برداشت کرد که اخیراً در همین باره به رسانهها گفت: در سال جاری، چیزی حدود ۶۲۰ هزار خانواده جدید به جامعه تحت پوشش کمیته امداد افزوده شده است.
فتاح در همین رابطه به رسانهها گفت: ما امسال تکلیف پشت نوبتیها را مشخص کردیم و بر اساس تبصره ۱۴ و با اختصاص اعتباری ویژه ۶۲۰ هزار خانواده وارد چرخه دریافت مستمری شدند و به دلیل اینکه این تبصره در بودجه ۹۸ مجدداً تکرار شده، به همین دلیل پرداخت مستمری به این خانوادهها در سال آینده متوقف نمیشود.
بررسی شاخصهای اقتصادی جامعه از جمله درآمد سرانه کشور حکایت از آن دارد که درآمد افراد دهکهای پایین جامعه در حال کاهش است و بر اساس این رویه باید منتظر افزایش دامنه فقر در جامعه بود؛ رویهای که حداقل در سال جاری بسیاری از شهروندان ایرانی را به جمعیت فقیر اضافه کرد و آنها حالا چارهای جز مراجعه به کمیته امداد و درخواست تحت پوشش قرار گرفتن ندارند.
هر چند اشاره صرف به ۶۲۰ هزار خانواری که در ماههای اخیر به جمعیت افراد تحت پوشش کمیته امداد اضافه شدند برای توصیف شرایط اسفناک بسیاری از خانوادههای ایرانی در حوزه اقتصادی و رفاهی کفایت میکند، موضوع مهم در این باره بحث افزایش میزان مراجعات مردمی به کمیته امداد و ثبت درخواستهای روز افزون برای پیوستن به این نهاد حمایتی است.
رئیس کمیته امداد در این باره نیز اطلاعات قابل تأملی را به رسانهها داده است. فتاح با اشاره به افزایش دامنه فقر در جامعه اضافه کرد: در شش، هفت ماه اخیر با توجه به بالارفتن ناگهانی نرخ تورم به قشرهای مختلف به خصوص ضعیف فشار وارد و همین باعث افزایش ۵۰ درصدی مراجعات به کمیته امداد و همچنین افزایش خدمات موردی ما شد.
از اطلاعاتی که در مورد جمعیت جدیدی که تحت پوشش کمیته امداد قرار گرفته اند، اینگونه برمیآید که بر خلاف گذشته ـ که بسیاری از شهروندان حتی در شرایط نیازمندی چندان تمایلی به تحت پوشش قرار گرفتن نداشتند ـ رویه خود را تغییر داده اند و شخصاً با مراجعه به این نهاد حمایتی، درخواست کمک مالی و خدمات رفاهی میکنند.
از سویی آمار و جمعیت تحت پوشش به شکل باور نکردنی در سال جاری افزایش یافته و حالا نسبت به سال ۹۶ تقریباً یک و نیم برابر شده است؛ شهروندانی که بنا به گفته رئیس کمیته امداد، استانداردهای زندگی شان آنقدر نامطلوب است که نمیتوان تنها به حمایت مقطعی و خدماتی از آنها بسنده کرد و در چرخه دریافت مستمری قرار گرفته اند!
از آنجا که کمیته امداد برای پرداخت مستمری به افراد تحت پوشش مقررات و استانداردهای سخت گیرانهای دارد و اصطلاحاً به حمایت از خانوادههایی میپردازد که شرایطشان اورژانسی است، میتوان این ادعا را مطرح کرد که در سال جدید حداقل چیزی حدود ۲ میلیون و پانصد هزار شهروند ایرانی به لحاظ اقتصادی در شرایط اورژانسی قرار گرفتند و چارهای جز حمایت مالی مستمر از آنها وجود ندارد.
موضوع مهم در این رابطه آن است که رسالت کمیته امداد بر اساس اسناد بالادستی نه رفع فقر و ایجاد اشتغال، بلکه کمک به حال شهروندانی است که واقعاً در شرایط بسیار سختی قرار دارند. بر اساس این واقعیت میتوان تأکید کرد که دستگاهها و نهادهای متولی دیگر، نه تنها موفق به خروج افراد تحت پوشش نشده اند، بلکه شرایط را به گونهای پیش برده اند که حالا این نهاد حمایتی با سیلی از متقاضی عضویت رو به روست؛ متقاضیانی که از قضا استانداردهای لازم برای تحت پوشش قرار گرفتن را نیز دارا هستند.
این البته همه توصیفات غم انگیز شرایط مورد اشاره نیست و به این مسأله باید این مهم را نیز اضافه کرد که اعضای جدید خانواده کمیته امداد بر خلاف اعضای سابق به دلیل اینکه تازه در شرایط زیر خط فقر قرار گرفته اند و بعضاً به این شرایط جدید عادت ندارند، به مراتب به لحاظ روحی و روانی در معرض آسیب بیشتری هستند و چه بسا هزینههای حمایت از آنها از گروههای سابق بیشتر نیز باشد.