تشدید فیلترینگ ـ انفعال وزارت ارتباطات، پشت پرده دستورهای خروج ترامپ، انتقاد صریح اصلاح طلبان از رئیس دفتر روحانی، ادعای مختومه شدن پرونده نماینده سراوان، همدلی طلاب با نارنجی پوش ها، برف و کولاک در یازده استان کشور، بخاری نفتی در ۸۳ هزار کلاس درس!، عادت بد اصلاحطلبان، هم پیمانی روحانی و اردوغان ضد تحریم، جنگ بر سر وزارت دفاع امریکا، فاصله گرفتن مسکن از دلار، انتقاد به سطح کارآیی و سواد مجلس، ماجرای اعدامهای سال۶۷ از زبان علیرازینی و واکنش بهمنی به پیشنهاد یارانه ۹۰۰ هزارتومانی، از عناوینی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده اند.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز شنبه اول دی ماه در حالی چاپ و منتشر شد که زمزمههای خروج آمریکا از سوریه و تغییر وزیر دفاع آمریکا در صدر خبرهای بین الملل و انتقاد اصلاح طلبان از رئیس دفتر رئیس جمهور در کنار تحلیلهایی درباره روابط ایران و ترکیه، تشدید فیلترینگ- انفعال وزارت ارتباطات و ادامه تحلیلها و یادداشتهای مرتبط با آتش سوزی مدرسهای در زاهدان با محوریت ایمن سازی مدارس در روزنامههای امروز مورد توجه سردبیران قرار گرفته است.
روزنامه ایران که تصویر روحانی و اردوغان را در مرکز صفحه نخست خود قرار داده، همپیمانی ضد تحریم را تیتر یک کرد و نوشت: روحانی و اردوغان در مذاکرات خود بر تجارت ۳۰ میلیارد دلاری توافق کردند. این خبر در روزنامه کیهان با تیتر تلاش برای تحقق تجارت ۳۰ میلیارد دلاری تهران- آنکارا منعکس شده است.
روزنامه کیهان تیتر یک امروز خود با عنوان خروج آمریکا از سوریه و افغانستان «فریب» یا «فرار»؟! را به زمزمههای منتشر شده از کاخ سفید مبنی بر خروج آمریکا از سوریه اختصاص داده است. روزنامه وطن امروز نیز همین موضوع را با تیتر فرار شبانه از سوریه و قشونکشی ترامپ به واشنگتن بازتاب داده است.
روزنامه شرق طرح آمار یازده ساله پرونده پولشویی از سوی احمدی توکلی را با عنوان گشایش یک پرونده مختومه تیتر یک کرده و بخشی دیگر از صفحه نخست خود با چاپ تصویری از ترامپ و وزیر دفاع آمریکا عنوان خروج بعد از خروج را تیتر کرده است.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها، گرازشها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
زیباکلام: سخنان رئیس دفتر رئیس جمهور شبیه طنز است
صادق زیباکلام، استاد دانشگاه در سرمقاله امروز روزنامه آرمان امروز با اشاره به اظهارات اخیر محمود واعظی نوشت: به نظر میرسد آنچه رئیس دفتر رئیسجمهور درباره عدم ائتلاف دولت با هیچ گروهی در انتخابات سالهای ۹۲ و ۹۶ بیان داشته بیشتر شبیه به طنز باشد؛ لذا باید این جمله آقای واعظی را که گفته اصلاحطلبان در پیروزی آقایروحانی در ۹۲ و ۹۶ نقشی نداشتند را باید به طنز گرفت. جالب اینجاست که آقای واعظی در شرایطی این سخنان را گفته که آقای روحانی دیگر نمیخواهد در انتخاباتی شرکت کند، اما باید به وی یادآور شد که اگر اصلاحطلبان و تلاش آنها نبود آقای روحانی در سال ۹۲ و بهویژه سال ۹۶، ۱۰ درصد رأی را هم کسب نمیکرد. در واقع این درست که عدم محبوبیت بهوجود آمده و سرخوردگی بخش عمدهای از ۲۴ میلیونی که به روحانی رأی دادند در فاصله ۹۲ تا ۹۶ بهوجود نیامده بود، باز هم بعید بهنظر میرسد که اگر پای اصلاحطلبان در میان نبود آقای روحانی میتوانست بیش از ۱۰ تا ۱۵ درصد از رأی ۲۴ میلیونی مردم را بیاورد؛ بنابراین خود رئیسجمهور و نزدیکان وی نیز سخنان آقای واعظی را بیشتر یک طنز خواندند.
از طرف دیگر علت اینکه آقای واعظی اینگونه سخن میگوید این است که رئیسجمهور بعد از انتخابات ۹۶ با آهنگ تندی به سمتوسوی اصولگرایان رفت. وی ظرف ۱۸ ماه گذشته فقط چندین گزاره که در آنها اصلاحطلبان مدنظرش بودند مطرح کرد؛ لذا جز چند جمله هرآنچه آقای روحانی در سیاست داخلی و خارجی انجام داده باب طبع اصولگرایان بوده است. اینکه چرا آقای روحانی پس از انتخابات ۲۹ اردیبهشت با شتاب به سمت اصولگرایان حرکت و از اصلاحطلبان فاصله گرفت، قابل فهم است؛ زیرا رئیسجمهور میداند برای رسیدن به آرمانها و اهدافی که برای آینده سیاسی خود متصور است نیازی به اصلاحطلبان و ۲۴ میلیون رأی خود ندارد. رئیسجمهور بهخوبی میداند که برای رسیدن به جایگاههای مطلوب در آینده نیاز به حمایت نیروهای خاص مانند جامعه مدرسین و جامعه روحانیت مبارز دارد. از این رو مدتهاست که برای حمایت مردم و اصلاحطلبان چندان اهمیتی قائل نیست؛ بلکه هدف صرفا آن ۲۰ درصدی است که با اصولگرایان همراه هستند.
از این روی، از دید رئیسجمهور این تاکتیک درست است؛ چراکه برای رسیدن به جایگاههای مد نظر، اصلا به اصلاحطلبان نیاز ندارد؛ لذا نه تنها نباید هیچ موضوعی میان وی با آرمانها و اهداف اصلاحطلبان باشد بلکه باید آشکارا فاصله معناداری با اصلاحطلبان پیدا کند تا بتواند مورد قبول اصولگرایان قرار گیرد. البته با در نظر گرفتن تمامی این رویکردها باید نکته دیگری را نیز در نظر گرفت، اینکه پایگاه حمایتی وی از جریان اصلاحطلب بوده و وی در انتخاباتها در مقابل جریان اصولگرا ایستاده و آنها روحانی را به این راحتیها در جریان خود نمیپذیرند؛ لذا اگر آقای روحانی فکر میکند که با شتاب بیشتری به سمتوسوی اصولگرایان برود درآینده سیاسی خود موفق خواهد شد، ظاهرا سخت در اشتباه است.
پاسخ استاد حوزه علمیه به بهتان بیبیسی علیه امام (ره)
روزنامه ایران در بخشی از شماره امروز خود با عنوان پاسخ استاد حوزه علمیه به بهتان بیبیسی علیه امام (ره) نوشت: در پی انتشار مستندی با عنوان «بهتان برای حفظ نظام» در شبکه بیبیسی، یک استاد دروس خارج فقه حوزه علمیه قم به اتهام مطرح شده به امام خمینی (ره) در این مستند پاسخ داد.
بیبیسی با نقل دو جمله از بنیانگذار جمهوری اسلامی، تلاش کرده رویکرد «جواز بهتان برای حفظ نظام» را به امام خمینی نسبت دهد. مطابق این مستند، امام خمینی (ره) در بهمن ۱۳۴۸ تهمت زدن به روحانیون «سوء» را مجاز دانسته و در مرداد ۱۳۶۰ هم گفته است «برای حفظ اسلام لازم باشد، دروغ گفتن هم واجب است، شرب خمر هم واجب است.» آیتالله محمد سروش محلاتی، از اساتید دروس خارج فقه حوزه علمیه قم، در این باره به ایرنا گفت: امام خمینی (ره) در سال ۱۳۴۸ در نجف بحث ولایت فقیه را مطرح کردند و در برخی از جلسات درس به نقد رویه روحانیون طرفدار رژیم شاه پرداختند. در آنجا امام خمینی به تناسب روایت «الفقهاء امناء الرسل» فرمودهاند که روحانی فاسد نمیتواند امانتدار الهی باشد؛ و بعد اشاره میکنند که رژیم شاه عدهای را معمم کرده تا در جلساتشان دعا به شاه بکنند و آنها اخیراً لقب «جل جلاله» به شاه دادهاند.
بعد امام میگویند باید آنها را رسوا کرد و با متهم کردنشان در بین مردم ساقط کرد و اشارهای هم به روایتی در این باره میکنند. وی ادامه داد: پس از این نقل ارتجالی (ناگهانی و مبهم) هنگامی که در همان سال ۱۳۴۸ کتاب ولایت فقیه را در نجف برای چاپ آماده کردند، این جمله را درباره «تهمت به اهل بدعت» حذف کردند. اگر امام خمینی هم مانند فقهای دیگری بودند که این نظر را پذیرفتهاند، وجهی نداشت آن را در همان زمان حذف کنند.
آیتالله محلاتی در پاسخ به این که آیا در مباحث و مبانی فقهی امام اشاره یا تأیید بهتان زدن به منحرفین دیده میشود، گفت: تاکنون در آثار فقهی و اصولی امام خمینی (ره) بحثی در این باره ندیدهام. البته یک مبنای کلی را همه فقها در باب تزاحم احکام پذیرفتهاند و آن این است که اگر دو حکم با هم تزاحم پیدا کند، مثل حرمت دروغگویی و وجوب حفظ جان مسلمان، چون حکم دوم اهمیت بیشتری دارد حکم اول نادیده گرفته میشود (اصل تقدم اهم بر مهم). در عین حال مبنای ایشان در همین جا هم از بقیه فقها سختگیرانهتر است؛ چون برخی فقهای دیگر میگویند در این گونه موارد، مثلاً دروغ اصلاً قبح و زشتی خود را از دست میدهد، ولی ایشان آن را قبول ندارد.
راه دراز مدارس ایران با فنلاند و ژاپن
شیرزاد عبداللهی در سرمقاله امروز روزنامه همدلی با عنوان راه دراز مدارس ایران با فنلاند و ژاپن نوشت: بحث عدم ایمنی مدارس بحث تخلف موردی افراد نیست. مدارس ما از نظر سیستمی فاقد ایمنی حداقلی هستند. مدتی پیش فیلمی از یک کلاس درس روستای طاویران سفلی کرمانشاه منتشر شد که معلم وسط کلاس داخل منقل آتش روشن کرده بود و توضیح میداد که چارهای جز این نداشته است. همزمان وزیر و تیم تبلیغاتی او با دیدن چند ویدئوی تبلیغاتی درباره مدرسه اورستد دانمارک و مدرسه فوجی ژاپن احساساتی شده و دست به توئیت شده بودند.
مشکل مدیریت فعلی آموزش و پرورش این است که حوصله درگیر شدن با مسایل کف مدرسه مانند بحث گرمایش، کشته شدن دانش آموزان در اردوهای راهیان نور، کمبود معلم، نارضایتی و بی انگیزگی معلمان، هزینههای جاری مدرسه، افت آموزشی، تنبیه بدنی، فقدان لوازم کمک آموزشی، حضور رسمی گروههای آموزشی به قول وزیر مافیایی در دبیرستانها، حذف سیستم مشاوره از متوسطه دوم و مشغول کردن مشاوران متوسطه اول به هدایت تحصیلی، دخالتهای ناموجه نهادها و اشخاص در عزل و نصب مدیران و دهها مساله دیگر را ندارد.
وزیر در توئیتر حرفهای قشنگ میزند که البته غلط نیست، نابجا است و ربطی به واقعیتهای مدارس و ادارات ما و مسئولیتهای اجرایی وزیر ندارد. سال ۸۳ که بخاری مدرسه روستای سفیلان استان چهارمحال و بختیاری آتش گرفت و ۱۳ دانش آموز در میان آتش و جلوی چشم والدین که برای کمک آمده بودند جان باختند، نوشتم که اقلا نردههای آهنی پنجرههای کلاسهای طبقه همکف مدارس را بردارید که دانش آموزان بتوانند موقع خطر فرار کنند. این که دیگر نیاز به بودجه ندارد.
سال ۹۱ باز هم دانش آموزان کلاس سوم دبستان دخترانه شین آباد در کلاس به دام آتش افتادند و باز هم نردههای آهنی مانع فرار آنها شد. دو دختر مردند و تعدادی هم زیبایی شان به یغما رفت. مدیران آموزش و پرورش که عاشق مدارس بدون دیوار فنلاند هستند اقلا در مدارس خودمان نردههای حفاظ پنجرهها را بردارند.
در بحث سفرهای اردویی با این جادههای نا ایمن چه توجیهی دارد که دانش آموزان را از سرخس و زاهدان و ساری و رشت به خوزستان ببریم؟ به جای این کار خطرناک، در استانهای دور نمایشگاه و موزه جنگ ایجاد کنید. چند دانشآموز دیگر بمیرند یا معلول شوند که ما واقعیت را قبول کنیم؟
هیاتهای تحقیق هم فرمالیته است و وارد ماهیت مسأله نمیشوند. در ماجرای شین آباد سال ۹۱ نهایتا بخاری ارج مقصر اعلام شد. در کشتار دانش آموزان در سفر اردویی دانش آموزان استان هرمزگان «رانندگی در شب» را به عنوان عامل قتل دانش آموزاعلام کردند.
وزیر در توئیتش دبستان غیر دولتی اسوه حسنه زاهدان را به عنوان «مرکز غیر دولتی» معرفی میکند. این نامگذاری ممکن است عدهای را به اشتباه بیندازد. مدارس غیر دولتی از صفر تا صد زیر نظر دولت هستند و مقررات سفت و سختی در باره استاندارد ساختمان این مدارس وجود دارد که رعایت نمیشود.
به جرات میتوان گفت: ۹۰ درصد از ۱۶ هزار مدرسه غیر دولتی از نظر ایمنی و غیر استاندارد بودن فضا شرایطی مثل همین مدرسه اسوه زاهدان را دارند. آموزش و پرورش رسما به یک ساختمان مسکونی یک یا دو طبقه، مجوز تاسیس مدرسه داده و میدهد. در این مدارس اتاق خواب و آشپزخانه تبدیل به کلاس درس شده و پذیرایی و هال هم با پارتیشن تختهای به کلاس یا دفتر تبدیل شده اند.
در ایران هم مثل ژاپن و فنلاند مقررات و استاندارد ایمنی وجود دارد. فرقش این است که آنها رعایت میکنند و ما نمیکنیم. مشکل ما این است که اول قانون و مقررات وضع میکنیم و یواشکی یک تبصره کوچک ذیلش میگذاریم. همین تبصره کوچک در اجرا تبدیل به اتوبانی فراخ برای گریز از قانون میشود. گاهی هم که تبصره برای فرار وجود ندارد قانون را تفسیر میکنند.ای کاش نمایندگان تحقیق و تفحصی در باره اجرای استانداردهای ایمنی در مدارس انجام میدادند و چرخه فجیع مرگ دانش آموزان را متوقف میکردند.
ریشههای انحراف اعتقادی از کجاست؟
محمدرضازائری در یادداشتی کوتاه در روزنامه خراسان با عنوان ریشههای انحراف از کجاست، نوشت: یکی از دوستان فهیم و متدین به تازگی از ریزشهای معرفتی و فکری بسیار گلایه داشت و با آزردگی و تأسف از انحراف اعتقادی یکی از دوستان مؤمن و مذهبی خود و پیوستن او به یک جریان مدعی ظهور امام زمان سخن میگفت.
پاسخ دادم که از تنوع انحرافهای فرهنگی و دینی مختلف آگاهم و اعتراف میکنم که این جریان انحرافی نه تنها جوانان ساده و خام، بلکه برخی از چهرههای فعال مذهبی را نیز جذب کرده است.
اما به این نکته نیز باید توجه کرد و پذیرفت که متاسفانه ما خودمان زمینه اثربخشی این سم پاشیها را ایجاد کرده ایم!
ما خودمان طی سالهای گذشته با تضعیف جریان عقلانی و استدلالی و با تخریب رویکردهای اعتدالی و منطقی و تضعیف جایگاه مرجعیت زمینه ساز پذیرش این انحرافها شده ایم! ما خودمان با ترویج خواب و خرافه و میدان دادن به منبرهای احساسی و عاطفی به جای سخنرانیهای حماسی و آگاهی بخش به رشد انحراف فرصت داده ایم!
قارچ وقتی رشد میکند که رطوبت و گرما و تاریکی فراهم باشد و آن وقت کمترین بهانه زمینه رشد قارچها خواهد بود. آتش سوزی وقتی رخ میدهد که مواد قابل اشتعال در فضای خشک و گرم متراکم شود و آن وقت کوچکترین جرقه هم آتش میافروزد. ۴۰ سال از انقلاب اسلامی میگذرد، چگونه در این چهار دهه از خطبههای طالقانی و منبرهای علامه جعفری و سخنرانیهای شهید مطهری و آگاهی بخشیهای شهید بهشتی فاصله گرفته ایم و ملاک باور و اعتقادمان را سخنرانیهای احساسی و پر اشک و آه روحانیون کم بهره و گاه سخنرانان پرشور غیرحوزوی قرار داده ایم.