در دو هفته گذشته خبرها و هشدارهای زیادی پیرامون احتمال اقدام نظامی آمریکا علیه ایران از سوی رسانه ها و مقامات آمریکایی مطرح شد. خبرهایی که تحلیل های زیادی پیرامون آن نیز منتشر شده است.
به گزارش تابناک، در همین زمینه، ریچارد هاس، رئیس اندیشکده آمریکایی شورای روابط خارجی جزو اولین هشداردهندگان جنگ احتمالی ایران و آمریکا در سال 2019 بود. هشداری که مورد توجه بسیاری از رسانه ها و تحلیل گران قرار گرفت.
هاس روز گذشته نیز در توییتی نوشت: اسراییل به اهداف ایرانی در سوریه حمله میکند، آمریکا در حال بررسی حمله به تاسیسات نظامی/ موشکی ایران است؛ عربستان و ایران در یمن رو در روی هستند و ایران در فکر خروج از برجام است؛ ابرهای طوفانی به سرعت جمع میشوند.
در همین راستا، در یک هفته گذشته سه رسانه آمریکایی به صورت معناداری از طرح هایی برای حمله به ایران سخن گفتند. سه رسانه والستریتژورنال، نیویورکتایمز و آکسیوس هر کدام به فاصله کوتاهی خبرهایی در مورد برنامه آمریکا برای حمله به ایران منتشر کردند.
در مهم ترین آن، روز یکشنبه گذشته، روزنامه آمریکایی والستریت ژورنال برای نخستین بار از درخواست چند ماه پیش شورای ملی آمریکا از پنتاگون برای تهیه گزینههایی جهت حمله نظامی به ایران خبر داد.
بنا به ادعای روزنامه مزبور، در سپتامبر گذشته، پس از حمله راکتی به سفارت آمریکا در بغداد و کنسولگری این کشور در بصره، تیم امنیت ملی آمریکا، به رهبری جان بولتون، مشاور امنیت ملی، از پنتاگون درخواست کرده که برای حمله به ایران گزینههای نظامی در اختیار کاخ سفید قرار دهد.
این نخستین بار بود که در دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ، به صراحت حمله نظامی به ایران مطرح میشود. پیش از این، بحث حمله نظامی به ایران، فقط به شکل تحلیل و گمانهزنی در رسانهها مطرح میشد. بسیاری از تحلیلگران، و حتی مقامات سابق آمریکایی، با استناد به مواضع سابق افرادی مثل بولتون و مایک پومپئو، وزیر خارجه آمریکا، در مورد احتمال تقابل نظامی آمریکا و ایران هشدار میدادند.
به طور کلی، تهدید حمله نظامی آمریکا به ایران، امر جدیدی نیست و در دولتهای قبلی آمریکا هم، تلویحا و تصریحا، مطرح شده است. اما بازگشت این تهدید در برهه حساس کنونی، که تنشها بین تهران و واشنگتن به اوج خود رسیده، قابل تامل است. بررسی اظهارات آمریکایی در این خصوص و نیز نحوه انتشار خبر درخواست بولتون نشان میدهد که این امر از دو سناریو خارج نیست:
نخست؛ جدی بودن تهدید
بسیاری از ناظران تهدیدات فعلی دولت آمریکا علیه ایران با حضور افرادی چون جان بولتون و مایک پمپئو را جدی تلقی می کنند و بر این باورند که احتمال دارد جناح تندور در آمریکا برنامه هایی برای هدف قرار دادن ایران داشته باشند.
بولتون، از زمانی که در دولت جورج بوش پسر خدمت میکرد دیدگاههای تندی درباره ایران داشت که پس از خروج از دولت بوش تندتر هم شد. او به عنوان یک تحلیلگر، بارها خواستار حمله نظامی به ایران بود. در سال ۲۰۱۵، در حالی که دولت وقت آمریکا به دیپلماسی با ایران روی آورده بود، او طی یادداشتی تحت عنوان «برای متوقف کردن بمب ایران، ایران را بمبماران کنید»، در روزنامه نیوریوکتایمز، از حمله به ایران حمایت کرد.
به گفته رسانههای آمریکایی، میرا ریکاردل، معاون اخراجی جان بولتون، در یک جلسه، حملات در عراق را «اقدام جنگی» توصیف کرد و گفت: آمریکا باید قاطعانه پاسخ دهد. ریکاردل در اثر اختلافات با ملانیا ترامپ، بانوی اول آمریکا، از شورای امنیت ملی اخراج شد، اما مقامات قبلی و فعلی آمریکا گفتهاند درباره تصدی یک شغل جدید در پنتاگون توسط ریکاردل، گفتگوهایی صورت گرفته است.
در روزهای اخیر، برخی گزارشها حاکی از آن است که بولتون تلاشهایی برای معرفی ریکاردل به عنوان وزیر دفاع انجام میدهد، اگر ریکاردل، به ریاست پنتاگون برسد، احتمال ماجراجویی آمریکا علیه ایران به طور جدی بیشتر خواهد شد. ریکاردل در شورای امنیت ملی دست راست جان بولتون بوده و روابط نزدیکی با او دارد.
سناریوی دوم؛ تسلیم ایران با تهدید
که بولتون و تیمش در شورای امنیت ملی، به طور هماهنگ شده این خبر را به رسانهها دادهاند تا عنصر «تهدید معتبر نظامی» را به کارزار فشار حداکثری اقتصادی کاخ سفید علیه ایران اضافه کنند.
«معتبر بودن» این عنصر، لزوما به معنای عملی شدن آن نیست. بلکه آمریکاییها میخواهند با مطرح کردن احتمال حمله نظامی به ایران، آن هم به خاطر یک واقعه نسبتا کم اهمیتی که هیچگونه خسارت مادی یا جانی در پی نداشته، ایران را از اتخاذ اقدامات مهمتر -نظیر از سرگیری غنیسازی اورانیوم با غنای بالا یا بستن تنگه هرمز- باز دارند.
در واقع، آن ها از این طریق سناریوی احتیاط و تسلیم از سوی ایران را دنبال می کنند؛ احتیاط در رفتارهای منطقه ای و تسلیم در برابر فشار و تهدید.