۱- چهل و سه سال! زمان کمی نیست. در این بیش از 4 دهه، فوتبال ایران فراز و نشیب زیادی را پشت سر گذاشته و روزهای تلخ و شیرین بسیاری به خود دیده است. بارها و بارها اشک شوق یا حسرت را روی گونههای دوستداران میلیونیاش نشانده اما یک «هورا»ی از ته دل به چند نسل از مردم این سرزمین بدهکار است. اگر صحبت از یک انسان بود، میشد نوشت که فاصله چندانی با میانسالی ندارد؛ اما این سن ناکامی فوتبال ملی ما در کسب جام قهرمانی ملتهای آسیاست. در تمام این سالها، چند نسل فوتبالیست ظهور کرده، درخشیده و بازنشسته شدهاند. تعدادی از ستارههای ترکیب تیمی که آخرین بار جام قهرمانی را به خانه آورد، دیگر بین ما نیستند و تعدادی دیگر از اعضای آن تیم هر 4 سال یکبار که نزدیک جام ملتها می شویم، خاطره نگاری میکنند. خاطراتی که بارها تکرار شده و هواداران حرفهایتر فوتبال تقریباً همه آن را حفظ شدهاند. همه این اتفاقات افتاده اما همچنان حسرت باقی است.
۲- «باخت به عراق در جام ملتهای قبلی در گلویم گیر کرده»؛ این جملهای است که کارلوس کی روش چند هفته پیش در توصیف میزان انگیزهاش برای موفقیت درجام ملتهای پیش رو گفت. بدون تردید این شکست در گلوی همه ما ایرانیها هم گیر کرده. همان طور که باخت به کره جنوبی در سال 2011 با افشین قطبی، حذف مقابل کره جنوبی در ضربات پنالتی در سال 2007 با امیر قلعه نویی، حذف مقابل چین در سال 2004 با برانکو یا شکست مقابل کره جنوبی در سال 2000 با جلال طالبی، در خاطرمان مانده و یادآوری حذفهایی که سلسلهوار در ادوار مختلف ادامه داشته، سوهانی روی اعصاب و روان ایرانیها و فوتبالدوستان آن است. حالا هیچکدام دلمان نمیخواهد یک شکست و حذفی دیگر در گلوی کیروش و خودمان گیر کند. اصلاً دوست نداریم بین ما و جام قهرمانی آسیا، چهار سال دیگر فاصله بیفتد.
۳- نمایش تحسین برانگیز تیم ملی در جام جهانی روسیه، انتظارات را بالاتر برده است. اکثر کارشناسان معتقدند انتظار قهرمانی از تیم ملی در جام ملتها، انتظار بحقی است اما کیروش در این مدت سعی کرده به انحاء مختلف سطح توقعات را پایین بیاورد. به زعم کیروش، تیم ملی تدارک وسیعی در راه آمادهسازی برای حضور قدرتمندانه در امارات نداشته و پس از تساوی مقابل فلسطین در دیدار تدارکاتی گفت: «بازیکنانم از درون خوشحال نیستند. درون بازیکنان غمگین است و در این شرایط قادر به انجام بهترین عملکرد خود نیستند اما نگران نباشید». البته که با حضور مربیای کاربلد و توانمند که در اتفاقی کمسابقه 8 سال است هدایت تیم ملی را برعهده دارد، چندان نگران نیستیم. مطمئناً با وجود بازیکنانی شایسته که سطح کیفی خود را مقابل قدرتهای فوتبال جهان در روسیه نشان دادند، نگرانی جایگاهی ندارد. شاید در این میان باید نگران مردم و عاشقان سینه چاک فوتبال بود که در شرایط فعلی اجتماعی، فشارهای اقتصادی و تحریمها از درون غمگین هستند و چشم امیدشان به ساقهای سربازانی است که فرماندهای باهوش بهنام کیروش دارند. باید کمی نگران آنها بود که مبادا امیدشان، ناامید شود. جامعه شناسان معتقدند که «شادی» عنصر کمرنگ شده و شاید مفقوده زندگی ایرانیان است و استاد محمدرضا شفیعی کدکنی در این باب سروده: «طفلی بهنام شادی دیریست گم شده است».
۴- تیم ملی فوتبال ایران بیش از 4 سال است که در رنکینگ فیفا، جایگاه اول آسیا را از آن خود کرده و با وجود این «قاره کهن» هم شاهد حسرت «کهنه شده» فوتبال ایران در جام ملتها است.انتظار است که این بالانشینی در رنکینگ فیفا ، درامارات تثبیت و با بالابردن جام قهرمانی توسط مسعود شجاعی کاپیتان تیم ملی، حلاوت آن دوچندان شود. کیروش و شاگردانش یک هدف دارند؛ قهرمانی در جام ملتها. هواداران فوتبال هم در شرایط فعلی تنها یک آرزو دارند؛ جام به خانه بیاید. حالا که هدف و آرزو مشترک است، انتظار بحقی وجود دارد و اینکه کیروش و سربازانش، مردم را به یک جشن خیابانی تمام عیار دعوت کنند. گرچه نباید از این مهم غافل شد که تیم ملی نیز نیازمند حمایت همه جانبه و دریافت انرژی مثبت از سوی مردم و هواداران است.
پس بدرخشید، دل مردم را شاد کنید و در کتاب قطور تاریخ فوتبال ایران ماندگار شوید.
تردیدی وجود ندارد که یوزهای ایرانی میخواهند ثابت کنند تاریخ را فاتحان مینویسند.
*دبیر گروه ورزش روزنامه ایران