زمین لغزشها چند استان کشور را تهدید میکنند، اما این فرونشستها نه ذهن افکارعمومی را درگیر حرکت خزنده خود کرده نه بودجه نویسان مملکت را.
به گزارش «تابناک» روزنامه ایران نوشت: باران شدیدی گرفت، دامنه سنگی بالای روستا گسیخته شد و روی روستای «آبیکار لِبد» چهارمحال و بختیاری افتاد. در طول یک شب ۵۵ نفر از ساکنین روستا مدفون شدند و فردای زندگی را ندیدند! سال ۷۷ بود! پیکرهای آن ۵۵ نفر هرگز از حادثه بیرون کشیده نشد! روستا با تمام خاطراتش، گورستان دسته جمعی اهالی شد! پدیدهای که بهمن اکبری رئیس گروه تثبیت فرسایش تودهای و زمین لغزش در گفتگو با «ایران» از آن به «بهمن سنگی» یاد میکند! کلید واژهای که به ذهن مخاطب ایرانی ناآشنا است! مسئولان هم جدیاش نگرفتهاند، اما بشدت ساکنان استانهای چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، مازندران، گلستان، گیلان، اردبیل و آذربایجان غربی و شرقی را تهدید میکند! اکبری تأکید میکند: زمین لغزشها در استانهایی به وقوع میپیوندد که آب دارند! البته باید گفت: «استانهایی که «هنوز» آب دارند!» «بهمن سنگی» تنها یکی از انواع «زمین لغزش»ها است. اکبری از زمین لغزشها به مرگ خاموش طبیعت و انسان ایرانی یاد میکند، اما این مرگ برخلاف فرونشستها نه ذهن افکارعمومی را درگیر حرکت خزنده خود کرده نه بودجه نویسان مملکت را! نه ترسی بر اندام وزارت راه و شهرسازی انداخته است نه روی مدیران ستاد بحران تأثیری گذاشته است! سدسازان هم که در ردیف دومین متهمان انسانی حرکت زمین لغزشها قرار دارند، مسأله را به روی خودشان نمیآورند!
دیو درون خاک!
اکبری، زمین لغزشها را مختص استانهای پرشیب که بارندگی خوبی دارند میداند و میگوید: «زمین لغزشها به دوعامل اساسی نیاز دارند، یکی شیب و دیگری مصالح زمین شناسی که به زمین لغزش حساس باشند.» بارندگی و زلزله از جمله دو عامل طبیعی هستند که زمین لغزشها را بیدار میکنند و به حرکت وادار میکنند! تا جاده را تخریب کند! راهها را ببندد و روستاها را مدفن ساکنانش کند! زمین لغزش خطرناکی هم به کمین روستای «رحیم آباد» در مسیر ایذه به شهرکرد نشسته! ترس زمین لغزش ۳۰سال بود که تن و جان رحیم آبادیها را میلرزاند. اکبری میگوید: «بسیاری فکر میکردند که هیچ راهکاری برای رام کردن و تثبیت آن نیست!» البته اکبری درباره روستای رحیم آباد خبر خوبی دارد. او عاملی که باعث تحریک «زمین لغزش رحیم آباد» شده را آب میداند و میگوید: «با زهکشی قناعتی و بیرون کشیدن آب دامنه، حرکت زمین لغزش تثبیت شده است!» مسئولان حالا اجازه ساخت و ساز جدید به رحیم آبادیها دادهاند، چون به گفته اکبری روستاهایی که زمین لغزش داشته باشند، اجازه ساخت و ساز ندارند تا مبدأ «دیو درون خاک» را بیرون کنند! البته رحیم آباد تنها یکی از ۴هزار و ۵۸۴ زمین لغزش کشور است! اکبری میگوید: «بنیاد مسکن و شهرسازی طی دو سال اخیر فعالیتهای خوبی در استانها انجام داده است!» او بنیاد مسکن گلستان را پیشرو در رسیدگی به مشکلات روستاها در بخش زمین لغزش در کشور میداند. به گفته اکبری مشکلات روستاها در هر نوعی، به لحاظ قانونی و ساختاری به بنیاد مسکن بازمیگردد. زمین لغزشها بیش از هرچیزی به کمین مناطق مسکونی بویژه در روستاها نشستهاند و هر لحظه ممکن است زیرپای آنها را خالی کنند یا روی سرشان خراب شوند! به گفته این کارشناس بیشتر روستاهای مناطق کوهستانی در جاهایی ساخته شده که زمین لغزش داشتهاند. او میگوید: «البته زمین لغزش، زمین را برای کشاورزی آماده میکند.» همین مسأله هم دلیل دیگری است که روستاییان بیخبر از خطری که در دل خاک پنهان شده، به سمت این زمینها بروند! روستای «افسرآباد» در مسیر مسجدسلیمان به شهرکرد هم روی زمین لغزشی است که هنوز فعالیتی برای مهار انجام نگرفته!
جادهسازی و سدسازی، متهمان فعال کردن زمین لغزشها در زاگرس!
اکبری دو عامل انسانی که زمین لغزشها را به جان چهارمحال و بختیاریها میاندازد، جادهسازی و سدسازی میداند و میگوید: «این استان و کهگیلویه و بویراحمد از جمله استانهایی است که در گذشته توسعه پیدا نکرده و توسعه در آنها در ۳۰-۴۰ سال اخیر انجام گرفته است!» او جاده سازیها در این دو استان را اصولی و با تمهیدات مهندسی نمیداند و میگوید: «عمده زمین لغزشهای این دو استان در مسیرهای مواصلاتی قرار دارد.» برای مثال زمین لغزشهای زیادی در مسیر شهرکرد و ایذه کمین گرفته اند! مسیر جاده مسجدسلیمان به شهرکرد هم مملو از زمین لغزش است. به گفته اکبری جادههای منتهی به سدها هم یکی دیگر از مسیرهای خطرناکی است که زمین لغزشها در آن مشغول به کارند. او اشباع شدن زمینها از «آب» در اطراف سدها را هم یکی از عوامل مهم خیزش زمین لغزش میداند و میگوید: «سدها، زمینهای اطراف را اشباع میکنند و میدانید که یکی از عوامل اصلی زمین لغزشها، آبها هستند!» او جادههای کوهستانی را محرک مهم زمین لغزشها در این منطقه میداند!
زمین لغزشها مازندرانیها را بشدت تهدید میکند!
تغییر کاربریها از نگاه اکبری، متهم ردیف اول زمین لغزشها هستند که میتواند فاجعه تلخی را در مازندران بیافریند. او جنگل زدایی، جنگل تراشی و تبدیل اراضی جنگلی به زمینهای کشاورزی را یکی از عوامل اصلی میداند! اکبری میگوید: «جنگل سد مؤثری در جلوگیری ازحرکت زمین لغزشها است. وقتی درختان جنگلی را قطع میکنند، خاک در برابر فرسایش قرار میگیرد! در نتیجه زمین سعی میکند خود را با حرکت زمین لغزشها به تعادل برساند!» اکبری میگوید: «انسان با دستکاری که در طبیعت میکند و جنگل را از بین میبرد یا شیب را با جادهسازی تغییر میدهد تعادل نیروها در زمین را برهم میزند!» این کارشناس تعادل نیروها را نتیجه میلیونها سال فعالیت طبیعت میداند و میگوید: «وقتی شما تعادل زمین را به هم میزنید او پاسخ شما را میدهد! بنابراین در ناپایداری زمین، خود را به شکل زمین لغزش نشان میدهد، در زمان بارندگی، سیلاب میشود.» او از بین بردن پوشش گیاهی را مهمترین دلیل زمین لغزش سه استان شمالی میداند و درباره ویژه بودن مازندران در بحث زمین لغزشها میگوید: «مصالح حساس به زمین لغزشها در مازندران خیلی بیشتر است. مثلاً زمانهایی که بارندگی میشود، در جاده هراز یا فیروزکوه زمین لغزش اتفاق میافتد!» به گفته او، معمولاً زمین لغزشها در جاده هراز اتفاق میافتد و جاده چالوس بیشتر شاهد ریزشهای سنگی است! چون دامنه جاده چالوس بیشتر سنگی است. به گفته اکبری، ریزشهای سنگی این جاده زمانی فعال میشوند که زلزله میآید. او بحث را به زلزله سال ۸۳ «بَلَده» میبرد و میگوید: «آن زمان شاهد ریزشهای سنگی فراوان در جاده چالوس بودیم. چندین ماشین زیرِ ریزشها ماند و خسارات زیادی به بار آمد!» ریزش سنگی هم یک نوع «زمین لغزش» است!
زمین لغزش بزرگ در انتظار گردشگران جواهرده!
جاده ساری – کیاسر در مازندران زمین لغزشهای متعددی دارد. یک زمین لغزش بزرگ در ابتدای ورودی جاده رامسر به جواهرده، انتظار مسافران و گردشگران این منطقه رؤیایی را میکشد! به گفته اکبری، پای ویلاسازان در خطری که مسافران این مسیر را تهدید میکند، در میان است. اکبری میگوید: «زمین لغزش را تا زمانی تثبیت نکنید، توسط عوامل محرک مدام تحریک میشوند و فعالیت میکنند.» نه تنها مسئولان مازنی تا به امروز به زمین لغزش «جواهرده» توجهی نکردهاند که ویلاسازان هم مدام در حال تحریک آن هستند!
اکبری، ویلاسازی در استانهای شمالی را عامل عمده حرکت زمین لغزشها میداند و میگوید:، چون یک: با ویلاسازی و ساخت و ساز شیب دامنه تغییر میکند! دو: برای ویلاسازی باید خاک برداشته شود تا زمین مسطح شود. سه: با ساخت ویلا، بار جدیدی روی دامنه گذاشته میشود! که باز هم باعث لغزش میشود. از طرفی فاضلاب ساختمان هم به دامنه میریزد و سطح آب را بالا میبرد، تا دلیل چهارمی برای ایجاد زمین لغزش باشد. به گفته او در زمینلغزشهای اخیر بیش از هرچیزی پای تداخلهای بشری در میان است! اکبری توسعه شهرها، توسعه مناطق ویلا نشین، باغات و زمینهای کشاورزی را از جمله عوامل ایجاد و تحریک زمین لغزشها میداند.
اکبری میگوید: «همان عواملی که زمین لغزشها را به جان مازندران و گیلان انداخت، گلستان را هم زخم زد.» اکبری زمین لغزشی به نام «کشکک» در رامیان گلستان را یکی از خطرناکترین زمین لغزشها میداند و میگوید: «البته مطالعه آن انجام شده و بحث تثبیت این زمین لغزش توسط بنیاد مسکن در جریان است.» زمین لغزش «نرگس چال» در گلستان هم در اثر بارندگی بوجود آمد. زلزله و بارندگی دو عامل طبیعی ایجاد زمین لغزش هستند! به گفته اکبری بنیاد مسکن گلستان برخلاف سایر استانها، بحث زمین لغزشها را به صورت جدی دنبال و تثبیت میکند.
ماسوله در خطر!
عید فطر امسال بود که ناگهان سیل آمد و زمین لغزش «کاک رود» را به جان رودسر در گیلان انداخت. قصه از آنجا شروع شد که سیل پاشنه دامنه را شست و تعادل کاک رود در حوضه آبخیز پل رود را بهم زد! آب در دل زمین نفوذ پیدا کرد و زمین لغزش اتفاق افتاد. اکبری میگوید: «زمین لغزش وقتی اتفاق افتاد، جاده روستایی را برد، چند تا خانه و ماشین را تخریب کرد و ۷ نفر را هم به کام مرگ فرستاد.» مرکز بهداشت روستا هم کاملاً تخریب شد! اما این تنها زمین لغزش گیلان نیست. این پدیده «شهر تاریخی ماسوله» یکی از شناخته شدهترین روستاهای هدف گردشگری را تهدید میکند! آنطور که «اکبری» آدرس میدهد زمینلغزش درست بالای سر شهرک تاریخی ماسوله است! مطالعه مشترک سازمان جنگلها، منابع طبیعی و آبخیزداری ایران و مرکز علوم زمین آلمان نشان میدهد زمین لغزش شهرک تاریخی ماسوله همچنان فعال است و حرکت میکند! به گفته اکبری کارشناسان به این نتیجه رسیدهاند که دامنه جنوب شرق شهرک ماسوله یک بهمن سنگی (زمین لغزش) بسیار قدیمی دارد که بتازگی به دلیل سیلابهایی که در درههای آن از جمله دره «می لرزان» رخ داده، دوباره فعال شده است!
اکبری، نقبی به سال ۷۷ میزند. آن زمان که ماسوله دچار جریان «واریزه»ای میشود. در اثر این جریان، سیل سنگ و تخته سنگهای زیادی را با خودش از دره «می لرزان» و «خلیج دشت» آورد و پل جلوی شهرک ماسوله را مسدود کرد. او میگوید: «وقتی حجم مصالح سنگی و خاکی بالا میرود دیگر به آن سیل نمیگویند، میگویند: «جریان واریزه ای.» قدرت تخریب و خطرش بسیار از سیل بالاتر است.» سنگها جلوی دهانه پل ماسوله را گرفتند و سیل داخل شهرک تاریخی افتاد که آن روزها از آن به یک روستا نام میبردند! و خسارات زیادی به بار آورد! اکبری جریان واریزهای را یکی از انواع زمین لغزش میداند که در ماسوله بر اثر بارندگی بوجود میآمد. او لزوم تثبیت زمین لغزش ماسوله را ضروری میخواند و میگوید: «می توان در درههای آن فعالیتهایی انجام داد تا اگر سیل و بارندگی اتفاق افتاد، آن سنگها جدا نشوند و جریان واریزهای تشکیل نشود.» به گفته اکبری اگر این اتفاق بیفتد هم زمین لغزش تثبیت میشود و هم جلوی جریان واریزهای بعدی گرفته میشود. تنها در این صورت است که ماسوله از خطر میجهد، اما ماسوله هم در ایستگاه بیپولی گیر افتاده و هرلحظه آن «حادثه هولناک» به آن نزدیک میشود! اکبری میگوید: «تثبیت زمین لغزش ماسوله اعتبارات زیاد میخواهد.» شهرک شدن روستای تاریخی ماسوله، این منطقه گردشگری را از زیر نظر مسکن و شهرسازی بیرون میکشد. اکبری میگوید: «شهرداری باید زمینلغزش را پایش کند.»
به گفته اکبری شهرداری سال هاست که دارد روی تثبیت آن کار میکند، اما از حرفهای اکبری این مفهوم به دست نمیآید که کارهای شهرداری برای تثبیت زمین لغزش کار درستی باشد! او میگوید: «شهرداری دارد پای زمین لغزش «دیوارهای نگهدارنده» میزند!»، اما به گفته اکبری این دیوار اگر روی زمین لغزش باشد یک بارگذاری مضاعف است که میتواند زمین لغزش ماسوله را بیشتر سر لج بیاورد! و فعالیت آن را افزایش دهد! او میگوید: «زمین لغزش نیاز به مطالعات دقیق دارد، اما به نظر میرسد شهرداری این کار را انجام نداده است!» شهرداری ماسوله یکبار دیگر هم با کارهای غیرکارشناسی در دهه ۷۰ خسارت را به جان و مال ماسوله ایها زد و حتی دو جنگلبان را هم به کام مرگ فرستاد. مسألهای که «سید محمد بهشتی» رئیس پیشین پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی کشور آن را ناشی از نشناختن طبیعت توسط مسئولان این منطقه توریستی میداند. به گفته او، پل ورودی ماسوله را اهالی آنجا در دهههای گذشته چوبی میساختند تا وقتی سیل میآید با شکستن پل، ضرب و شدت سیل گرفته شود، اما شهرداری در یک حرکتی عجیب، پل چوبی را برداشت و به جای آن یک پل سیمانی فلزی زد تا هیچ سیلی نتواند از پس آن برآید. نتیجه آن ورود سیلاب به داخل ماسوله و ایجاد خسارت جانی و مالی شد!
حرکت «خطرخزنده» از جنگل دو هزار به سد طالقان!
بر اساس بانک اطلاعات زمین لغزشهای کشور از زلزله رودبار- منجیل شکل میگیرد. اکبری میگوید: «مطالعات نوین زمین لغزش از آن حادثه دلخراش شروع شد.» آن زلزله بیش از ۷۰ زمینلغزش را در گیلان بوجود آورد. اکبری هشدار میدهد و میگوید: «البته همیشه برای بیدار کردن زمینلغزشها به زلزله نیاز نیست. رفت و آمد ماشینها و حتی یک بوق نابهنگام در یک جاده کوهستانی میتواند دیو درون زمین را به حرکت وا دارد و یک فاجعه بیافریند!» او حرکت ماشین در طول جاده را یک بار دینامیکی میداند و میگوید: «چون ماشین بالاو پایین میشود، به دامنه نیرو وارد میکند و باعث گسیختگی در دامنه میشود و زمین لغزش به حرکت درمیآید.»
زمین لغزش جنگلهای دو و سه هزار آنقدر ادامه مییابد تا به طالقان وصل میشود. به گفته کارشناسان آبخیزداری کابوس زمین لغزشها را ویلا سازی، جادهسازی و سدسازی برای اهالی این منطقه میسازد هرچند بسیاری از آن «خطر خزنده هولناک» خبر ندارند. اکبری جادهسازی و سدسازی را مهمترین دلایل انسانی ایجاد زمینلغزش در طالقان و در کنار سد طالقان میداند! او میگوید: «برای رسیدن به سد، جاده زدند، اما تمهیدات مهندسی را در آن رعایت نکردند.» جنس زمین آنها هم که در محدوده یک «ناودیس» قرار دارد، بسیار به «زمین لغزش» حساس است! او میگوید: «چندین زمین لغزش در آن جاده اتفاق افتاد (از سمت شهرک طالقان به پایین جایی نیست که جاده پستی و بلندی نداشته باشد یا ترک نینداخته باشد)! آبخیزداری وضعیت زمین لغزشهای روستای «فَشَندَک» و «دُم بَلید» را در محدوده سد طالقان مطالعه میکند. به گفته اکبری، در طالقان با توجه به جنس زمینشناسی، بارش زیاد و تغییر کاربریها که در آن اتفاق میافتد، بحث ناپایداری زمین و زمین لغزشها بسیار حساس است! سازمان جنگلها باتوجه به کمبود اعتبارها نتایج مطالعات «دم بلید» را به آب منطقهای اعلام میکند، اما به سرانجامی که بتواند خطر را از طالقان و سدطالقان برهاند، منتج نمیشود!
او رفع خطر را در همکاری وزارت راه و شهرسازی و نیرو میداند و درباره خطرات ساخت و سازها در مناطق شیبدار میگوید: «اگر ما اصول مهندسی را در کارهایی که روی مناطق شیبدار انجام میدهیم، رعایت نکنیم، خطرات زیادی را ایجاد میکنیم.» او با توجه به شیب زیاد طالقان و حساسیت مصالح آن به زمین لغزشها، خطرات ایجاد شده در طالقان را خطرناکتر از دیگر نقاط میداند و میگوید: «طالقان جای گسترش مناطق مسکونی ندارد و روی شیبها خانهسازی میکنند!» او بحث را به پمپ بنزین ورودی شهرک طالقان میکشد و میگوید: «آنجا یک سری دیوارهای حائل زدند. حرکت زمین لغزشها حتی دیوارهای حائل اطراف پمپ بنزین را هم خراب کرده است!»
او روی زمین لغزش حاشیه سد طالقان زوم میکند و میگوید: «اگر زمین لغزش منطقه دم بلید حرکت کند و مصالح (سنگ، تخته سنگ و خاک) را داخل سد بریزد هم حجم سد را کاهش میدهد و هم باعث ایجاد یک امواجی در دریاچه میشود که به تأسیسات خسارت بسیاری وارد میکند.»، اما خسارت حرکت زمین لغزش سد طالقان به همین جا ختم نمیشود بلکه مناطق مسکونی و تأسیسات زیربنایی، چون جاده، خطوط لوله گاز، پمپ بنزین و... را هم تخریب خواهد کرد. به گفته اکبری، تنها پمپ بنزین طالقان در دامنهای قرار دارد که همه آن دامنه، زمین لغزشی است!
تهران به وقت آبعلی!
زمین لغزش «مبارکآباد» بعد از آبعلی یکی از مهمترین زمین لغزشهای ایران است که به گفته اکبری در دهه ۷۰ آبخیزداری آن را مطالعه کرد، اما برنامه تثبیت آن شروع نشد! اکبری میگوید: «تثبیت آن اعتبار زیادی میخواهد. البته این زمین لغزش در محدوده کاری وزارت راه است!» وزارت راه به گفته او حتی یک مسکن برای درمان هم در نظر نگرفته است.
او میگوید: «این وزارتخانه فقط هر ساله هزینه و ترکهای جاده را آسفالت میکند.» رفت و آمد و تردد بالای ماشینها در این محدوده باعث شده تا هر ساله این دامنه (زمین لغزش) حرکت کند و پایینتر برود. اکبری دعا میکند که در این منطقه زلزلهای یا حادثهای که میتواند زمین لغزش را تحریک کند، اتفاق نیفتد! اکبری از تهدید «آبعلی» توسط این زمین لغزش خبر میدهد و میگوید: «حتی ممکن است به اتفاق تلخی برای ماشینهایی که در این محدوده تردد میکنند، منجر شود!»
زلزله بزرگترین زمین لغزش را بر تن مله کبود سرپلذهاب انداخت!
زلزله کرمانشاه که آمد تنها «سرپل ذهاب» و «ثلاث باباجانی» را به سوگ ساکنانش ننشاند، بزرگترین زمین لغزش کشور را هم به جان «مله کبود» در «سر پل ذهاب» انداخت! مسألهای که در میان ویرانی خانهها و مرگ هموطنان از دید رسانهها پنهان ماند، اما اکبری نسبت به وضعیت آن هشدار میدهد! شاید آن صدایی که بعضی از زلزلهزدگان در زمان زلزله شنیدهاند، صدای همین زمین لغزشها بوده باشد!
اکبری میگوید: «زمانی که یک دامنه گسیخته میشود و پایین میآید جابهجایی خاک و سنگ اتفاق میافتد، بنابراین ایجاد صدا میکند.» البته پیش از زمین لغزش مله کبود، بزرگترین زمین لغزش ایران، زمین لغزش «سیمره» است که ۱۰ هزار سال قبل در لرستان اتفاق میافتد و امروز در ردیف زیباترین ژئوپارکهای کشور قرار دارد. اکبری زمین لغزش «مله کبود» را در زلزله ۲۰ تا ۳۰ سال گذشته، بزرگترین زمین لغزش میداند و میگوید: «از سه دهه گذشته تا به امروز هر ۶ سال یکبار ایران شاهد زلزله است!» مطالعات اکبری نشان میدهد که مله کبود روی یک زمین لغزش قدیمی بوده که زلزله کرمانشاه دوباره آن را فعال کرد. او وسعت زمین لغزش مله کبود را به عرض نزدیک به سه و طول یک و نیم کیلومتر معرفی میکند و میگوید: «غیر از این زمین لغزش، بیش از ۸۰-۷۰ ریزش سنگی در این محدوده اتفاق افتاده.» این کارشناس در بررسیهای میدانی خود به ترکهایی در مله کبود رسیده که نیاز به بررسی فوری دارند. به گفته اکبری، بنیاد مسکن استان و اداره بحران کرمانشاه در حال بررسی این زمین لغزش و ترکهای آن است. زمین لغزشهای ناشی از زلزله، اهالی روستای «پیران» را هم تهدید میکند. اکبری درباره وضعیت این روستا هشدار میدهد و میگوید: «اعتبارات زیادی برای تثبیت و رفع خطر آن لازم است، اما نیاز روز این جوامع است.» او روستای پیران را یکی از روستاهای بزرگ سرپل ذهاب میداند که عدم تثبیت زمین لغزش آن میتواند به فاجعه منجر شود!»