بنا به اذعان بسیاری از مسئولان و کارشناسان، «اقتصاد» اصلی ترین معضل کشور در چهل ساله اخیر پس از انقلاب اسلامی بوده است. این موضوع طبیعتا دارای علت های مختلفی است که یکی از آنها تحریم های ظالمانه ای است که آمریکا همواره پس از انقلاب علیه کشورمان اعمال کرده، ولی وجه دیگر این موضوع، به اجرای سیاست های نادرست اقتصادی در دولت های مختلف و همچنین ناکارآمدی مدیران اقتصادی برمی گردد.
به گزارش «تابناک»؛ رهبر انقلاب امروز در جمع مردم آذربایجان شرقی به وجود مشکلات اقتصادی در کشور اشاره و تأکید کردند، «همه مشکلات کشور اعم از گرانیها، کاهش ارزش ریال و مسائل تولید داخلی قابل حل است، اما نیازمند، صبر، تدبیر، اتحاد و جدیت مسئولان در حرکت است.» موضوعی که تاکنون هیچ گاه در مواجهه با مشکلات اقتصادی شاهد چنین تدابیری از سوی مدیران اقتصاد کشور نبوده ایم و همواره ضرر آن را مردم دیده اند.
وجود مشکلات اقتصادی متعدد، کاهش ارزش پول ملی، گرانی روز به روز کالاها، مشکلات ناشی از تولید داخلی و بیکاری همواره در مقاطعی باعث شده که برخی کارشناسان و مسئولان به این فکر بیفتند که برای رفع این مشکلات از مشاور و کارشناسان خارجی بهره بگیریم، اما تجربه کشور در سایر حوزه ها نشان می دهد که اگر افراد متعهد، متخصص و دلسوز برای منافع ملی در این بخش به کار گرفته بشوند، می توان بر مشکلات غلبه کرد.
کشور ما در حوزه علم و فناوری، توان دفاعی و نظامی، ساخت نیازمندی های دفاعی، صنعت هسته ای، علوم پزشکی و دارویی، مسأله ژنتیک و سلول های بنیادی، تولیدات فرهنگی و هنری و مسائلی از این دست، در چهل ساله پس از انقلاب اسلامی با وجود تحریم های سنگین در برخی حوزه ها نظیر بخش نظامی توانسته، به پیشرفت های چشمگیری دست پیدا کند و در منطقه و جهان حرف های زیادی برای گفتن داشته باشد.
همین روز گذشته «محمد جواد ظریف» در کنفرانس امنیتی مونیخ چنان سخنانی بر زبان جاری کرد که بسیاری از کارشناسان سیاسی جهان به تحسین او و مواضعش پرداختند و جمهوری اسلامی ایران را برنده جدال با آمریکا در یک کشور اروپایی خواندند. سخنان وزیر امور خارجه کشورمان باعث شد بسیاری از تحلیلگران آمریکا را منزوی بخوانند؛ دفاعی از منافع ملی که در نهایت به حراست از نظام در مقابل دشمنان انجامید.
ظریف در حوزه امنیت ملی و بحث هایی که برای مذاکره موشکی با ایران از سوی برخی کشورها از جمله فرانسوی ها دنبال شده است، تاکید کرد: در برجام و قطعنامه 2231 هیچ مشکلی برای توان موشکی جمهوری اسلامی وجود ندارد و او «وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی» هیچ گاه برای خوشامد لودریان وزیر خارجه فرانسه، امنیت ایران و مردمش را به خطر نخواهد انداخت؛ مسأله ای که اشاره به مسائل مطرح پیرامون مذاکرات موشکی داشت و ظریف صراحتا آن را رد کرد.
نقطه طلایی سخنان او در این بخش جایی بود که گفت، «هیچ کشوری حتی یک هواپیمای جنگنده به ما نمی فروشد، پس ما اجازه نخواهیم داد از این طریق صدامی دیگر به ایران حمله کند.» سخنان ظریف ناظر به این بود که وقتی شما جنگنده های روز دنیا را ندارید، طبیعتا ناچار به ارتقای توان موشکی کشور خود خواهید بود، اگر این ابزار هم از جمهوری اسلامی گرفته شود، آنگاه است که می توان گفت، دشمن ما را در مقابل هرگونه اقدام نظامی آسیب پذیر و حتی خلع سلاح کرده است؛ هدفی که آنها از طریق مذاکرات موشکی به دنبالش هستند.
وزیر امور خارجه ایران همچنین درباره مباحث حقوق بشر که برخی در داخل آمریکا و جمعی از کشورهای اروپایی به دنبال آن هستند که از این ابزار علیه جمهوری اسلامی بهره ببرند هم پاسخ بسیار هوشمندانه ای داد و تأکید کرد، «پرونده قتل "جمال خاشقجی" روزنامه نگار منتقد عربستانی ساکن ترکیه نشان داد، اروپایی ها چه نوع حقوق بشری مورد نظرشان است.» پس آنها نمی توانند از این حیث مدعی باشند و بخواهند در مورد ایران این بحث را در قالب یک نوع مذاکره مطرح کنند.
این سخنان نشان داد، اگر دفاع خوبی در مجامع و کنفرانس های بین المللی از سوی جمهوری اسلامی ایران صورت بگیرد، در بدترین حالت می توان افکار عمومی دنیا را تحت تاثیر قرار داد. همین موضوع باعث شد که بسیاری از کارشناسان بر این عقیده باشند که سخنان روز گذشته وزیر امور خارجه ایران اقدام مقابلی در مقابل خواسته آمریکایی ها از کشورهای اروپایی برای خروج از برجام است، به صورتی که در سخنان او درخواست از اروپا برای ایستادگی مقابل زورگویی های فعلی آمریکا نهفته بود و تأکیدی بر این داشت که اگر امروز در مقابل این خواسته ها ایستاد، می توان در آینده از تکرار آن جلوگیری کرد.
اگر وزیران اقتصادی و چهره های تأثیرگذار در اقتصاد کشور، بتوانند همین دفاعی که ظریف از امنیت، توان دفاعی و موشکی، موضوع حقوق بشر و ... جمهوری اسلامی ایران در کنفرانس امنیتی مونیخ کرد را از ارزش پول ملی و دارایی های مردم بکنند، تحریم ها اینقدر تأثیرگذار نخواهد بود و بازار و اقتصاد کشور هم دچار چنین تلاطمی نخواهد شد. اما متأسفانه در شرایط بحران، شاهد یک «بی عملی و بی برنامگی محض» از سوی مسئولان و کارشناسان اقتصادی هستیم.
به نظر می رسد، تئوری ها، برنامه ها و اقدامات مسئولان اقتصادی کشور و بسیاری از کارشناسانی که در این حوزه اظهار نظر می کنند، صرفا برای شرایط عادی و طبیعی است و وقتی بحرانی بر اقتصاد کشور وارد می شود، عمده نگاه ها به تأثیرگذاری شوک ها و فشارهای خارجی به اقتصاد تا رسیدن به نقطه ای است که دوباره وضعیت عادی شود، برای همین هر شش، هفت سال یک بار کشور با یک بحران اقتصادی مواجه می شود و به محض اینکه مردم می خواهند به ثبات جاری در زندگی برسند، باز فصل بحران شروع می شود.