یک شهرجنگزده بمعنای واقعی، از ابتدای شروع حنگ تحمیلی هفته اول مهرماه باهجوم سه فروند میگ ۲۳ به مسجدسلیمان و بمباران محله پشت برج وویرانی دهها خانه براثرانفجاربمب های خوشه ای آهنگ جنگ دراین شهر نواخته شد. مردمی متحیر و جنگ ندیده با انبوه شهدا در نخستین حمله هوایی و صحنه پدری گریان که جسد دختر ۱۳ساله اس را ازسردخانه کلگه گریان در صندلی عقب استیشن سواری قرمز رنگ خو دنهاد هیچوقت از خاطر مردم بهت زده از اولین بمباران دشمن محونمی شود. و سپس تاپایان جنگ تحمیلی این شهر آماج حملات پی در پی دشمن بخاطر وجود تاسیسات نفتی؛ کارخانه تانکسازی، پایگاه هوانیروز و پادگان آموزشی شهید محلاتی قرار گرفت از مهرماه سال ۶۲ با اصابت سه فروند موشک اسکاد اهدایی شوروی سابق به صدام و شهادت ۱۲۰ نفر و مجروحیت ۲۴۰ نفر مسجدسلیمان وارد فاز جدیدی از حملات ویرانگر دشمن قرار گرفت. و این حمله وسیعترین و پرکشتارترین حمله موشکی دوران دفاع مقدس نام گرفت.
روزها بمباران و در هر بمباران تا هفت نقطه شهر ویران و شهروندان بیدفاع در خون می غلطیدند و نیمه های شب اصابت پی درپی موشک های اسکاد حتی تا هفت فروند شب های جهنمی غیرقابل وصف برای مردم بیدفاع این شهر را رقم می زد. مسجدسلیمان خط مقدم هجوم دیوانه وار دشمن قرار گرفت.
صحنه های شهادت شهروندان بیدفاع همچون خانواده های حجازی، کاتب زاده و معرف درحالی که در خواب شامگاهی اسیر کین دشمن بعثی و به شهادت رسیدند هیچوقت از یاد نمی رود.
ترک شهر و سکونت همشهریان در بیابان های اطراف شهر در سرمای زمستان و گرمای تابستان در چادرها بخاطر اصابت موشک ها و بمباران های پی درپی باعث شد نه تنها شهر خالی از سکنه و کاملا جنگزده شود که در بیابان های حومه شهرچون تمبی اردوگاه مردم آواره توسط میگ های ۲۳عراقی به رگباربسته شوند.
مدارس از ۹ ماه سال تحصیلی ۶ ماه تعطیل و مابقی ایام دست و پا شکسته با اضطراب فعالیت داشتند. ۱۲۰۰ شهید ۴۰۰۰ جانباز ویرانی صدها خانه و مغازه واماکن آموزشی حکایت مظلومیت و ایستادگی مسجدسلیمان دردوران دفاع مقدس بود.
مردمی که چنان آرامش روحی و روانی خود را در دوران جنگ تحمیلی به واسطه حملات متعدد دشمن از دست دادند که به جرات میتوان گفت همگی آرامش روانی خود را ازدست دادند. و انبوه متولدین معلول این دوران عمدتا نتیجه استرس های شدید تحمیلی بر شهروندان و از جمله مادران باردار از حملات وحشیانه و مرگبار وقت و بی وقت دشمن بوده است.
• مناطق مختلف این شهر طی ۹۰ بار حمله هوایی و در هر بار محلات متعدد ویران و دو بیمارستان شهر هم صحنه فرود پی درپی مجروحان رزمنده توسط چرخبال ها از جبهه ها بود مراکز نظامی شهر همچون پادگان ها و تانکسازی و تلمبهخانه نفت نمره هشت و پالایشگاه بی بیان به همراه دهها منطقه مسکونی هدف دشمن دیوانه قرار گرفنند. مسجدسلیمان یک شهر جنگی به معنای تمام با ویرانی گسترده یک شهر متروکه که مردم به کوهها و بیابان های اطراف پناه برده و رنج ها و زجرها کشیدند و آوارگی و دربدی را با تمام وجود حس کردند. و در حالی که مسجدسلیمان بوی خاک و خون می داد به ناگهان ستاد بازسازی جنگ نیز در این شهر علیرغم گستردگی خرابی های جنگ تعطیل و احجاف مضاعفی در حق مردم این شهر شد.
• ایا این مردم که در بدترین شرایط دوران جنگ که فقط در یک حمله موشکی ۳۶۰ شهید و مجروح بر آرمان های انقلاب همچنان مصمم پایداری نمودند مستحق تجلیل نیستند؟
• آیا این مردم شریف و مقاوم که همزمان با حملات گسترده دشمن بااعزام گردان همیشه پیروز سلمان فرزندان خودبه جبهه جنگ وتعمیرات تانک درزیربمباران که منجر به شهادت فرمانده کارخانه شد وصدها سورتی پروازعملیاتی پشتیبانی جبهه ها توسط فرزندان خلبان خود و دوپادگان آموزشی فعال درزمینه آموزش واعزام نیرو به جبهه ها مستحق تجلیل نیستند؟
• اکنون بنا به تعریف ستادکل نیروهای مسلح ازمناطق جنگی کارکنان دولتی مسجدسلیمان ازبندالف ماده ۱۱۲ قانون برنامه پنجساله ششم توسعه فرهنگی ؛اجتماعی :اقتصادی درخصوص تعریف مناطق جنگی منطقه جنگی شناخته نشده اند واز حقوق پیش بینی شده متصور از اجرای این قانون محروم مانده اند.جالب اینکه پادگان های این شهر جزمناطق جنگی محسوب می شود!
• این مردم بعلت هشت سال مقاومت وایستادگی در برابردشمن بعثی سزاوار تجلیل هستند ازستادکل نیروهای مسلح انتظار می رود در تعریف خود ارمناطق جنگی تجدیدنظر وشهری چون مسجدسلیمان را که چون خط مقدم درگیر حملات بی امان دشمن ومتحمل ویرانی های فراوان گردید در بازتعریف خوداحقاق حقوق گرداند.