عملیات فتحالمبین با رمز یازهرا (س) از روز دوم فروردین ماه سال ۱۳۶۱ به مدت هشت روز در چند مرحله با هدف پاکسازی مناطق اشغالی در منطقه غرب رودخانه کرخه در استان خوزستان انجام شد. منطقه عمومی عملیات شامل غرب رودخانه کرخه بود که از شمال به ارتفاعات صعبالعبور تی شکن، دالپری، چاه نفت و تپه سپتون و از جنوب به ارتفاعات میشداغ، تپههای رملی و چزابه و از غرب به مرز بینالمللی منتهی میشد. این منطقه ۲۵۰۰ کیلومتر مربع وسعت داشت که در صورت آزادسازی آن گام بلندی در بیرون راندن دشمن بعثی از مناطق اشغالی کشورمان برداشته میشد. سردار حمزه کربلایی در عملیات فتحالمبین جانشین واحد اطلاعات عملیات قرارگاه فجر بود و از این حیث اشراف خوبی بر روند این عملیات دارد. گفتوگوی ما را با وی پیش رو دارید.
تشکیل قرارگاهها برای انجام عملیاتها از چه زمانی صورت پذیرفت و چگونه شکل گرفت؟
بعد از عملیات طریقالقدس، سپاه اقدام به تشکیل چهار قرارگاه برای پوشش مناطق عملیاتی کرد: قرارگاه فتح به فرماندهی رحیم صفوی، قرارگاه فجر به فرماندهی مجید بقایی، قرارگاه نصر به فرماندهی حسن باقری و قرارگاه قدس به فرماندهی عزیز جعفری که فرماندهان قرارگاههای فجر و نصر بعدها به شهادت رسیدند. در فتحالمبین من در قرارگاه فجر بودم و نیروهای بومی شوش و نیروهای اعزامی از مناطق مختلف زیر نظر این قرارگاه بودند که جبهه شوش را تشکیل میدادند. یگانها زیر نظر هر قرارگاه سازماندهی میشدند. نیروهای اطلاعات و عملیات هم همینگونه بود و هرکدام از نیروهای ما مسئول اطلاعات و عملیات یک تیپ شدند. مثلاً در جبهه شوش سردار شاهحسینی مسئول اطلاعات عملیات تیپ کربلا شد. عزت حجازی مسئول اطلاعات عملیات تیپ امام سجاد شد، حسن سرخی مسئول اطلاعات عملیات تیپ ۱۷ قم و حشمت حسنزاده مسئول اطلاعات عملیات تیپ ۳۳ المهدی شد. اینها تیپهایی بودند که زیر نظر قرارگاه فجر عمل میکردند.
کار اطلاعات و عملیات برای شناسایی منطقه عملیاتی فتحالمبین چگونه انجام گرفت؟ چه موانعی پیش روی شما قرار داشت؟
با توجه به تپه ماهوری و درختچهای بودن منطقه که شامل درختهایی به نام رملیک بود، کار شناسایی سهل بود و بهخوبی انجام شد. آن زمان هنوز میدانهای مین دشمن خیلی وسعت نداشت. موانع در حد دو ردیف سیمخاردار بود و منطقهای به عمق ۲۰ تا ۳۰ متر هم میدان مین بود که شامل مین ضدخودرو، مین والمر ضد نفر و تختهای میشد. بعد از شناسایی معابر، نیروها سازماندهی شدند.
یک شب قبل از آغاز عملیات، عراقیها که احتمالاً پی به آماده شدن ما برای عملیات برده بودند، حمله گستردهای را به مواضع ما شروع کردند. یعنی ما میخواستیم فردا عملیات را آغاز کنیم که آنها پیشدستی کردند و به مواضع ما حمله کردند و موفق شدند به طور موقت برخی از خطوط ما را اشغال کنند، اما چون رزمندگان ما در حال آمادهباش بودند، توانستند نیروهای بعثی را به عقب برانند که تعدادی هم اسیر گرفتیم، اما به هرحال مقداری برنامههای ما به هم خورد و به یگانهای ما آسیبهایی وارد شد، اما دستور فرماندهی مشترک سپاه و ارتش این بود که عملیات آغاز شود؛ و چنین هم شد.
فتحالمبین را یکی از موفقترین عملیاتهای دفاع مقدس میدانند؛ دستاوردهای این عملیات چه بود؟
طی هشت روز منطقهای به وسعت ۲ هزار و ۵۰۰ کیلومتر مربع از خاک کشورمان آزاد شد، حدود ۱۵ هزار نفر از نیروهای عراقی به اسارت درآمدند و مقدار خیلی زیادی تانک و توپخانه هم به غنیمت گرفته شد. قبل از این عملیات یگانهای سپاه اصلاً توپخانه نداشتند، یگان توپخانه سپاه بعد از همین عملیات تشکیل شد و دهها دستگاه تانک به غنیمت گرفته و بعدها به لشکر زرهی تبدیل شد. هر یگانی برای خودش ۴۰، ۵۰ تانک به غنیمت گرفته بود. بعد هم تیپهای ما به لشکر تبدیل شدند. با انجام این عملیات، شوش، اندیمشک و دزفول هم از تیررس توپخانه و سلاحهای دوربرد دشمن خارج شدند و ما بر ارتفاعات منطقه مسلط شدیم و دشمن کاملاً به مرزهای خود عقبنشینی کرد. سایتهای ۴ و ۵ و رادار که قبل از حمله عراق منطقه وسیعی از خاک عراق را هم تحت پوشش راداری خود داشت، آزاد شدند. ارتفاعات مهم برقاضه و تینه و میشداغ و رقابیه تا عینخوش آزاد شدند. پادگان عینخوش که با سنگرهای بتنی در رژیم گذشته ساخته شده بود و دژ محکمی محسوب میشد، آزاد شد و همانطور که گفتم با تجهیزاتی که در این عملیات به غنیمت گرفته شد، تیپهای ما هم تجهیز شدند.
شما در این عملیات در کدام جبهه حضور داشتید؟ از دیدههای خودتان بگویید.
منطقه ما روبهروی شهرستان شوش در غرب کرخه یعنی حدود ۱۰ کیلومتر بالاتر از شوش که دارای یک رودخانه فصلی به نام دره خنک است، بود. محدوده ما از آنجا تا رقابیه بود. در این منطقه چهار تیپ داشتیم شامل تیپ المهدی، تیپ ۱۷ قم، تیپ امام سجاد (ع) و تیپ ۴۶ فجر که در منطقهای به وسعت حدود ۳۰ کیلومتر در طول جبهه پراکنده بودند. در این عملیات تعدادی از فرماندهان و رزمندگان سپاه و ارتش به شهادت رسیدند.
جا دارد اینجا یادی از همرزمان شهیدتان کنیم. دوستانی که در عملیات فتحالمبین آسمانی شدند.
بله. حیف است از عملیات فتحالمبین صحبت کنیم، اما از دوستان شهیدمان در این عملیات یادی نکنیم. شهید علیرضا زمان، رزمندهای که شهید حسن باقری به ما معرفی کرد و ما از ایشان در اطلاعات عملیات استفاده کردیم یکی از این شهداست. ایشان، جوانی مؤمن، محجوب و خیلی متواضع بود. علیرضا در شب عملیات فتحالمبین زمانی که همراه نیروها برای شناسایی منطقه رفته بود، طی درگیری با دشمن به شهادت رسید و جنازه ایشان تا پایان عملیات در منطقه ماند و بعد از اتمام عملیات به عقب بازگردانده شد.
عبدالرضا کمالفر هم از نیروهای اطلاعات و عملیات بود. من و عبدالرضا بچهمحل بودیم. از بچگی با هم بزرگ شده بودیم. عبدالرضا اعزامی سپاه شوش بود. تازه از دوره به اطلاعات و عملیات آمده بود. عبدالرضا و یکی از بچههای اصفهان برای شناسایی رفته بودند که تانکها و تجهیزات دشمن را در یکی از روستاها میبینند و با آنها درگیر میشوند و تعداد زیادی از بعثیها را به هلاکت میرسانند، اما بعد از شلیک گلوله تانک به زیر پای عبدالرضا و اصابت ترکش، او به شهادت میرسد.
از دیگر شهدای افتخارآفرین این عملیات شهید سیدمحمد علوی است. سیدمحمد اهل شمال بود. متأهل و سه، چهار تا بچه داشت. قبل از عملیات میخواست به مرخصی برود. فرمانده جبهه آقای صفاری به ایشان گفت: اگر میخواهید به مرخصی بروید، مانعی نیست، اما چند روز دیگر عملیات داریم بعید است که به عملیات برسی. سیدمحمد برای اینکه عملیات را از دست ندهد به مرخصی نرفت و در روند اجرای عملیات به شهادت رسید. شهید ارسلان حبیبی هم از نیروهای اطلاعات عملیات بود که در تپه ۱۲۰ در روستای لخیضر حین درگیری با دشمن شهید شد. محمد حسنوند هم در منطقه تپه ۱۲۰ شهید شد. پنج تن از نیروهای اطلاعات عملیات در همین عملیات شهید شدند که این شهدا از دوستان صمیمیام بودند.
عملیات «فتحالمبین» اسم خاصی است. چطور این نام برای عملیات برگزیده شد؟
یک یا دو شب قبل از آغاز رسمی عملیات فتحالمبین، دشمن به ما حمله کرد و همین نکته باعث ایجاد شک و تردید در دل فرماندهان جنگ برای اجرایی کردن عملیات در تاریخ مقرر شد. از این رو محسن رضایی برای کسب تکلیف به محضر امام خمینی (ره) رسید. بعد از اینکه گزارشهای لازم را محضر امام داد از ایشان کسب تکلیف کرد. امام به ایشان فرموده بود به نظر من مسائل عقلانی را در نظر بگیرید و عملیات را به تأخیر نیندازید. آقای محسن رضایی بعد از بازگشت به منطقه با شهید صیاد شیرازی مشورت کرد و بعد از استخاره سوره فتح آمد. از این رو نام عملیات «فتحالمبین» گذاشته شد و در زمان مقرر هم اجرا شد.
چند تیپ در این عملیات وارد عمل شدند؟
ابتدا سه تیپ آماده عملیات بودند، اما با توجه به حضور رزمندگان یک ماه قبل از عملیات، ۹ تیپ دیگر تشکیل شد. آن زمان به این صورت تیپ تشکیل نمیشد. سیستم اداره جنگ مردمی بود. در عملیاتهای ثامن الائمه و طریقالقدس به صورت ابتدایی شکل گرفت و در عملیات فتحالمبین، با تغییرات عمدهای گسترش یافت. اما قبل از عملیات با توجه به ابلاغیههایی که به دست فرماندهان رسید نیروها در قالب دسته، گروهان و گردان و تیپ سازماندهی شد. قبل از آن تنها تیپ نجف، کربلا و امام حسین (ع) تشکیل شدند که بعد از عملیات طریقالقدس که سپاه در آن به صورت گردانی وارد عملیات شده بود، تیپها تشکیل و سازماندهی شدند. در این عملیات سپاه به طور چشمگیری سازمان خود را گسترش داد به گونهای که ۱۱ تیپ را آماده و به میدان وارد کرد در حالی که در عملیات طریقالقدس تنها چهار تیپ وارد عمل شده بودند.
عملیات فتحالمبین در آغازین روزهای فروردین سال ۶۱ کام ملت ایران را شیرین کرد. چه خاطرهای در ذهنتان از آن روزها ماندگار شده است؟
یکی از صحنههایی که در عملیات فتحالمبین با شهامت و دلیری رزمندگان استان سمنان به تصویر کشیده شد، خاطره حضور رزمندگان گردان اعزامی آموزش و پرورش از استان سمنان بود. خوب به خاطر دارم اینها اسلحه نداشتند. تنها وسیله آنها نارنجکهایی بود که در دست داشتند. آنها با نارنجک به صفوف رزمندگان ملحق شده و به سمت دشمن حرکت کردند. نکته قابل توجه دیگر منطقه عملیاتی فتحالمبین بود که در آستانه عید نوروز و تجدید سال نو طبیعت بسیار زیبا و سرسبز بود. گلهای شقایق در دشتهای سبز روییده بود و همین باعث شده بود شور و حال خاصی بین رزمندگان ایجاد شود. عملیات فتحالمبین بزرگترین پیروزی را با کمترین تلفات نصیب نیروهای اسلام کرد.
به تلفات کم در این عملیات اشاره کردید؛ این دستاورد ناشی از طراحی عملیات بود یا منطقهای که عملیات در آن اجرایی شده است؟
منطقه عمومی فتحالمبین در غرب رودخانه کرخه واقع شده و از شمال به ارتفاعات صعبالعبور تی شکن، دالپری، چاه نفت و تپه سپتون و از جنوب به ارتفاعات میشداغ، تپههای رملی و چزابه (شیب) و ازغرب به مرز بینالمللی (در شمال و جنوب فکه) منتهی میشد. منطقه یاد شده ۲۵۰۰ کیلومتر مربع وسعت دارد و از لحاظ جغرافیایی ناهموار است و علاوه بر ارتفاعات یادشده، دارای تپه ماهورهای بسیار و بعضاً غیر قابل عبور است. این بلندیها به دلیل پستی زمین در شرق کرخه، روی شهرهای شوش، هفت تپه و جاده اهواز- اندیمشک کاملاً مشرف بود. پوشش مناسب در منطقه و علاوه بر آن طراحی خوب عملیات باعث شد تا عملیات با موفقیت روبهرو شود. نکته حائز اهمیت این بود که دشمن هنوز اطلاع چندانی از احداث موانع نداشت؛ یعنی در زمان عملیات فتحالمبین هنوز به آن تجربه دفاعی نرسیده بود. در کنار همه این موارد ایمان و اخلاص نیروهای رزمنده و تجربه کافی و توانمندی نظامی باعث پیروزی در عملیات شده بود.
گفتوگو از:
این مطلب نخستین بار در روزنامه جوان منتشر شده است.