طرح خصوصیسازی آموزش علوم پزشکی که به تازگی ابلاغ شده، اعتراضات و نگرانیهای بسیاری درباره آینده نظام سلامت کشور به همراه داشته است.
به گزارش آنا، متین منتظمی، «کودکی به علت اشتباهات پزشکی جان سپرد»، «جا ماندن قیچی جراحی در شکم بیمار»، «تشخیص غلط پزشک باعث فوت یک فرد شد» همه اینها تیترهایی است که در رسانههای مختلف منتشرشده و باعث جریحهدار شدن احساسات مردم شده است اما در این میان، طبیعی جلوه دادن این اتفاقات توسط برخی افراد در وزارت بهداشت جای سؤال دارد.
علیرغم افزایش نظارت و آموزشهای پزشکی، اشتباهات پزشکی صدمات جبرانناپذیری به مردم میزند که به اذعان کارشناسان، بیشتر این اشتباهات ناشی از عدم کسب تجربه، عدم آموزش صحیح و نبود دورههای تخصصی است.
پای خصوصیسازی بر شاهرگ سلامت
چند روز پیش بخشنامهای از طرف باقر لاریجانی، معاون آموزشی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی برای اجرا ابلاغ شد که طی آن مجوز ایجاد بخش خصوصی در حوزه آموزش پزشکی مورد تأیید قرار گرفته و لازمالاجرا است.
باقر لاریجانی
در بخشی از نامهای که معاون آموزشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برای اجرا به مراکز ذیربط خود ارسال کرده، آمده است: «با توجه به مطالعات صورت گرفته در خصوص نیازسنجی و برآورد نیروی انسانی موردنیاز بخش سلامت، به نظر میرسد در بسیاری از رشتهها یا مقاطع علوم پزشکی، تربیت نیروی انسانی به میزان مکفی صورت گرفته و یا اینکه با توجه به تعداد مراکز تربیتکننده فعلی، این نیازها در چند سال آتی مرتفع خواهند شد. لذا انتظار میرود بخش خصوصی متقاضی و علاقهمند به موضوع آموزش، ضمن توجه به نیازهای کشور، توان خود را در جهت ارتقای کیفی آموزش و تربیت دانشآموختگان با سطح کیفی و توانایی علمی و عملی قابلرقابت با دانشگاههای برتر جهان بهکار بندد».
در این نامه ارسالی، دو نکته مطرحشده که باعث اعتراض بسیاری از فعالان دانشجویی و دانشگاهی شده است. در بخشی از نامه باقر لاریجانی نوشتهشده است: «کلیه عرصههای آموزش بالینی و نظری باید در تملک هیئت مؤسس بوده و استفاده از عرصههای آموزش دولتی (استیجاری) فقط به مدت بسیار محدود و در چهارچوب مشخص امکانپذیر است» یعنی طبق این آییننامه به مؤسسههای خصوصی اجازه دادهشده تا حتی بهصورت استیجاری، بتوانند شرایط آموزش پزشکی را فراهم کنند.
در بخش دیگری از نامه نیز آمده است: «امیدواریم با ورود بخش خصوصی توانمند، شاهد ارتقای کیفی آموزش عالی بخش سلامت باشیم و وزارت بهداشت از تکرار تجربه سایر بخشهای آموزشی کشور در تأسیس مؤسسات بیشمار و فاقد توانایی و کیفیت لازم اجتناب خواهد ورزید و از مشارکت جدی و پرتوان بخش خصوصی که باانگیزههایی فراتر از انگیزههای مادی قصد حضور در این عرصه دارند استقبال میکند» نکته حائز اهمیتی که در این بخش از نامه معاون آموزشی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی آمده، افزایش کیفیت آموزش عالی در حوزه پزشکی است اما همینجاست که این سؤال مطرح میشود؛ آیا ایجاد مؤسسات آموزش عالی در حوزه پزشکی میتواند باعث افزایش کیفیت آموزشی شده و تجربه تلخ مؤسسات غیردولتی در حوزههای فنی و علوم انسانی تکرار نشود؟
افول فنی-مهندسی و علوم انسانی، تجربه تلخ خصوصیسازی آموزش
ایجاد مؤسسات غیردولتی در حوزه رشتههای فنی و علوم انسانی نتوانست آنگونه که بایدوشاید نیازهای کشور در این حوزهها را برطرف کند؛ چراکه هدف از این مؤسسات، گسترش تحقیقات در حوزههای مذکور بوده و تربیت نیروی ماهر و متخصص را در دستور کار داشت اما نهتنها این مأموریت مهم توسط این مراکز و دانشگاهها به سرمنزل مقصود نرسید؛ بلکه باعث تزریق حجم گستردهای از فارغالتحصیلان دانشگاهی با مدارک مختلف به جامعه شد که نهتنها نیروی متخصص نبودند بلکه باعث افزایش بیکاری و درخواست شغلهای بهاصطلاح «پشتمیزنشینی» در جامعه شد.
بیکاریبا نگاهی دیگر به این قضیه بهراحتی میتوان به این نتیجه رسید که اولویتها در این مراکز خصوصی نیز متفاوت است؛چراکه این مؤسسات جزیرهای با تعداد مراکز بالا و میزان دانشجوی کم در جزیرههای خود، نیازمند گذران مشکلات روزمره هستند؛ همین موضوع سبب میشود تا اولویت اول در این مراکز، درآمدزایی و رتقوفتق امور اجرایی مرکز باشد. به این دلیل جذب دانشجو با تبلیغات فراوان و بعضاً با شعارهای توخالی در اولویت این دانشگاهها قرار میگیرد. از طرفی سودده یا زیانده بودن مرکز، اصلیترین و مهمترین برنامه مراکز خصوصی شده و همین عامل باعث وارد شدن ضربههای سنگینی بر پیکره آموزش و تربیت نیرو میشود.
نامه معاون آموزشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دقیقاً تداعی راه و چاهی است که پیشازاین برای رشتههای فنی-مهندسی و علوم انسانی در دانشگاههای خصوصی در نظر گرفته شد؛ چراکه در احداث این مراکز و دانشگاهها نیز برخلاف آنچه مدنظر بود، مشکلات ذکرشده به وقوع پیوست.
اظهارات متناقض!
همه موضوعات مطرح شده باعث به وجود آمدن یک سؤال در اذهان عمومی میشود: علت مغایرت در عملکرد و سخنان مسئولین وزارت بهداشت در این حوزه چیست؟ حسن قاضیزاده هاشمی وزیر سابق بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در ۲۹ مهر سال جاری، در اجلاس معاونان آموزشی دانشگاههای پزشکی کشور، به کیفی سازی گزینش دانشجو پرداخته و بهصورت ضمنی از دانشگاه آزاد اسلامی بابت این قضیه انتقاد کرده است. وزیر سابق بهداشت در این نشست گفت: «ما بالغبر ۹۱ دانشکده پزشکی در کشور داریم که خوشبختانه با اجرای برنامه تحول در آموزش پزشکی توانستیم در رشتههای علوم پزشکی نظیر دندانپزشکی، داروسازی و پزشکی و غیره رشد کمی را متوقف کنیم و در راهاندازی رشتهها و ظرفیتها بیشتر بر نیازهای کشور توجه داشته باشیم و در حال حاضر میزان پذیرش در رشتههای مختلف بر اساس نیاز کشور اتفاق میافتد».
قاضیزاده هاشمی همچنین بر ضرورت استانداردسازی و اعتباربخشی مراکز آموزشی وزارت بهداشت تأکید کرد و گفت: «به اعتقاد من با اجرای این برنامه مراکزی که استانداردهای لازم را در عرصههای مختلف نداشته باشند، باید تعطیل شوند. بر اساس گزارش سازمان سنجش آموزش کشور خوشبختانه ما صد در صد ظرفیتها را در پذیرش دانشجو در دانشگاههای علوم پزشکی رعایت کردهایم و همچنان تأکید میکنم باید روی میزان ظرفیت پذیرش دانشجو در کشور بسیار حساس باشیم».
قاضی زادهوزیر سابق بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بر اساس همین نگاه، دانشگاه آزاد اسلامی را در پذیرش و آموزش رشتههای علوم پزشکی محدود کرد. این در حالی است که دانشگاه آزاد سرمایه و بستر لازم را برای رشد، توسعه و گسترش رشتههای علوم پزشکی را دارد اما در اجرای این امر با سدهایی از طرف وزارت بهداشت مواجه شد. دانشگاه آزاد اسلامی میتواند بر اساس داشتههای خود به تربیت کادر متخصص در این حوزه بپردازد. پرواضح است که با توجه به امکانات و اعضای هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی و توان رشد و توسعه علوم پزشکی در بسترهای مختلف، این دانشگاه میتواند نقش مهمی در این حوزه ایفا کند. وجود بیش از ۱۰ بیمارستان دانشگاهی نشاندهنده توانمندی این دانشگاه جهت گسترش رشتههای علوم پزشکی در شهرهای مختلف است که توسط وزیر وقت نادیده گرفته شد.
سیدعلی ابطحی رئیس دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی تهران با اشاره به امکانات این دانشگاه در حوزه علوم پزشکی گفت: «دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی امروز ۱۵ دانشکده پزشکی، ۵ دانشکده دندانپزشکی و ۳ دانشکده علوم دارویی دارد که مجموعاً در طول سال با رشتههای پرستاری ۱۰ هزار دانشجو را به خود جذب میکند و رشته پرستاری دانشگاه آزاد ازنظر هیئتعلمی و کلیه امکانات در سراسر کشور توسعه بسیاری پیداکرده است».
ابطحیبا استناد به همین رویه وزارت بهداشت، نکته مبهم ماجرا آنجاست که معاون آموزشی وزیر بهداشت پس از این اظهارات و این سیاستگذاری در دولت، طرح خصوصیسازی آموزش رشتههای علوم پزشکی را مطرح میکند و درصدد ایجاد مؤسسات جزیرهای کوچک در این حوزه است. حوزهای که مستقیماً با جان و زندگی مردم سر و کار دارد.
بااینهمه اکنون این سؤال در اذهان عمومی نقش میبندد که چرا وزارت بهداشت تا این حد نسبت به گسترش رشتههای پزشکی در دانشگاه آزاد اسلامی که توانایی رشد و توسعه این رشتهها را داشته و میتواند متخصصان لازم را تربیت کند، مقاومت کرده و خود درصدد ایجاد مؤسسات کوچک خصوصی برای آموزش پزشکی که اولویتی جز درآمدزایی و تجاریکردن دانشگاه ندارند، برآمده است؟
با خصوصیسازی آموزش پزشکی درهای رانت هم باز خواهد شد
همین اقدام باعث شد تا دانشجویان و دانشگاهیان بسیاری نسبت به این امر اعتراض کنند. ۶ دفتر بسیج دانشجویی دانشگاههای علوم پزشکی در بیانیهای به این مسئله واکنش نشان داده و از آن انتقاد کردند؛ در بخشی از این بیانیه آمده است: «چنین اقدام از بن ایراد دارد زیرا حیطه آموزش از خط قرمزهای خصوصیسازی محسوب میشود و همانطور که مقام معظم رهبری در حوادث سال ۸۸ فرمودند: فرهنگ و آموزش نباید خصوصی شوند چون نسل آینده را پرورش میدهند. خاطرات سیاستهای خصوصیسازی اشتباه گذشته که منجر به زیانهای فراوان بر پیکرهٔ کشور شد. از نتایج اجرای این قانون میتواند اینگونه باشد که افراد متمول و مافیای علوم پزشکی با عدهای همچون خودشان دانشکدههای علوم پزشکی راه بیندازند و از افراد غیرمتخصص و کمتجربه که قطعاً برایشان هزینهٔ کمتری دارد، برای تدریس استفاده کنند».
نشست استکبار ستیزیمحمدامین مهدیپور دبیرکل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان کشور نیز در گفتگو با آنا به این مسئله اشارهکرده و گفت: «اجرای این طرح موجبات ورود افراد نالایق و ناشایسته را به حوزه تدریس و درمان فراهم میسازد و باعث میشود که افراد دارای تمکن مالی و عموماً کمسواد وارد نظام سلامت و همچنین آموزش کشور شوند. چندی پیش عدهای از دانشجویان با پرداخت مبالغ هنگفت در دانشگاههای ترازپایین علمی خارجی در رشتههای پزشکی مشغول به تحصیل شدند و درنهایت افراد پولدار و برخوردار از رانت بیشتر توانستند وارد حوزه درمان بشوند».
نشست استکبار ستیزی
اما این اعتراضات به همینجا ختم نشد. پیام مرادی دبیر تشکیلات اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل کشور در گفتگو با آنا، خصوصیسازی بهداشت و درمان را سرمایهسالارانه خوانده و اذعان کرد: «هرگونه تلاش برای خصوصیسازی آموزش و پژوهش در حوزه سلامت، به کیفیت و سطح علمی آسیب میزند. طرح خصوصیسازی وزارت بهداشت، طرحی ضد عدالت و ضد مردمی است، زیرا یک بخشی از مردم را از تحصیل در رشتههای شاخص محروم میکند و حضور در مراکز آموزش عالی پزشکی را برای قشرهای متمکن ممکن میکند. وقتی قشر متمکن نه به خاطر شایستگی، استعداد ذاتی و بهره هوشی، بلکه به خاطر پول بیشتر وارد نظام سلامت کشور میشوند، کیفیت علمی پایین میآید و انسانهای کمسواد و پولدار، پزشکان آینده کشور خواهند شد».
خصوصیسازی بیدروپیکر آموزش پزشکی، راهی است که انتهای آن نامعلوم است و شرایطی را فراهم خواهد کرد که افراد متمول راه را برای ورود رانتی به عرصه آموزش پزشکی بازببیند و باعث تهدید سلامت مردم بشوند. آینده، روزهای پرکاری برای رسانهها رقم خواهد زد؛ «کودکی به علت اشتباهات پزشکی جان سپرد»، «جا ماندن قیچی جراحی در شکم بیمار»، «تشخیص غلط پزشک باعث فوت یک فرد شد» عناوینی است که بیشتر به گوش مردم خواهد خورد.