فرهاد دژپسند چند ماهی است که سکان وزارت خانه اقتصاد و امور دارایی را برعهده گرفته است. او متولی وزارتخانه ای شده است که متولی تنظیم سیاستهای اقتصادی کشور است اما به روشنی پیداست مدل های اقتصادی بدون مناسبات سیاسی کار گشا نیست. دشمن کارآزموده در اعمال تحریمها و رقبای سیاسی که وقت نشناسی شان آنها را به تسویه حساب سیاسی کشانده است. دژپسند با وجود این موانع سیاسی به بهبود امیدوار است. امیدوار است تا با همراهی نیروها، مردم و ... فرماندهی جنگ اقتصادی با دستور رئیس جمهور به پیش رود و احتمالا او دیده بانی جنگ را به عهده بگیرد.
به گزارش تابناک اقتصادی؛ در ادامه بخش نخست از گفتگوی نوروزی فرهاد دژپسند، وزیر اقتصاد با اعتماد را می خوانید؛
در زمان معرفی وزرا به مجلس آقای رئیس جمهور این بحث را مطرح کردند که ما به خیلی از آقایان گفتیم بیایند و خیلیها در جواب گفتند استخاره کردهایم و بعد آمده است. شما هم جزو کسانی بودید که استخاره کردند؟
طبیعتاً استخاره ای انتخاب نهایی است یعنی آنهایی که اعتقاد دارند وقتی از در مواجهه با موضوعی که نمی توانند از طریق مشورت به سرانجام برسند به استخاره متوسل می شوند. به نظر شما بد است؟
پس شما هیچ تردیدی برای این انتخاب نداشتید...
نه من هم به استخاره مراجعه کردم مگر کار اشتباهی است؟!
نه اما اگر استخاره شما هم بد آمده بود چه...
قطعاً به این تصمیم دست نمی زدم. یا آدم نباید استخاره کند یا اگر انجام داد باید به آن ملتزم باشد. استخاره طلب خیر از خداوند باری تعالی است. بدین معنی که با افراد زیادی مشورت کردم اما باز هم قانع نشدم شاید قانع نشدن در این شرایط طبیعی است به هر حال در موقعیتی که آدم شرایط پیش رو را میبیند و در خصوص آن پیش بینی هایی دارد قبول مسئولیت چندان راحت نیست. اگرچه خیلیها به این انتخاب توصیه و تاکید کرده باشند اما این طبیعی است که شما نیازمند باشید که از طریق دیگری از درست بودن این تصمیم اطمینان حاصل کنید.
دوره ای که شما قبول مسئولیت کردید به نوعی یکی از پیچیده ترین دوره های تاریخ معاصر ایران است قاعدتاً شما از اتفاقات و مشکلات پیش بینیهای داشته اید اما در این میان چه چیزی برای تان غیر منتظره بود و واقعا پیش بینی از آن نداشتید
خوشبختانه عمده موارد قابل پیش بینی بود به این دلیل که من از صحنه اجرا دور نبودم و از نزدیک در جریان مباحث قرار داشتم. خوشبختانه در یک سال اخیر مسئول یک مرکز پژوهشی بودم و در زمینه های متفاوت اقتصادی مطالعات خوبی داشتیم به عنوان مثال ما در شهریور ماه مطالعهای انجام داده بودیم راجع به پیش بینی وضعیت تورم در سال گذشته و سال جدید همچنین در خصوص رشد اقتصادی و بیکاری مطالعاتی صورت گرفت. به منابع و مصارف دولت، تجارت خارجی و ... آگاهی داشتیم. این مطالعات مهم ترین بحث ها و مسائل امروز ما را مورد بررسی قرار می داد.
بیشتر بخوانید
من در دی ماه سال گذشته گزارشی را تحت عنوان راهکارهای مدیریت منابع و مصارف ارز و تاثیرات آن بر آینده تورم ارائه کردم. به خصوص در این یک سال اخیر فرصت داشتم با همکاری گروه های پژوهشی متفاوت و متعدد کار کنم. می دانستم شرایط چگونه است و با موضوع غیرمنتظره مواجه نخواهیم شد. تا کنون اتفاق غیرقابل پیش بینی رخ نداده است. با این وجود خوشبختانه وضعیتی که اکنون در آن قرار داریم نسبت به پیش بینی هایی که داشتیم بهتر شده است.
بهتر شده به چه معنی است...
ببینید بهتر شده منظورم این است که از پیش بینی های انجام شده بهتر شده است. شما اگر دقت کنید می بینید نامهای که چند تن از اقتصاددانان عزیز نوشته بودند تورم آینده را ۵۵ درصد پیش بینی کرده بودند یا افراد دیگری از در راه بودن ابرتورم خبر داده بودند یا گروه دیگری تورم ۶۰ درصد پیش بینی کرده بودند. اما این پیش بینی ها محقق نشد که به اعتقاد من حاصل مدیریت است. اگر به تورم ماهانه شهریور و مهر، نگاهی بیندازیم رسیده بود به ۶.۸ و ۶.۷ درصد بود اما در آبان پایین آمده و به زیر ۳ درصد مدیریت شد. این اتفاق سبب شد که آن تورمی که پیشبینی میشد تحقق پیدا نکند.
این در حالی است که بسیاری از تحلیلگران معتقدند تورم ارزی همچنان خود را تخلیه نکرده است و از یک نوسان دوباره نام میبرند. در عین حال آمارهای بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول، آینده رشد منفی را برای سال پیش بینی می کنند. این مدیریت که شما از آن نام می برید چه نمودی در سال پیش رو در خصوص این موارد دارد؟
مسائل مطرح شده توسط شما یک بحث چند وجهی است. شما نمی توانید یک بعد را حذف و بر یک بعد تاکید کنید و از دیگر مسائل غافل شوید. به عنوان مثال در اقتصاد وقتی می آییم می گویم زمانی که قیمت می رود بالا تقاضا پایین می آید. در این فرض تأکید شده است این اتفاق با ثابت بودن سایر عوامل متغیر رخ می دهد. یعنی درآمد افراد ثابت فرض می شود. قیمت کالاهای جانشین، قیمت کالاهای مکمل ثابت فرض می شود و ... اما در دنیای واقعی مناسبات متفاوت است. در دنیای واقعی عوامل مختلف روی هم تاثیر میگذارند. یعنی ممکن است قیمت یک کالا بالا برود و تقاضا هم افزایش یابد در این خصوص میتوان به مثال های زیاد اشاره کرد. به عنوان مثال می بینید قیمت یک کالا یک و نیم برابر شده است اما متناسب با آن نیز تقاضا وجود دارد. سوال این است آیا این تقاضا ناشی از افزایش درآمد افراد است؟
میبینیم که عمده افراد افزایش درآمد نداشتند پس این تقاضا از کجا ناشی میشود؟ این تقاضا از شکلگیری انتظارات خاص ریشه میگیرد. تلقی این است که اگر امروز این کالا خریداری نشود ممکن است فردا بسیار گران تر شود. در نتیجه در تلاش برای حفظ ارزش پول است. در نتیجه کسی که میخواهد ارزش پول خود را به این روش حتی اگر آن را قبول نداشته باشد متوسل شود. یعنی شما الان اگر از متقاضیان در صف کالای خاص به پرسید آیا واقعا به این کالا نیاز دارید گروهی در جواب می گویند به این دلیل که فردا گران می شود. این شرایط را نمی توان با مدل اقتصادی توضیح داد. این شرایط بر اساس انتظاراتی با یک رویکرد خاص شکل گرفته و حرکت رفتار اقتصادی توده مردم شده است.
اگر بر طبل این انتظارات بکوبیم به شرایط دامن زده میشود. برای برخی این وهن ایجاد میشود که قحطی و کمبود وجود دارد. طبیعی است که در این شرایط فرد با خود بگوید اگر امروز کالایی را خریداری نکند فردا با مشکل روبه رو خواهم شد. در حال حاضر بر اساس آمار گمرک واردات کالاهای اساسی در ۱۱ ماه امسال نسبت به ۱۱ ماه سال گذشته افزایش داشته است اما همچنان وجود اینکه کمبود نیست اما احساس کمبود وجود دارد. بنابراین به عنوان مثال کسی که به دو کیلو گوشت نیاز دارد ۵ کیلو خریداری کند و آن را در یخچال نگهداری کند همه اینها دومینووار اثرات زنجیره ای دارد. بنابراین یک ابری شکل میگیرد که این ابر نگران کننده است و کار مدیریت این است که مانع شکل گیری این ابر شود. هست ولی کم هست گذاره ای است که بایددر خصوص آن با مردم صحبت کنیم اما این اطمینان را ایجاد کنیم که قطعا دولت در حال برنامه ریزی است به نحوی که مردم با نبود مواجه نشوند.
چگونه می توان از به نتیجه رسیدن این برنامه ها مطمئن بود؟
وزیر صمت وزیر کشاورزی و دیگر مسئولان در مصاحبههای خود اعلام کرده اند که ما کالاهای اساسی به اندازه کافی دپو کرده ایم به نحوی که با مشکلات روبرو نشویم. بر اساس دادههای گمرک این اطلاعات کاملا صحیح است. منتها این در شرایطی است که تقاضا هم طبیعی باشد. اما اگر از کانال طبیعی خارج شود الگو و میزان تقاضا نیز تغییر میکند.