در هشتمین روز از سی و هفتمین جشنواره ملی فیلم فجر، مجموعه فیلمهای کوتاه و فیلمهای بلند سینمایی «متری شیش و نیم»، «ایده اصلی» و «سرخپوست» به نمایش درآمدند.
به گزارش «تابناک»؛ سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر عرصه نمایش 22 فیلم در بخش اصلی (سودای سیمرغ)، و ده فیلم در بخش نگاه نو (فیلم اولیها) رقابت میکنند که از ده فیلم بخش نگاه نو، دو فیلم در بخش سودای سیمرغ نیز حضور دارند و شانس رقابت برای جوایز بخشهای فنی را نیز در اختیار دارند. جزئیات تمامی فیلمهای جشنواره را از اینجا میتوانید ببینید.
در هشتمین روز از سی و هفتمین جشنواره ملی فجر، پس از نمایش مجموعه فیلمهای کوتاه، فیلمهای بلند سینمایی «متری شیش و نیم» به کارگردانی سعید روستایی، «ایده اصلی» ساخته آزیتا موگویی و «سرخپوست» اثر رضا جاویدی به نمایش درآمدند. در میان این آثار «متری شیش و نیم» و «سرخپوست» جزو مهمترین فیلمهای این دوره از جشنواره است که در بخشهای متعددی مدعی دریافت سیمرغهای بلورین است.
«متری شیش و نیم» عقب تر از «ابد و یک روز» است و روستایی نتوانسته موفقیت خود را با یک موفقیت تازه پیوند بزند. در مقابل، «سرخپوست» یک اثر فوق العاده با یک فینال فاقد منطق روایی است. نطقه قوت هر دو فیلم، بازی تاثیرگذار نوید محمدزاده است. تا اینجا رقابت برای سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مردم میان حامد بهداد برای «قصر شیرین»، هوتن شکیبا برای «شبی که ماه کامل شد» و نوید محمدزاده برای «متری شیش و نیم» یا «سرخپوست» است.
متری شیش و نیم
ایده اصلی
سرخ پوست
شش فیلم برتر آرای مردمی / شائبه مهندسی آرای مردمی
در پنجمین روز از اعلام نتایج آرای مردمی سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر، 6 فیلم برتر بدون اولویت معرفی شدند. «بیست و سه نفر»، «ماجرای نیمروز: رد خون»، «سرخپوست»، «متری شش و نیم»، «غلامرضا تختی»، «شبی که ماه کامل شد» بدون ترتیب بیشترین آرا را تاکنون به دست آوردهاند.
در همین زمینه کیوان کثیریان نویسنده و منتقد سینما و رئیس پیشین انجمن منتقدان سینما، نوشت: امروز بخشی از آمار و ارقام آرای مردمی را شنیدم و شگفت زده شدم. به قول امروزیها «فکّم افتاد.» هنوز باورم نمیشود که این همه جنجال و دعوا سر چند رای است. شنیده میشود برخی صاحبان فیلمها تیمهایی راه انداختهاند و بلیت میخرند و رایهای آنچنانی و... ، در فضای مجازی یک کارهایی میکنند و...!
بعد هم من متوجه این نکته نمیشوم که وقتی هنوز نیمی از جشنواره باقی مانده و برای فیلمها رای گرفته میشود با چه مبنایی هر روز یک فیلم خارج میشود؟ پس رایهای آن فیلم در روزهای بعد کجا محاسبه میشود؟ یکی این سیستم عجیب و غریب را توضیح بدهد.
از مسئولان محترم خانه سینما و بخش سیمرغ مردمی تقاضا داریم خیلی شفاف و روشن تعداد آرای فیلمها را اعلام کنند تا بفهمیم وقتی درباره "مردم" حرف میزنیم درباره چند نفر صحبت میکنیم. نمودارهایش را منتشر کنید و آرای هر فیلم را به تفکیک اعلام بفرمایید و تعداد کل بلیتها که میشود تعداد کل آرا را نیز که بدانیم تعداد رایها چند درصد تعداد کل است. صادقانه و بدون شائبه همه چیز را شفافسازی کنید.
مطمئنا علم آمار به زانو در خواهد آمد اگر تعداد آرای واقعی اعلام شود. واقعا با این تعداد رای میشود سیمرغ داد؟ جشنواره ملی ۳۷ ساله باید کل آرای جمع آوری شدهاش در ۶ روز برای کل فیلمها از آرای "دقیقه اول" برنامه ۹۰ کمتر باشد؟! این مبحث حتما ادامه دارد.
تیک برای رای گیری آرای مردمی هیچ اعتباری ندارد! / ممکن ترکیب فیلمهای بالای جدول تغییر کند / تعداد آرای مردمی از دورهای که کارتی اخذ رای میکردیم، خیلی بیشتر است! / در سالهای پیشین هم تعداد آرای مردمی را اعلام نمیکردیم
علی آشتیانی پور مسئول بخش آرای مردمی سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر در گفت و گو با تابناک، در پاسخ به این پرسش که بر اساس گزارشهای ماخوذه تابناک آرای ماخوذه تا روز هشتم پنج تا شش هزار رای است، در پاسخ به این پرسش که تعداد آرای ماخوذه چه میزان است؟، حاضر به ارائه رقم دقیق آرای مردمی جشنواره فجر نشد و گفت: اطلاعات کلیاش را بعد از جشنواره از طریق خانه سینما ارائه میکنیم و قرار بر این شد که کلیه اطلاعات را در اختیار صاحبین آثار قرار دهیم.
او در پاسخ به این پرسش که در دورههای پیشین جشنواره، هر روز تعداد آرای ماخوذه همزمان با اعلام رده بندی فیلمها اعلام میشده، گفت: کی این کار را ما میکردیم؟ حداقل چهار سال اخیر که من مسئولیتش را برعهده دارم، این کار نمیکردیم!
آشتیانی پور درباره کمبود رقم رای دهندگان گفت: عدد رای دهندگان به نسبت تعداد شرکت کنندگان نسبت به آن دورهای که ما به صورت کارتی از مردم رای گیری میکردیم، خیلی بیشتر است. به تعداد سینماهای مردمی که بلیت فروخته شده و مردم حق رای دارند، به همان تعداد ما هر روز رای گیری میکنیم و کافی است شما کل آراء را در نظر بگیرید و خواهید دید که این رقمهایی که اشاره میکنند، رقمهای درستی نیست.
مسئول بخش آرای مردمی سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر در عین حال رقم کل آرای بالقوه که میتوانستند رای دهند و معادل کل بلیتهای فروخته شده هستند را اعلام نکرد و تاکید کرد به این آمارها دسترسی ندارد.
او در پاسخ به این پرسش تابناک که «فکر نمیکنید اگر آرا به صورت شفاف اعلام میشد، چنین ابهاماتی به وجود نمیآمد؟»، گفت: این هم نکتهای است. من می پرسم؛ اگر با آیین نامه مشکلی نداشته باشد، میتوانیم اعلام کنیم.
آشتیانی پور در پاسخ به این پرسش که آیا قاعده حذف فیلم در صورت عدم اکران در روز نخست جزو آیین نامه امسال و سالهای پیشین بوده و آیا با این قاعده نباید متری شیش و نیم حذف میشده؟، گفت: در سالهای گذشته و امسال فیلمی که سه روز اول به اکران نرسد را از رای گیری حذف میکردیم. امسال گفتیم شاید بتوانیم اگر فیلمها برسد، از روز اول نتایج رای گیری را اعلام کنیم که متاسفانه فیلمها نرسید و ما مجبور بودیم که طبق آیین نامه همان سر جای خودش اعلام کنیم.
او درباره اینکه چرا امکان رای گیری تنها یک ساعت بعد از نمایش فیلم میتوان رای داد؟ گفت: به دلیل محدودیت در تایم برای پایان شمارش، ما مجبوریم یک تایمی را برای پایان رای گیری بگذاریم؛ این تایم کی است؟ دو ساعت پس از پایان نمایش. ما آخرین فیلممان ساعت 23 به نمایش در میآید که پایانش ساعت یک بامداد میشود و ما ساعت 3 بامداد میتوانیم شمارش کنیم و صبح خبر را اعلام کنیم.
آشتیانی پور در پاسخ به این پرسش که مگر رای گیری به صورت الکترونیک نیست که زمانبر است؟! اظهار داشت: چرا؟ این آراء باید به صورت الکترونیک در یک نرم افزار دیگری قرار بگیرد که آن نرم افزار محاسباتش را بکند!
مسئول بخش آرای مردمی سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر درباره کوتاه شدنِ لیست فیلمهای حاضر در بخش آرای مردمی تاکید کرد: ببینید همچنان عین 33 فیلم در بخش آرای مردمی شرکت میکنند و اگر ما تعدادی را اعلام میکنیم، در واقع داریم میبریم به سمتی که فیلمهای کمتری اسمشان در صدر باشد، و الا از همهشان همچنان رای گیری میشود و آرایشان قابل احترام و درست است. در نتیجه احتمال اینکه این فیلمهایی که امشب در لیست پنج فیلم قرار میگیرند، اسامیشان جابجا شود.
این نماینده خانه سینما درباره سامانه «تیک» که برای رای گیری از آن استفاده شده و اینکه آیا هزینهای بابت این امتیاز در اختیار گرفتنِ این امکان پرداخت شده؟، گفت: اصلاً نمیدانم این چیست؟ ما از طریق همراه اول انجام میدهیم. من به دبیر جشنواره هم گفتم این را پیگیری کند. ما در واقع همان اپلیکیشنی که در تیزرمان در سالنها معرفی میکنیم، معتبر و قابل اعتماد است و مابقیاش از نظر ما هیچ ارتباط و ارزشی ندارد.
آشتیانی پور در واکنش به این پرسش که پس اساساً شما برای اخذ رای مردمی با «تیک» کار نمیکنید؟، گفت: ما فقط همان را که در تیزر معرفی میکنیم را داریم و اصلاً آمار آن در اختیار ما میآید و با بقیهاش کاری نداریم! اطلاعات کدهای ما آن است و بلیتهای ما توسط آن سیستم خوانده میشود. من اسم تیک را نشنیدم و این کاذب است؛ از نظر ما غیرموجه است و هیچ اعتباری ندارد!
آیا اکران یک فیلم با تدوین مجدد در سینماهای مردمی فجر تخلف است؟
سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر به دبیری ابراهیم داروغه زاده در حال برگزاری است و مانند دورههای قبل شاهد برخی اتفاقات عجیب و حاشیه ساز هستیم. در اتفاقی عجیب فیلم سینمایی «تیغ و ترمه» ساخته کیومرث پوراحمد پس از نمایش در کاخ رسانه، با تدوین مجدد بصورت خطی، در سینماهای مردمی در حال اکران است.
شاید یکی از دلایل چنین اتفاقی نقدهای اهالی رسانه و منتقدان در زمان نمایش در سینمای رسانه باشد که باعث شد، فیلم را مجدد تدوین کنند. باید دید آیا این اتفاق تخلف محسوب می شود و آیا دبیرخانه جشنواره فجر اجازه چنین کاری را داده است و صاحبان اثر میتوانند در ایام برگزاری جشنواره، چنین کاری انجام بدهند؟
ایوبی: جشنواره فیلم فجر و سینمای ایران از دستاوردهای انقلاب اسلامی است
حجتالله ایوبی، دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو در ایران و رئیس اسبق سازمان سینمایی، جشنواره فیلم فجر و سینمای ایران را از دستاوردهای انقلاب اسلامی میداند و میگوید برگزاری همزمان این جشنواره در مراکز استانها روی فروش فیلمها تاثیر خوبی دارد.
به گزارش ستاد خبری سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر، ایوبی درباره این جشنواره گفت: جشنواره فیلم فجر باشکوهترین، مهمترین و یکی از دیدنیترین رویدادهایی است که در ایام فجر برگزار میشود. برگزاری این جشنواره حتی در ایام جنگ تحمیلی و دفاع مقدس هم متوقف نشده است.
او ادامه داد: از طرف دیگر جشنواره فیلم فجر محل زایش است، از دل این جشنواره بود که جشنوارههای دیگری شکل گرفت. خوشبختانه، جشنواره فیلم فجر فضای خوبی درست کرده است تا مردم ایران آثاری که فرزندان این سرزمین تولید کردهاند ببینند. از این جهت برگزاری جشنواره فیلم فجر جای خوشبختی دارد.
ایوبی تاکید کرد: سینما را میتوانیم یکی از دستاوردهای چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی بدانیم. در واقع توسعه فرهنگ و هنر در همه عرصهها از دستاوردهای انقلاب اسلامی است، چه در عرصه تجسمی، خط، گرافیک و کاریکاتور. ما در این عرصهها به خصوص گرافیک و کاریکاتور هم پیش از انقلاب حرفی برای گفتن نداشتیم. این سینما محصول انقلاب است.
رئیس اسبق سازمان سینمایی با اشاره به اینکه سینمای ایران همواره سفیر فرهنگی کشور در نقاط مختلف جهان بوده گفت: اگر از بالاتر با نگاه منافع ملی و فراجناحی و حزبی به سینمای ایران نگاه کنیم در کل کارنامه قابل قبولی دارد. در سختترین شرایط که راهها بر ما بسته بود، سینمای ایران راه را باز کرد، پیش رفت و سعی کرد چهره خوبی از ایران را نمایش دهد.
او تاکید کرد: این حرف به معنای خوب بودن همه فیلمها نیست یا اینکه همه فیلمسازان اینچنین هستند. در مجموع سینمای دفاع مقدس، سینمای دینی و ارزشی هم از دل این سینما به دست آمد. البته که باید بهتر از اینها باشد.
دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو در ایران در خصوص به نمایش در آمدن فیلمهای جشنواره فیلم فجر در تمام نقاط شهر تهران و مراکز استانها گفت: همیشه گفتهام، جشنواره فیلم فجر هم جشن است و هم جشنواره. بنابراین نمیتوانیم بخش بزرگی از مردم ایران را از آن محروم کنیم و از آنها بخواهیم از دور نظارهگر باشند. من همیشه جزو طرفداران برگزاری جشنواره فیلم فجر در مراکز استانها بودهام.
او ادامه داد: مردم ما به این مدل محافل بیشتر نیاز دارند. عدهای فکر میکنند چنین نمایشهایی به فروش فیلمها ضربه میزند. در حالی که تجربه نشان داده، برعکس است. البته فیلمهای بد از این نمایشها تاثیر میگیرند.
دشواریهای ایفای نقش «عبدالحمید» / به کار تئاتر عادت دارم
هوتن شکیبا، بازیگر نقش «عبدالحمید ریگی» در فیلم خوشساخت «شبی که ماه کامل شد» درباره ایفای این نقش به فارس گفت: نقش عبدالحمید به دلائل مختلف برایم دشوار بود، چرا که لهجه و زبان خاص بود، ما خیلی تمرین کردیم و در فرهنگ و آداب و رسوم آن منطقه باید گشت و گذار میکردیم.
وی در ادامه افزود: شرایط فیلمبرداری هم دشوار بود، بهرحال کاراکتر هم خاص و ویژه بود، من هم میبایست این نقش را باورپذیر میکردم تا کم و زیادی نداشته باشد.
شکیبا اظها رداشت: از خانم آبیار (کارگردان فیلم) تشکر میکنم، خیلی به من کمک کرد، امین میری برای لهجهها و گویش خیلی کمکم کرد و خوشبختانه فکر میکنم موفق بودم.
وی در ادامه افزود: بهرحال بازیگر میبایست در هر نقشی بتواند ایفاگر کار باشد، من هم همه چیز را در نقش تعریف میکنم امیدوارم که موفق بوده باشم.
شکیبا با اشاره به اینکه صحبت کردن درباره نقش عبدالحمید و برادرهایشان مفصل است و زمان زیادی میبرد، درباره حضورش در پروژههای تئاتری «الیور توئیست» و «بینوایان» گفت: من عادت به تئاتر دارم، از سال ۸۱ کار تئاتر کردم، به نظرم هر کدام تئاتر و سینما و تلویزیون ویژگیهای خاص خود را دارند و بر همان اساس تعریف میشوند.
این بازیگر در پاسخ به سوالی که آیا باز هم تصمیم دارد در پروژه سنگین تئاتری ایفاگر نقش باشد،گفت: بستگی به پیشنهادها دارد، هر چند من فعلا با گروه خودمان، گروه تئاتر تازه مشغول تمرین اجرایی هستیم که شاید یک سال هم زمان ببرد.
پاسخ کارگردان «ایده اصلی» به ابهامات درباره لاکچری بودن فیلمش
نشست خبری فیلم «ایده اصلی» با حضور آزیتا موگویی(کارگردان و تهیه کننده)، بهرام رادان، مریلا زارعی، پژمان جمشیدی، هانیه توسلی، مهرداد صدیقیان(بازیگران)، امیر عربی(فیلمنامه نویس)، سودابه خسروی(طراح گریم)، علیرضا برازنده(مدیر فیلمبرداری)، بهزاد عبدی(آهنگساز) و دیگر عوامل فیلم و با اجرای احسان کرمی برگزار شد.
در ابتدای این نشست بهزاد عبدی درباره ویژگی های موسیقی در این فیلم، بیان کرد: با توجه به تحلیلی که کارگردان دادند سعی کردم تلفیقی از موسیقی دنیا را استفاده کنم و خیلی به موسیقی لوکال توجه نکردم، بیشتر مفهومی بود.
آزیتا موگویی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه فکر نمی کنید زمان فیلم های زرق و برق و لاکچری تمام شده است؟ بیان کرد: در تیتراژ فیلم اسم سرمایه گذاران زده شده است. از خیلی وقت پیش از اعلام شفافیت های مالی استقبال کردم. درباره بودجه فیلم هم که ممکن است سوال بعدی باشد باید بگویم که در این فیلم سفرهای زیادی شده و بازیگران سرشناسی دارد اما بودجه آن کمی بیش از 4 و نیم میلیارد تومان است و زمانی که برآورد ساخت آن را می کردیم یورو هشت هزار تومان بود. ما سعی کردیم هزینه ساخت فیلم بیشتر از آنچه برآورد کردیم نشود. اینکه زمان فیلم های زرق و برق تمام شده است را زیاد متوجه نشدم . وقتی صحبت از مبالغ میلیون دلاری است پس مجبورم زندگی واقعی آدم های پولدار را درست تصویر کنم.
مریلا زارعی هم در ادامه صحبتهای آزیتا موگویی درباره فیلمهای لاکچری، گفت: بیشتر از اینکه اخبار سینمایی را دنبال کنم اخبار اجتماعی و سیاسی کشورم را دنبال میکنم. چند وقت پیش مقالهای در مورد اجاره املاک در شهر تهران خواندم. املاک با ودیعه 500 میلیون تومانی و ماهی 45 میلیون تومان اجاره. ما در شرایطی زندگی میکنیم که مردم از نظر اقتصادی در سختی هستند. نکته جالب این است که املاکی ها میگفتند بر سر گرفتن این آپارتمانها رقابت وجود دارد. صاحبان آن آپارتمانها بخشی از این جامعه هستند و خانم موگویی علاقهمند بودند که بگویند هنوز چنین اتفاقاتی هست. بنابراین به نظرم این سوال کمی کلیشه است و بهتر است که اینطور قضاوت نکنیم.
او تاکید کرد: وضعیتی که ما داریم، شکاف عمیق طبقاتی بین مردم جامعه است. کسانی هستند که آنقدر دارند که نمیدانند چه کنند و برعکس هم وجود دارد، مردمی هستند که آنقدر ندارند که آنها هم نمیدانند چه کنند.
موگویی در پاسخ به پرسشی درباره تدوین دو نما در قاب و تکرار سکانس ها، گفت: آقای دهقان تدوینگر فیلم چون در خارج از ایران هست، نتوانست در این مراسم حاضر شود، این پیشنهاد او بود و استدلالش این بود که به فیلم کمک میکند اما حتما در اکران نسخه عمومی بعد از جشنواره تغییراتی در آن خواهیم داد.
موگویی درباره اینکه چرا درباره فساد اقتصادی فیلم ساخته است، گفت: چهلمین سال انقلاب است. زمانی که انقلاب شد، نسل ما بچه بود و خیلی چیزها را به خاطر نمی آوریم اما بسیاری از برهه های دیگری مثل سازندگی، عدالت، تدبیر و امید را دیده و شنیده ایم.
او ادامه داد: فکر می کنم باید در چهل سالگی انقلاب رو در بایستی را کنار بگذاریم و درباره مسائل اطراف مان واقعبینانه فکر کنیم. بزرگترین زشتی های اطراف ما ریشه در مسائل اقتصادی دارد و قبح همه چیز در این زمینه ریخته شده است. ما بسیاری از این مسائل را می دانیم. تمام مشکلاتی که گریبان ما را گرفته این است که عده ای همه چیز را برای خودشان می خواهند و شایسته سالاری کمتر می تواند پیروز باشد. آدم هایی که می خواهند ببرند و هیچ عِرقی به این مملکت ندارند.
این کارگردان اضافه کرد: حتی ترسیدم. شاید افرادی باشند که اجازه بیشتری برای ورود بیشتری به این مسائل داشته باشند اما من در حد توانم توانستم گفتمانی را باز کنم که امیدوارم در پس لوکس بودن ماشین های زیبا آن را گم نکنیم و سطحی ترین برداشت می تواند زشت ترین حالت از این داستان باشد.
عربی هم در این باره توضیح داد: من فیلمنامه را نوشتم اما قصه اولیه برای آقای کریمی بود و در اجرای فیلمنامه از یکسری اتفاقات واقعی در فساد اقتصادی کمک گرفته ایم. در پرونده متهمان اقتصادی می بینید که آقایی به نام کارگر خانه اش میلیاردها پول گرفته و شاید آن فرد هم اطلاعی در این باره نداشته است.
در ادامه نشست، صدیقیان درباره بازی در این فیلم گفت: فیلمنامه ایده اصلی برای من بسیار جذاب بود. من چون در سر یک سریال نمایش خانگی هستم طبیعتا نمیتوانم در نقش اصلی یک فیلم حضور داشته باشم. به همین دلیل این نقش به نظر خودم جذاب به من پیشنهاد شد.
هانیه توسلی درباره بازی در فیلم «ایده اصلی»گفت: به نظرم این فیلم بسیار خوش ساخت است. نقش لاله جزو نقشهایی که کم بازی کرده بودم. ایده اصلی، فیلمنامه پیچیدهای دارد. خوشحال هستم که در این فیلم بازی کردم.
بهرام رادان درباره بازی در فیلم آزیتا موگویی بیان کرد: دفعه اولی که خانم موگویی چند خطی از قصه فیلم ایده اصلی را برایم تعریف کردند. در آن موقع به نظرم جاه طلبی از منظر خوبش به نظر میآمد. زمانی که به فیلمبرداری نزدیک میشدیم، قیمت دلار در حال افزایش بود و ساخت این فیلم به نظر رویا میآمد. من از او پرسیدم واقعا میخواهی این فیلم را بسازی و خانم موگویی مصممتر از همیشه بود.
او تاکید کرد: سینما باید در اصل سرگرمکننده باشد. همه آن مناقشههایی که هست، سینما در ابتدا باید سرگرمکننده باشد. ما سعی کردیم شما را سرگرم کنیم. شاید پشت این سرگرمی برداشتهای متفاوتی باشد. خوشحال هستم در این پروژه در کنار همه کسانی بودم که اینجا هستند.
مریلا زارعی با اشاره به اینکه از بودن در این فضا خوشحال است گفت: جذابیت این نقش از جایی شروع شد که به عنوان بازیگر علاقهمند هستم مخاطب به من این اجازه را بدهد، نقشهایی که با آن در چالش قرار میگیرم را تجربه کنم. گاهی ممکن است این چالش مورد قبول قرار بگیرد و یا نگیرد. با فیلم دو زن تهمینه میلانی بود که من وارد سینما شدم. دوتا از جایزههای سینماییام را در کار فیلمسازان زن گرفتم. همیشه این نکته را مد نظر داشتهام که با فیلمسازان زن کار کنم.
او ادامه داد: همیشه تعلق احساسی داشتم. کار کردن با خانم موگویی برایم جذاب بود. این تجربه دوم خانم موگویی است. در برههای که ما سر فیلمبرداری بودیم، همانطور که آقای رادان اشاره کردند وضعیت خوب نبود. اما خانم موگویی همه بار را به دوش داشت.
آبنار درباره صداگذاری این فیلم گفت: معمولا هر سال دقیقه 90 فیلم به دست ما میرسد. دو ماه ما شبانهروزی کار میکردیم تا به جشنواره برسد. حتی یک بار هم بعد از میکس فرصتی نداشتیم که فیلم را به جشنواره ببینیم. اما وقتی فیلم را در سینمای کوروش با پسرم دیدم، او گفت که فیلم به نسل جوانی که تازه وارد کار میخواهند بشوند، بسیار کمک میکنند. خواهش میکنم در این شرایط که مسائل اقتصادی چنین شده هوای سینما را داشته باشید.
روستایی: «متری شیش و نیم» حاصل همه زندگی من بعد از «ابد و یک روز» است
نشست پرسش و پاسخ فیلم سینمایی «متری شیش و نیم» به کارگردانی سعید روستایی در هفتمین روز جشنواره در پردیس سینمایی ملت برگزار شد.
در نشست خبری فیلم «متری شیش و نیم» سعید روستایی کارگردان، پیمان معادی، نوید محمدزاده، هومن کیایی، مازیار سیدی، امیرحسین قاسمی مدیرصداگذاری، سیدجمال ساداتیان تهیهکننده، هومن بهمنش مدیرفیلمبرداری، ایرج شهزادی مدیرصدابرداری، محسن نصرالهی طراح صحنه، غزاله معتمد طراح لباس، ایمان امیدواری طراح گریم حضور داشتند و با اجرای آن را احسان کرمی برعهده داشت.
ساداتیان درباره این فیلم گفت: این فیلم بسیار سخت بود، در این فیلم شما تمام لوکیشنها را میبینید. صفر تا صدش ساخته شد. این فیلم هنرور زیادی داشت و همین باعث طولانی شدن کار شد.
ساداتیان درباره اینکه آیا از طرف نیروی انتظامی شما مجبور به حذف صحنهای شدید گفت: مشکل ما در کشور این است که سازمانها و ارگانهایی که هستند دوست دارند براساس بخشنامههای آنها شخصیتها شکل بگیرند. خیلی باید تلاش کنیم که همدلی را در کشور به وجود بیاوریم. باید سینما را قبول کنیم. اینکه وقتی در فیلمی به موضوعی میپردازیم اینطور نباید باشد که ارگانها مانع ایجاد کنند. همدلی باید به وجود بیاد.
او تاکید کرد: حذفیات این فیلم قابل اعتنا نبود. بعضی سازمان و ارگانها معتقد هستند که این مسائل با ضوابط آنها همگون نیست. سینما باید چیزی را به تصویر بکشد که مردم با آن مواجه هستند.
سعید روستایی در پاسخ به این سوال که آیا مخالف اعدام قاچاقچی ها هستید گفت: من به این سوال جواب نمی دهم و فکر می کنم به نظر من ربط ندارد.
ساداتیان درباره پیش بینی جوایز امسال گفت: فیلمسازی کار سختی است و همه هم سعی می کنند کارهای قابل قبولی ارائه بدهند. ما هم صبر می کنیم فیلم ها دیده شود و منتظر نظر داورها هستیم.
سعید روستایی درباره کاراکترهایی که نوید محمدزاده و پیمان معادی بازی کردند و اینکه آیا گزینه های دیگری غیر این دو وجود داشته، گفت: انتخاب اول خود این دو نفر بودند. زمانی که من طرح را می نوشتم با هم در ارتباط بودیم و راجع به نقش ها حرف می زدیم.
سوال بعدی درباره مشکلاتی بود که برای نمایش فیلم به وجود آمد و تدوین چندباره آن بود که سعید روستایی در پاسخ گفت: واقعیت این است که روزهای آخر قبل از جشنواره ما مشغول انجام کارهایی بودیم که باعث شد نتوانم نسخه نهایی خودم را آماده کنم. یک سری روتوش های خیلی جزئی که مهم نبودند و در چند روز گذشته من خیلی روی آنها کار کردم. امروز قرار بود آن نسخه پخش شود. ولی من دوست داشتم آن نسخه پخش شود.
سعید روستایی در ادامه تاکید کرد: مشکلی به عنوان ممیزی در روزهای اخیر نداشتیم و مشکل همین تدوین مجدد بود.
سعید روستایی درباره هماهنگی معتادهایی که در فیلم بودند گفت: کار با این عزیزان آسان نبود خیلی سخت بود ولی من سختی های کار را پای توانمند بودنمان نمی گذارم. ساختن یک فیلم در یک اتاق سختی های خودش را دارد ساختن فیلم ما هم سختی های خودش را دارد. ما لوکیشن را جایی انتخاب کردیم که دسترسی به اینها سخت نباشد ولی این عزیزان زود خسته می شدند و زمانی که می خواستند بروند باید می رفتند. در سکانس انگشت نگاری ما خواستیم 45 دقیقه بیشتر بمانند، ده دقیقه بیشتر طول کشید حمله کردند و بدون هیچ تعارفی از آنجا خارج شدند.
روستایی در مقایسه فیلم ابد و یک روز با فیلم متری شیش و نیم گفت: این فیلم خیلی انرژی میبرد و هیچ مقایسهای بین این فیلم و فیلم قبلیام وجود ندارد. همه عمر و زندگیم را بعد از ابد و یک روز پای این فیلم گذاشتم.
نوید محمدزاده درباره این نقش و اینکه آیا مابه ازای خاصی در بیرون برایش پیدا کرده گفت: من این کار را انجام دادم. دوست دارم آن چیزی که می بینند را ببینند، درباره اینکه چه کردیم و چه شد زیاد حرف نمی زنم.
محمدزاده در ادامه در پاسخ به این سوال که چرا قاچاقچی فیلم فیلسوف بود گفت: این فیلم به هر حال فیلمی است که خرس روی صورت قاچاقچی چنگ ننداخته، قاچاقچی می تواند آدمی باشد که زندگی نرمالی داشته باشد و خیلی معمولی باشد.
سعید روستایی درباره بازنویسی چندباره فیلمنامه گفت: سال 96 فیلمنامه را برای پروانه ساخت فرستادیم. دو بار قبل از آن بازنویسی شده بود، بعد همینطور که هر بار رد می شد همزمان بازنویسی می شد. این هم معضلی است ما یک فیلمی به اسم ابد و یک روز می سازیم، بعدش کار برایمان سخت تر می شود. من می توانستم خیلی ساده این فیلم را سال پیش در جشنواره داشته باشم و برنامه زندگیم به هم نریزد. این گلایه من است که هفت، هشت ماه طول می کشد که فیلمنامه تایید شود. بازنویسی فیلمنامه چیزی نیست که برای من تمام شود، همین الان هم بعد از جشنواره با تدوین تغییراتی خواهم داد.
محمدزاده در پاسخ به این سوال که آیا سنش برای بازی در این نقش بالا نبود عنوان کرد: این نقش باید سی ساله میبود، ولی من 32 ساله هستم. آن کسی که این اتفاق برایش افتاده است حتی 26 ساله بوده است. نمیدانم چرا فکر میکنیم قاچاقچیان باید سن بالایی داشته باشند.
روستایی درباره سن و سال نقش محمدزاده گفت: روز اولی که گریمور به صحنه آمد به او گفتم که این آدم قرار نیست بادی بیلدینگی باشد. قرار نبود قیافهای شبیه به خلافکارهای معمول داشته باشد. آقایی به نام غلام سوسمار در جنوب تهران دستگیر شد. 11 میلیارد تومان گردش مالیاش بوده است و وقتی دستگیرش کردند 24 ساله بود. البته میزان گردش مالیاش را نمیدانم درست به یاد دارم یا نه. اگر نیست عمدی نیست.
او درباره سکانس پایانی فیلم و حضور خانواده قاچاقچی توضیح داد: برای من خیلی مهم بود که آدمها را به صرف شغل و کارشان نشناسیم. صمد کسی است که تا حدی که فیلم اجازه میدهد از خانوادهاش میفهمیم. ناصر خاکزاد یکسری هدف داشته است، با اینکه قابل قبول یا غیرقابل قبول هست کار ندارم. بسیار مهم بود که خانوادهاش را ببینم. آدمی که رفتارش با بچهها خیلی مسیر و جهت به شخصیتش میدهد. برایم بسیار مهم بود که یکی از آن بچهها که از آنها حرف میزند را ببینیم.
هومن بهمنش درباره سختی های فیلمبرداری این اثر گفت: زمانی که فیلمنامه را خواندم و شناختی که از سینمای سعید در فیلم های کوتاه داشتم برایم خیلی مهم بود که بازسازی صحنه های واقعی در لوکیشن هایی که آقای نصراللهی طراحی کردند مبنا برای من این بود که بیننده این احساس را کند که داخل این فضا برده شده. به خاطر این خیلی زیاد سع ی کردم از الگوهای سینمای مستند استفاده کنم و در فضاسازی هایم با سعید و محسن در این مورد صحبت می کردیم. دوربین روی دست بود و از جهت فیزیکال با لنزهای سنگین کار یک مقدار سخت می شد.
سعید روستایی هم در ادامه این نشست گفت: تا حالا پیش نیامده من هم از این مدل حرف زدن می ترسم. می خواهم اینجا یک تشکر خیلی ویژه داشته باشم از آدم هایی که 5ماه تمام کنار من بودند و خسته شدند. چون شرایط سخت و بد بود. اگر فیلم بد نشده، یا جالب شده، پشت دوربین واقعا من تشکر خیلی ویژه ای از هومن بهمنش و محسن نصراللهی می کنم. اگر طراحی صحنه محسن و جسارت هومن بهمنش نباشد شاید نشود هر کاری را انجام داد. غزاله معتمد خیلی تحقیق کرد. ایشان به عنوان یک خانم با مبایلش از این آدم ها عکس می گرفت و تحقیق زیادی کرد.
غزاله معتمد طراح لباس این فیلم هم درباره تنوع گوناگونی لباس ها و صحنه ها گفت: کار کردن با سعید روستایی اینطور است که اتفاقی که می افتد آن قدر از پایه و فیلمنامه کدهای درستی می گیرم که اجازه خطا تقریبا ندارم. در این فیلم هم من سعی کردم از شکل مستند خیلی الهام بگیرم. شاید خیلی جاها به نظر نرسد که ما آدم هایی را شکل دادیم ولی در یک ترکیبی من و ایمان امیدواری برای شکل دادن به این پرسوناژها سعی کردیم به مستند نزدیک شویم. چه خانواده هایی که قصه هایی داشتند و چه دیگران. من سعی کردم گراهای مستند را بگیرم و تنوع هم ایجاد کنم. این زیاد بودن آدم ها کار را سخت می کرد که به تکرار نرسم. یک مجموعه از فیلمنامه تا کارگردان و یک همکاری درخشان بین من و ایمان امیدواری در صحنه ای که محسن نصراللهی طراحی کرده بود و با تصویربرداری هومن بهمنش باعث شد خیلی به نظر نیاید ما کاری انجام داده باشیم و شاید این نقطه قوت این فیلم باشد.
محسن نصرالهی درباره فیلم گفت: امیدوارم فیلم را دوست داشته باشید. طراحی صحنه این فیلم شاید به نظر نیاد، همانطور که آقای ساداتیان گفتند یکی از سختترین فیلمهایی بود که من کار کردم. برای تک تک صحنهها بارها و بارها با هم صحبت کردیم. کلی سعید برایشان ایده داشت که تلاش کردیم اجرایی کنیم.
او ادامه داد: نزدیک سه تا اتاق بزرگ لباس داشتم و این موضوع قطعا از همراهی آقای ساداتیان بود که توانستم آن را تهیه کنم.
روستایی درباره نیمه دوم فیلم و خردهپیرنگها توضیح داد: واقعیت این نیست که یک دفعه از نیمه دوم به بعد خرده پیرنگها قابل حذف باشد. همه چیز بهم متصل است و شکلگیری شخصیتها ربط دارد. همین نسخهای که من از پخش نشدنش ناراحت شدم، یک چهارم پایانی ریتمش طوری بود که باعث میشد حتی یک نفر هم چنین احساسی نکند.
هومن کیایی درباره نقشش گفت: من مدت زمان زیادی هست که تئاتر بازی میکنم. باتوجه به پیشنهادی که سعید روستایی به من داد، این نقش را قبول کردم و خیلی به بحث خشونت آن فکر نکردم.
شهرزادی مدیر صدابرداری درباره مشکلات سر فیلمبرداری متری شیش و نیم گفت: جای آقای امیرحسین قاسمی در اینجا خالی است. واقعا اینطور نبود که بگویم صدابرداری سخت بوده باشد. چون شرایط را کنترل میکردیم. اگر لازم بود که بازیگران دیالوگ بگویند از شلوغی صحنه کم میکردیم.
ساداتیان درباره حضور سرمایهگذار در فیلم «متری شیش و نیم» گفت: جنگ که تمام شد. دولت اعلام کرد که هر کسی میخواهد کاری انجام دهد 20 درصدش را خودش بیاورد. روحانی میخواست صنعت توریسم را با همین فرمول راه بیاندازد که راه انداخت. شما ببینید آیا بانکی امر سینما را به رسمیت میشناسد. موج تورم را در کشور میبینید. هزینه تولید به شدت افزایش پیدا کرد. این فیلم بالای ده هزار نفر هنرور داشت. دو و نیم برابر یک فیلم معمولی هزینه برداشته است. برای من تمام کردن این فیلم به تنهایی سخت بود. دوستی را برای سرمایهگذاری دعوت کردیم و این فیلم راحتتر جمع شد. گاهی حرفهایی زده میشود که حسی است و پشت سر آن تحقیقی نیست. ما حق نداریم کالبدشناسی کنیم و در زندگی شخصی افراد دخالت کنیم.
مازیار سیدی هم درباره تجربه همکاری با سعید روستایی گفت: این اولین تجربه سینمایی بلند من بود. پیش از این سال ها در تئاتر فعال بودم و سر یک پروژه ای با سعید روستایی آشنا شدم و به این پروژه ملحق شدم. پابه پای گروه تمام مدت حضور داشتم. سعی کردم تمام تلاشم را بکنم که بهترین راندمان را داشته باشم. خیلی باید از همه بچه های گروه تشکر کنم. اول از سعید روستایی به خاطر حمایت و برداری که در این فیلم به من کرد. مرحله بعد از بچه هایی که برای درآمدن نقش میثاق اشکانی به من کمک کردند. غزاله معتمد و ایمان امیدواری که واقعا حضورشان در درآمدن این نقش موثر بود و در وهله بعدی حضور آدم هایی که شبیه یک معلم کنارم بودند. پیمان معادی، نوید محمدزاده، هومن کیایی و تمام بچه هایی که در این پروژه به من کمک کردند و باعث شدند اعتماد بنفس حضور در این پروژه بزرگ را داشته باشم.
کارگردان «سرخپوست»: برای فستیوال فیلم نمی سازم /نوید محمدزاده: به دنبال یادگرفتن چیزهای جدید هستم
نشست خبری فیلم «سرخپوست» با حضور نیما جاویدی(کارگردان)، ستاره پسیانی، حبیب رضایی، آتیلا پسیانی، پریناز ایزدیار، نوید محمدزاده (بازیگران)، مجید مطلبی (تهیه کننده)، هومن بهمنش (مدیر فیلمبرداری)، رامین کوشا (آهنگساز)، عماد خدابخش (تدوینگر)، محسن نصرالهی (طراح صحنه)، نیما میرحیدری (طراح لباس) و دیگر عوامل فیلم با اجرای احسان کرمی در آخرین سانس از هشتمین روز سی و هفتمین جشنواره فیلم فجربرگزار شد.
در ابتدای این نشست، نیما جاویدی، کارگردان درباره پایان بندی باز فیلم، گفت: پایان بندی فیلم بسته است و به وضوح مشخص است سرگرد زندانی را رها کرد تا برود.
او درباره شباهت فیلمش با فیلم «مسیر سبز» بیان کرد: نه هیچ شباهتی نداشت اما سعی کردیم ادای دینی به فیلم «رستگاری در شاوشنگ» باشد.
این کارگردان در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه عدالت مهم است یا قانون؟ بیان کرد: به نظر من عدالت خیلی مهم است و قوانین را وضع می کنیم که از قوانین صیانت کنیم.
نوید محمدزاده درباره ایفای نقش در این فیلم و شخصیتی که بازی کرده، گفت: درباره بخش فیزیکال 12 کیلو وزن اضافه کردم و یک کارهایی باید انجام می دادم ولی شخصی کنار ما بود که من خودم خیلی از ایشان یاد گرفتم. تیمسار کورنگی اینجا هستند.
نیما جاویدی در معرفی تیمسار کورنگی گفت: ایشان رئیس زندان قصر در دهه 40 و زندان های بسیاری بودند و خیلی در مواردی به ما الگو دادند و کمک کردند.
کارگردان سرخپوست همچنین در پاسخ به این سوال که چرا این داستان در زمان پهلوی اتفاق افتاده گفت: از یک تاریخی به بعد دوربین های مداربسته در زندان ها می آید و وقتی دوربین باشد قصه و منطق این فیلم درنمی آید. مجبور شدیم به قبل از آن تاریخ برگردیم. وقتی به آن رسیدیم دیدیم به لحاظ سیاسی تاریخی است که شهرستان ها اصلا زندانی سیاسی نداشتند و برای همین به عقب تر برگشتیم.
ستاره پسیانی هم درباره نقشش در این فیلم گفت: من اول باید یک تشکر خیلی بزرگ از ایمان امیدواری و شیما میرحمیدی داشته باشم و از آقای امین میری که معلم لهجه من بودند و یک پروسه ای برای تمرین زبان و لهجه داشتیم چون این زبان مربوط به همان دهه 40 است.
رامین کوشا آهنگساز هم درباره همخوانی موسیقی متن با بافت فیلم گفت: من و آقای جاویدی از ابتدا که فیلمنامه را خواندم درباره این موضوع حرف زدیم که چطور بتوانیم هم قسمت عاشقانه و هم مرموز را به وجود بیاوریم و بعد اینکه چه سازهایی را استفاده کنیم و اندازه ارکستر را صحبت کردیم. خیلی در مورد قسمت پایانی و شروع فیلم ورژن های مختلف درست کردم و در آخر به این نتیجه رسیدیم که بیشتر ارکسترال باشد و از سازهای ایرانی استفاده کنیم.
نصرالهی درباره پرسشی مبنی بر دکور ساختگی فیلم گفت: تماما دکور است. جا دارد از تیم تولید و کسانی که در این فیلم به من کمک کردند تشکر کنم. زمانی که آنجا را طراحی کردم فکر نمی کردم که این زندان را بسازند اما من را همراهی کردند و این اتفاق افتاد.
جاویدی- کارگردان هم به پرسشی درباره نشانه گذاری فیلم پاسخ داد و گفت: این فیلم نشانه گذاری دارد. بازخوردهایی که از مردم می بینیم بخش عمده ای از فیلم را می پذیرند.
از نوید محمدزاده درباره تغییر نقشش در این فیلم پرسیده شد او در پاسخ گفت: من از نیما جاویدی ممنونم که به من اعتماد کرد و این نقش را به من سپرد. حتما من بازیگر به دنبال بازیگوشی و یاد گرفتن چیزهای تازه هستم. مهم این است که در سینما ما این اتفاق بیفتد که بدانند بازیگرها به وقتش می توانند تغییر کنند و کاراکترهای متفاوتی را بازی کنند. من بازیگر برای «ابد و یک روز» 58 کیلو می شوم و اینجا 76 کیلو می شوم. من این کار را می کنم و میان همه فیلم نامه هایی که به من داده بودند من سرخپوست را انتخاب می کنم چون فیلمی است که سینما است و من دوستش دارم. من خیلی با این اتفاق و این نقش حالم خوب است.
مجید مطلبی تهیه کننده درباره سرمایه فیلم و اینکه چه چیزی باعث شد این فیلم را بسازید، گفت: سرمایه را از حسابم بانک سامان و یک بخشی هم از سرمایه گذار فیلم گرفتم. ایده برای آقای جاویدی بود که من پسندیدم و شروع به کار کردیم. تمام تلاشمان را کردیم و امیدوارم کار خوبی پیش آمده باشد.
نیما جاویدی هم درباره ایده گفت: دعوایی بین فرودگاه و زندان یاسوج. فرودگاه می خواست باندش را توسعه بدهد و در مسیرش یک زندان بود. این خبر را سه چهار سال پیش جایی یادداشت کردم و در نهایت به این نقطه رسید. فکر می کنم این فیلم مجموعه ای از سازها در یک ارکستر است از فیلمبرداری خوب هومن بهمنش، طراحی صحنه نصراللهی و گریم و بازی ها و همه عوامل است.
کارگردان سرخپوست در ادامه در پاسخ به سوالی درباره اینکه فیلم قبلی اش جوایز زیادی در جشنواره های خارجی گرفته و آیا امیدی برای اینکه این فیلم هم جایزه بگیرد یا نه گفت: روی کاغذ اصلا. فیلم هایی در فستیوال های خارجی موفق میشوند که موضوع روز اجتماعی داشته باشند واقعیت این است که من برای فستیوال فیلم نمی سازم. اگر این فیلم این قدرت را داشته باشد که مسیر فیلم ها را از علاقمندی به فیلم های اگزاتیک منحرف کند کار خودش را کرده است. هدفمان بیان یک داستان سرراست و خوب کردن حال مخاطب در این شرایط و روزگار سخت بوده است.
جاویدی در ادامه درباره اینکه چرا سرخپوست نشان داده نشد، گفت: چالش مهمی برای خودم بود. من فکر می کنم حتی اگر چشم های سرخپوست را نشان می دادم بخشی از این سوالات کمتر می شد. خواستم سرخپوست را نشان ندهم که هم ذات پنداری نکنیم که این سوال به وجود بیاید که آیا ما اگر باشیم می بخشیم؟
آتیلا پسیانی نیز درباره نقش اش در فیلم «سرخپوست» گفت: اولین باری که نوید محمدزاده فیلمنامه کار را به من داد، گفت بخوان و نظرت را بگو، من هم این کار را کردم. به نظرم این فیلمنامه جزو فیلمنامه های خوبی است که در چند سال اخیر خواندم و دیدم که نقشم کوتاه است اما آن را پذیرفتم.
حبیب رضایی نیز درباره نقش اش و تجربه این کار بیان کرد: وقتی فیلمنامه را خواندم با سینمای قصه گویی مواجه شدم که در سینمای ایران خیلی کم یا بنا به دلایلی به سراغ آن نمی روند بنابراین از قصه هیجان زده شدم و ایده هایی برایش داشتم. با آقای جاویدی صحبت کردم و به این اجرا رسیدم.
او ادامه داد: نقش کوچک و بزرگ نداریم، معتقدم وقتی مجموعه ای اتفاق خوبی رقم می زند من هم باید در آن نقشی داشته باشم. ممکن است در بسیاری موارد اسم من نیاید اما اینجا تصویر من هم آمده است و خوشحالم در کنار بازیگران خوبی بودم.
پریناز ایزدیار هم درباره نقش در «سرخپوست» بیان کرد: خیلی خوشحالم که عضوی از این کار هستم. خودم خیلی آن را دوست دارم و حالم خوب بود که پیشنهاد بازی در سرخپوست به من داده شد. من فیلم قبلی جاویدی «ملبورن» را هم دوست داشتم.
جاویدی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه وقتی فراستی از کارش تعریف کرد، چه احساسی داشت، گفت: واقعا شوک شدم. آقای فراستی جزو منتقدهایی بودند که هر وقت وارد نقد می شد من مثل یک فیلم آمریکایی جذاب نقدهایشان را گوش می کردم و تحلیل هایشان برایم جذاب بود. من عاشق سینمای هیچکاک هستم و سینمای آمریکا را دوست دارم و احساس کردم وجه اشتراکی بین من و آقای فراستی وجود دارد اما واقعیت این است که از نقد او خوشم آمد. وقتی نقد او را شنیدم به خودم گفتم دمت گرم، فراستی از تو تعریف کرده است.
نوید محمدزاده در ادامه گفت: من از بیرون می بینم که وقتی یک نقش بی نظیر مثل ناصر خاکزاد قاچاقچی به من پیشنهاد می شود بازی می کنم، اینجا یک رئیس زندان را بازی می کنم. خدا را شاکرم که این پیشنهادها به سمت من میآید ولی می خواهم اینجا بگویم که قطعا سال بعد من در فجر فیلم نخواهم داشت. برای اینکه کمی به گذشته برگردند و فیلم های من را مرور کنند و همه کارهایی که من کردم را ببینند، برای همین احساس می کنم نباید فیلم داشته باشم.
مهدی بدرلو مدیر تولید «سرخپوست» درباره تولید این فیلم، گفت: برای خود من این فیلم سخت ترین فیلمی بود که تا الان کار کردم. به لحاظ اجرایی حدود سه چهار هزار متر دکور کار کردیم. خود این زندان سه بخش بود. خودش یک جا بود، بیرونش یک جا و جاده ها سمت دیگر. چیزی که این کار را خیلی جذاب می کرد این بود که همه بچه های این کار آمده بودند که نهایت تلاششان را بکنند.