نه روز از جشنواره فیلم فجر در حالی سپری شده که تمرکز بر روی یک موضوع خلص از یک زاویه مشخص، حساسیتهایی را در پی داشته و این دغدغه را نزد گروهی از صاحب نظران در پی داشته که آیا واقعاً تولید این تعداد درباره یک موضوع واحد از یک منظر، اتفاقی بوده است؟
به گزارش «تابناک»؛ نه روز از جشنواره فیلم فجر سپری شده و در این ایام شاهد رقابت سخت فیلمها برای حضور در جشنواره هستیم. تا اینجا فیلمهای «غلامرضا تختی»، «سرخپوست»، «ماجرای نیمروز: رد خون»، «متری شیش و نیم»، «شبی که ماه کامل شد»، «قصر شیرین»، «مسخره باز» بیشترین توجه را به خود جلب کردهاند و با وجود آنکه گروهی از سینماگران به منتقدان و نویسندگان وعده داده بودند که «جاندار» پدیده جشنواره است، دقیقاً عکس این اتفاق افتاد.
در این میان مسئلهای که از روز نهم بیشتر مورد توجه قرار گرفت، تمرکز بیسابقه تعداد قابل توجهی از فیلمهای سینمایی حاضر در جشنواره بر موضوع قصاص است. اصل این موضوع قاعدتاً میتواند یک سوژه باشد اما آنچه باعث افزایش حساسیتها شده، زاویه مشترکی است که این آثار نسبت به حقِ قصاص در جشنواره در نظر گرفتهاند؛ به گونهای که ظاهراً مجازات اعدام و قصاص و ولیِ دم به عنوان صاحبِ این حق شرعی و قانونی، متهم است و قاتل مظلوم است. این تغییر جای قاتل و مقتول در شمار قابل توجهی از فیلمها شائبه برانگیز شده است.
در عین حال اتفاق دیگر اینکه تمامی فیلمهای مهم جشنواره در آستانه چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی ایران، توسط فیلمسازان پس از انقلاب است و پیشکسوتان سینمای ایران ظاهراً دیگر حرفی برای گفتن ندارند و با داستان و فرمهای تازه غریبهاند. این پوست اندازی سینمای ایران خوشایند است اما در عین حال به حاشیه رفتن فیلمسازان پیشکسوت و عدم ارائه فیلمهای قابل بحث توسط آنها نیز غمانگیز است.
از اتفاقات عجیب دیگر اینکه چند فیلم که در میانه جشنواره به جشنواره اضافه شد، به عنوان فیلمهای بخش خارج از مسابقه باید قبل از جشنواره معرفی میشد. در عین حال با وجود افزوده شدن این فیلمها، آنها به جای نمایش در سینمای رسانه، برخلاف رسم معمول در سینمای هنرمندان به نمایش درآمدند. این اقدام بیسابقه، انتقاد نویسندگان و فیلمسازان را در پی داشته است.
قرعه کشی بلیت اختتامیه جشنواره برای مشتریان یک سرویس تاکسی!
در حالی که در تمام سالهای برگزاری جشنواره فیلم فجر، جلوگیری از حضور افرادی غیر از هنرمندان و اهالی رسانه در اختتامیه این رویداد مهم فرهنگی هنری، به منظور حفظ شرایط مناسب برای پوشش خبری مراسم یکی از چالشهای مهم بوده و همواره سعی شده شرایطی رسمی، آرام و دور از حاشیه در اختتامیه این مراسم فراهم شود؛ امسال و در اقدامی بسیار عجیب سامانه حمل و نقل تپسی که برای ایاب و ذهاب مهمانان و اهالی رسانه با جشنواری تهاتر کرده؛ وعده اعطای تعدادی از بلیتهای اختتامیه جشنواره فیلم فجر را به مشتریان و مخاطبان خود داده است.
این اتفاق در هیچ رویداد رسمی چه سینمایی و چه در هر حوزه دیگری رخ نمیدهد و یک رسوایی بزرگ برای مهمترین رویداد فرهنگی کشور محسوب میشود. آیا واقعاً اندکی هزینه تاکسی، ارزش به حراج گذاشتن مهم ترین رویداد فرهنگی را دارد و کسی پاسخگوی این اتفاق عجیب خواهد بود؟
دختر شهید بابایی: فیلم های خارج از مسابقه باید در پردیس ملت نمایش داده شوند
سلما بابایی فرزند شهید عباس بابایی که اولین ساخته سینماییاش با عنوان «وکیل مدافع» در بخش خارج از مسابقه جشنواره فیلم فجر قرار دارد با انتقاد شدید از مسئولان فجر سی و هفتم خواهان نمایش فیلمش در پردیس سینمایی ملت برای اهالی رسانه و منتقدان شد و تأکید کرد: از اتفاقاتی که برای فیلم «وکیل مدافع» افتاده شاکی هستیم.
این سینماگر در گفتگو با سینماپرس افزود: ما از اتفاقاتی که برای فیلم مان در جشنواره افتاده شاکی هستیم چرا که معتقدیم این اتفاقات به وجود آمده همگی تصنعی است! آقای دبیر فیلم ما را در بخش خارج از مسابقه قرار دادند؛ سوأل بنده اینجا است که یک فیلم برای چه به جشنواره می آید؟ می آید که دیده شود، نقد شود، در غیر این صورت دلیلی برای حضورش در جشنواره وجود ندارد.
وی ادامه داد: اینکه فیلم ما یک سانس در سینما چارسو بدون حضور منتقدان و اهالی رسانه نمایش داده شد چه معنایی دارد؟ ما می خواهیم فیلم مان در سالن اصلی رسانه ها نمایش داده شود و برای آن نشست خبری برگزار شود. ما فیلم مان را در چارسو نمایش دادیم اما هیچ اتفاقی نیفتاد، هیچ یادداشت و نقد و نظری راجع به فیلم منتشر نشد چرا که رسانه های مهم در این نمایش حضور نداشتند. سوأل بنده این است که اگر قرار بود با ما و فیلم مان اینطور رفتار کنند به چه دلیلی فیلم مان را به جشنواره آوردند؟
بابایی خاطرنشان کرد: از دفتر جشنواره هم به بنده زنگ زدند و مصاحبه کردند اما مصاحبه شان انعکاس داده نشد چرا که قطعا خودشان را نقد نمی کنند! در هر صورت بنده باز هم تأکید می کنم ما خواهان نمایش فیلم مان در پردیس سینمایی ملت هستیم و این امکان به دلیل داشتن زمان مناسب طی روزهای آینده امکان پذیر است.
وی در بخش دیگری از این گفتگو با بیان اینکه باید به کار اولی ها فرصت بیشتری برای رسیدن فیلم های شان به دبیرخانه جشنواره داده شود اظهار داشت: ما در برخی از برنامه های تلویزیونی شنیدیم که برخی از منتقدان متعجب هستند از فیلم هایی که به این دوره از جشنواره راه پیدا کرده اند؛ من نمی خواهم فیلم همکارانم را نقد بکنم و نمی گویم شاهکار ساخته ام اما ما با سختی این فیلم را به ثمر رساندیم و حداقل خواسته مان از مسئولان جشنواره این است که فیلم مان در پردیس ملت نمایش داده شود.
این فیلمساز تأکید کرد: حامی اول و آخر ما خدا است؛ بنده سال ها متمادی است که در این حرفه فعالیت می کنم اما هیچ گاه هیچ ارگان یا نهاد دولتی از من حمایت نکرد و این در حالی بود که همه ادعا داشتند که از فرزند شهید بابایی حمایت می کنند و مدیون شهدا هستند! اما من هیچ وقت به خودم اجازه ندادم از اسم پدرم سوء استفاده کنم و هرگز اجازه ندادم خدشه ای به نام پدرم وارد شود و از این رو با بدبختی بسیار کار کردم و حالا هم فقط می خواهم فیلمم برای اهالی رسانه نمایش داده شود.
بابایی یادآور شد: طی همه سال هایی که من در این حوزه فعالیت می کنم به جز سازمان انرژی اتمی که از من حمایت کرد هیچ نهاد دیگری حاضر به همکاری با من نشد. این اتفاق در حالی بود که ما می دیدیم خیلی از نهادها به خیلی از افراد بها می دهند و به ما می گویند اعتبار مالی نداریم و همیشه این سوأل برایمان به وجود می آمد که اگر اعتبار مالی ندارند چطور این فیلم ها ساخته می شوند و چه حلقه هایی در سینما هست که ما در آن جایی نداریم؟
وی در پایان این گفتگو بار دیگر تأکید کرد: فیلم ما حرف های زیادی برای گفتن دارد و باید برای اهالی رسانه و منتقدان نمایش داده شود. ما هم دوست داریم نظرات اهالی رسانه و منتقدان سینما را راجع به فیلم مان داشته باشیم. من نمی دانم این کار تشریفاتی برای فیلم ما چه معنایی دارد؟ این بدعت گذاری چه معنایی دارد؟ همیشه در همه جشنواره ها فیلم های مسابقه و خارج از مسابقه در سینمای رسانه ها نمایش داده می شوند اما مسئولان با بدعت گذاری های جدیدشان این امکان خوب را از جشنواره گرفته اند.
واقعاً در کن و برلین و ونیز هم وضعیت همین گونه است؟
حسین گیتی منتقد پیشکسوت سینما همزمان با برگزاری سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر گفت: مسئولان برگزارکننده جشنواره گوش شنوا ندارند و اشتباهات خود را تکرار می کنند؛ آن ها با ندانم کاری های شان جشنواره را کوچک و یخ زده کرده اند، به فیلم های بی ارزش توجه می کنند و از سوی دیگر صدای انتقاد و اعتراض های سینماگران و اهالی رسانه را نمی شنوند و این اتفاقات همگی باعث افول این رویداد سینمایی شده است.
وی در گفتگو با سینماپرس افزود: جشنواره فجر طی سال های اخیر بسیار کوچک، کمرنگ و یخ زده شده است؛ یک زمانی در جشنواره ما بیش از ۶۰ فیلم داستانی را می دیدیم و این رویداد تکلیف یک سال آینده سینمای کشور را برای منتقدان، کارشناسان، سینماگران و اهالی رسانه روشن می کرد اما حالا با کاهش چشمگیر تعداد فیلم های حاضر در جشنواره تکلیف سینما در سال بعد روشن نمی شود.
وی ادامه داد: از سوی دیگر در حوزه اجرایی جشنواره فیلم فجر با مشکلات عدیده ای روبرو است؛ اعمال سلیقه مدیران جشنواره باعث شد تا شکوه برگزاری جشنواره فیلم فجر که در برج میلاد برگزار می شد از بین برود و این جشنواره به یکی از پرت ترین و دورافتاده ترین پردیس های سینمایی منتقل شود؛ اتفاقی که بسیار تلخ و ناراحت کننده است و با توجه به اینکه میان اهالی رسانه و سینماگران جدایی انداخته باعث می شود تا رسانه ها در کارشان خلل جدی ایجاد شود.
گیتی خاطرنشان کرد: اصولاً جشنواره فیلم فجر از ابتدای تأسیس اش تاکنون همواره محل اعمال سلیقه دبیران و مدیران سینمایی بوده؛ از کم و زیاد کردن تعداد سیمرغ های جشنواره تا کاهش و افزایش مکرر بخش های آن همگی باعث شده تا این جشنواره به ثبات نرسد. از سوی دیگر متأسفانه هر دبیری که می آید با انتقاد و بدگویی از دبیران قبلی سعی دارد سلیقه خود را در جشنواره اعمال کند و همه این اتفاقات دست در دست هم داده تا این رویداد سینمایی به شدت دچار صدمه شود.
این منتقد پیشکسوت سینما سپس با بیان اینکه در هیچ یک از جشنواره های سینمایی معتبر دنیا ما شاهد چنین اتفاقات عجیب و ناراحت کننده ای نیستیم اظهار داشت: آیا واقعاً در کن و برلین و ونیز و... هم وضعیت همین گونه است؟ ما تا کی باید شاهد آزمون و خطا در برگزاری جشنواره مان باشیم؟ آیا زننده نیست که ما بعد از این همه سال نتوانسته ایم جشنواره را به یک ثبات نسبی برسانیم؟
وی در بخش دیگری از این گفتگو با اشاره به اینکه عده ای از سینماگران کشور به دلایل مختلف از جمله عدم برنامه ریزی و ثبات مناسب دیگر راضی به حضور در جشنواره نیستند و به همین علت یا آثارشان را به این رویداد نمی فرستند و یا اینکه بعد از پذیرفته شدن فیلم شان از شرکت در جشنواره انصراف می دهند اظهار داشت: جشنواره برای اهالی سینما هیچ امتیاز ویژه ای ندارد و به همین علت سینماگران هم واقعاً دیگر مایل به حضور در این رویداد نیستند؛ اگر مثلاً مسئولان جشنواره با تدبیر و درایت در نظر می گرفتند که برای آثاری که در جشنواره حضور دارند در طول سال حمایت کنند و آن ها را بلافاصله بعد از جشنواره اکران عمومی کنند شاید سینماگران بیشتر ترغیب می شدند تا در این رویداد حضور پیدا کنند.
پژمان جمشیدی: کارگردان همان سرمربی است که نباید روی حرفش حرف زد
پژمان جمشیدی در سالهای اخیر به خوبی توانسته خود را در مدیومهای تئاتر، سینما و تلویزیون به عنوان بازیگری مستعد معرفی کند. این بازیگر در تازهترین فعالیت خود در فیلم «ایده اصلی» به کارگردانی آزیتا موگویی بازی کرده است. «ایده اصلی» روایت یکی از فرمولهای همیشگی فیلمهای تجاری بوده که در آن همه شخصیتها کلاهی بر سر شخصیت اصلی فیلم میگذارند. پژمان جمشیدی ایفاگر نقش یکی از کسانی است که کلاهی گشاد بر سر شخصیت اصلی فیلم که بهرام رادان آن را بازی میکند، میگذارند.
جمشیدی در پاسخ به این پرسش که چقدر در ایفای نقشهای مختلف، از خودش فاصله میگیرد، گفت: شخصیت نیما که در این فیلم آن را بازی کردم، فرسنگها از من فاصله دارد ولی طبیعتا هر بازیگری در ایفای نقشها چیزهایی از خودش را دارد. به نظر من این موضوع برای تمام بازیگرهای دنیا صادق بوده و آنها هم یک آوردهای از خودشان دارند که به نوعی ناگزیر است. حال ممکن است برخی توانایی بیشتری داشته باشند و از خودشان بیشتر دور و به نقش بیشتر نزدیک شوند و برخی کمتر.
وی با بیان اینکه در ایفای هرکدام از نقشها تمام تلاش خود را کرده تا متفاوت بازی کند، ادامه داد: تعصبی روی این موضوع ندارم که بگویم همیشه در کارم موفق بودم. اگر بد بوده باشم، خودم را قضاوت و نقد کرده و سعی میکنم که بهتر شوم. در فیلم ایده اصلی هم تمام تلاش خود را کردم، تا نقش باورپذیر باشد ولی در نهایت باید ببینیم که نظر مخاطبان چیست.
این بازیگر در بخش دیگری از صحبتهایش اظهار داشت: به طور کلی سعی میکنم نقشهایی را انتخاب کنم که احساس میکنم، توانایی ارائه آنها را دارم. حال اینکه نقش کمدی یا درام اجتماعی و عاشقانه باشد، خیلی برایم تفاوتی نمیکند. البته در شرایط فعلی باتوجه به اینکه چند فیلم کمدی در انتظار اکران دارم، اگر در مقام مقایسه دو متن به دستم برسد که هر دو آنها را دوست داشته باشم و یکی از آنها کمدی و دیگری اجتماعی باشد، ترجیح میدهم که کار اجتماعی و نقشی که جدیتر بوده را انتخاب کنم. همانطور که امسال سعی کردم و بیشتر به بازی در فیلمهای اجتماعی پرداختم.
جمشیدی درباره اینکه نقش کمدی سختتر بوده یا جدی، گفت: در هر صورت خنداندن مردم کار بسیار سختی است. مخصوصا برای مردم ما که با مشکلاتی بسیاری مواجه هستند. البته هردو این موارد سخت است؛ اما فکر میکنم کمدی کمی سختتر باشد.
وی همچنین درباره تعامل با کارگردانهای مختلف اظهار داشت: اینکه نظرات بازیگر و کارگردان در صحنههایی از فیلم باهم متفاوت باشد، اتفاقی طبیعی است ولی همیشه به توافق میرسیم. چراکه در هر صورت به قول ما کارگردان به نوعی سرمربی به شمار میآید و نمیتوان روی حرف او حرف زد. ولی خب گاهی اوقات پیش میآید که شما احساس میکنید دیالوگی که باید بگویید میتواند بهتر باشد، ولی نظر کارگردان عکس این موضوع است. اما طبیعتا حرف اول و آخر را کارگردان میزند.