«ای ایران» از مشهورترین سرودهای ملی ایران است که از عمر ساختش هفتاد و پنج سال میگذرد و همچنان با خواندنش روحیه ملی-میهنی در ایرانیان با هر عقیده و مسلکی جان دوباره میگیرد اما این سرود چگونه شکل گرفت و اینچنین تاثیرگذاریاش ماندگار و دیرپا شد و چرا هرچه از عمر آن گذشته، طرفداران بیشتری یافته و بیش از پیش مورد توجه عموم مردم قرار گرفته، تا آنجا که تقریباً همه اقشار باورمند و دلبسته به ایران، آن را دوست دارند؟
به گزارش «تابناک»؛ «در سال 1944، در شرایطی که چکمههای نیروهای اشغالگر هر وطنپرستی را میلرزاند، من ایدهٔ این شعر به ذهنم رسید. سپس پروفسور خالقی موسیقی آن را نوشت و در برابر همهٔ مقاوتهای سیاسی، این ترانه راه خود را به دل و روح مردم پیدا کرد.» این تعبیر حسین گلگلاب شاهر سرود «ای ایران» است؛ سرودی که با موسیقی روحالله خالقی و نوای مخملی غلامحسین بنان در تاریخ ایران ماندگار شد و جایگاه یکی از مهمترین آثار موسیقی ایران زمین را به خود اختصاص داد.
آن طور که خود بنان گفته بود، عیلنقی وزیری یکی از راهنماهای مهم او در مسیر خوانندگی بود اما روح الله خالقی به واسطه علاقهای که به بنان داشت، هر انچه در چنته داشت به یار عزیز کرده آموخت. خواننده سرود «ای ایران» هم هرچند اولین بار با صدای یحی ی معتمدالدوله وزیری که بعدها به نوذر معروف شد و دومین بار با اجرای مشترک عبدالعلی وزیری و غلامحسین بنان اجرا شد، اما عموم مردم ایران، آن را با صدای غلامحسین بنان در ذهن دارند.
خالقی به عنوان کاشف بنان توانست از حضور او در کنسرتهای انجمن موسیقی ملی هم استفاده کند و به سال 1332 وقتی هنرستان موسیقی تاسیس شد، بنان به عنوان مدرس آواز در آنجا مشغول شد. همان سال بود که با پیشنهاد روح الله خالقی در اداره کل هنرهای زیبا استخدام شد. او خوانندگی آثاری از آهنگسازهایی نظیر شیدا، عارف، وزیری، خالقی، محجوبی و تجویدی را که اغلب از سوی روح الله خالقی تنظیم میشد، برعهده داشت.
نخستین اجرای «ای ایران»، در بیست و هفت مهرماه 1323 در تالار دبستان نظامی دانشکدهٔ افسری با صدای غلامحسین بنان در خیابان استانبول طی دو شب متوالی ثبت شد و آنقدر اثرگذار بود که شنوندگان تکرار آن را خواستار شدند و سه بار تجدید شد. استقبال و تأثیر این سرود باعث شد که وزیر فرهنگ وقت، هیئت نوازندگان را به مرکز پخش صدا دعوت کرد تا صفحهای از آن ضبط و همه روزه از رادیو تهران پخش شود. اجرای دیگر، مربوط به سالهای 1337 تا 1342 در برنامه گلهاست که غلامحسین بنان این سرود را خواند و در سالهای پس از انقلاب نیز با وقفهای نه چندان طولانی، مجدداً مورد توجه قرار گرفت.
سالنامه سازندگی پروندهای پیرامون این سرود ملی منتشر کرده و از چند منظر به آن پرداخته است. فرهاد فخرالدینی اولین رهبر ارکستر ملی ایران، درباره دلایل موسیقایی ماندگاری سرود «ای ایران» برخلاف بسیاری از سرودها که با انگیزههای مشابهی خلق شدهاند، تاکید کرد: یکی از مقاماتی که در موسیقی ایران باب طبع مخاطب ایرانی است، مقام شور است. آواز دشتی در این دستگاه هم بسیار مورد علاقه گوش ایرانیان است. بسیاری از آهنگهای موجود در موسیقی ایران که جنبه فولکور و محلی دارند نیز در مقام شور و دشتی ساخته شدهاند. در آن دوران برخی معتقد بودند روی مقامات موسیقی اصیل ایرانی نمیتوان یک اثر حماسی ساخت. برای اولین بار کلنل وزیری سرود «ای وطن» را در دشتی ساخت. آقای خالقی هم شاگرد خلف کلنل وزیری بود... در آموزش موسیقی هم اول مقام شور را به هنرجو میآموزند چرا که میدانند این مقام بدون آنکه خود هنرجو بداند در تار و پود وجودش رخنه کرده است. انسان ایرانی بدون آنکه خودش بداند با این نواها آشناست.
فخرالدینی خاطر نشان کرد: روحالله خالقی دریافته بود که وقتی میخواهد درباره هویت ایرانی صحبت کند، باید از موسیقی متعلق به این سرزمین استفاده کند. در نظر بگیرید که این کار قرار باشد در مقام ماهور ساخته شود. ماهور که در موسیقی غربی همان ماژور است، در دیگر کشورها نیز وجود دارد. آن مقام هم البته خوب است اما شور و دشتی در میان مردمان ایران تاثیرگذاری بیشتری دارد، چون موسیقی بومی ملت ماست. همین توجه هم باعث شد تا مردم بتوانند ملودی این اثر را با خودشان زمزمه کنند، خیلی زود توانستند این سرود را یاد بکیرند و در حافظه جا دهند.
این رهبر ارکستر درباره تجربه اجرای این قطعه با ارکستر ملی یادآور شد: از وقتی این سرود تنظیم و در ارکستر اجرا شد، مردم دیگر دست بردار نبودند. در هر کنسرتی که قرار بود اجرا داشته باشیم، آنها دلشان میخواست این قطعه را بشنوند و همراه با خواننده بخوانند. در نهایت هم به وجود میآمدند و با ارکستر و خواننده همراه میشدند و اشک شوق میریختند. نکته جالب این سرود آن است که همه به احترامش از جا برمیخیزند و کسی نشسته آن را نمیخواند. ما در طول کنسرتها قطعات مختلفی را اجرا میکنیم اما هرگز برای هیچ قطعهای به جز ای ایران، چنین اتفاقی از سوی مخاطبان نمیافتد. بنابراین وقتی چنین قطعهای تا این حد مورد توجه مردم است، دست بردن در آن کار اشتباهی است. چنین اثری با این گسترده تاثیرگذاری در طول سالیان به عنوان یک میراث در حافظه مردمان ایران به ثبت رسیده است.
شهرام ناظری نیز درباره «ای ایران» گفت: دشتی به لحاظ مدگردی در پنجمین درجه شور واقع شده است و نگاه خالقی به ساخت تصنیف ای ایران، تصنیف ای ایران با بهره گیری از دستگاه شور و گوشه دشتی حکایت از آن دارد که آهنگساز درصدد ارائه اثری موسیقایی با موضوع ملی با بیان حماسه، ایجاد حس غرور و در عین حال حزن و و اندوه غمهای رفته بر وطن است. حضور استاد بنان در مثلث هنرمندان ارائه دهنده «ای ایران» نیز حضور مغتنمی است. این خواننده نامدار که ظرایف موسیقی ایرانی را به خوبی میدانست در تمام دوران فعالیت بر موسیقی ایران چنان اثر گذاشت که بسیاری از مدعیان در حسرت آن اثرگذاری ماندهاند. شاید بتوان خواندن «ای ایران» را یکی از نقاط عطف کارنامه استاد بنان بدانیم، با صدای گرم و دلنشین، کلام زییابی «گل گلاب» را به زیبایی به تصویر کشید.
ای ایران ای مرز پرگُهر
ای خاکت سرچشمهٔ هنر
دور از تو اندیشهٔ بَدان
پاینده مانی و جاودان
ای دشمن ار تو سنگ خارهای من آهنم
جان من فدای خاک پاک میهنم
مهر تو چون، شد پیشهام
دور از تو نیست اندیشهام
در راه تو، کِی ارزشی دارد این جان
ما پاینده باد خاک ایران ما
سنگ کوهت درّ و گوهر است
خاک دشتت بهتر از زر است
مهرت از دل کِی برون کنم
بَرگو بی مهرِ تو چون کنم
تا گردش جهان و دور آسمان بهپاست
نورِ ایزدی همیشه رهنمای ماست
مهر تو چون، شد پیشهام
دور از تو نیست اندیشهام
در راه تو، کِی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاک ایران ما
ایران ای خرّم بهشت من
روشن از تو سرنوشت من
گر آتش بارد به پیکرم
جز مهرت در دل نپرورم
از آب و خاک و مهرِ تو سرشته شد گِلم
مهر اگر برون رود گِلی شود دلم
مهر تو چون، شد پیشهام
دور از تو نیست اندیشهام
در راه تو کِی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاک ایران ما