دعوت به مناظره با احمدی نژاد در نارمک، ضداسلامی بودن تکلیف شب و دم خروس برخی مؤسسات، رکورد سالمندی تا ۱۴۳۰، خروج شورای رقابت از چرخه قیمت گذاری خودرو به روایت یک نماینده، دولت زیر چرخ خودروسازان داخلی، پای استعفایتان بمانید، تانگوی کارتنخوابها در پاریس!، نخستین اقدام رسمی استقلال برای نقل و انتقالات نیمفصل، ترمز قیمتها را بکشید، درآمدهای نجومی ۹۷ چگونه محقق شد؟، زنان اسیر پنجگانه خشونت، یا آب یا استعفا، نگاهی به رابطه سلطنت طلبهای مقیم آمریکا با کاخ سفید، اعتراض جلیقه زردها جهانی میشود؟، عذرخواهی عبدالله نوری بابت اشتباهاتش و کارزار جدید ایران و اسرائیل، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز دوشنبه 26 آذرماه در حالی چاپ و منتشر شد که عدم حضور نمایندگان مستعفی استان اصفهان در مجلس، عذرخواهی عبدالله نوری بابت اشتباهات خود، عدم پایین آمدن قیمتها علی رغم کاهش قیمت ارز، ادامه حواشی انتصابات فامیلی در دولت و پوپولیسم مزمن از عناوینی است که در صفحات نخست روزنامههای امروز برجستهتر از سایر موضوعها منعکس شده است.
روزنامه همدلی در گفت وگو با کارشناسان از تورم افسارگسیخته علی رغم پایین آمدن قیمت دلار گزارشی تهیه کرده است و روزنامه کیهان این موضوع را با عنوان دولت حرف خودش را میزند قیمتها راه خودشان را میروند! تیتر یک شماره امروز خود کرده است. این روزنامه در گزارشی انتقادی نوشته است: در شرایطی که قیمتهای کالاهای مختلف پیش چشم دولت گران میشود، مسئولان دولتی تنها به حرف درمانی بسنده میکنند. روزنامه ابتکار نیز موضوع تورم را با تشریح حال بد اقتصاد کشور در گفت وگو با کارشناسان گزارش کرده و با عنوان ابرتورم در راه اقتصاد از خطر در کمین اقتصاد نوشته است.
روزنامه اعتماد و شرق با چاپ تصویری از عبدالله نوری وزیر اسبق کشور، عذرخواهی او به خاطر اشتباهاتش را برجسته کرده اند. شرق تیتر یک امروز خود را «نمایندگان مستعفی بازنگشتند» در مرکز صفحه نخست قرار داده و در گزارشی از استعفای نمادین نمایندگان استان اصفهان بر سر آب نوشته است. همین موضوع را روزنامه ابتکار در گزارشی با عنوان استعفای نمادین! مورد توجه قرار داده و در گفت وگو با موافقان و مخالفان این استعفا موضوع را تحلیل کرده است.
دیگر موضوعی که در روزنامههای دیروز و امروز و در رسانههای آنلاین داغ شده، مسأله انتصاب داماد رئیس جمهور به معاونت وزارت صمت است. روزنامه جمهوری اسلامی سرمقاله امروز خود را به همین بهانه و با عنوان مبارزه ریشهای با انتصابات فامیلی منتشر کرده است و روزنامه آفتاب یزد در گفت وگو با نمایندگان مجلس از احتمال اذیت شدن وزیر صمت در صورت لغو نکردن حکم انتصاب داماد رئیس جمهور نوشته است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
مقصر عوام فریبیهای سیاسی چه کسانی هستند؟
هرمز شریفیان در سرمقاله امروز روزنامه همدلی با عنوان پوپولیسم مزمن نوشت: پوپولیسم (populism) در فرهنگ واژگان سیاسی به «تودهگرایی» و «عوامگرایی» تعبیر و ترجمه شده است. با این وصف، شاید علیرغم بار معنایی منفیاش، منفی نباشد، چرا که مفهوم تودهگرایی و عوامگرایی به خودی خود دارای بار منفی نیست.
در سپهر سیاسی و در هر شکل حکومتی، پوپولیستها بروز و حضور دارند. چه در رژیمهای تمامیتخواه و خودکامه و چه در دموکراسیهای مدرن، گاه همین پوپولیستها به قدرت رسیدهاند و منشأ اثر رخدادهای بسیاری بودهاند که غالب آنها نیز منفی بوده است.
این جریان و روش، اما از جایی شروع به انحراف میکند که عوامگرایی به «عوامفریبی» تبدیل میشود و این مبدلسازی تنها بهواسطه «دروغگویی»، «تهمت به رقیب»، «افترا» و ... میسر میشود.
در دموکراسیهای مدرن حتی با این پدیده روبرو میشویم، آنجایی «وعدهها» مردم را به پای صندوقهای رای میکشاند و یک سیاستمدار اگر پوپولیست باشد میتواند با وعدههای دروغین، تخریب، تهمت و افترا زدن به رقیب و... از او پیشی بگیرد و برنده میدان شود.
با این اوصاف میتوان گفت که تعریف پوپولیست، به تنهایی برای «محمود احمدینژاد» کافی نیست و او با اتکا به مجموعهای که پیشتر ذکر شد، توانسته در عرصه سیاسی ایران دوام بیاورد.
تشکیل «هالهنور» بهدورش در سازمان ملل و تعریف کردن آن برای «آیتالله جوادیآملی» و اینکه این مرجع تقلید شیعه آنرا تایید کرده و متعاقبش تکذیب آن تایید از سوی دفتر آقای جوادیآملی، تولید انرژی هستهای در منزل توسط یک دانشآموز ابتدایی و طوماری از این دست دروغها همگی نشان از آن دارد که پوپولیست، تنها بخشی از «شخصیترفتاری» رئیس دولتهای نهم و دهم بوده و هست.
از سوی دیگر لقبسازی اطرافیان نزدیک به احمدینژاد که او را «معجزه هزاره سوم» لقب دادند در کنار «بگمبگم»های معروفش در مناظرههای انتخاباتی سال ۸۸، رکیکگوییها و تخریبها همگی مصداق بارز همان عوامفریبی است که همه از او سراغ داریم.
با این مستندات که «معجزه هزاره سوم»، منفیتر از یک پوپولیست است، این پرسش مطرح میشود که زمینههای بروز چنین پدیدههای خطرناکی که حتی دوستان و حامیان پر و پاقرص دیروزشان نیز از آنان دوری میکنند، چیست؟
شاید نخستین دلیل آن، حافظه تاریخی بسیار ضعیف ما ایرانیان باشد که به فاصله کوتاهی فراموش میکنیم که چهکسی، کدام بلا را بر سرمان آورده است. دلیل دوم شاید رخنه استبداد زدگی در تار و پود فرهنگمان باشد و اینکه هیچ دستگاه استبدادی نمیتواند بدون عوامفریبی، استمرار داشته باشد و دلیل سوم اینکه سیستم دادگستری آنطور که باید با جرایمی مانند «نشر اکاذیب»، «تهمت»، «افترا» و «دروغگویی» که از ناحیه مسئولان صادر میشود، برخورد نمیکند.
اما باید پذیرفت که بروز و ظهور عوامفریبانی با شدت احمدینژاد ممکن است در گام نخست حاصل اشتباه حامیان آنان باشد، اما تداوم حضور آنان، حاصل فراموشکاری مردمی است که کارنامه سیاه و پر از ایراد او و امثال او را از یاد میبرند.
تا مردم ایران با نگاهی دقیق و تحلیلی به رخدادهای یک سده گذشته ننگرند، درنمییابند تا سره از ناسره را تمیز دهند. تاریخ نشان میدهد که احمدینژاد، تنها خروجی چنین دیدگاهی در صدسال گذشته نیست و هرگاه که سطح رفاه، درآمد، آسایش، مطالعه و آموزش ایرانیان پایین آمده، محیط برای زایش چنین پدیدههایی بیشاز پیش فراهم شده است.
هرگاه فرهنگ عمومی جامعه به سطوح استاندارد نزدیک شود و یا به آن برسد و یکبهیک ایرانیان دریابند تا فقط در حوزه تخصص خود وارد عرصه شوند و از اظهارنظرهایی که در حیطه داشتههایشان نیست دوری کنند، میتوان امیدوار بود که پدیده نامیمون «عوامفریبی» رفتهرفته از مدار سیاست خارج شود.
در چه شرایطی قیمت واقعی دلار ۵۰۰۰ تومان است؟
میثم رادپور کارشناس ارز طی یادداشتی با عنوان خوداصلاحی بازار ارز در روزنامه ایران نوشت: دلیل برگشت آرامش به بازار در این است که اکنون گرد و غبارها خوابیده و نگرانی از آینده بازار ارز کشور نسبت به چند ماه پیش کمتر شده است. البته قابل انکار نیست که بانک مرکزی در این میان اقداماتی صورت داده، اما توجه کنیم که همین اقدامات هم در یک فضای آرام و تلطیف شده صورت گرفته بنابراین به نتیجه لازم نزدیک شده است. طبیعی است وقتی بازار از آرامش لازم برخوردار است شما به عنوان نهاد مداخله گر راحتتر میتوانید سوار بر بازار شوید در حالی که بانک مرکزی در آغاز و پیش از رسیدن به میانه سال نتوانست بازار ارز را مدیریت کند و اگرچه این نهاد در آن زمان اشتباهاتی را مرتکب شد، اما نمیتوان به سادگی از خصلت هیجانی بازار در آن دوره گذشت. همچنان که امروز با عقلانیتر شدن رفتارهای فعالان در غیاب کنشهای هیجانی بازیگران، بانک مرکزی هم راحتتر میتواند به بازار سیگنال بدهد و با سهولت بیشتری مداخله کند.
اما گمانه زنی درباره قیمت آتی بازار ارز وابستگی به فضای سیاسی و اخباری دارد که بازار را تحت تأثیر قرار میدهد. مسلماً پیامدهای ناشی از تحریمهای جدید میتواند به بازار جهت بدهد. نکتهای که در این باره میتوان گفت: این است که بانک مرکزی در چند ماه آغاز سال باید تلاش میکرد نرخ دلار به رقم ۲۰ هزار تومان نرسد، چون بازار وقتی قیمتهای بالا را تجربه میکند برای ریزش مقاومت به خرج میدهد، از این پدیده به نام «چسبندگی در بازار کالا و خدمات» یاد میشود که قیمتها برای افزایش با سهولت بیشتری رفتار میکنند، اما وقتی نوبت به کاهش میرسد با چسبندگی و مانع تراشی در برابر کاهش مقاومت میکنند بنابراین انتظار نمیرود بویژه در سه چهار ماه پیش رو شاهد کاهش بیشتر قیمت ارز باشیم، چون همواره در بازار نیروهایی برای افزایش قیمتها فعال میمانند و وقتی بازار به یک سمت متمایل میشود آن نیروها بویژه در همگرایی با خبرهای مساعد افزایش قیمت، به عنوان بازیگران افزایش قیمت نقش بازی میکنند.
نکته دیگر درباره واقعی بودن نرخ فعلی دلار است. گاه از تطبیق قیمت دلار با مابه التفاوت بهای داخلی و جهانی تورم سخن به میان میآید که متکی به نظریه برابری قدرت خرید است، اما توجه کنیم که اولاً این نظریه محذوراتی دارد که یک اقتصاد باید بتواند آنها را تأمین کند که مبتنی بر مبادلات آزاد کالا و خدمات است و بهطور خلاصه میتوان گفت: وقتی این نظریه کارکرد دارد که در بازار هیچ اصطکاکی نباشد و دوم این که رفتار و کنش اقتصادی بازیگران کاملاً عاقلانه باشد و بازار حالت هیجانی و روانی به خود نگیرد. اگر ما بخواهیم با متر و میزان این نظریه قیمت دلار را بسنجیم حتی به رقم چهار پنج هزار تومان هم میرسیم، اما همچنان که اشاره شد آن نظریه زمانی میتواند کارکرد داشته باشد که دست کم قیمتها در ۱۰ سال ثابت بماند. از سویی سیاست ارزی ما برخلاف توصیههای این نظریه است، چون سیاست ارزی ما مبتنی بر تثبیت است که البته، چون مبتنی بر سرکوب قیمت است در ادامه به تثبیت و جهش منجر میشود.
آیا ابرتورم در راه اقتصاد ایران است؟
روزنامه ابتکار در گزارشی با عنوان ابرتورم در راه اقتصاد ایران سعی کرد به این پرسش پاسخ دهد که آیا همچنان خطر در کمین اقتصاد است و در بخشی از آن نوشت: افزایش قیمت در ماههای اخیر به حدی با شتاب صورت گرفت که برای همگان غیر قابل باور بود. اما با گذشت زمان و کاهش نسبی قیمت دلار انتظار میرفت به همان شکلی که افزایش قیمت کالا را در زمان افزایش قیمت ارز داشتیم حالا شاهد کاهش قیمت اجناس باشیم. اما این امر عملی نشد و افراد همچنان سایه سنگین تورم را بر زندگیشان احساس میکنند. ابراهیم نکو، نماینده مجلس، دبیر دوره نهم کمیسیون اقتصادی مجلس و کارشناس مسائل اقتصادی درخصوص تورم و علائم آن در جامعه به «ابتکار» میگوید: تورم به معنای افزایش قیمتها است. تورم را باید طبق روال بینالمللی و بر اساس مقایسه سالانه انجام دهند. به عنوان مثال یک ماه از سال جاری را با یک ماه مشابه سال قبل مقایسه کرده و تورم را با توجه به اقلامی از سبد کالایی خانوارها که معمولا تعریف شده است حساب کنند و آن نرخ را به عنوان نرخ تورم اعلام کنند. در کشور ما یک تورم دیگری تعریف شده که بسیاری آن را نمیپسندند و آن را به عنوان تعریف تورم قبول ندارند. این تورم، تورم نقطه به نقطه است که در هیچ جای دنیا مرسوم نیست، اما در کشور ما به نوعی جا افتاده و افزایش نرخ تورم را ماه به ماه و به صورت یک آمار حساب کرده و ارائه میدهند.
آن چیزی که بتوان به عنوان ابر تورم از آن یاد کرد به نوعی افزایش افسارگسیخته قیمتها است. هر زمان که در یک کشوری قیمتها به صورت افسارگسیخته و سرسامآور افزایش پیدا کند، قدرت خرید مردم به سرعت کاهش یافته و پایین بیاید و مردم ترجیح بدهند که کالاهای مورد نیاز خود را جمعآوری کنند و به احتکار روی بیاورند، از طرفی دیگر احساس کنند که پول ملیشان ارزش خود را از دست داده است، ترجیح میدهند که پول ملی را به ارزهای خارجی تبدیل کنند و در این صورت است که میتوان درمورد ایجاد ابر تورم در اقتصاد کشور صحبت کرد.
وی میافزاید: برخی از کارشناسان معتقدند هر زمان ماهیانه نرخ تورم بیش از ۵۰ درصد افزایش پیدا کند این روند نشانههای از شکلگیری ابرتورم است و میتوان برای نمونه به ونزوئلا و یا آلمان در جنگ جهانی دوم اشاره کرد. به عنوان یک نمونه کوچک این شرایط معمولا به گونهای است که فرد در یک زمان مشخص و کوتاه ترجیح میدهد که برای تهیه کالای مورد نیازش از مغازه اولی خرید کند، چون در مغازه دوم مطمئنا گرانتر خواهد بود. اینها علائمی از وجود یک تورم تحت عنوان ابر تورم است.
این کارشناس مسائل اقتصادی از احتمال به وجود آمدن ابر تورم در آیندهای نه چندان دور میگوید: در شرایط کنونی کشورمان درگیر ابر تورم نیست. هرچند عدهای اعتقاد دارند نشانههایی از ابر تورم دیده میشود، ولی باید بگویم که ما هنوز در شرایطی قرار نگرفتهایم که به یک ابر تورم تبدیل شده باشد. در این میان با توجه به شرایط پیش آمده یک سلسله عواملی است که اگر به آنها بیتوجهی کنیم، در آینده نشانههای ابر تورم در ایران ظهور میکند و به عبارتی دیگر ما در حال حاضر شاهد ابر تورم در کشور نیستیم، اما نمیتوان منکر این شد که تورم نرخ بالایی دارد و اگر به یکسری از موارد توجه نکنیم همین تورم بالا میتواند مقدمه یک ابر تورم در ایران باشد.
نکو راههای رسیدن به تورم را بررسی میکند و میگوید: یکی از نکاتی که باید مورد توجه قرار بگیرد تا به شرایط بحرانی تورم نرسیم اختلاف بین قوا است که میتواند تشدیدکننده این موضوع باشد. زمانی که بین قوا اختلاف نظری باشد و برای آن چارهاندیشی نشود میتواند قوا را که وظیفههایی در قبال کنترل نرخ تورم دارد از وظایف خود غافل کند و یک عاملی برای نزدیک شدن به ابر تورم باشد. نکته بعدی وجود نقدینگی بالا در جامعه است. ۶۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی پایان سال ۹۲ و وجود بالای ۱۶۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی در تیر ماه ۹۷ یکی از علائمی است که اگر تشدید شود و همزمان کنترل نشود ما را به ابر تورم نزدیک میکند. دولت در این راستا توانسته اقداماتی انجام بدهد، اما کفایت نمیکند، چون برای جمعآوری نقدینگی نتوانسته مشوقها و راهکارهایی را ارائه دهد.
وی میافزاید: موضوع دیگر این است که دولت به شکل شتابزده برای کنترل وضعیت فعلی و جلوگیری از شکلگیری یک ابر تورم نباید اقدام به تزریق پول و افزایش بیرویه حقوق و دستمزد کارگران و کارمندان کند، چون در آن زمان افزایش حقوق بدون پشتیبانی ارزی میتواند منجر به تورم شدیدی باشد که در آن شرایط دولت توان کنترل و رویارویی با آن را نخواهد داشت.