این روزها، وقتی پای درد و دل اهالی هنر مینشینید، آنچه میشنوید دلی پر از توقعهای به جا نیاورده است. درددلهایی که گاه در رسانهها و گاه در صفحات شخصی مجازیشان بروز و ظهور مییابد. محمدرسول صادقی، رئیس هیأت مدیره انجمن منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر در گفتوگو با اعتماد، در اینباره گفت: «اگر بخواهیم کج بنشینیم و راست سخن بگوییم جفاست که توسعه فضاهای فرهنگی را در پنج سال گذشته نادیده بگیریم.»
به گزارش تابناک، او با اشاره به مصادیقی که تا حدی موجب دلخوشی اهالی هنر میشود، گفت: «از راهاندازی سالنهای خصوصی تئاتر گرفته (که تا پیش از سال 1392 همواره با دید ظن و تردید به آن نگاه میشد) تا نهضت سالنسازی سینما به همت بخش خصوصی و با حمایت سازمان سینمایی و موسسه سینما شهر، از رونق سالنهای تئاتر گرفته و اجرای نمایشهایی با مضامین متنوع و گاه نزدیک به خط قرمز گرفته تا معرفی نسل جدید و جوانان فیلمساز ـ خاصه زنان مستعد ـ و نیز فروش صعودی آثار سینمایی از نیمه دوم سال 1392 تا به امروز... مصداقهای دلخوش کنک کم نیستند، اما چرا دل اهالی هنر خوش نیست؟»
دلسردی هنرمندان از منفعل بودن ارشاد است
این مدیر هنری، با اشاره به نبود اقتدار لازم در بدنه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، گفت: «شاید یکی از دلایل مهم عدم اقتدار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این است که در مواجهه با پدیدههایی چون پایین آوردن یک فیلم از چرخه اکران به دلیل اعتراض عدهای معدود و محدود، منفعل نشان میدهد.»
به گفته صادقی، حمایتهای وزارت فرهنگ و ارشاد بیشتر در حد حل مقطعی بوده است. او در اینباره گفت: «گاهی که کارگردانی به دلیل تئاتری که با مجوز شورای ارزشیابی و نظارت بر نمایش مرکز هنرهایِ نمایشی به روی صحنه برده، احضار و بازخواست میشود، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اتخاذ شیوههای تدافعی، بیشتر در پی حل مقطعی آن مشکل است.»
رئیس هیات مدیره انجمن نویسندگان خانه تئاتر، بر این باور است وزارتخانهای که تولیت فرهنگ و هنر را در اختیار دارد، بسیاری از عرصهها را به جریانهای موازی وا داده و همواره روزمرگی میکند.»
او درباره دلسردی اهالی هنر توضیح داد: «بسیاری از دردهای اهالی فرهنگ و هنر، همچون بیمه بیکاری و شغل شناخته نشدن رشتههای هنری در دولت برآمده از پایگاه اجتماعی طبقه متوسط و طیف هنرمند و روشنفکر است، محلی از اعراب ندارد. همه اینها میتواند دلایلی برای دلسردی جامعه فرهنگی و هنری از دولت مستقر باشد.»
صادقی با بیان اینکه برخی مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تلاش برای بهبود شرایط اهالی هنر هستند، گفت: «من به واسطه اقتضای شغلی و معاشرت با طیفی از مدیران این حوزه به خوبی میدانم که نیت اغلب آنها، نیل به سوی خواسته جامعه هنرمندان است. پس چرا چنین نشده و نمیشود؟»
حکایت دور باطل
صادقی ادامه داد: «فرض کنید دست راست شما را با طنابی به یک میله و دست چپ را نیز به میله دیگری ببندند، ایضاً پاهای راست و چپتان را نیز چنان که گفتم گرو بگیرند، چشمها و دهانتان را هم با پارچهای بسته و خاموش کنند، در این هنگام به شما بگویند که بدو، یا کف بزن، یا فریاد کن... قطعاً نمیتوانید. بنابراین مثل آدمهای بیعرضه جلوه میکنید. خودتان میدانید که میتوانید، اما واقعیت چیز دیگری را نشان میدهد. وضعیت امروز دولت هم، همین است.»
او درباره انتظارات از دولت، بیان کرد: «کف انتظار حامیان دولت این بوده و هست که در تنگناها و گرفتاریهای پیشآمده، خاموش نباشد و حرفی بزند، که چنین نشده و نمیشود. از یک سو مدیریت فرهنگی در گرداب روزمرگیها میکوشد تا مینهای کار گذاشته دیگران را خنثی کند و از سوی دیگر اهالی فرهنگ و هنر هم از غم معیشت با تولید آثار تجاری میکوشند تا آلام خود را از یاد برده و قدرت اقتصادیشان را بالا ببرند.»
به گفته صادقی، اهل هنر هم در این راه زمین میخورد و برمیخیزد، و دیگر بار باز زمین میخورد و برمیخیزد و در این فعل و انفعال، او که زخمی و خسته است، لبش به اعتراض گشوده میشود، اما صدایش به جایی نمیرسد و این دور باطل تداوم دارد.
این مدیر فرهنگی درباره مهمترین اقدام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای بهبود اوضاع اهالی هنر، گفت: «به نظر میرسد در چنین اوضاعی، جامعه هنر از یک سو با پذیرش واقعیتهای موجود و مطالبهگری از راههای قانونی و مدنی، و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اقتدار رفتاری مناسب در مواجهه با مهاجمان عرصه فرهنگ و هنر میتوانند تا حدی آرامش و رضایتمندی را برای ساکنانِ این سرزمینِ صاحب تمدن به ارمغان آورند. امید که چنین شود.»