محمد امین آهنگری - اسپاش: ماهوارهبر ایرانی بالاخره بعد از ماهها انتظار برای پرتاب ماهواره دانشگاه امیرکبیر از سوی عالیترین مقامات کشور مجوز پرتاب گرفت. خبری که صرف نظر از موفقیت یا عدم موفقیت در پرتاب، دنیای سیاست را در ابعاد بینالمللی تکان داد اما در دنیای فناوری شاید بیش از یک خبر پرتاب ناموفق ماهواره سبک به مدار نزدیک به زمین نبود؛ اتفاقی که برای کشورهای نوظهور فضایی چندان هم غیر طبیعی نیست.
با وجود آنکه تنها ۲۵ کشور به همراه اتحادیه اروپا توانایی پرتابهای فضایی را دارند، پرتاب ماهوارهبر، امری متداول است که امروزه نه تنها دولتها بلکه شرکتهای خصوصی نیز آن را انجام میدهند. علاقه سرمایهداران به منظومههای پرتعداد ماهوارههای کوچک نیز باعث شده تا هر روز بر تعداد پرتابهای فضایی اضافه شود. به همین دلیل اخبار پرتاب ماهوارهبر در حال از دست دادن جذابیت خود برای رسانههاست.
با این وجود پرتاب ماهوارهبر ایرانی چه موفقیت آمیز باشد و چه نباشد، همیشه به صدر اخبار داغ جهان راه پیدا میکند چرا که موضوع ماهوارهبر ایرانی به یک میدان نبرد سیاسی در سطح جهانی تبدیل شده است که به اقتضا حال و روز دنیای سیاست برخوردهای متفاوتی از سوی دولتها با این موضوع صورت میگیرد.
بدینترتیب سیاستهای جهانی به طور مستقیم توسعه این فناوری را در کشور تحت تاثیر قرار داده است. ضمن آنکه تصمیمات سیاسی بدون در نظر گرفتن ملزومات علمی، در اغلب موارد آثار مخربی بر جای گذاشته. همانگونه که در زمان جنگ سرد که فشارهای سیاسی برای پیش افتادن از رقیب هم در آمریکا و هم در روسیه منجر به سوانح و حوادث فاجعهآمیزی در صنعت فضایی شد؛ در کشور ما نیز تصمیمهای سیاسی بدون لحاظ کردن تبعات فنی آنها نمیتواند به عاقبت افتخارآمیزی منتهی شود. هر چند در پرتاب اخیر شاید پرتاب یک ماهوارهبر چه موفق باشد و چه نباشد پیام سیاستمداران ایرانی را در عرصه بینالملل به مخاطبین میرساند اما تبعات آن در جامعه علمی و نهادهای تخصصی را نیز باید پذیرفت.
چنین برخوردی با حوزه علمی موجب بر هم خوردن روال علمی توسعه فناوری میشود و این حس را در دانشمندان ایرانی القا میکند که اساسا توسعه فناوری هدف اصلی نیست که این امر خود از سویی موجبات سرخوردگی را فراهم کرده و از سویی دیگر زیر پا گذاشتن الزامات فنی و بیاهمیت گماشتن آزمایشهای ضروری جهت ارزیابی و تضمین عملکرد ماهوارهها را منجر میشود.
ماهوارهبر ایرانی چگونه وارد دنیای سیاست شد
ماهوارهبرهای ایرانی نه تنها از نظر سیاسی سرگذشت پرفراز و نشیبی دارند بلکه توسعه فناوری آنها نیز با زحمات و تلاشهای فراوان و همراه با شکستهای تلخ و پیروزیهای شیرین بوده است. پرتاب اولین ماهوارهبر بومی ایران به نام سفیر در بهمنماه سال ۱۳۸۷ برای قرار دادن ماهواره امید، ساخت گروه فضایی صا ایران، کشورمان را وارد باشگاه فضایی جهان کرد.
پس از آن ماهواره رصد در سال ۸۹ توسط همین نوع ماهوارهبر پرتاب شد. سر و صدای رسانهای این موفقیتها نظر سیاسیون دولت نهم را به خود جلب کرد و موجب شد تا ساختار فضایی کشور را تغییر داده و چند نهاد اصلی حوزه فضایی در وزارتخانههای مختلف را ادغام و به نهاد ریاست جمهوری منتقل کنند. پس از آن، ماهواره بر سفیر در سال ۹۰ ماهواره نوید دانشگاه علم و صنعت را به فضا فرستاد. یک سال پس از این پرتاب، ایران با استفاده از یک کاوشگر، پرتاب زیر مداری میمون به مرز فضا را انجام داد تا ایران را وارد جمع اندک کشورهایی کند که موجود زنده به فضا فرستادهاند.
سال ۹۲ نیز همین حرکت تکرار شد و میمون دیگری با کاوشگری ارتقاء یافته که از سوخت مایع استفاده میکرد به فضا فرستاده شد. طی این مدت البته برنامههای فضایی ایران همواره موفقیتآمیز نبوده و چندین شکست نیز در کارنامه پرتابهای ایران در مسیر توسعه فناوری به چشم میخورد.
پس از این، با تغییر دولت و بازگشتن مجموعههای فضایی به وزارتخانههای خود، در حالیکه انتقادات مبنی بر بیتوجهی دولت جدید به توسعه فضایی شدت گرفته بود ماهواره فجر توسط ماهوارهبر سفیر در سال ۹۳ پرتاب شد. با این وجود دولت یازدهم که عزم خود را برای حل مشکل تحریمهای هستهای جزم کرده بود پرتاب ماهوارهبرها را در سکوت از اولویت خارج کرد چرا که غربیها با توجه به نزدیک بودن فناوری ماهوارهبرها به فناوری موشکهای بالستیک، پرتاب آنها را تحریک آمیز میدانستند.
با تصویب برجام در سال ۹۴ بند ابهام آمیزی در این توافق گنجانده شد که در آن از ایران خواسته شده از توسعه موشکهای بالستیکی که به منظور حمل سلاح هستهای طراحی شدهاند خودداری کند. هر چند در این بند به هیچ وجه به برنامه فضایی، ماهوارهبرهای ایرانی و موشکهای بالستیک متعارف اشاره نشده و حتی به لحاظ دیپلماتیک بندی الزام آور نیز محسوب نمیشود؛ اما این بند به لحاظ فنی بسیار ابهام آمیز بوده و میتواند مورد تفسیرهای متفاوتی قرار بگیرد. به همین جهت حتی برخی عقیده دارند که این ابهام تعمدا گذاشته شده تا در صورتی که ایران به تعهدات هستهای خود عمل کرد، غربیها باز هم راه گریزی برای خروج از برجام داشته باشند. راه گریزی که از انعطاف پذیری بالایی هم برخوردار است. به گونهای که در زمان دولت باراک اوباما که خواست دولت وی به ثمر رسیدن برجام بود حتی آزمایش پر سر و صدای موشکی ایران بلافاصله پس از انعقاد برجام و در پی آن اعتراضات رژیم صهیونیستی هم نتوانست خللی در توافق ایجاد کند و غربیها اعلام کردند این آزمایش خلاف برجام نیست.
اما با روی کار آمدن دونالد ترامپ که هدفش نابود کردن دستاوردهای رقبای دموکرات خود و بالتبع توافق هستهای بود، آزمایش موشکی ایران که حتی رسانهای نشد با واکنش بسیار شدید دولت آمریکا مواجه شده و این عمل نقض برجام خوانده شد. البته در آن زمان اروپاییها رویه خود را تغییر ندادند اما آمریکا به صورتی گستاخانه و بی هیچ بهانهای از این توافق خارج شد.
بازی ماهوارهبر در نوک حمله سیاست
تلاش ایران برای حفظ برجام موجب شد از سال ۹۳ با وجود انجام آزمایشهای موشکی توسط نهادهای نظامی، پرتاب ماهوارهبرهای ایرانی توسط دولت متوقف شود. البته هیچگاه توسط ایران تایید نشد که این ماهوارهبرها به دلایل سیاسی پرتاب نمیشوند. اما در سال ۹۶، چند ماه پیش از خروج آمریکا از برجام، که تقریبا همگان خروج آمریکا از برجام را قریبالوقوع میدانستند، دولت ایران ماهوارهبر سیمرغ که نوع جدیدی از ماهوارهبرهای ایرانی بود را همراه با آزمایش سکوی پرتاب امام خمینی پرتاب کرد که مجددا مورد اعتراض آمریکاییها قرار گرفت اما اروپاییها واکنش شدیدی نسبت به آن نشان ندادند.
پس از خروج آمریکا از برجام، اروپاییها به ظاهر تصمیم به ایستادگی مقابل آمریکا گرفتند و در واقع برجام ناگهان به زمینهای تاریخی تبدیل شد برای تضعیف دنیای تکقطبی به رهبری آمریکا. با این وجود کندی اروپاییها در عمل به وعدههایشان موجب شد که ایران دریابد با وجود عمل کردن به تعهدات خود و پذیرش برخی محدودیتها، نتوانسته از مزایای برجام بهرهمند شود به همین دلیل زمزمههای خروج ایران از برجام در کشور بلند شد.
حالا ابهام موشکی که غربیها برای خروج از برجام ایجاد کرده بودند مورد توجه ایران قرار گرفته است و پرتاب ماهوارهبر میتواند ملایمترین و صلحآمیزترین هشدار عملی ایران به اروپاییها باشد تا به وعدههای خود سریعتر جامه عمل بپوشانند. بدین ترتیب ماهوارهبر ایرانی به یک ابزار سیاسی تبدیل شده که میتواند اروپاییها را به تحرکات قدرتمندتر در راستای تغییر نظام تک قطبی وادار و نقطه عطفی در تاریخ جهان ایجاد کند.