افزایش سواد رسانهای به جای فیلترینگ، محاسبه ماهانه بانکها مؤثر اما ناکافی، مطالبه افزایش کرسی زنان در پارلمان، اختلاف افکنی میان اصلاحطلبان و دولت، تخریب مصدق و آیت الله، خاشقجی قربانی جدال عربستان و قطر، چالش سقوط قیر در بازار، سونامی واگذاری فلهای جنگلهای زاگرس، فرار سپردهها یا خانه تکانی در پارکینگ پولی؟ آتش در کمین ۱۶ هزار کلاس، زمان پاسخ گویی ژنرالهای نفتی فرا نرسیده است؟ ترامپ چه خوابی برای عراق دیده است؟ نگاه دوگانه به بودجه در شعار و عمل و نظارت؛ وجه فراموش شده مجلس، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز دوشنبه سوم دی ماه در حالی چاپ و منتشر شدند که پایان محاسبه سود روزشمار سپردههای بانکی، پیامدهای خروج آمریکا از سوریه، ورود به حیاط خلوت قالیباف در شهرداری و اختلاف بین دولت و اصلاح طلبان از شایعه تا واقعیت، از محورهایی است که در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
روزنامه قانون با انتحاب تیتر همشهـری زیر ذرهبین بازرسی گزارشی از ارسال نتیجه ۹ هزار ساعت گزارش تحقیق و تفحص از مؤسسه مطبوعاتی همشهری به مراجع قضایی و سازمان بازرسی کل کشور نوشته است. این روزنامه همچنین در گزارشی دیگر با تیتر درآمدهای نفتی در اصلاحیه بودجه آب رفت از کاهش درآمد حاصل از صادرات نفت در اصلاحیه بودجه ۹۸ خبر داده است.
روزنامه ایران گزارشی از بیانات رهبر معظم انقلاب را با نام نیروی انتظامی اعتمادآفرین باشد تیتر یک کرده است. این روزنامه گزارشی از اقتصاد در ۵۰ روزگی تحریمها را به همراه چندین یادداشت با این محور در شماره امروز خود گنجانده است.
روزنامه شرق نیز مساله تحقیق تفحص از موسسه همشهری در دوران شهرداری قالیباف را با عنوان ورود به حیاط خلوت قالیباف در صفحه نخست خود قرار داده است. این روزنامه با چاپ تصویری از حسن روحانی، گزارشی با تیتر وفای به عهد دولت مواجهه با اصلاح طلبان را در شماره امروز خوب منتشر کرده است.
روزنامه کیهان به نقل از خبرگزاری فرانسه، تیتر از این پس نقشه منطقه را ایران ترسیم خواهد کرد را به عنوان واکنشها به خروج آمریکا از سوریه در صفحه نخست خود برجسته کرده و در گزارشی دیگر، مسأله بودجه را با تیتر نگاه دوگانه به بودجه در شعار و عمل بررسی کرده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم.
عقلای مجلس در حصار افراطیها
روزنامه ایران در شماره امروز خود گفت و گویی با احمد مازنی نماینده اصلاح طلب مجلس انجام داده و عنوان آن را عقلا در حصار افراطیها انتخاب کرده است. گزیدهای از گفتههای مازنی در این مصاحبه را میخوانید؛
-نهاد مجلس به لحاظ کارآمدی بیشتر قائم به افراد است. مثلاً اگر رئیس مجلس فردی مثل هاشمی رفسنجانی باشد، مجلس در رأس امور است و حرف اول را میزند. وقتی آقای حدادعادل باشد یک وضعیت دارد، آقای کروبی باشد یک وضعیت دارد و همین طور الی آخر. به هر حال رئیس در کارآمدی مجلس خیلی مؤثر است. حسن مجلس این است که قدرت در آن میان ۲۹۰ نفر تقسیم شده و این امکان استبداد را میگیرد. اما عیبش در این است که این افراد هر کدام از جایی با پیشینهای آمدهاند و ما هم که ساختار حزبی نداریم، طبعاً هر کس به سمتی کشیده میشود. به همین دلیل قدری حرکت جمعی سخت میشود. به صورت جمعی مجلس نمره خوبی در کارآمدی ندارد، ولی به صورت تک ستارهها و افراد انفرادی میشود موارد مثبت را دید. یعنی گاهی احساس میشود یک نفر میتواند بودن یا نبودنش در مسألهای تأثیر بگذارد و این به نظر من شاخص خوبی نیست که ما امروز بعد از ۱۱۶ سال بعد از مشروطه همچنان دنبال مدرسها میگردیم که تک چهرهها بیایند گره گشا باشند. این یعنی ما نتوانستیم نهاد قدرتمند بسازیم که نگران نبودن تک چهرهها نباشیم.
-در میان فراکسیونهای مجلس موفقترین فراکسیون مجموعه امید است.
-مجلس قبل که مردم میدانستند تعداد اصلاحطلبان چقدر است، توقعی هم نداشتند. آنها اگر یک کار کوچکی هم میکردند در جامعه برجسته میشد. میگفتند اینها در شرایط سخت دارند کار میکنند. اما از این مجلس توقع مجلس اکثریت ایجاد شده و به آن دامن زده میشود. اتفاقاً در میان طیفهای اصلاحطلب هم به این توقع دامن زده میشود. امروز اصولگرایان نیستند که دارند فراکسیون امید را تخریب میکنند، این جرگههای مختلف اصلاحطلبی است که فراکسیون امید و حتی دولت را تحت عنوان انتقاد، تخریب میکنند.
-در مجلس دهم فراکسیونی تشکیل شده که جلوی افراط و تفریط را بگیرد. در برخی مقاطع و مجالس ما توقعات را به صورت غیر واقعی بالا بردیم، اما نتوانستیم به آن پاسخ دهیم و نتیجه آن شد انفعال سال ۸۲ و ۸۴. عبرتی که از آن دوران گرفتیم این بود که اولین دستاورد جریان اصلاحات در مجلس دهم این شد که نه موضع انفعال دارد نه افراط.
-باید به درک مشترکی از مسأله یا مسائل ایران برسیم. بعد هم بتوانیم به راه حلهای مشترک برسیم و اولویتهای خود را هم راستا کنیم. راه آن هم گفت و گوی ملی است که آن را مطرح کردیم و تا جایی هم پیش بردیم. اما حتی در مورد مفهوم خود گفتگو هم هنوز به اشتراک نظر نرسیدهایم. خیلیها فکر میکنند گفتگو یعنی مناظره؛ یعنی اینکه با بحث کردن سعی کنیم منطق خود را بر دیگری فائق کنیم یا برخی فکر میکنند یعنی مذاکره به این معنا که شما نفعی ببرید یا من نفعی ببرم. اما گفتگو یعنی کشف حقیقت بدون تعصب.
-مانع اصلی گفتگو نگرانی عقلای قوم از عناصر افراطی و تأثیر آنها است که زور دارند، اما عقل ندارند. عناصر افراطی که برای دستمالی قیصریه را به آتش میکشند و بسیاری از ارزشها را وجه المصالحه خودشان قرار دادهاند. عقلای اصلاحطلب و اصولگرا گرفتار این عناصر افراطی هستند.
خروج آمریکا از سوریه چه پیامدهایی خواهد داشت؟
محمدرضا ستاری در سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان داستان یک خروج و با محور ماجرای خروج آمریکا از سوریه نوشت: تصمیم ناگهانی دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا مبنی بر خروج تمام نیروهای آمریکایی از سوریه همچنان آثار و پیامدهای خود را به دنبال دارد. پس از استعفای جیمز متیس وزیر دفاع آمریکا، بلافاصله مک گورک نماینده ویژه ایالات متحده در ائتلاف ضدداعش نیز از سمت خود کنارهگیری کرد. او علت استعفای خود را عدم توانایی تطابق با سیاستهای جدید کاخ سفید عنوان و اعلام کرد که خروج نیروهای آمریکا از سوریه موجب بیاعتمادی شرکای آمریکا خواهد شد. همچنین که جمیز متیس علت کنارهگیری از وزارت دفاع را تصمیم جنجالی ترامپ اعلام کرده بود. اما واکنش رئیسجمهوری بر دو پیامد اولیه تصمیمش برای خروج از سوریه مطابق روند سابق وی یکجانبهگرایانه رقم خورد. او صریحا اعلام کرد که مک گورک را نمیشناسد و استعفای او چندان اهمیتی ندارد، چرا که تا دو ماه آینده او از سمتش کنار میرفت.
در مورد وزیر دفاع هم ترامپ با تحقیر متیس گفته زمانی که اوباما او را از کار برکنار کرد این من بودم که شرایط و امکانات فوقالعادهای برای او در پنتاگون فراهم کردم.
گذشته آثار و تبعات تصمیم ترامپ در داخل آمریکا که به گفته منابع مطلع باعث بروز التهابات سیاسی در این کشور شده است، اکنون متحدان اروپایی ایالات متحده نیز از شوک ناشی از اتخاذ این سیاست صحبت میکنند. حتی گفته میشود که اروپاییها علنا اعلام کردهاند که ترامپ به آنها خیانت کرده چرا که علاوه بر پیامدهای امنیتی این تصمیم برای اروپا، مسیر برای نفوذ گستردهتر ایران و روسیه در تحولات جاری سوریه هموارتر میشود.
عطف بر این تحولات که منجر به التهاب داخلی، نگرانی کشورهای اروپایی و خوشحالی تلویحی روسیه و ترکیه شده است، همچنان با یک علامت سوال بزرگ روبهرو است. اینکه انگیزه اصلی کاخ سفید برای عملیاتی ساختن چنین سیاستی آنهم در دل تحولات مهم سوریه چیست؟ با خروج نیروهای آمریکایی، در واقع نوعی توافق میان در مورد خاورمیانه عربی میان آمریکا و اروپا صورت گرفته است. دلیل آنها بر این مبنا است که بحران سوریه ظرفیت تغییر و جابجایی نظم کهنه خاورمیانه یک نظم جدید را همراه با یک زایمان دردناک در دل خود مستتر دارد و خروج آمریکا از معادلات خاورمیانه عربی و به ویژه بحران سوریه میتواند به میزان زیادی فرآیند نظم قبلی را هرچند با اندک تغییراتی استمرار بخشد.
خاصه این که اکنون بازیگران پر نفوذ قدیمی در زمین سوریه یعنی فرانسه و روسیه در دل تحولات قرار دارند و نوار پیروزیهای اخیر بشار اسد حکایت از وزن قابل توجه او در مذاکرات سیاسی بر سر آینده سوریه دارد. در مقابل برخی ناظران معتقدند این اقدام ترامپ در راستای تحقق شعار انتخاباتی او بود و میتواند در شرایط کنونی که کنگره و سنا با او ساز مخالف میزنند به میزان زیادی بر روی افکار عمومی داخلی تاثیرگذار باشد. همچنین این اقدام میتواند برونسپاری نقش آمریکا به متحدان این کشور در منطقه باشد تا آنها با هزینه خود، مجری سیاستهای واشنگتن در منطقه باشند. امری که واگرایی موجود میان بازیگران دخیل در بحران سوریه میتواند هر لحظه به بهانههای مختلف پای آمریکا را به دل تحولات باز کرده با این تفاوت که این بار برای ورود به عرصه میدانی امتیازاتی قابل توجهتر از متحدان منطقهای خود مطالبه کند.
هر چه باشد این موضوع زنگ خطر دیگری را برای کشورهای منطقه خاورمیانه به صدا در میآورد که به جای توافق و همکاری با یکدیگر برای مهار بحرانها و تنشهای جاری در منطقه دست به دامان قدرتهای بینالمللی برده و ابتکار عمل را به میزان قابل ملاحظهای از خود سلب کردهاند.
نگویید نمیگذارند کار کنیم
مسعود پیرهادی در سرمقاله امروز روزنامه رسالت با عنوان «مخاطب بایدها» گم نشود نوشت: متاسفانه در دولت و بسیاری از دستگاهها اظهارات و موضع گیری ها، مسئولانه نیست. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از مجلس کارت زرد میگیرد، اما رئیس جمهور در واکنش به آن، بحث بودجه فرهنگی دستگاههای غیر دولتی را به رخ میکشد و میگوید: «چقدر از بودجه فرهنگی در اختیار وزارت ارشاد است و چقدر در اختیار دستگاههای دیگر». در جای دیگر، رئیس جمهور در واکنش به پایین بودن شاخص نشاط اجتماعی میگوید: «بگذارید مردم نشاط داشته باشند. چطور هرچه گریه کنند حلال است، اما یک ذره بخندند، حرام است؟»
مثالها از این دست فراوان است و پاسخ همه این موارد همان بند اول است. به فرض که اصلا وزارت ارشاد سهم کمی از تشکیلات و بودجه فرهنگی کشور داشته باشد که البته این موضوع محل مناقشه است، اما به فرض صحت این ادعا، آیا آقای رئیس جمهور و وزیر مربوطه این را نمیدانستهاند؟ اگر نمیدانستهاند چرا ندانسته وارد گود کار و مسئولیت شدهاند و اگر میدانستهاند و این شرایط را قبول نداشته اند چرا مسئولیت پذیرفتهاند. آیا غیر از این است که سکوت دیروزشان مصلحت دیروزشان بوده و موضع امروزشان به اقتضای امروزشان؟
-باید سخن را کوتاه کرد. هر مسئولی در هر کجای کشور، بداند دقیقا در همان لحظهای که از ادبیات کهنه و ناکارآمدی، چون «نمیگذارند»، «پیشینیان خراب کرده اند»، «فشار میآوردند» و ... استفاده میکند، اتفاقاً در همان لحظه است که یا بیاطلاعی و یا بیصداقتی خود را به رخ میکشد.
بی اطلاعی از آن جهت که احتمالا شرایط کار و مسئولیت و انبوه مشکلات را نمیدانستهاند و بیصداقتی از آن جهت که میدانسته اند ولی میخواسته اند به هر قیمتی مسئول شوند و امروز که مورد سوال و مطالبهاند، بهانه میتراشند.
-با کمال تاسف، هنوز و در ششمین سال عمر دولت مشاهده میشود که برخی مسئولین دولتی، نوک پیکان اتهام را به سمت دیگران میگیرند، از کاستیهای گذشته سخن میگویند و یا به جای عملکردشان و آنچه شده، از آرزوهایشان و آنچه باید بشود، سخن میگویند. مخاطب بایدها خود شمایید. شخص رئیس جمهور محترم، معاون اول، معاونین رئیسجمهور و وزرا، مخاطب بایدها هستند و باید پاسخگو باشند.
مسأله غیرت و حضور بانوان در ورزشگاهها
امیر محمود حریرچی، جامعهشناس طی یادداشتی که در شماره امروز روزنامه آرمان امروز چاپ شده نوشت: شرایط زندگی در جهان امروز بسیار متفاوت از گذشته است. مردم نوع جدیدی از روابط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی را تجربه میکنند و از این رو زندگی امروز با شرایطی که پیش از این وجود داشته، تفاوتهای بسیاری دارد. شهر ساختارهایی را طلب میکند که بر اساس آن باید پیش رفت. یکی از اصلیترین ساختارهایی که در سطح همه جهان از آن یاد میشود بحث عدم تبعیض جنسیتی است. ازاین جهت اگر بخواهیم این مسأله را حل کنیم باید برای همه حق شهروندی یکسان از جمله حق معیشت، فعالیت و مشارکت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی قائل باشیم، چرا که این حقوق خودبهخود تکالیفی اخلاقی بر مردم عارض میکند. گرچه مردم نیز تا بهحال نشان دادهاند که ظرفیت دارند و در تمام مقاطعی که بانوان توانستند در ورزشگاها حضور پیدا کنند هم خود آنها رعایت کردند و هم مردان شریف جامعه این اخلاقیات را به طریق اولی رعایت کردهاند.
مردم تعریف دیگری از واژه غیرت دارند و به نحوی از آن تعبیر احساس مسئولیت میکنند. نباید از خاطر برد که در آخرین مسابقهای که بانوان در ورزشگاه حاضر شدند مردان به پای آنها ایستادند و در نهایت ادب، احترام و اخلاق به تماشای مسابقه نشستند. حتی در فرهنگ عمومی نیز این معنا و مفهوم به روشنی قابل مشاهده است. جامعه ظرفیت بسیار بالایی دارد و نه تنها در میادین ورزشی که در حوزههای مختلف دیگر نیز نشان داده است. آنچه مهم است، عرف جامعه کاملا اخلاقمدار است که بخشی از آن پذیرش اخلاق دینی و بخش دیگر باورهایی اضافه بر آن است که بر مبنای مسئولت نسبت به زنان بهوجود آمده است. حال شنیده میشود که احتمالا با شروطی اجازه حضور زنان در وررزشگاهها صادر شود.
مسلما اگر این اتفاق رخ دهد و بانوان کشورمان اجازه داشته باشند که در میادین ورزشی حضور داشته باشند، مطمئنا فضای ورزشگاهها و استادیومهای ورزشی بسیار اخلاقمدار خواهد بود و پسران و مردان نیز بر مبنای غیرت و تعصب ایرانی خود کاملا مسائل را رعایت خواهند کرد؛ لذا مبتنی بر این رویکرد هر نهادی که بخواهد برای این مساله مجوز صادر کند متوجه خواهد شد که این حق مردم است و آنها بر این حق تکلیفی قائلند مشروط به اینکه این مهم به عنوان بخشی از عرف جامعه شناخته شود. از طرف دیگر باید درک کنیم که مهمترین نهادی که در هر جامعه وجود داشته و دارد خانواده است و همه چیز از این نهاد اصلی آغاز میشود. باید از خانواده در اشکال گوناگون آن حمایت کنیم مثل فرصت حضور خانوادهها در استادیومها که میتواند به نحو شایانی به پاکسازی فضای ورزشگاهها کمک کند. نگاهی به جوامع غربی نشان میدهد که در اینگونه فرایندها خانوادهها در کنار یکدیگر به ورزشگاهها میروند و حتی فرزندان کوچک خود را برای تماشای مسابقات ورزشی به ورزشگاهها میبرند؛ بنابراین حضور خانوادها در مجامع عمومی، چون استادیومهای ورزشی این فرصت را ایجاد میکند که از آسیبهای متعدد پیشگیری شود.