پنجمین روز سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر با نمایش شماری از مهمترین فیلمهای داستانی و مستندهای سینمایی سپری میشود؛ آثاری که بسیاریشان نخستین نمایش خود را در مهم ترین رویداد بین المللی سینمای ایران تجربه میکنند.
به گزارش «تابناک»؛ سی و هفتمین جشنواره جهانی فجر از روز بیست و نهم فروردین رسماً آغاز شد و تا ششم اردیبهشت تداوم خواهد داشت. در این دوره طیف وسیعی از فیلمها برای نخستین بار به نمایش در خواهند آمد و در کنار آنها، طیف وسیعی از فیلمسازان در کارگاههای جشنواره حضور دارند. برنامه نمایش جشنواره را از اینجا دانلود کنید.
پیمان قاسمخانی در کارگاه «انتقال تجربه»:
راضی نشدن به نوشته اولیه یکی از مهم ترین اصول فیلمنامهنویسی است / ما لیگ دو سینما هستیم!
کارگاه «انتقال تجربه» با حضور پیمان قاسمخانی و اجرای شادمهر راستین در چهارمین روز از سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر روز یکشنبه یکم اردیبهشت ماه در سالن شماره سه سینما فلسطین برگزار شد.
در ابتدای این نشست شادمهر راستین گفت: صنف فیلمنامه نویسی افتخار می کند که پیمان عضوی از آن است چون بیش از ۵۰۰ نفر برای حضور در این کارگاه درخواست داشتند و می توانستیم این کارگاه را در سالن اصلی برگزار کنیم اما از آن جایی که می خواستیم تمایزی بین دوستان قائل نشویم کلاس را در همین سالن برگزار کردیم.
پیمان قاسمخانی در ابتدا با اشاره به این که معمولا کمتر در کارگاه ها و کلاس ها به عنوان مدرس حضور پیدا می کند، اظهار کرد: هرچندوقت یک بار دوستانی من را راضی می کنند که به جمع بیایم اما هیچ گاه خوب تدریس نکرده ام درنهایت شادمهر اسمی به عنوان انتقال تجربه برای این کارگاه ساخت و من را به این جا آورد.
وی با بیان این که گاه خبر یا فیلمی او را به نوشتن ترغیب می کند، تصریح کرد: برای من زمان زیادی برای رسیدن ایده به طرح سپری می شود و بارها می نویسم تا به طرح کاملی برسم و پس از آن نگارش فیلمنامه را آغاز می کنم. در بسیاری از اوقات هم سفارش کار می گیریم و در این سفارش ها تهیه کننده ایده ای دارد که در این موارد موضوع حرفه ای تر و دشوارتر است مثل فیلم «مارمولک» که منوچهر محمدی طرح را پیشنهاد داد. در ابتدا خیلی سوژه فیلم برایم جذاب نبود چون از جمله فیلمنامه های پیامدار بود اما از آن جایی که من همیشه می گردم و چیزی پیدا می کنم که به من نزدیکش کند با این طرح هم همین کار را کردم.
این فیلمنامه نویس افزود: فکر کردم یک روحانی چه کارهایی می تواند انجام دهد که دیگران نمی توانند، مثلا یک روحانی که از دیوار بالا برود یا موتورسواری کند، می توانست جذاب باشد. به این شکل «آن» فیلم را پیدا کردم و مسیر شروع شد. زمانی که ایده کتک زنی به روحانی به ذهنم رسید می دانستم می خواهم از این ایده استفاده کنم و به تکنیکی برای استفاده از آن نیاز داشتم.
قاسمخانی با تاکید بر این که قدم اصلی در نگارش فیلمنامه سکانس بندی است، بیان کرد: فارغ التحصیلان این رشته باید بتوانند هر ایده ای را که دریافت می کنند، بنویسند که البته این چندان خوب نیست. بسیار زمان برد تا من به جایی برسم که چیزی که خودم می خواهم بنویسم. رسیدن به جایگاهی که از سفارش هایی که دوست ندارید فاصله بگیرید و شما شرایط را تعیین کنید، زمان زیادی می طلبد.
وی با بیان این که فیلمنامه نویسان اغلب در حال جنگ با کارگردان ها هستند، گفت: باید جای پای خود را سفت کنید تا بتوانید با این جنگ دوستانه کنار بیایید و موفق شوید.
این نویسنده فیلمنامه با اشاره به اینکه پس از اینکه خودش کارگردانی کرد با کارگردانان همذات پنداری کرد، توضیح داد: وقتی یک فیلم کارگردانی کردم حال آنها را فهمیدم که فکر می کنند فیلم برای خودشان است. درباره «خوب، بد، جلف» اگر فیلمنامه را من نوشته بودم و فرد دیگری آن را کارگردانی کرده بود، می گفتم به فیلمنامه من گند زده است. سینمای ایران به قدری اصطحکاک ایجاد می کند که اگر ۶۵ درصد از فیلمنامه اجرا شود بسیار خوب است.
قاسمخانی درباره شیوه نگارش فیلمنامه «سن پترزبورگ» توضیح داد: در «سن پترزبورگ» فیلمنامه ای شبیه به «شیش و بش» به من دادند تا بازنویسی کنم. من به دلیل وسواسی که دارم خیلی بازنویسی فیلمنامه قبول نمی کنم. در این فیلمنامه هم که به دلیل بحث مالی پذیرفته بودم در نهایت نتوانستم بازنویسی را به پایان برسانم و از تهیه کننده خواهش کردم که خودم فیلمنامه را بنویسم.
وی در ادامه با اشاره به درخواست های برخی بازیگران برای تغییر فیلمنامه توضیح داد: جالب است که هر بازیگری پیشنهادهای خود را دارد و گاه با این پیشنهادها حاضر به قرارداد می شود. به عنوان مثال یکی از سوپراستارهایی که برای عقد قرارداد بازی در «سن پترزبورگ» آمد و قرارداد با او بسته نشد، می گفت یکی از بازیگران را حذف کنید و من تزار روس باشم و می خواست مسیر قصه را کامل تغییر دهد.
شادمهر راستین در ادامه این کارگاه گفت: پس از سعید مطلبی و فرهاد توحیدی، پیمان تاثیرگذارترین فیلمنامه نویس در سینما است. فیلمنامه های پیمان الان به یک اصول تبدیل شده اند و مثلا مدیران شبکه می گویند فیلمنامه تان مثل فیلمنامه های پیمان قاسمخانی نیست.
وی با اشاره به این که در بسیاری از موارد کارگردان جسارت لازم را ندارد، خاطرنشان کرد: «دختری با کفش های کتانی» با ایده ساختارشکنی شخصیت جلو می رفت اما باز هم کارگردان جرات نکرد تا پایان پیش برود ولی پایداری شما باعث می شود کارگردان تابع شما شود.
دیالوگنویسی فرمول و تعریفی ندارد
در ادامه این کارگاه قاسمخانی با تاکید بر این که بهروز بودن از هر چیزی مهم تر است، گفت: دیالوگ نویسی فرمول و تعریفی ندارد به عنوان مثال مسعود کیمیایی دیالوگ خود را می نویسد و من هم از آن دست آدم هایی هستم که نمی توانند فصیح حرف بزنند و همیشه کوتاه صحبت می کنم و معمولا هم برای نگارش حرف های حسابی در فیلمنامه هایم با دیگران مشورت می کنم. قدیم تر با مرحوم خشایار الوند تماس می گرفتم و برای نگارش دیالوگ هایی که حرف حساب دارند از او مشورت می گرفتم.
وی درباره سختی های نگارش فیلمنامه توضیح داد: فیلمنامه «خوب، بد، جلف» را با حمید فرخ نژاد شروع کردم و پس از هفتاد صفحه به این نتیجه رسیدم که این شروع خوب نیست و هر چه نوشته بودم دور ریختم. زحمت کشیدن و راضی نشدن به نوشته اولیه یکی از مهم ترین اصول کار است.
قاسمخانی افزود: اولین فیلمنامه من، پایان نامه کلاس مان با زنده یاد سیف الله داد بود. او نمره من را نداد و گفت می خواهند این فیلمنامه را خریداری کرده و بسازند. من دو سال پس از آن بیکار بودم و هیچ تهیه کننده ای فیلمنامه هایم را قبول نمی کرد تا این که آقای مطلبی شرایط سفارش «دختری با کفش های کتانی» را برای من ایجاد کرد.
شادمهر راستین در پاسخ به این پرسش پیمان قاسمخانی که آیا می توان فضایی ایجاد کرد که فیلمنامه های جوان ها به ثبت برسد و خوانده شود؟ گفت: متاسفانه در حال حاضر سیفالله دادی وجود ندارد که به افراد آموزش دهد و از خودش به خاطر ساخت یک نسل فیلمنامه نویس بگذرد.
در ادامه این نشست قاسمخانی با تاکید بر این که فرمولی برای نگارش فیلمنامه طنز وجود ندارد، اظهار کرد: داستان می گوید که کجا باید مخاطب را خنداند. در دهه ۶۰ نگارش فیلمنامه کمدی بسیار راحت تر بود و با انداختن یک فرد در حوض می شد از مخاطب خنده گرفت.
وی افزود: باید شخصیت ها را شناخت و براساس این شناخت برای آن ها دیالوگ نوشت. دو کاراکتر اصلی در «خوب، بد، جلف» به نوعی شبیه به هم بودند و باید با فرخ نژاد فاصله می داشتند و دیالوگ هایشان از هم متفاوت می شد. حتی سام و پژمان هم شبیه به هم نبودند تا تضاد لازم در فیلمنامه ایجاد شود. من به لورل و هاردی فکر می کردم و چیزی شبیه به آن برای شخصیت سام و پژمان در ذهنم بود. یادتان باشد که تعریف شما از کاراکترها و وجه تمایز آن ها از هم دیالوگ ها را مشخص می کند.
وی در پاسخ به این پرسش که شما بیشتر تلاش می کنید موقعیت کمدی ایجاد کنید یا با دیالوگ های طنز مخاطب را بخندانید، گفت: در «خوب، بد، جلف» دنیای فیلم برای من مهم بود؛ دو آدمی که خود را به اطرافشان تحمیل می کنند. اصولا من با داستان پیش می روم.
ایده «شب های برره» از کجا آمد؟
قاسمخانی با اشاره به این که ایده «شب های برره» از خواندن یک روزنامه در جلسه ارائه طرح به ذهنش رسید، گفت: گاهی مجبور به نوشتن هستید و باید هر طور شده فکر خود را به کار بیاندازید.
شادمهر راستین هم در ادامه گفت: باید جهان خودتان را بیابید. شاید هر کسی به ذهنش برسد که ایده بازگشت به گذشته را مطرح کند، اما باید داشته هایی داشته باشید و براساس آن ها داستان را پیش ببرید. جالب است که نوع شخصیت هریسون فورد در «جنگ ستارگان» هنوز جهان ما را می سازد.
قاسمخانی هم با بیان این که هفته ای پنج فیلم سینمایی می بیند، بیان کرد: این عشق به سینماست که ما را به این جا رسانده است. هیجانی که همیشه در من زنده است و انگیزه ای برای نگارش فیلمنامه در من می شود. من نگارش فیلمنامه برای سینمای عامه پسند را دوست دارم و همان سینمایی است که درکش می کنم.
وی افزود: در دوران مدرسه بچه ها مرا به عنوان خوره کتاب می شناختند و همیشه مطالعه می کردم. نمی دانم چقدر از این موفقیت به خلاقیت فردی بازمی گردد اما من نمونه خوبی برای آدمی هستم که خیلی جهاندیده نیست و با جامعه ارتباط چندانی ندارد. من بیشتر با دنیای خودم و دنیای فیلم و کتاب زندگی کردم و بسیاری از آن چه می بینید الهام گرفته از دانسته هایم است.
این فیلمنامه نویس درباره اقتباس هایی که تا به حال داشته است، توضیح داد: من چند مورد اقتباس داشتم که مهم ترین آن «نان، عشق و موتور ۱۰۰۰» است که آن را از یک کتاب آن را الهام گرفتم. این الهام گرفتن غیرعادی نیست و بسیاری از آن چه در فیلمنامه های من هست از اطراف به ذهنم راه یافته است. وقتی الهام می گیرید باید دقت کنید که این اقتباس از فیلم بیرون نزند زیرا ما چند قسمت از «پاورچین» را از فرندز اقتباس کردیم و چون بیرون نمی زد مخاطبان اذیت نشدند.
وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اقتباسی بودن فیلمنامه «مارمولک» گفت: یک عمر است که به من درباره «مارمولک» همین را میگویند که اقتباسی است و من هر بار انکار می کنم. من تنها از بینوایان ایده هایی برای این فیلم گرفته بودم.
قاسمخانی در پاسخ به پرسش یکی دیگر از حضار درباره نگارش رمان کمدی گفت: ایرج پزشک زاد استاد همه ما است و یکی از کسانی که در عشق من به کار کمدی تاثیر گذاشته است. فیلمنامه و رمان دو تخصص جدا از هم هستند و من رمان نویسی بلد نیستم.
وی در ادامه این نشست با تاکید بر دشواری های فیلمنامه نویسی بیان کرد: فیلمنامه نویسی پروسه سختی است و در نهایت شما هستید و باز کردن گره هایی که در ذهن تان برای نگارش داستان وجود دارد. من در طول نگارش متن را بازنویسی می کنم و در نهایت به نسخه نهایی می رسم. البته باید از ابتدا نقشه راه را داشته باشید و بعد مسیر را شروع کنید. مشکلی که من هنوز هم دارم وجود موقعیت های خوب در فیلم است که اضافه هستند و در نگاهی کلی داستان را از ریتم می اندازند. در این موارد باید بی رحم بود و براساس نقشه راه زوائد را حذف کرد.
شادمهر راستین هم درباره بازنویسی فیلمنامه گفت: آفت اصلی فیلمنامه نویسی، بازنویسی هایی است که بدون اجازه فیلمنامه نویس اصلی صورت می گیرد.
در ادامه قاسمخانی درباره کافی بودن دستمزد فیلمنامه نویسان توضیح داد: اگر در حد دو کار شما را بشناسند می توان با دستمزد فیلمنامه نویسی امرار معاش کرد اما مراقب باشید که پس از دریافت سفارش های زیاد، مسیر سرازیری را پیش نگیرید.
راستین هم در این باره گفت: اوضاع فیلمنامه نویسی با وجود وی او دی و شبکه هایی مثل نتفلیکس که تا دو سال دیگر به ایران خواهد رسید، بسیار بهتر خواهد شد.
قاسمخانی در پایان با بیان این که کسانی که وارد سینمای کمدی می شوند می دانند قرار نیست در جشنواره ای جایزه بگیرند، اظهار کرد: ما لیگ دوی سینما هستیم! و کمتر مورد توجه قرار می گیریم. من برای انتخاب بازیگران دشواری هایی دارم چون بازیگران کمتری حاضر به ایفای نقش در فیلم کمدی می شوند.
سیمرغ سیمین فجر جهانی به علیاکبر صادقی تقدیم شد / مردی که پهلوانان عاشق را از یاد نبرد
مراسم بزرگداشت علیاکبر صادقی انیماتور و نقاش با حضور ابراهیم حقیقی، آیدین آغداشلو، ابراهیم فروزش، محمد سریر، علیرضا تابش مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، احمد مسجدجامعی عضو شورای شهر تهران، محمدرضا کریمیصارمی دبیر جشنواره پویانمایی تهران، رضا کیانیان، فاطمه معتمدآریا، هوشنگ گلمکانی و… عصر دوشنبه ۲ اردیبهشت ساعت ۱۷ و ۳۰ دقیقه در سالن شماره یک پردیس سینمایی چارسو برگزار شد.
در ابتدای این مراسم کلیپی از صحبتها و نقاشی کشیدن علیاکبر صادقی پخش شد و سپس فاطمه معتمدآریا درباره این هنرمند پیشکسوت گفت: در ابتدا فکر میکردم چون بچه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بودم، مرید استاد صادقی شدم ولی بعدها فهمیدم هر دو در یک محله بزرگ شدیم.
وی با اشاره به اینکه در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با انیمیشنهای علی اکبر صادقی آشنا شده است، بیان کرد: او در سالهایی که در کانون بود با کتابها و انیمیشنهایش به ما یاد داد که چقدر میتوانیم بزرگ و خوشبخت باشیم.
در ادامه این مراسم معتمدآریا از آیدین آغداشلو خواست درباره علی اکبر صادقی صحبت کند که در این بین صادقی بلندگو را گرفت و درباره آغداشلو گفت: او قدیمیترین دوست من است. ما با هم همسایه بودیم و بسیار در کنار هم نقاشی کردیم.
سپس آیدین آغداشلو درباره صادقی بیان کرد: او راست میگوید، شاید من قدیمیترین دوست زندهاش باشم. چند کلمه درباره او صحبت میکنم به خاطر اینکه سهم هنرمندی را به جا بیاورم که یک عمر خوب کار کرده است و میخواهم با این کلمات در این لذت سهیم باشم. خاطره تعریف نمیکنم زیرا نزدیک به ۶۰ سال است که دوست هستیم و نمیدانم باید از کجایش بگویم.
او ادامه داد: علی اکبر صادقی در طول سالها کار کردن موفق شد خودش را میراثدار برحق هنر اساطیر قدیمی ایران کند که این امر با مداومت، کار دقیق و استادی بیچون و چرایش اتفاق افتاد. تبار صادقی به حماسههای قدیمی ایران و شاهنامهای میرسد. من فرد دیگری را به جز اکبر عزیزم نمیشناسم که با این مداومت میراثداری را حفظ کرده باشد.
این هنرمند نقاش با تاکید بر اینکه جایگاه علی اکبر صادقی بی بدیل است، بیان کرد: اگر درست دقت کنیم، متوجه میشویم او جایگاه خودش را دارد؛ جایگاهی که کسی نمیتواند آن را از او بگیرد.
آغداشلو افزود: اینکه چطور او میراثدار گذشته و آثار حماسی شده است ۲ دلیل دارد؛ یکی تعلقخاطر اوست. او از بچگی اینگونه بوده است. به نظر من باید علیاکبر صادقی را در جای خودش دید. بعدها نقاشانی آمدند که سعی کردند به این بخش توجه کنند و نوکی زدند، ولی اکبر نوک نزد بلکه در بطن ماجرا بود.
آغداشلو در پایان صحبت هایش تاکید کرد: علیاکبر صادقی نقاش توانا و درجه یکی است. استادکار بینظیری است. در نتیجه فکر میکنم یک استادکار پاداش یک عمر تلاشش را در حین کار برده است. او از نقاشی کردن لذت برده و اصلا برایش مهم نبوده است که چه کسی آن را میفهمد یا نمیفهمد.
ابراهیم حقیقی هنرمند گرافیست سخنران دیگر مراسم بود که درباره علی اکبر صادقی گفت: شانس من کمی کمتر از آقای آغداشلو بود چون وقتی وارد دانشگاه شدم آقای صادقی فارغالتحصیل شده بود، اما در اینجا باید از مرتضی ممیز یاد کنم که سبب آشنایی ما شد. او استادی بود که مرا با هرکسی آشنا کرد امروز برایم دوستانی با افتخار هستند.
وی افزود: او از همان زمانی که نقاشی کردن را به شکل جدی آغاز کرد یعنی بعد از اینکه سردرسازی و پوسترسازی سینما را کنار گذاشت، در میان این همه نقاشیهای وسیع، دیوها و سلاطین برتخت نشسته یک چیز را یادش نرفت آنهم پهلوانانی بود که در میان آثارش در حال عشق ورزیدن هستند.
سخنران بعدی ابراهیم فروزش نویسنده و کارگردان سینما بود که درباره صادقی بیان کرد: اشنایی من با آقای صادقی به اواخر دهه چهل بازمیگردد؛ زمانی که من تازه به کانون رفته بودم. در آن زمان فقط عباس کیارستمی در کانون بود. علی اکبر صادقی از نیروهایی بود که وقتی وارد کانون شد هم راه خودش را پیدا کرد و هم روی دیگران تاثیر گذاشت.
وی افزود: من در کانون مردی را دیدم که لباس نظامی پوشیده بود که بعدها متوجه شدم او در حال گذراندن دوره سربازیاش است و به دعوت کانون برای کار به اینجا آمده است. بعد ساخت انیمیشنهایش در کانون آغاز شد. آنچه که مرا به عنوان کسی که در سینمای زنده کار میکرد مبهوت میکرد نقاشیهای علیاکبر صادقی بود.
محمدرضا کریمی صارمی نیز در سخنانی درباره علیاکبر صادقی بیان کرد: من افتخار میکنم از حدود چهل و چند سالی که از عضویت من در کانون میگذرد، حدودا سی سال است که با آقای علیاکبر صادقی آشنایی داریم و هر وقت که مشکلی در دفتر پیدا میکنم به کارگاه استاد میروم تا آرام شوم. او بسیار منظم و با دقت است و من همیشه از ایشان یاد گرفتهام.
پس از پایان این بخش از سخنرانی ها، علی اکبر صادقی درباره فاصلهاش با عصر دیجیتال گفت: من اصلا کار کردن با موبایل را بلد نیستم. به تازگی روشن و خاموش کردن آن را یاد گرفتم. به خاطر اینکه موبایل و دنیای دیجیتال وقتم را نگیرد، سعی نکردم آن را یاد بگیرم.
رضا کیانیان به عنوان آخرین سخنران درباره علی اکبر صادقی گفت: اگر آقای آغداشلو قدیمیترین دوست آقای صادقی است، من جدیدترین دوست آقای علیاکبر صادقی هستم چون دو، سه سال است که از نزدیک ایشان را میشناسم. وقتی برای اولین بار استاد را دیدم بسیار ذوق کردم.
صادقی پس از دریافت تندیس سیمرغ سیمین جشنواره جهانی فیلم فجر از رضا میرکریمی گفت: از آقای رضا میرکریمی دبیر جشنواره جهانی فیلم فجر ممنون هستم که این افتخار را به من داد. از خانواده بزرگ سینمای ایران هم تشکر ویژه دارم.
در نشست «استاندارد فنی ارائه برنامهها جهت فروش بینالمللی» مطرح شد:
تعیین مدیای پخش برای فروش فیلمها حائز اهمیت است / نزدیک شدن به استانداردهای جهانی
سومین و آخرین نشست تخصصی بخش بازار فیلم سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر که «استاندارد فنی ارائه برنامهها جهت فروش بینالمللی (زیرنویس و آمادهسازی)» نام داشت، با حضور افشین اسدزاده و وحید قطبیزاده در گذر اجتماعات پردیس سینمایی چارسو برگزار شد.
افشین اسدزاده مسئول نمایش و آمادهسازی فیلمهای جشنواره جهانی فیلم فجر در ابتدای این نشست گفت: این چهار دورهای که در جشنواره جهانی فیلم فجر حضور داشتیم، سعی کردیم هر ساله به استانداردهای جهانی نزدیکتر شویم. فرآیند آمادهسازی فیلمهای خارجی یک پروسهای دارد که به دلیل تعداد فیلمهایی که آماده میشود، قطعا دو تا سه ماه زمان میبرد.
وی افزود: بعد از تایید فیلمها توسط جشنواره نسخه بازبینی شده آنها در اختیار ما قرار میگیرد و تیم ما پس از بازبینی اولیه آنها را برای بخش ترجمه ارسال می کنند. اگر مواردی باشد که نیاز به ویرایش داشته باشد، ویرایش انجام میشود و بعد از اصلاح، فیلمها را برای ادیت نهایی و خروجی در اختیار واحد فنی قرار میدهیم.
اسدزاده در ادامه این نشست تصریح کرد: زیرنویس فیلم هم یک پروسه فنی دارد که با توجه به کیفیت و تجهیزات خوبی که در پردیس سینمایی چارسو داریم، خوشبختانه دچار مشکل نشدیم، البته ما قبل از خروجی نهایی یک تست از مراحل نهایی این روند میگیریم و پس از آن فیلمها را برای پخش ارسال میکنیم.
مسئول نمایش و آمادهسازی فیلمهای جشنواره بیان کرد: کسانی که در این بخش فعالیت دارند حتما قبل از ارسال فیلم برای نمایش، آن را چک میکنند که فیلمهای ایرانی زیرنویس انگلیسی و فیلمهای خارجی زیرنویس فارسی داشته باشد و اگر همه این شرایط مساعد بود، آن وقت فیلمها را برای پخش ارسال میکنیم.
وی افزود: هیئت انتخاب ما برخی از فیلمها را به همراه مردم در سالن تماشا میکنند، ولی فیلمهایی که ما برای داوران به صورت اختصاصی در سالن دیگری نمایش میدهیم، در واقع نسخه اصلی و بدون هیچ اصلاحی و فقط با زیرنویس انگلیسی است. روند فنی فیلمهای ایرانی هم مثل همین روالی است که فیلمهای خارجی طی میکنند.
در ادامه وحید قطبیزاده گفت: بخش زیادی از صحبتهای امروز من درباره نحوه عرضه فیلمها است. هر تهیهکننده یا فیلمسازی بهتر است در ابتدای کار خود این موضوع را مشخص کند که قرار است فیلم خود را در کجا (سینما، تلویزیون یا …) نمایش دهد. پخشکننده فیلم وظیفه دارد تا با نحوه عرضه فیلم و ساختارهای پخش آن آشنا شود زیرا این مساله میتواند در عرضه فیلم تاثیر بسیار زیادی بگذارد.
وی با بیان اینکه ما سه استاندارد در بحث فیلمسازی داریم، ادامه داد: صحبتهایم را از نحوه عرضه فیلمها شروع میکنم. اول از همه باید مشخص شود که فیلم قرار است در سینما یا تلویزیون یا… پخش شود. ما سه استاندارد برای فیلمسازی داریم که pal, ntst, film نام دارد و تفاوت اصلی آنها هم مربوط به تفاوت تعداد فریمهای فیلم است.
مبحث بعدی که قطبیزاده درباره آن صحبت کرد مربوط به رزولوشن فیلمها بود، وی بیان کرد: اولین رزولوشنی که وجود دارد sd است که مربوط به گذشته بوده و به ندرت الان وجود دارد. استاندارد بعدی hd است که الان دیگر تقریبا در تمام تلویزیونهای خانگی وجود دارد و پس از آن استانداردی که داریم و معمولا هم در تلویزیونهای دنیا به نمایش درمیآید مربوط به uhd یا همان ۴k است. این استاندارد معمولا در تلویزیونهای جدید وجود دارد اما هنوز کسی در جهان موفق به ثبت تصاویری بالاتر از این کیفیت نشده است.
قطبیزاده در ادامه با بیان اینکه به فیلمسازها توصیه میکند تا فیلمهای خود را با کیفیت ۲k فیلمبرداری کنند، تصریح کرد: توصیه من به فیلمسازها این است که اگر قصدشان عرضه فیلم در سینما است، فیلم خود را با کیفیت ۲k بسازند، چراکه هنوز در جهان آن قدری این امکان وجود ندارد که بتوان فیلم خود را با بالاترین کیفیت در همه سینماها عرضه کرد؛ پس بهتر است تا وقتی که نمیتوانید فیلم خود را با کیفیت ۴k در همه سینماها عرضه کنید، فعلا با همان کیفیت ۲k فیلم را نمایش دهید.
قطبیزاده در بخش بعدی این نشست درباره استاندارد تعداد فریمها در تلویزیون و سینما، گفت: در سینما ۲۴ فریم، تعداد مشخصی است که در سینما از آن استفاده میکنیم. این تعداد فریم به هیچ وجه نباید افزایش یا کاهش داشته باشد.
وی در پایان بیان کرد: به همین دلیل بود که در ابتدای بحث گفتم که وقتی میخواهیم فیلمی را بسازیم همان اول باید این را مشخص کنیم که قرار است فیلم ما در سینما یا تلویزیون یا … به نمایش در بیاید و دلیل آن هم تفاوت تعداد فریم های آن ها است.البته که شما در آینده تلویزیون هایی را خواهید دید که با ۱۰۰ فریم تصویر پخش می کنند.
طراح صحنه فیلم «زندگی دیگران»: یک طراح صحنه خوب به روایت داستان کمک میکند
زیلکه بوئر طراح صحنه آلمانی مهمان ویژه جشنواره سی و هفتم جهانی فیلم فجر است. او بیشتر برای کار در فیلمهای «زندگی دیگران» (۲۰۰۶) و «هرگز به دوردست نگاه نکن» (۲۰۱۸) هر دو به کارگردانی فلوریان هنکل فون دونرسمارک شهرت دارد. فیلم اول برنده اسکار بهترین فیلم خارجیزبان شد و فیلم دوم سال گذشته در دو بخش بهترین فیلم خارجیزبان و بهترین فیلمبرداری نامزد اسکار بود.
بوئر در دانشگاه سینما و تلویزیون مونیخ طراحی صحنه خواند و در سال ۱۹۹۸ از این دانشگاه فارغالتحصیل شد. او از آن پس با پروژههای تلویزیونی و سینمایی متعددی همکاری کرده است. «خاطرات پُل»، «من کیستم»، «چهار دقیقه»، «خارجی» و «دنیاهای میانی» از دیگر فیلمهای اوست.
تا چه حد با سینمای ایران آشنایی دارید؟
این نخستین سفرم به ایران است. فیلمهای ایرانی فراوانی دیدم، اما با فرهنگ شما آشنایی ندارم. چند سال پیش فیلمی در افغانستان کار کردم به نام «دنیاهای میانی». سه ماه در افغانستان بودم که کشور همسایه شما است. به این فرهنگ علاقهمند شدم، اما آشنایی نزدیکی با ایران نداشتم. البته در آینده بیشتر پیگیری خواهم کرد.
شما در دانشگاه نیز در رشته طراحی صحنه تحصیل کردید؟
بله، اما ابتدا در رشته معماری تحصیل کردم و سپس دو سال در رشته طراحی صحنه درس خواندم.
علاوه بر آلمان در پروژههای بینالمللی نیز فعالیت کردید.
بله، اما عمده فعالیت من در آلمان بوده است. البته در چند پروژه تولید مشترک همکاری کردم.
در مقام طراح صحنه مایل هستید در چه ژانری از سینما بیشتر فعالیت کنید، مثلاً درام تاریخی یا فیلمهای مدرن؟
اگر در فیلمهای تاریخی کار کنم، زحمت من بیشتر دیده میشود، اما برایم فرق نمیکند که طراحی صحنه فیلم تاریخی باشم یا فیلمهای مدرن، چون ما همیشه دنیایی از شخصیت فیلمها را میسازیم. آنچه اهمیت دارد طراحی ظاهر فیلم و انتقال حس و حال فضای فیلم به شماست.
از میان فیلمهای سال ۲۰۱۸ در مقام طراح صحنه کدام یک از فیلمها را بیشتر پسندیدید؟
باید فکر کنم، چون فیلمهای بیشماری دیدهام. به نظرم از جنبه طراحی صحنه «بلید رانر ۲۰۴۹» برتر از بقیه فیلمها بود. از نگاه من یک طراح صحنه خوب به فیلم کمک میکند یا به روایت داستان کمک میکند.
از میان نسل قدیمیتر طراحان صحنه آلمانی کدام یک بیشترین تأثیر را بر شما گذاشتند؟
برترین طراح صحنه کن آدامز است. او در آلمان به دنیا آمد، اما به خاطر جنگ جهانی به انگلستان مهاجرت و در آنجا فیلمهای خوبی طراحی کرد. آدامز طراح صحنه فیلمهای جیمز باند بود. طراحان صحنه خوبی داریم مانند آلن استارسکی از لهستان. او هم به هالیوود رفت و برای فیلمهای استیون اسپیلبرگ طراحی صحنه انجام داد مثل «فهرست شیندلر» که به خاطر آن اسکار گرفت. واقعاً او را تحسین میکنم.
کدام فیلمسازان را بیشتر از همه دوست دارید؟
کریس کراوس. او فیلمسازی است که واقعاً از کار کردن با او لذت میبرم. ما پنج فیلم با هم همکاری کردیم. با او صمیمی هستم و او را فیلمساز محبوبم میدانم انتخاب میکنم چون او داستانهایی جهانی روایت میکند. فیلمساز محبوب بعدی من توم تیکور است.
در نشست مطبوعاتی آندرئا پاللائورو مطرح شد؛
واقعیتهای اجتماعی منبعی برای ایدهپردازی فیلمهایم هستند
نشست مطبوعاتی چهارمین روز از سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر با حضور آندرئا پاللائورو نویسنده و فیلمساز ایتالیاییدر گذر اجتماعات پردیس سینمایی چارسو برگزار شد.
وی در ابتدای این نشست با اشاره به تجربههایش در عرصه فیلمسازی و این که آیا پرداختن به کاراکترهای زن در فیلمهایش برای او به عنوان یک مرد چالش برانگیز است یا نه، بیان کرد: این پرداخت سینمایی چالشهایی دارد، اما بیشتر از پرداختن به کاراکترهای مرد در سینما نیست، زیرا من از کودکی تاکنون با زنان بسیاری در اطرافم از جمله مادرم سر و کار داشتهام و این شخصیتها همیشه برایم الهامبخش بودهاند و در چند سال اخیر پرداختن به آنها برایم جالبتر و ویژهتر است.
مقایسه فیلمهایم با کارگردان مطرح دنیا را میپذیرم
پاللائورو درباره مقایسه کارهایش با آثار فیلمسازان مطرح دنیا بیان کرد: برای من باعث افتخار است با فیلمسازانی نظیر میکل آنجلو آنتونیونی مقایسه شوم. اگرچه من در فیلمسازی روش خودم را دارم اما قابل درک است که منتقدان به دنبال پیدا کردن شباهتهایی بین آثار کارگردانان مختلف باشند. بنابراین مقایسه فیلمهایم با کارگردانان مطرح برایم چیز عجیبی نیست و فکر میکنم برای مردم هم عجیب به نظر نرسد.
وی درباره قیاس فیلم «مدهآ» با فیلم «بد لندز» عنوان کرد: از چنین مقایسهای خوشحالم زیرا خودم فیلم «بد لندز» را بسیار دوست دارم اما فکر میکنم مقایسه این دو فیلم چندان متناسب با زبان سینمایی نیست.
این سینماگر ایتالیایی درباره میزان نزدیک بودن فضای فیلمهایش با آثار میشل هانکه نیز توضیح داد: شاید بتوان شباهتهایی بین فیلمهای من و هانکه از جمله سوژه و تم فیلم پیدا کرد اما برای من این مساله در فیلمهایم که شخصیتها چطور خود را معرفی کنند، اهمیت دارد و این موضوع به جایگاه دوربین وابسته است، اما در فیلمهای هانکه دوربین را به وضوح درک نمیکنیم.
اسطورههای یونانی تاریخ مصرف ندارند
این فیلمساز با اشاره به استفاده از تراژدیها و اسطورههای یونانی در آثارش عنوان کرد: این اسطورهها زمان مشخصی ندارند و همچنان در روابط انسانی دیده میشوند و حضور دارند. وقتی شخصیتی را به شیوهای اغراق شده در یک فیلم به تصویر میکشید، در واقع تجربهای از درک خود را با آنها در میان میگذارید و این بسیار ارزشمند است.
وی با اشاره به ویژگیهای مشترک فیلمهایش عنوان کرد: فیلمهای من برگرفته از اتفاقات اجتماعی بعضا شوکهکننده است. همچنین طرز فکر آدمها زمانی که به خاطر شرایط محیطی، مجبور به تعریف جدیدی از خود هستند، برایم مهم است، البته فیلمهای من همگی کاملا برگرفته از واقعیت نیستند، بلکه دست کم چیزهایی که دیدهام ایده این فیلمها را تشکیل دادهاند.
این مدرس سینما بیان کرد: قصدی بر کمرنگ یا پررنگ کردن واقعیتها در فیلمهایم ندارم بلکه میخواهم تا جایی که ممکن است، واقعیت اشخاص و ذهنیت آنها را نسبت به مسائل مختلف در آثارم مطرح کنم.
بخش دوم صحبتهای این فیلمساز ایتالیایی در نشست مطبوعاتی بیشتر به مبحث کارگردانی اختصاص یافت.
فیلمسازان در ابتدای کار با مشکلات زیادی روبرو هستند
پاللائورو با بیان اینکه کارگردانی زبانی مشترک بین اجزای یک فیلم ایجاد میکند، عنوان کرد: برای من در مقام کارگردان سختترین کار پرداخت نقشهاست. برای مثال وقتی فیلمنامه «هانا» را مینوشتم، می دانستم که شارلوت رمپلینگ قرار است در این فیلم بازی کند و به ویژگیهای او در حین نگارش متن توجه داشتم.
وی در پاسخ به این که آیا استفاده از ستارههای سینما برای ایفای نقشهای معمولی از جمله حضور شارلوت رمپلینگ در فیلم «هانا» مسئلهساز است یا نه، توضیح داد: قبل از شروع کار با او به تواناییهایش باور داشتم. اولین بار بازی این بازیگر را در ۱۵ سالگی بر پرده سینما دیدم و از همان روز تصمیم گرفتم که روزی یک فیلم بسازم و خانم شارلوت در آن بازی کند.
این کارگردان جوان در پاسخ به این که آیا به این گزاره مرسوم اعتقاد دارد که بهترین اثر هر فیلمساز در ۴۰ سالگی ساخته میشود، عنوان کرد: امیدوارم اینطور باشد. وقتی یک فرد، فیلمسازی را شروع میکند، با مشکلات زیادی مواجه است بنابراین داشتن تجربههای زیاد به رفع این مشکلات کمک میکند و امیدوارم فیلم بعدیام بهتر از فیلمهایی که تاکنون ساختهام، باشد.
حسین انتظامی: «گذر سینما» یک تجربه موفق و جذاب است
حسین انتظامی در بازدید از جشنواره فیلم فجر، ضمن تبریک به سینماگرانی که در برگزاری موفق این جشنواره حضور داشته اند، گفت: «برگزاری این جشنواره و تعامل با سینماگران خارجی کمک میکند تا تعامل میان سینماگران ایرانی و دیگر کشورها بیشتر شود. طبیعتا سینمای ما امسال ارتقای مفهومی و تکنیکی بیشتری داشته و یکی از پیشرفتهای در بخش جشنواره ها همین اضافه شدن بخشهای جنبی است.»
وی در ادامه افزود: «اگر بخشهای جنبی در هر رویدادی به درستی و متناسب با آن رویداد برنامهریزی و اجرا شوند، جشنواره به اهداف خود نزدیکتر خواهد شد.»
سرپرست سازمان سینمایی در پایان از «گذر سینما» بهعنوان یک تجربه موفق و جذاب نام برد و گفت: «چنین برنامههایی باعث میشود سینما به وجه اجتماعی خود نزدیکتر شود و ارتباط بیشتری با عامه مخاطبان ومردم برقرار کند. علاوه بر رشدی که جشنواره در سالهای گذشته داشته است، اجرای چنین برنامههایی نیز به معرفی و شناخت بیشتر آن کمک میکند و با حضور مردم در این برنامهها جشنواره رونق بیشتری خواهد داشت.»
«گذر سینما» تمام شبهای جشنواره از ساعت ۱۷ تا ۲۴ در فضای باز خیابان برادران مظفر، ضلع شرقی سینما فلسطین با برنامههای فرهنگی، هنری و نمایش رایگان فیلم، پذیرای عموم مردم است.
دیمیتری آلیپس: نوع نگاه سینمای ایران به زندگی تحسینآمیز است
دیمیتری آلیپس مدیر فروش جشنواره سهبعدی کوران است. او بهعنوان برنامهریز رویدادها در جشنواره کوران تلاش میکند تصویر جدیدی از سینما ارائه دهد. آلیپس مهمان ویژه سی و هفتمین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر است.
درباره جشنواره خودتان بگویید.
ما جشنوارهی سهبعدی کوران را در فرانسه مدیریت میکنیم. این جشنواره درباره تکنولوژی، تصاویر، سینما و عکسهای نوین است. ما فیلمهای واقعیت مجازی و فیلمهای سهبعدی را از سراسر جهان انتخاب میکنیم. من ارتباطات و رویدادها را در کوران برنامهریزی و مدیریت میکنم. ما برای معرفی و پخش فیلمهای سهبعدی و واقعیت مجازی به جشنوارههای دیگر سفر میکنیم و برای این کار نیاز به برنامهریزی و انتخاب فیلمها داریم. سال گذشته من این کار را برای جشنواره شما انجام دادم.
تمرکز جشنوارهی شما روی چه چیز است؟
ما روی واقعیت مجازی و فیلمهای سهبعدی تمرکز داریم. این فیلمها بسیار خاص هستند. این یک تکنولوژی جدید و شیوه تازهای از داستانسرایی است. فیلمنامهنویسی در این شیوه بسیار متفاوت است. اگر فیلمهای ایرانی شرایط جشنواره ما را داشته باشند، از آنها استقبال میکنیم. به نظر من، مردم ایران تکنولوژی همراه هستند. از این رو شاید به زودی شاهد فیلمهای سهبعدی خوبی در ایران باشیم.
آیا این اولین حضور شما در ایران و جشنوارهی فجر است؟
نه. پارسال هم برای پخش واقعیت مجازی و فیلمهای سهبعدی آمده بودم. چند فیلم را برای معرفی این تکنولوژی در ایران نمایش دادیم. در این جشنواره هم در روز سهشنبه یک کارگاه در این مورد برگزار خواهم کرد.
در جشنواره فجر چه چیزی نظر شما را جلب کرد؟
فجر جشنوارهای جالب با تنوع بالایی از فیلمها و مهمانهای مشهور است. خوشحالم برای بار دوم در ایران هستم. ایران و فیلمهایش، بهویژه کارهای کیارستمی را دوست دارم. نوع نگاه سینمای ایران به زندگی را تحسین میکنم. شما دغدغههای زندگی روزمره را نمایش میدهید، دغدغههایی که شاید ساده و جزئی به نظر برسند.
آیا در این دوره جشنواره فیلم ایرانی دیدهاید؟
بله. فیلم درام “زعفرانیه ۱۴ تیر” را دیدم. این فیلم در یک خانه میگذرد و درباره مشکلات یک خانواده است. از نظر من فیلم بسیار خوبی بود.
بهرام عظیمی:
جشنواره جهانی فیلم فجر از سانسور بیمنطق عبور کرده است
بهرام عظیمی کارگردان فیلمهای انیمیشن که تاکنون در جشنوارههای زیادی حضور داشته و موفق به کسب جوایز متعددی شده است با اشاره به علاقهمندی فیلمسازان انیمیشن و کوتاه به جشنواره جهانی فیلم فجر گفت: جشنواره جهانی فیلم فجر جزو جشنوارههای معتبر در ایران و آسیا است و دریافت جایزه از این جشنواره برای هر فیلمسازی ارزشمند است.
وی افزود: از زمانی که جشنواره جهانی فیلم فجر به صورت جداگانه برگزار میشود به مراتب جشنوارهای بهتر و نزدیکتر به جشنوارههای بزرگ دنیا برگزار شده و هر ساله نسبت به گذشته هماهنگی و کیفیت بالاتری داشته است.
عظیمی درباره ممیزیهایی که برای انتخاب فیلمهای خارجی وجود دارد گفت: سالهاست که در جشنواره جهانی فیلم فجر و با این سطح از برگزاری، سانسور در حد گذشته را نداریم. اینکه ما نمیتوانیم در جشنواره جهانی فیلم فجر هر فیلمی را اکران کنیم، دلیلی بر بی کیفیت بودن فیلمهای حاضر در این جشنواره نیست، چراکه در جشنواره کن و برلین هم اگر ۱۰ فیلم اکران شود، نهایتا ۲ فیلم خوب را میتوانید ببینید و قرار نیست هر فیلمی که در این جشنوارهها اکران شد جزو فیلمهای خوب سینمای جهان باشد.
وی ادامه داد: طی سالهای گذشته فیلمهای خوبی در جشنواره جهانی فیلم فجر حضور داشتند که جوایزی هم از جشنوارههای بزرگ دنیا دریافت کردهاند. ساختار نمایش و حضور فیلمها در جشنواره ملی و جشنواره جهانی فیلم فجر متفاوت است و هر کدام از این جشنوارهها مخاطبان خاص خودشان را دارند. جشنواره جهانی فیلم فجر طی ۴ سال گذشته توانسته مخاطبان خود را به دست آورد و جایگاه خود را در بین مخاطبان سینما داشته باشد.
کارگردان فیلم انیمیشن کوتاه «سیم ششم» در پایان اظهار کرد: ما به عنوان فیلمساز دوست داریم فیلمهایمان در جشنواره جهانی فیلم فجر دیده شود و در بخش مسابقه حضور داشته باشد. خوشبختانه در چند روز گذشته استقبال خوبی از باکس فیلمهای کوتاه صورت گرفته است و واقعا جای خوشحالی دارد که فیلمهای انیمیشن و کوتاه تا این حد مورد توجه مخاطبان بوده است.
لابینا میتوسکا داور بخش مسابقه بینالملل: خوشحالم فیلمسازان زن خوبی در ایران فعالیت میکنند
لابینا میتوسکا بازیگر مقدونیهای کارش را در سال ۱۹۹۳ با ایفای نقش زامیرا در فیلم «پیش از باران» به کارگردانی میلچو مانچفسکی آغاز کرد و برنده شیر طلای جشنواره ونیز شد. فعالیت او بهعنوان بازیگر در تمام اروپا ادامه پیدا کرد و بیش از ۳۰ نقش در آلمان، جمهوری چک، ترکیه، ایتالیا، بلغارستان و اسلوونی ایفا کرده است.
لابینا و خواهرش تئونا و برادرشان ووک در سال ۲۰۰۱ استودیوی فیلمسازی «سیسترز اند برادر میتوسکا» را تأسیس کردند. لابینا مسئول پروداکشن در این کمپانی است. «خدا وجود دارد و نامش پترونیا است» که در جشنواره فیلم برلین ۲۰۱۹ در بخش رقابتی به نمایش درآمد و دو جایزه از این جشنواره دریافت کرد یکی از تولیدات استودیوی آنهاست. تازهترین فیلمی که تهیه کردهاند «درخت گلابی وحشی» تازهترین ساخته فیلمساز سرشناس ترک است.
در حاشیه سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر مصاحبهای کوتاه با میتوسکا انجام دادیم که در ادامه میخوانید:
بهعنوان یک بازیگر فکر میکنید مهمترین فاکتورهایی که یک بازیگر خوب به آنها نیاز دارد چیست؟
جواب دادن به این سؤال آسان نیست. بازیگران باید آموزش ببیند و استعداد داشته باشند. باید با کارگردانهای مختلفی کار کنند چون روش کار هر کارگردانی با دیگری فرق میکند. باید جستجوگر باشند. بازیگرها نقشهایی را انتخاب میکنند که شباهتی به خودشان ندارند. من فرایند تحقیق برای شناخت نقش را دوست دارم. وقتی نقشهای مختلفی را قبول میکنی باید با زبانهای مختلفی هم آشنا باشی. من این فرایند آماده شدن برای نقش را دوست دارم. برای من درست درآمدن یک نقش خیلی اهمیت دارد.
از تجربه همکاریتان با نوری بیلگه جیلان بگویید.
مدتها سینمای جیلان را تحسین میکردم و آرزویم بود با او همکاری داشته باشم، چون او را بهعنوان یک فیلمساز بسیار دوست دارم ولی وقتی با او کار کردم متوجه شدم که چه انسان فوقالعاده و چه مرد شریف و روشنفکری است. او به جزئیات بسیار اهمیت میدهد. او با تمام چیزها طوری برخورد میکند انگار که در حال خلق یک شعر یا نوشتن یک کتاب است و اهل مصالحه نیست. این روزها کارگردانها مجبور به مصالحه کردن میشوند ولی او بههیچوجه از مواضعش کوتاه نمیآید. او به کارش اعتقاد دارد و تا آخرش میرود. من این روحیه او را تحسین میکنم.
دوست دارید با کدام کارگردانها کار کنید؟
من عاشق هانکه هستم. لارنس فون تریه را هم دوست دارم، چون او خلاق است و هر بار طرح جدیدی میاندازد.
با سینمای ایران آشنایی دارید؟
البته. چون ما در اروپا با تحسین سینمای ایران بزرگ میشویم؛ سینمای بینظیر ایران. خیلی خوشحالم که فیلمسازان زن خوبی هم در ایران فعالیت میکنند. این مسئله حائز اهمیت بسیاری است.
از بین فیلمسازان ایرانی با کدام یک بیشتر ارتباط برقرار میکنید؟
من جعفر پناهی و اصغر فرهادی را دوست دارم. آنها کارگردانهای خوبی هستند و فیلمهای شریف و خوبی میسازند که از مسائل مهم روز صحبت میکنند.
شباهتی بین سینمای ایران و کشور خودتان میبینید؟
من اهل یکی از فقیرترین کشورهای اروپا هستم. من از لحاظ محتوا و رویکرد شباهتهایی بین سینمای دو کشور میبینم. به نظرم وقتی فیلم شریف بسازید و در مورد مسائل مهمی در سینمایتان حرف بزنید، آن وقت سینمایتان جهانشمول میشود. چون تمامی ما مثل هم هستیم و در نهایت همه مشکلات مشترکی داریم.
نظرتان در مورد جشنواره چیست؟
اولین بار است که به فجر میآیم. به من گفته بودند فجر، جشنواره خوبی است. واقعاً از جشنواره خوشم آمد. خیلی خوب اداره میشود و فیلمهای خوبی در رقابت هستند. دیروز همراه با خانوادهام رسیدم و کمی در شهر گشتیم. از گردش در شهر و برخورد مردم واقعاً لذت بردم. هر گوشه از شهر تهران موزهای از سنت و تاریخ است.
علیرضا زریندست:
«طلسم» یکی از بهترین تجربه های فیلمبرداری من است/ هنوز این فیلم را میبینم
علیرضا زرین دست فیلمبردار فیلم «طلسم» ساخته داریوش فرهنگ که در بخش «فیلم های کلاسیک مرمت شده» سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر به نمایش در میآید، گفت: «طلسم» جزو یکی از بهترین فیلم هایی بود که در تاریخ سینمای ایران و خصوصا در دهه ۶۰ ساخته شد. درباره این فیلم باید بگویم که تا حد زیادی تحت تاثیر ادبیات بهرام بیضایی قرار دارد و اساسا فیلمسازی داریوش فرهنگ با نگاهی به مکتب بهرام بیضایی شکل گرفته و این فیلم هم متاثر از دیدگاه ها و بر اساس قصه ای از بهرام بیضایی ساخته شده است.
فیلمبردار فیلم «ملکه» ادامه داد: «طلسم» اولین فیلم جدی برای داریوش فرهنگ بود و در آن زمان شرایطی خوبی برای او فراهم شد تا این فیلم را بسازد. تهیه کننده خوب، موسسهای که از ساخت فیلم حمایت کرد و گروهی که برای تولید این اثر کنار داریوش فرهنگ قرار داشتند، باعث شدند که یکی از بهترین فیلم های سینمای ایران ساخته شود.
وی درباره تیم تولید فیلم سینمایی «طلسم» اظهار کرد: حضور یک تیم قوی در پشت صحنه کمک زیادی به داریوش فرهنگ کرد تا بتواند یک فیلم سینمایی تاثیرگذار و ماندگار در سینمای ایران بسازد. اتحاد و همدلی که در تولید این فیلم وجود داشت باعث شد تا «طلسم» در سینمای ایران ماندگار شود. تاکنون چندین فیلم مستند درباره فیلم «طلسم» ساخته شده و این نشان از اهمیت این فیلم در سینمای دهه شصت و پس از انقلاب دارد.
زرین دست ادامه داد: «طلسم» جزو فیلم هایی است که هربار که آن را میبینم از دیدنش لذت میبرم و با خودم می گویم کاش می شد در چند سکانس آن کارهای دیگری در فیلمبرداری انجام میدادم. «طلسم» جزو کارهایی است که بارها و بارها در طول سال به آن و کارهایی که شاید میشد بهتر انجام دهم تا قاب های بهتری برای این فیلم ببندم، فکر می کنم و حتی از آن تجربه جدیدی برای کارهای دیگرم کسب می کنم. معتقدم «طلسم» فیلمی است که در کار، زندگی و تراز شغلی من نقطه عطف به حساب می آید.
برنده سیمرغ بلورین فیلمبرداری از سی و ششمین جشنواره فیلم فجر درباره دلیل ماندگاری فیلم «طلسم» بیان کرد: فیلمنامه و کارگردانی خوب و گروه تولید فیلم همگی کمک کرد تا «طلسم» یک تاثیرگذار شود. در طول فیلمبرداری این فیلم حال خوبی داشتم و داریوش فرهنگ هم به عنوان کارگردان انرژی خوبی برای تمامی عوامل داشت.
زرین دست درباره بخش «فیلم های کلاسیک مرمت شده» جشنواره جهانی فیلم فجر گفت: ای کاش این امکان وجود داشت که هنگام ترمیم این فیلم ها فیلمبردار و برخی عوامل فنی آن اثر هم در کنار تیم ترمیم حضور داشتند. امروزه با وجود نرم افزارهای موجود میتوان در ترمیم این فیلمها معجزه کرد و فیلم های قدیمی را با کیفیت بی نظیر روی پرده برد.
وی افزود: اینکه جشنواره جهانی فیلم فجر شروع به مرمت فیلم های تاثیرگذار سینمای ایران کرده و میتوان این فیلم ها را با کیفیت دیجیتال روی پرده سینما دید بسیار جالب است البته چند فیلم تاثیرگذار در سینمای ایران هستند که به دلیل نگاه سیاسی این روزهای کارگردانش از دایره نگاه مخاطبان و سینماگران خارج شده است. فیلم هایی مثل «بایسیکل ران»، «دستفروش» و «عروسی خوبان» که لازم از منظر سینمایی به آنها بپردازیم. باید این نکته را در نظر داشت که یک فیلم فقط متعلق به کارگردان نیست و همه عوامل در آن ذینفع هستند.
زرین دست در پایان و درباره تاثیر مرمت فیلم های تاثیرگذار سینمای ایران و اکران آن در جشنواره جهانی فیلم فجر اظهار کرد: بزرگترین تاثیر این کار این است که نسل جدید فیلمسازی و مخاطب امروز سینمای ما از گذشته سینما آگاهی پیدا می کنند و می بینند که در دهه ۶۰ چه فیلم های درخشانی ساخته شده و این فیلم های درخشان را چه کسانی ساخته اند.
غسان سلهب داور بخش فیلم اول: فضای فجر نشان میدهد با یک جشنواره واقعی سر و کار داریم
غسان سلهب در داکار سنگال متولد و در لبنان بزرگ شده است. او خود را نه تنها اهل سنگال و لبنان، بلکه اهل کل جهان میداند.
سلهب علاوه بر فیلمسازی، در نگارش فیلمنامههای زیادی همکاری داشته و در لبنان سینما درس میدهد. او که هفت فیلم بلند در کارنامه دارد در این دوره جشنواره جهانی فیلم فجر داور بخش فیلم اول است. در ادامه گفتوگوی کوتاه ما با سلهب را میخوانید
تا به حال به ایران آمده بودید؟
اولین بار است که به ایران میآیم، اما اولین فیلمم “شبح بیروت” در سال ۱۳۷۷ در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد.
شما در جشنوارههای زیادی بهعنوان داور حضور داشتهاید. جشنواره جهانی فجر را چطور ارزیابی میکنید؟
اولین روزی است که اینجا هستم و تا به حال تنها سه فیلم دیدهام، اما فضای جشنواره و کیفیت فیلمهایی که دیدم نشان میدهد با یک جشنواره واقعی سروکار داریم، جشنوارهای که کارش را درست انجام میدهد. فجر سی و هفتمین دورهاش را میگذراند و بهوضوح باتجربه شده است و شهرت خوبی دارد. من جشنواره فجر را قبل از اینکه ۲۱ سال پیش اولین فیلمم را در آن به نمایش دربیاید میشناختم.
از سینمای ایران شناخت دارید؟
سینمای ایران مورد علاقه من است و همیشه درگیرش بودهام؛ علتش هم نه فقط شخصیت فیلمسازان ایرانی بلکه کیفیت فیلمهاست، چیزی که همیشه باعث شده جذبش بشوم. سینمای ایران جدی است و بهوضوح ارتباط بسیار خوبی بین مخاطبان و سینما دیده میشود.
سه فیلمی که تا به حال دیدهاید چطور بود؟
دو فیلم خیلی خوب بود و خب من عضو هیئت داوری هستم و نمیتوانم از آنها نام ببرم. وقتی لیست فیلمها را نگاه میکردم متوجه شدم اغلب فیلمها آسیایی است و این طبیعی است، اما فکر میکنم یکی از دلایل حضور نداشتن فیلمهای غربی، تحریمهای احمقانه آمریکا و دنبالهروی بیدلیل کشورهای غربی است.
البته کمی هم متعجب شدم چون از کشورهای آسیای شرقی نظیر تایوان، چین تایپه، کره و ژاپن، فیلمهای زیادی در جشنواره حضور ندارد. در هر صورت خیلی خوشحالم که اینجا هستم، چون ذاتاً آدم کنجکاوی هستم و خیلی مشتاقم جاهای مختلف دنیا را ببینم و البته همیشه مشتاق دیدن ایران بودم.
شما فیلمساز هستید. برنامه ندارید بهعنوان فیلمساز در جشنواره جهانی فجر شرکت کنید؟
امیدوارم روزی با یک فیلم به اینجا برگردم. در حال حاضر، آخرین فیلمم مراحل پایانی را میگذراند و امیدوارم بتوانم در دوره بعدی جشنواره با این فیلم حضور داشته باشم.
نایب رییس اول کمیسیون فرهنگی مجلس:
حضور مهمانان خارجی جشنواره جهانی فیلم فجر حاکی از امنیت داخلی کشورمان است
سیده فاطمه ذوالقدر نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی پس از دیدن فیلم «دروازهبان» در جشنواره جهانی فیلم فجر درباره این فیلم گفت: «دروازه بان» درباره تاریخ دو کشور آلمان و انگلیس است که در دوره ای جنگ و دشمنی میان آنها درگرفته است و فوتبال به عنوان ورزشی که همه به آن علاقه دارند، باعث می شود فضایی را برای ارتباط بهتر و بیشتر میان دو کشور فراهم کند.
وی با اشاره به تاثیرگذاری جشنواره جهانی فیلم فجر در راستای دیپلماسی فرهنگی بیان کرد: شاهد تقاضاهای زیادی از کشورهای مختلف برای حضور در این جشنواره هستیم و از آنجا که سینما می تواند در جهت دیپلماسی فرهنگی تاثیرگذار باشد باید از این فرصت بهره ببریم.
ذوالقدر افزود: ما در همه زمینه ها نیاز به دیپلماسی داریم و یکی از آنها دیپلماسی فرهنگ و هنر است که از طریق آن می توانیم با کشورهای مختلف ارتباط برقرار کنیم.
نایب رییس اول کمیسیون فرهنگی مجلس همچنین یادآور شد: حضور هنرمندان بسیار از کشورهای مختلف در این دوره از جشنواره جهانی فیلم فجر نشان داد که ایران کشور امنی است که جایگاه خاص خود را در منطقه دارد و بسیاری از علاقه مندان به این جشنواره نیز به صورت داوطلب وارد ایران شده و در جشنواره حضور دارند.
وی در پایان این جشنواره را فرصتی برای آشنایی علاقه مندان ایرانی و خارجی با آخرین ساخته های دنیای سینما دانست و تصریح کرد: از آنجا که لازم است اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با فضای فرهنگ و هنر کشور آشنا و در ارتباط باشند، به همین دلیل ما در کمیسیون فرهنگی این دوره از مجلس، اغلب همراه با خانم ها، فارغ از هر جناح سیاسی، چنانچه فرصتی دست دهد از برنامه های تئاتر و سینما استفاده و به شکل دسته جمعی از فیلم ها و نمایش های جشنواره های فجر نیز دیدن می کنیم.
جمشید گرگین:
ثبات تیم مدیریت و اجرایی از نقاط قوت جشنواره جهانی فیلم فجر است/ عبور از موانع فراسینمایی
جمشید گرگین بازیگر سینما و تلویزیون که با حضور در پردیس چارسو از برنامه های سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر نیز بازدید کرد، گفت: ارزیابی من به طور کلی این است که برگزاری این جشنواره می تواند به سینمای ما کمک کند.
وی درباره تیم ثابتی که چند سال است جشنواره جهانی فیلم فجر را برگزار می کنند، بیان کرد: افرادی که در این چند سال جشنواره را برگزار می کنند از جنس سینما هستند که این موضوع می تواند کمک زیادی به برگزاری جشنواره کند و دلیلش هم این است که اگر قرار باشد هر سال تیم اجرایی جشنواره عوض شود، باید مدتی سپری شود تا تیم جدید بتواند با شرایط جشنواره هماهنگ شود و این مساله می تواند در روند برگزاری جشنواره خلل ایجاد کند.
این بازیگر درباره تفاوت های جشنواره ملی و جهانی فیلم فجر، بیان کرد: هرچقدر جشنواره و رویدادهای شبیه به آن بیشتر شود، می تواند به رشد سینمای کمک کند.
گرگین در بخش پایانی صحبت های خود تصریح کرد: تفاوتی که باعث متمایز شدن جشنواره ملی فیلم فجر با جشنواره جهانی فیلم فجر می شود، بحث «جهانی» شدن است که البته موانعی فراسینمایی مانند تحریم ها و دامن زدن به ایران هراسی پیش روی آن است.
رییس موسسه اکو:
سینما ابزار خوبی در راستای دیپلماسی عمومی است
محمدمهدی مظاهری رئیس موسسه فرهنگی اکو در حاشیه بازدید از سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر، درباره اثرگذاری این جشنواره در ارتباط میان کشورها بیان کرد: مسئولیت حوزه تمدنی اکو به عنوان یک بنیاد جهانی و عضو سازمان ملل متحد را در اختیار دارم که نیازمند دیپلماسی عمومی است و طبیعی است که یکی از ابزارهای خوب برای دیپلماسی عمومی، سینماست.
وی افزود: هر چه حوزه سینما در قالب جشنوارههای مختلف بتواند خود را بیشتر نمایان کند، در جهت دیپلماسی فرهنگی بسیار موثر است.
رئیس موسسه اکو ابراز امیدواری کرد که مسئولان جشنواره جهانی فیلم فجر، از عزم و غیرت سازمانهای بینالمللی از جمله اکو حُسن استفاده را داشته باشند.
محمدمهدی مظاهری درباره تولیدات مشترک فیلمسازی با کشورهای عضو اکو بیان کرد: سال گذشته در استان خراسان رضوی و یکی دیگر از استانهای کشور کار تولید مشترک فیلم را با برخی از کشورها از جمله افغانستان، ترکمنستان و تاجیکستان کلید زدیم که امیدوارم نتیجه خوبی به همراه داشته باشد.
داگلاس فالسون داور جایزه بینالادیان: فیلمهای مذهبی ما را متحد میکند
داگلاس فالسون عضو هیئت داوران جایزه بینالادیان این دوره جشنواره جهانی فیلم فجر، نویسنده، تهیهکننده و کارگردان است.
او در یک دهه گذشته در هیئت داوران بخشهای کلیسای جهانی و سیگنیسِ (SIGNIS) جشنوارههای بینالمللی متعددی حاضر بوده است. سیگنیس نام رسمی انجمن جهانی ارتباطات کاتولیک است. این انجمن جنبشی از اعضای کلیسای کاتولیک رومی متشکل از حرفهایهای عرصه رسانههای ارتباطی، از جمله مطبوعات، رادیو، تلویزیون، سینما، ویدئو، آموزش رسانهها، اینترنت و فناوریهای جدید، یک سازمان غیر انتفاعی با نمایندگی از بیش از ۱۰۰ کشور است.
فالسون همچنین بهعنوان منتقد فیلم فعال است و به برگزاری رویدادهای نمایش شبانه فیلم در محلههای مختلف دوبلین، که طی آن مسئله ایمان و هنر مورد بحث قرار میگیرد، کمک کرده است. علاوه بر این، او به صورت داوطلبانه به منظور حفظ آرشیو درخشان فیلمهای رادهارک، به انجمن «رادهارک تراست» کمک میکند؛ آرشیوی شامل بیش از ۴۰۰ مستند تلویزیونی که طی دهههای ۱۹۶۰، ۷۰ و ۸۰ از شبکه تلویزیونی «آرتیای» در ایرلند پخش شده است. او از سال ۲۰۱۳ از اعضای سیگنیس اروپاست و در برگزاری سمینار تلویزیون سیگنیسِ جهانی که اخیراً و در سپتامبر ۲۰۱۸ در دوبلین برگزار شد، تلاش زیادی داشته است.
نظر فالسون را درباره علایق خاصش در سینما جویا شدیم. نظرتان در مورد بخشی از جشنواره که عضو هیئت داورانش هستید، چیست؟
هیئت داوران ما، هیئت داوران بینالادیان شامل اعضای تیم سیگنیس است که یک سازمان کاتولیک است و همچنین یک روحانی مسلمان. این راهی است تا عقاید مختلف بتوانند در کنار هم فیلمهای دارای گرایش روحانی و مذهبی را تماشا کنند. زیرا این فیلمها برای آن هستند که ما را متحد کنند نه اینکه سبب تفرقه شوند. بنابراین بیشتر فیلمهای باکیفیت که در سینما دیده میشوند و در ذهن شما اثری ماندگار میگذارند، گرایش به این دارند که بر مبنای نوعی از اصول تاریخی و اخلاقی که در قرآن کریم یا کتاب مقدس – عهد قدیم یا عهد جدید- به ما داده شده است، باشد. به نظر من ما در مقام انسان این تاریخ مشترک را برای یک چارچوب اخلاقی داریم. همچنین فکر میکنم کاری که میخواهیم انجام دهیم این است که به فیلمهایی نگاه کنیم که میتوانیم در آنها لحظات این معنویت مشترک را پیدا کنیم و در عین حال فیلم زیبایی باشد با زیباییشناسی خوب و همچنین باکیفیت باشد و دارای داستانی بسیار خوب بازگو شده، خوب کارگردانی شده، با بازیهای خوب و عناصر کیفیت دهنده به فیلم.
نظر شخصی شما درباره معنویت و مذهب چیست؟
به عنوان یک کاتولیک رومی و بخشی از سیگنیس گرایش ما به هیئت داوران هنری است و اکثر هیئت داورانی که پیشتر با آنها کار کردهام یا سیگنیس یا Ecumenical بودند (به این معنی که اعضای مسیحی پروتستان هستند)، بنابراین ما زمینه مشترک هم داریم. از همین رو و با نگاه از جنبه مذهب و معنویت، آنچه برای من مهم است که فیلمی را ببینم که پیش از هر چیز از انجیل بگوید؛ که به نظر من این ارزشهای اخلاقی کاتولیک برای زندگی انسان است. به نظرم، خیلی متفاوت با ادیان دیگر نیست، صادقانه نیست. بنابراین آیا فیلمهایی را میبینم که نمایش قتل و جنایت در آنها زیاد است؟ نه.
اولین بار است که به ایران آمدهاید؟
بله، اولین بار است که اینجا هستم و نظرم فوقالعاده است. به نظرم مردم زیبایی هستند و در اینجا خیلی خوب از ما استقبال کردهاند. فکر میکنم شما اخلاق و روحیات خوبی دارید، مردمی بخشنده و مهماننواز و فرهنگی فوقالعاده. دوست دارم باز هم به کشور فوقالعاده شما برگردم.
جونیت جبنویان داور جایزه منتقدان بینالمللی: مهمترین شاخصه یک فیلم خوب شخصیتهای آن است
جونیت جبنویان منتقد فیلم ترکیهای یکی از داوران بخش جایزه منتقدان بینالمللی سی و هفتمین جشنوارهی جهانی فیلم فجر است. او که یکی از اعضای فدراسیون بینالمللی منتقدان فیلم است بهعنوان منتقد فیلم در روزنامهی بیرگون ترکیه مینویسند.
نظر شما درباره جشنواره فجر چیست؟
برای بار نخست در ایران و جشنواره فجر حضور پیدا کردهام. سالهای قبل نیز تمایل به آمدن داشتم ولی اتفاق نیفتاد. در اینجا فیلمهای زیادی از کشورهای مختلف بهویژه کشورهای آسیایی چون آسیای میانه، جنوب آسیا و کشورهای اسلامی به نمایش درمیآید، فیلمهایی که در جشنوارههای دیگر کمتر به نمایش درمیآیند. به نظر من این خاصیت جشنواره فجر است. من این تنوع از فیلمهای آسیایی را در جای دیگر، حتی در استانبول ندیدهام. در اینجا فیلمهایی از ازبکستان، قزاقستان و سایر کشورهای آسیایی تماشا کردم. این فرصت امتیاز مثبتی است که در جشنوارههای ترکیه فراهم نیست.
آیا این به دلیل علاقه شما به سینمای آسیا نیست؟
نه به طور خاص. اما من یک فیلم خوب از ازبکستان در این جشنواره دیدم. فیلم زیبای دیگری نیز درباره آداب محلی و فرهنگ مردم قرقیزستان و قزاق دیدم. این فیلمها از نظر سینمایی قوی نبودند، اما یک سبک زندگی را که چندان با آن آشنایی نداریم، به ما نشان میدهد.
درباره فیلمهای ایرانی چه نظری دارید؟
سینمای ایران را دوست دارم. فیلمهای ایرانی واقعاً قوی و سرشار از استعداد هستند و مخاطبان زیادی از سراسر دنیا دارند. هر وقت فیلمهای ایرانی را میبینم بیشتر به این نتیجه میرسم که با فیلمی با استانداردهای جهانی سینما روبهرو هستم. فیلمهای فرهادی و کیارستمی را بسیار دوست دارم. کارگردانان شایسته زیادی در ایران هستند که نمیتوان همه آنها را شمرد.
نقطه قوت فیلمهای ایرانی چیست و چه چیزی در این فیلمها شما را جذب میکند؟
فهم عمیقی از ماهیت انسان در این فیلمها دیده میشود و فیلمنامه و بازیها نیز عالی هستند. فیلمهای موفقی از ایران عرضه میشود.
شباهتی میان سینمای ایران و ترکیه میبینید؟
مردم ترکیه و ایران تقریباً شبیه هستند. پس فیلمهای ما نیز به هم نزدیکند. من در اینجا احساس خارجی بودن نمیکنم. خودم را مانند یکی از مردم ایران میبینم. با هر کسی که حرف میزنم بسیار راحت و سریع ارتباط برقرار میشود. تنها زبان فارسی را نمیدانم. به نظرم اختلاف بنیادینی بین مردم ایران و مردم ترکیه وجود ندارد. ما واژگان مشترک زیادی داریم.
هنگام داوری، چه فاکتورهایی را در نظر میگیرید؟
من فیلمهای شخصیتمحور را میپسندم. نقش اول فیلم باید به لحاظ روانشناختی شخصیت عمیقی داشته باشد و بتواند خیلی خوب بازی کند. این اولین شاخصه است. همچنین درامها و کارهای دارای فیلمنامه خوب را میپسندم. شاخصههای زیادی ممکن است نظر مرا جلب کند، اما مهمترین آنها شخصیتهای فیلم است. من در این مورد سنتی فکر میکنم.
عضو هیئت داوران «جلوهگاه شرق»:
جشنواره جهانی فیلم فجر یک ضیافت واقعی برای سینمادوستان است
روسودان گلورژیدزه عضو هیئت داوران بخش «جلوهگاه شرق» (پانورامای فیلمهای کشورهای آسیایی و اسلامی) تهیهکننده، نویسنده و کارگردان گرجستانی است.
او از دانشگاه دولتی تفلیس در رشته زبان و ادبیات فرانسه فارغالتحصیل شد و در خلال سالهای ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۶ در کلاسهای گیورگی شنگلایا فیلمنامهنویسی و کارگردانی سینما خواند. او نخستین فیلم بلندش را در سال ۲۰۱۶ با عنوان «خانه دیگران» ساخت که تولید مشترک کشورهای گرجستان، روسیه، اسپانیا و کرواسی است؛ فیلمی که در جشنواره بینالمللی کارلووی واری روی پرده رفت و جایزه بزرگ هیئت داوران را برنده شد. «خانه دیگران» بهعنوان نماینده رسمی گرجستان به بخش بهترین فیلم خارجیزبان هشتاد و نهمین مراسم اسکار معرفی شد. در ادامه گفتوگوی کوتاهی با او را از نظر میگذرانید:
اولین فیلم بلندتان «خانه دیگران» در دو سال گذشته در بخشهای مختلفی از جشنواره جهانی فیلم فجر به نمایش درآمده. پس این اولین حضورتان نیست؟
نه، متأسفانه. این اولین حضورم در جشنواره جهانی فیلم فجر است، اما سینمای ایران را دوست دارم و عاشق مردم این سرزمین هستم که در فصل بهار پر از شور و هیجان هستند.
با انتظار خاصی پا به جشنواره فجر گذاشتهاید؟ چیزی از دوستانتان شنیدهاید؟
شنیدهام که جشنواره جهانی فیلم فجر یک ضیافت واقعی برای سینمادوستان است که هیئت انتخابش بسیار خوب عمل میکند. شما در چنین جشنوارهای میتوانید فیلمهای جالبتوجه زیادی را تماشا کنید؛ فیلمهایی که جای دیگری امکان دیدنشان برای شما میسر نمیشود. بهعلاوه، شنیدهام که فجر یک جشنواره قدیمی است که خیلیها اهمیت زیادی برایش قائل هستند.
فیلمی تماشا کردهاید که بتوانید نظرتان را دربارهاش با ما در میان بگذارید؟
نه، درباره فیلمها نمیتوانم اظهار نظری بکنم اما تا جایی که فهمیدهام، و البته انتظارش را داشتم، انتخاب فیلمها بسیار خوب صورت گرفته است و بیتردید کار ما داورها برای انتخاب آثار برگزیده بسیار دشوار است.
از دیگر فیلمهایتان در مقام کارگردان بگویید. پروژه جدیدی در دست دارید؟
من پیش از اولین فیلم بلندم، دو فیلم کوتاه ساختم. حالا خودم را برای فیلم بلند بعدیام آماده میکنم که درامی است درباره دو نسل و رابطهشان با هم، اما لحن طنز دارد و کاملاً با فیلم اولم فرق دارد.
تهیهکننده و کارگردان ایتالیایی: مذهب فرصتی برای زندگی در صلح است
آندرا مورگن تهیهکننده و کارگردان ایتالیایی جشنواره مذهب امروز است. او یکی از مهمانان سی و هفتمین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر است.
چه چیزی شما را برای آمدن به ایران مشتاق کرد؟
برای دومین سال پیاپی در جشنواره فجر حضور دارم. برای جشنواره ما در ایتالیا این فرصت مناسبی برای آشنایی با فیلمهای ایرانی و پیدا کردن فیلمهای باکیفیت است. جشنواره ما جشنوارهای معنوی است و سینمای ایران مملو از فیلمهای مذهبی، معنوی و پرمعناست. ما به سینمای ایران نیاز داریم. من اینجا هستم تا بهترین فیلمها را انتخاب کنم و به شهر خودم ببرم.
به نظر شما جشنواره جهانی فیلم فجر چه ویژگیهایی دارد؟
این جشنواره محل مناسبی برای حرفهایهاست که در آن بهراحتی میتوانند کار کنند، زیرا تمام بخشهای جشنواره در یک محل جمع شده است. من میتوانم افزون بر اعضای بازار، بقیه افراد را نیز ببینم. کارگردانان زیادی از ایران اینجا هستند که میتوانم با آنها بهطور مستقیم گفتوگو کنم. با افراد زیادی از سراسر جهان دیدار میکنم. فضای اینجا بسیار جالب است. لازم نیست از یک قرار سریعاً به قرار دیگر برویم و آرامش و سازماندهی خاصی دارد.
درباره جشنواره خودتان و مسئولیتی که بر عهده دارید، بگویید.
من کارگردان هنری جشنواره هستم. پیشتر برنامهریز بودم. جشنواره من جشنواره فیلم مذهب امروز نام دارد. این جشنواره نخستین جشنواره فیلمهای معنوی ایتالیاست که ۲۳ سال پیش، پایهگذاری شد و در شهر ترِنتو در شمال ایتالیا برگزار میشود. نظر پایهگذاران این جشنواره این است که مذهب میتواند فرصت خوبی برای همکاری و زندگی صلحآمیز فراهم کند. جشنواره ما فراتر از یک جشنواره فیلم است. جشنوارهای برای گفتوگو، صلح و آشنایی و ارتباط افراد با یکدیگر است. تنها به نمایش فیلمها و خریدوفروش آنها نمیپردازد و رویدادی منحصربهفرد است.
باز هم به جشنواره فجر خواهید آمد؟
اگر دعوتم کنند، چرا که نه؟ پایهگذار جشنواره ما ارتباط محکمی با ایران دارد. او سال پیش برای نخستین بار در ایتالیا، شروع به نمایش فیلمهای ایرانی کرد. این اتفاق خاصی در آن زمان بود. در حال حاضر جشنوارههای زیادی در ایتالیا، فیلمهای ایرانی را نمایش میدهند. همین مسئله باعث ارتباط محکمی بین جشنواره ما و جامعه سینمایی ایران شده است و ما دوست داریم این ارتباط ادامه پیدا کند. حضور در فجر باعث افتخار من است.
پوران درخشنده:
لازم است از حضور مهمانان خارجی جشنواره فیلم فجر بهره بلندمدت ببریم
پوران درخشنده نویسنده و کارگردان سینما با حضور در محل برگزاری سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر با بیان اینکه جا دارد این رویداد با سرعت بیشتری به سمت جهانی شدن حرکت کند، گفت: هر رویداد فرهنگی استانداردی که در کشور اتفاق می افتد به نفع جامعه و مخصوصا نسل جوان ما است به طور مثال جشنواره جهانی فیلم فجر کمک می کند جوانان دوستدار سینما وقت آزاد خود را به دیدن فیلم هایی از سینمای جهان و ایران اختصاص دهند.
کارگردان فیلم «هیس دخترها فریاد نمی زنند» درباره کیفیت سی و هفتمین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر، بیان کرد: هنوز فرصت می خواهیم تا کیفیت این جشنواره را به جشنواره های بزرگ خارجی نزدیک کنیم.
درخشنده با بیان اینکه حضور هنرمندان خارجی می تواند کمک زیادی به کیفیت جشنواره می کند، تصریح کرد: بزرگان سینمای جهان وقتی برای دیدن فیلم های جشنواره جهانی فیلم فجر و هنرمندان ایرانی به کشورمان می آیند تعاملات خوبی شکل می گیرد که البته باید کار کارشناسی بیشتری روی این مساله انجام شود تا جشنواره جهانی فیلم فجر به بازدهی بیشتری برسد.
وی در پایان درباره تفاوت های جشنواره جهانی و ملی فیلم فجر گفت: تلاش ما باید بر این باشد که جشنواره جهانی فیلم فجر تعامل بیشتری بین فیلمسازهای خودمان و فیلمسازهای جهان برقرار کند. اینکه هنرمندان خارجی به جشنواره جهانی فیلم فجر بیایند و فیلم ببینند و سپس بروند، کافی نیست و باید به نتایج بلندمدت تری فکر کنیم.
مظفر اوزدمیر داور بخش بینالملل:
روش کار نوری بیلگه جیلان بسیار به فیلمسازان ایرانی شباهت دارد
مظفر اوزدمیر بازیگر، کارگردان و فیلمنامهنویس ترک یکی از داوران بخش مسابقه بینالملل (سینمای سعادت) این دوره جشنواره است.
او که متولد سال ۱۹۵۵ در گوموشهانه است بیش از همه برای بازی در سه فیلم «قصبه» (۱۹۹۷)، «ابرهای بهاری» (۱۹۹۹) و «فاصله» (۲۰۰۲) به کارگردانی نوری بیگله جیلان فیلمساز صاحبنام ترک شهرت دارد. فیلم آخر جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره کن را برای اوزدمیر به همراه داشت.
اوزدمیر تحصیلات خود را در رشته مهندسی زمینشناسی در دانشگاه فنی استانبول پشت سر گذاشت و پس از آن به عنوان پیمانکار در پروژههای بازسازی ساختمانهای تاریخی مشغول به کار شد. «خانه» اولین فیلم سینمایی او در مقام نویسنده و کارگردان در سال ۲۰۱۱ روی پرده رفت. «سیاهوسفید» (۲۰۱۰) و «بوی خوش پول» (۲۰۱۸) از دیگر فیلمهای اوست.
شما در رشته زمینشناسی تحصیل کردید. چطور به بازیگری روی آوردید؟
از کودکی سینما را خیلی دوست داشتم، اما در آن زمان در ترکیه دانشگاه سینما نداشتیم که بتوانم در رشته سینما تحصیل کنم. زمینشناسی را خیلی دوست داشتم و برای همین در این رشته تحصیل کردم. هرچند در رشته دیگری تحصیل میکردم، اما از سینما دور نبودم. سینما یکی از چیزهایی است که من به آن علاقه دارم.
شما در سه فیلم با نوری بیلگه جیلان همکاری داشتید. این همکاری چطور پیش آمد؟
خیلی اتفاقی بود. اولین بار در فیلم «قصبه» با او همکاری کردم. روش کار نوری بیلگه جیلان بسیار به فیلمسازان ایرانی شباهت دارد. او سر صحنه به من اجازه بداههسازی میداد.
برای فیلم «فاصله» برنده جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره کن شدید. آن جایزه تأثیری در کارنامه کاری شما گذاشت؟
خیر. جایزهای که از جشنواره کن گرفتم، هیچ تأثیری در کارنامه بازیگری من نگذاشت.
شما علاوه بر بازیگری، فیلم هم ساختهاید. چه انگیزهای سبب شد وارد حیطه فیلمسازی شوید؟
در جهان چند موضوع ذهن من را درگیر کرده بود. و میخواستم آنها را به واسطه سینما مطرح کنم.
به عنوان یک بازیگر چه فاکتورهایی در انتخاب فیلمنامه و پذیرش یک پروژه برای شما اهمیت دارد؟
از نظر من موضوع فیلم و در مجموع حال و هوای فیلم اهمیت زیادی دارد.
تا چه حد با سینمای ایران آشنایی دارید و نظرشان نسبت به سینمای ایران چیست؟
ما از سینمای ایران تغذیه میکنیم. امکان دارد کشورهای دیگر فیلمهای خلاق و خوب داشته باشند، اما سینمای ایران به حال و هوا و احساسات ما نزدیکتر است.
به عنوان یکی از داوران بخش بینالملل جشنواره چه ویژگی در فیلمها میتواند شما را مجذوب کند؟
نوع نگاه یک کارگردان به دنیا از نظر من بسیار مهم است.
امیرحسین ترابی:
تماشاگران «لابیرنت» را دوست داشتند/ به ساخت «فرار مغزها» فکر می کنم
امیر حسین ترابی کارگردان «لابیرنت» در حاشیه نمایش این فیلم در سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر با اشاره به فضای خوب تولید این اثر گفت: نگارش فیلمنامه «لابیرنت» دو سال طول کشید و دو بار تا مرحله ساخت و تولید پیش رفتیم ولی کار متوقف شد.
وی افزود: در آخرین لحظات سپهر سیفی و مریم شفیعی از کانون ایران نوین به عنوان تهیه کننده وارد شدند.
ترابی که با اولین فیلم بلند داستانی اش در جشنواره جهانی فیلم فجر شرکت کرده است، توضیح داد: این اولین فیلم سینمایی من است و خوشبختانه چه به لحاظ تولید و چه فضای پشت صحنه و امکانات، فضای خوبی برایم فراهم شد.
وی حضور تماشاگرانی که تا پایان فیلم، اثر را دنبال می کنند موضوعی خوشحال کننده برای کارگردان عنوان کرد و گفت: من در طول نمایش فیلم از کسی واکنش هایی ناشی از خستگی مانند نگاه به ساعت یا تلفن همراه ندیدم. بعد از فیلم هم وقتی با آنها صحبت می کردم، فضای پرتعلیق و همچنین ریتم فیلم را دلیلی برای نگه داشتنشان در سالن عنوان می کردند.
این کارگردان جوان در پایان با اشاره به فیلمنامه ای که مشغول نوشتن آن است، ابراز امیدواری کرد ساخت فیلم جدیدش در نیمه دوم سال با نام «فرار مغزها» آغاز شود.
اینس گیل داور بخش بینالادیان:
معنویت درون انسانیت است
اینس گیل کارگردان و تهیهکننده پرتغالی در سی و هفتمین دوره جشنواره جهانی فجر به عنوان داور بخش بینالادیان حضور دارد.
او متولد لیسبون است و در دانشگاه لوسوفونا در این شهر سینما تدریس میکند. گیل پایاننامه دکترای خود را با عنوان «جو سینمایی» در سال ۲۰۰۵ منتشر کرد. او فیلمهای مستند و ویدیو اینستالیشنهای زیادی تولید کرده که اغلب مربوط به معنویت و مقدس است.
“سرزمین موعود” تازهترین ساخته او یک فیلم کوتاه داستان است که افسانه ارتباط بین نارسیس و اکو را تفسیر میکند. او بهطور منظم به عنوان هیئت داوران سیگنیس و کلیسای جهانی در جشنوارههای مختلف شرکت میکند. گفتوگویی کوتاه با گیل را در زیر میخوانیم.
به عنوان یک متخصص که در دو زمینه سینما و معنویت کار میکند، اعتقاد دارید کدام یک بیشتر میتواند بر روی دیگری تأثیر بگذارد؟
هر دو آنها میتوانند بر یکدیگر تأثیر بگذارند و این موضوع بستگی به نحوه استفاده از آن دارد.
شما کدام حوزه را بیشتر دوست دارید؟
سینما. چرا که این حوزه را بهخوبی میشناسم و آن را تدریس میکنم و البته فیلمساز هم هستم. هنگامی که متوجه فقدان و اهمیت معنویت در بسیاری از فیلمها و در کلیت سینما شدم، مطالعه در این زمینه را آغاز کردم و سعی کردم اهمیت و ارتباط آن با سینما را نشان بدهم.
به طور خاص درباره ادیانی مانند اسلام، یهودیت، مسیحیت و فلسفههایی مانند بودیسم در سینما مطالعه کردهاید؟
بله در حقیقت، من روی معنویت کار میکنم و فکر میکنم همه ادیان در بخش معنویت و انسانگرایی با هم مشترک هستند. همه ما به یک شیوه احساس میکنیم، سؤال میپرسیم، عمل میکنیم و با معنا و رمز و راز زندگی سر و کار داریم.
چگونه سینما میتواند به کاهش چالشهای مذهبی در جهان، بهخصوص در خاورمیانه کمک کند؟
سینما بسیار مهم است و میتواند به عنوان یک ابزار عالی برای ایجاد و گسترش صلح در همه جا عمل کند. سینما میتواند به اصلاح سوءتفاهمهای دینی کمک کند. چرا که به نظر من، مهمترین بخش مذهب، انسانیت است و معنویت درون انسانیت است.
فیلمهای بینالادیان را چگونه تعریف میکنید؟ مثلاً میتوانیم فیلمهایی را که در مورد پیامبران ساخته شده در این گروه دستهبندی کنیم؟
معتقدم میتوان فیلمهایی را که انسانیت را میکاوند و نوعدوستی را تبلیغ میکنند به عنوان سینمای بین مذهبی دستهبندی کرد. فیلمهایی مثل «مصائب مسیح» یا «ده فرمان» مذهبی هستند و لزوماً فیلمهای معنوی نیستند. منظورم این است که معنویت، پارامتر بسیار مهمی در یک فیلم مذهبی است که ممکن است در رابطه ساده بین دو شخص واقعی امروزی و آنچه آنها برای یکدیگر انجام میدهند، پیدا شود. البته نمایش متون مقدس و زندگی پیامبران هم خود بخش مهمی از سینماست و به نظرم یکی از بهترین و قدرتمندترین فیلمها در نمایش متون مقدس «انجیل به روایت متی» پازولینی است.
و درباره جشنواره بینالمللی فجر؟
شگفتانگیز است. بسیار مشتاق بودم به اینجا بیایم. نمیدانم چطور، اما میدانستم با جشنوارهای مواجه میشوم که انگار در آن همهچیز برایم آشناست. فضای جشنواره را دوست دارم. همهچیز خوب و مهماننوازی بسیار عالی است. همهچیز به بهترین شکل در جریان است.
در نشست «اقتباس ادبی در سینما: کپی برابر اصل؟» بیان شد:
محسن آزرم: هیچ متن ادبی مقدس نیست
نشست «اقتباس ادبی در سینما: کپی برابر اصل؟» در بخش باشگاه سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر، با حضور محسن آزرم عصر امروز دوشنبه (۲ اردیبهشت ماه) در سالن شماره ۳ سینما فلسطین برگزار شد.
در ابتدای این نشست محسن آزرم با اشاره به اهمیت ویژه اقتباس در این دوران از سینمای ایران گفت: وقتی در سینما از اقتباس ادبی صحبت میکنیم بحث خیلی جدی میشود و شاهدیم که فیلمهایی که از یک اثر ادبی اقتباس شدهاند چند درجه بالاتر از فیلمهای دیگر هستند. هر فیلمی در سینما نوعی اقتباس است، اقتباس از زندگی، تجربه گذشتگان و یا هر داستان دیگر اقتباس معنا میشود، اما بحث امروز ما درباره اقتباس از ادبیات است.
وی افزود: باید دید داستان در سینما چقدر تاثیرگذار است، از اول تاریخ سینما برخی مستند پیش میرفتند و برخی به سینما به جنبه سرگرمی نگاه میکردند، ما درباره سینمای مبتنی بر داستان و سرگرمی صحبت می کنیم. ما نمیتوانیم به راحتی هر چیزی را از سینما حذف کنیم، هر چیزی از سینما حذف شود باید جایگزین داشته باشد، وقتی درام را حذف میکنیم باید چیزی جایگزین آن شود وگرنه ما فیلم کاملی نداریم.
هیچ دستور و قاعده کاملی درباره اقتباس وجود ندارد
آزرم با بیان اینکه واقعیت یا ادبیات سر منشا سینمای اقتباسی است، گفت: هر متنی که قرار است تبدیل به اثر سینمایی شود، داستانی را روایت میکند. وقتی با فیلم اقتباسی طرف هستید میبینید که گاهی راوی تغییر میکند، هیچ دستور و قاعده کاملی درباره اقتباس وجود ندارد و هر فیلمسازی میتواند بنا به سلیقه خود از داستان استفاده کرده و فیلمش را بسازد، هر آن چیزی که فکر میکنید باید اقتباس شود، باید از دریچه ذهن کارگردان عبور کند. مخاطب فیلم اقتباسی با یک پیش زمینه به دیدن فیلم میآید، اما قرار نیست هر آنچه در ذهن اوست روی پرده ببیند.
این نویسنده اظهار کرد: هر فیلمسازی اگر به سراغ آثار ادبی میرود قرار است فیلمی از دریچه ذهنی او ساخته شود، در سینمای روشنفکری مولفها افرادی بودند که وقتی فیلمهایشان را میبینند میفهمند که با فیلمی از آن کارگردان روبهرو هستند. فیلمسازانی مثل هیچکاک بر این نظر بودند که نباید به سمت آثار ادبی رفت و آثار ادبی نباید در سینما ساخته شوند.
وی ادامه داد: فیلمساز موظف نیست هر آن چیزی که نوشته شده است تبدیل به فیلم کند، این فیلمساز است که تشخیص میدهد چگونه داستان را بسازد. سینما در خیلی از اوقات به خود اجازه میدهد در داستانها دست ببرد و آن را تغییر دهد، هیچ متن ادبی متن مقدس نیست و فیلمساز میتواند آن را تغییر دهد.
این منتقد سینما با بیان اینکه نمیتوان داستانی را که هیچ شناختی از آن در فرهنگ ما وجود ندارد به فیلم تبدیل کرد، گفت: باید داستانهایی که از نویسنگان خارجی داریم و میخواهیم آنها را به فیلم تبدیل کنیم، به نوعی با ذائقه مخاطب ایرانی همسو شود. در برخی مواقع به قدری فیلم با اثر ادبی متفاوت است که برای مخاطب قابل تشخیص نیست.
فیلمنامههای امروز اثر ادبی نیستند
آزرم در پاسخ به این پرسش که آیا فیلمنامه را میتوان یک اثر ادبی نامید، گفت: من نمیتوانم فیلمنامه را یک اثر ادبی بدانم، فیلمنامه با نمایشنامه متفاوت است، قطعا فیلمنامهای از بهرام بیضایی یک اثر ادبی و هنری است اما فیلمنامه فیلمهایی که امروز روی پرده سینما میروند، اثر ادبی نیست. سال ۴۷ در سینمای ایران یک تحول بزرگ رخ داد، در همان زمان که کتاب «شوهر آهو خانم» نوشته شد، موج نو سینمای ایران هم شکل گرفت. نکتهای در سینمای نو وجود داشت و آن علاقه به کتاب خواندن از سوی فیلمسازان این سبک بود.
وی با بیان اینکه فیلم «قیصر» یک فیلم اقتباسی نیست و فیلم اقتباسی کیمیایی «داش آکل» است، گفت: کیمیایی از سینما به سینما آمده اما جذب اقتباس شده است، مهرجویی و تقوایی هم با اقتباس فیلم میساختند، فرمانآرا هم در این سالها اقتباس کرده و فیلم ساخته است. مسئله نوشتن برای سینماگران آن دهه بسیار مهم بود و این دوری سینما از ادبیات حاصل دهه ۷۰ و ۸۰ است.
این نویسنده سینمایی بیان کرد: «دایی جان ناپلئون» یک رمان همهخوان بود که خواندن آن هنوز هم حال مرا خوب میکند، از «دایی جان ناپلئون» سریالی ساخته شد که ماندگار شده و در قاب تصویر جذابیت بیشتری پیدا کرده است. مهرجویی مهمترین فیلمسازی است که اقتباس را جدی گرفته اما خودش بر این نظر است که آثار به او تعلق دارد، چون به کلی آن را تغییر داده و در آثار دخل و تصرف کرده است.
وی اظهار کرد: آن چیزی که در سینمای مهرجویی مهم بود رابطه شهر و شهروند بود، به عنوان «سارا» فیلمی بود که درباره دوران سازندگی بود. فیلمهای مهرجویی تا حد زیادی در جامعه و ذهن مهرجویی حل شدهاند و دیگر آن اثر ادبی صرف نیستند. مهرجویی جزو معدود فیلمسازانی است که فیلمهایی ساخته که متعلق به زمانه خودشان هستند، در آن سالها بود که میشد آثاری مثل «مهمان مامان» را روی پرده سینما برد.
حق آثار ادبی برای نویسنده و ناشر است
آزرم در پاسخ به این پرسش که آیا فیلمساز مجاز است وقتی اثر ادبی را به فیلم تبدیل میکند، راوی را تغییر دهد، گفت: در داستان شرلوک هولمز راوی قاتل است اما در سریال میبینیم که کاملا متفاوت است. در بسیاری از فیلمها و سریالها که اقتباسی هستند راوی تغییر کرده است، باید بر حسب موقعیت سنجید و فیلمنامه را نسبت به رمان تغییر داد. اقتباسهای خیلی دقیق فیلمهای خوبی نیستند اما اگر کسی میتواند این چنین فیلمی بسازد، خیلی هم خوب است. چه بهتر که در ساخت فیلم از دیالوگهای داخل اثر استفاده شود اما برخی اوقات امکان ندارد که بخواهیم فیلم را مو به مو طبق داستانی که نوشته شده، بسازیم.
وی عنوان کرد: فکر نمیکنم فیلمسازان امروز حرفی بیشتر از بونوئل داشته باشند، اما او هم اقتباس میکرد و فیلم میساخت. اینکه ما میخواهیم حرف خودمان را بزنیم دلیلی بر عدم اقتباس از آثار ادبی نیست. هر فیلمسازی حق دارد فیلمنامه را خودش بنویسد اما ما نمیتوانیم از این موضوع چشمپوشی کنیم که فیلمنامه نویسی در ایران مشکل دارد. ما باید سالی چند فیلمنامهنویس خارجی بیاوریم تا برایمان تدریس کنند، چون انگار فیلمنامهنویسان داخلی را قبول نداریم. در فیلمسازان نسل جوان فیلمنامهنویس خوب کم داریم و جای خالی فیلمنامه در آثار فیلمهای جدید خالی است.
محسن آزرم در پایان درباره حق اثر ادبی گفت: حق آثار ادبی برای نویسنده و ناشر است و تا زمانی که حق نویسنده و ناشر پرداخت نشده فیلمساز حق ساخت هیچ فیلمی را ندارد. شاید نویسنده در این دنیا نباشد اما شرکت نشر همیشه صاحب اثر است و برای ساخت فیلم از آنها اجازه گرفت.
در کارگاه فیلمنامهنویسی دانشکده سینما تئاتر مطرح شد:
آندرئا پاللائورو: نگران فیلم نباشید و ریسک کنید
کارگاه فیلمنامهنویسی آندرئا پاللائورو نویسنده و فیلمساز ایتالیایی در بخش دارالفنون سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر صبح امروز (دوشنبه ۲ اردیبهشت ماه) در دانشکده سینما تئاتر برگزار شد.
در ابتدای این کارگاه تخصصی پاللائورو پس از ابراز خوشحالی از اینکه در ایران حضور دارد، از دانشجویان پرسید که آیا برنامهای برای فیلمسازی و فیلمنامهنویسی دارند. دانشجویان زیادی یه پرسش او پاسخ مثبت دادند و اعلام کردند که سینما را به صورت حرفهای دنبال میکنند و علاقهمند به فیلمنامهنویسی هستند.
این کارگردان ایتالیایی ادامه داد: من اعتقاد دارم که فیلمنامهنویسی را نمیتوان آموخت، باید تمرین کرد، نوشت و تا جایی که میتوان در نوشتن صادق بود. من امروز روشی که خودم برای نوشتن فیلمنامه دارم را بیان میکنم و امیدوارم برای شما ارزشمند باشد و تجربهای بیاموزید. من در هنگام نوشتن کاراکترهایم را قضاوت نمیکنم، باید کاراکتر برای شما جالب و جذاب باشد و اگر این اتفاق برای شما افتاد کاراکتر شما برای مخاطب نیز جذاب خواهد بود.
وی ادامه داد: در روش فیلمنامهنویسی، من اول شخصیت را انتخاب میکنم بعد هدف را میبینم و سپس موانعی که باعث میشود شخصیت به چالش بیفتد را مینویسم. فیلمنامهنویسی برای من اینگونه است که پس از انتخاب شخصیت فیلم، بررسی میکنم که کاراکترم چه میخواهد. این نوع نوشتن برای من از علاقهای که به نقاشی و تئاتر داشتم ایجاد شده است. کاراکترها نباید در داستان گم شوند بلکه باید داستان را بسازند.
با کاراکترهای فیلمنامهتان همدلی کنید
پاللائورو بیان کرد: با دیدن یک فیلم میتوان فهمید که کاراکتر مقهور داستان است و یا اینکه کاراکترها داستان را پیش میبرند. اگر انگیزه را از کاراکتر بگیریم و طبق فیلمنامه پیش برویم، فیلمهای متفاوتی خواهیم داشت، اما من این روش را که کاراکترها فیلمم را بسازند بیشتر دوست دارم و عکسالعمل آنها در قبال موقعیتها برایم جذاب است. در فیلمهای هالیوودی مثل «تایتانیک» کاراکترها در خدمت فیلمنامه هستند و داستان را پیش میبرند.
وی با بیان اینکه تحقیق در نوشتن فیلمنامه بسیار مهم است و گاهی باید تحقیق در نوشتن فیلمنامه را از درون خود شروع کنیم، گفت: هیچگاه نمیتوان گفت که کاراکتر هیچ کاری انجام نمیدهد زیرا سینما تنها هنری است که میتوان تکرار شخصیتها را در آن دید، دقیقا لحظاتی که کاراکتر کاری انجام نمیدهد، در فیلم بسیار مهم است زیرا مخاطب را با داستان درگیر کرده و او خود را جای کاراکتر احساس میکند.
این فیلمنامهنویس ایتالیایی ادامه داد: لحظاتی هست که کاراکتر از لحاظ بیرونی به سکون میرسد و این دقیقا لحظهای است که از درون حرکت خود را آغاز میکند. من ضد پیرنگ کار نمیکنم و کارهایم روایت محور است و این روایت به واسطه رفتار شخصیت در فیلم ایجاد میشود.
وی در پاسخ به پرسشی درباره اقتباس در فیلمنامه و اینکه اقتباس را چگونه میتوان در این قالب از فیلمنامهنویسی جای داد، گفت: در بسیاری از فیلمنامهها اینکه بدانیم هدف شخصیت درون فیلم چیست مهم است، اما من دوست دارم شخصیت پایان داستان را تغییر دهم. اقتباس با این نوع فیلمنامهنویسی در تضاد نیست. دیدن بازخورد شخصیت و کاراکتر در مواجهه با مشکلاتی که در فیلمنامه برای او تعریف شده است، برای من در فیلمسازی بسیار مهم است.
پاللائورو عنوان کرد: همیشه این اجازه را به کاراکتر بدهید که خودش را به شما نشان دهد. من سعی میکنم با بیشتر کاراکترهای فیلمم ارتباط برقرار کنم، با کاراکترها همدلی کنید، خودتان را جای آنها قرار دهید و صادقانهترین تصمیم را به عنوان فیلمنامه بنویسید. من تصمیم نمیگیرم که فیلم کی و چگونه تمام شود، شاید در بین فیلمبرداری پایان فیلم را تغییر دهم. در خیلی مواقع فیلمنامه را تصحیح میکنم که باعث تغییر فیلم میشود، نگران فیلم نباشید و ریسک کنید.
اجازه نمیدهم ریتم اهدافی که از فیلمسازی دارم تغییر دهد
وی در ادامه اظهار کرد: برای من ریتم فیلم خیلی مهم است، اما اجازه نمیدهم که ریتم اهدافی را که از فیلمسازی دارم تغییر دهد. باید شخصیتی که در فیلمنامه دارید باور کنید و به او اجازه هنرنمایی در فیلمتان را بدهید، هیچگاه کاراکتر را به واسطه فیلمنامه محدود نکنید و اجازه دهید که با صحنههایی هیجانانگیز و غیرقابل پیشبینی روبهرو شوید. به خودتان و شخصیتی که در قصه دارید وفادار بمانید و به او اجازه دهید خلاقیتهای خود را نشان دهد. اگر شریف و صادق باشید و عواقب نوشتههای خود را بپذیرید قطعا شخصیتهای خوبی در فیلمنامه و فیلم خواهید داشت.
این کارگردان ایتالیایی در پاسخ به یکی از حاضران که پرسید پرسشی آیا فیلم «گرگ وال استریت» را دیدهاید، گفت: فیلم سینمایی «گرگ وال استریت» را دیدهام، من با اسکورسیزی صحبت میکنم و او نقش استادی مرا دارد، اما از نظر من «گرگ وال استریت» صرفا یک فیلم سرگرمکننده است.
برای شخصیت داستانهایتان حکم صادر نکنید
وی در ادامه بیان کرد: در نوشتن به فیلمنامه خود شک نکنید و بگذارید فیلمنامه تکمیل شود، پس از اتمام فیلمنامه دوباره به ذهن خود گوش کنید و اگر شکی در ساخت کاراکترها دارید، آنها را تغییر دهید. بسیار خطر بزرگی است که انتخاب شخصیتها را بر اساس علائق مخاطب تغییر دهید، اگر میخواهید فیلمهای هنری بسازید نه فیلمهای تجاری، باید به ذهن و احساس خود اعتماد کنید، نه به خواسته مخاطبان.
پاللائورو در پایان اظهار کرد: من فیلمنامههایم را بر اساس انسانها و رفتارهایی که از آنها میبینم مینویسم، رفتار انسانها در فیلمنامهنویسی به من کمک میکند، اما خواسته مخاطب را در فیلمنامه انجام نمیدهم و شخصیتسازی و داستاننویسی من بر حسب خواسته مخاطب نیست. برای شخصیت داستانهایتان حکم صادر نکنید و مانع درک خودتان از شخصیتها در فیلمها نشوید. در دنیا تنوع زیادی وجود دارد و همه شخصیتها را با خوب و بد نمیتوان شناخت، کاراکترهای خاکستری هم در دنیا وجود دارند.
آرمین میلادی:
جامعه ایرانی آن سوی آبها بیشتر به فیلمهای کمدی توجه دارد
آرمین میلادی پخشکننده ایرانی مقیم استرالیا یکی از مهمانان سی و هفتمین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر است. میلادی رئیس شرکت «دریچه سینما» در استرالیاست که فیلمهای سینمای ایرانی را در آمریکای شمالی و استرالیا پخش میکند.
چندمین بار است که در بازار فیلم جشنواره جهانی فیلم فجر حضور دارید؟
این سومین حضور من در بازار جشنواره جهانی فیلم فجر است.
بیشتر در مورد فعالیت شرکت «دریچه سینما» توضیح میدهید؟
ما بیشتر در زمینه پخش فیلمهای ایرانی در آمریکای شمالی، نیوزلند و استرالیا فعالیت داریم.
در این سه سال چه تعداد فیلمهای ایرانی را پخش کردهاید؟
حدود ۱۰ سال است که شرکت ما در استرالیا فعالیت میکند. در پنج سال اخیر که نمایش فیلمهای ایرانی را در سینما شروع کردیم، حدود ۴۰ فیلم ایرانی را به نمایش درآوردیم.
تمام فیلمهایی که به نمایش درآوردید، فیلمهای بلند است؟
یکی دو مورد فیلم مستند را برای پخش انتخاب کردیم ولی چون ما جشنوارههای فیلمهای ایرانی در استرالیا و نیویورک نیز داریم، بیشتر فیلمهای مستند را در جشنواره به نمایش میگذاریم.
کمی بیشتر درباره جشنواره فیلمهای ایرانی که برگزار میکنید، توضیح بدهید.
این جشنواره در شش شهر از استرالیا برگزار میشود.
آیا این چهل فیلمی که شما برای پخش انتخاب کردید، بازده مالی خوبی هم برایتان داشته است؟
به هر حال کار پخش فیلم افتوخیزهایی دارد. ممکن است بعضی از فیلمها تجاریتر باشد. مسلماً جامعه ایرانی آن سوی آبها بیشتر فیلم کمدی برایش جذابیت دارد و از فیلمهای کمدی استقبال میشود. همانطوری که در ایران هم فروش فیلمهای کمدی بیشتر است. ما تصمیم گرفتیم روی فیلمهای معتبرتری نیز به لحاظ هنری برای مخاطبانی کار کنیم که شاید فیلمهای جدیتری را میپسندند.
مسلماً ایرانیها جمعیت کوچکی در استرالیا نیستند. آیا بهجز مخاطبان ایرانی، بومیهای استرالیا نیز از این جشنواره استقبال میکنند؟
در شهرهای مختلف مخاطبان متفاوت هستند. در سیدنی، ملبورن، بریزبن که شهرهای اصلی استرالیا هستند، مخاطبان ایرانی بیشتر است. ولی درصد مخاطب خارجی نیز شاید حدود ۲۰ درصد باشد، اما در شهرهای مانند کانبرا شاید تا ۸۰ یا ۹۰ درصد مخاطب جشنواره استرالیایی باشند. در شهر نیویورک نیز که امسال اولین سال برگزاری جشنواره ما بود، حدود ۶۰ درصد غیر ایرانی بودند که اتفاق خوبی برای ما بود.
استرالیاییها تا چه حد با فیلمسازان ایرانی آشنایی دارند؟
آشنایی زیادی ندارند، مسلماً اصغر فرهادی و عباس کیارستمی را میشناسند. ولی خب جشنواره ما توانسته جایگاه خوبی برای سینمای ایران ایجاد کند.
مذاکراتی که در بازار فیلم امسال داشتید، تا چه حد مفید بود؟
چند تا فیلم را برای پخش انتخاب کردیم. الان روی یک تولید مشترک با یک کمپانی فرانسوی کار میکنیم تا روی یک فیلم ایرانی سرمایهگذاری کنیم. حدود یک سال است که روی این پروژه کار میکنیم.
حجت قاسم زاده اصل:
جشنواره جهانی فیلم فجر جشنواره کارگردانان است / نزدیک شدن به الگوهای جهانی
حجت قاسم زاده اصل نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون تفکیک دو بخش ملی و جهانی جشنواره فیلم فجر را اتفاقی نتیجه بخش طی سال های اخیر دانست و گفت: جشنواره فیلم فجر در بخش ملی بیشتر فضایی برای اکران فیلم هاست اما فضای جشنواره جهانی فیلم فجر به جشنواره های بین المللی در حوزه سینما نزدیک تر است.
وی افزود: همچنین به نظرم مهمانان و کشورهای متنوع تری نسبت به دوره های گذشته در دوره سی و هفتم جشنواره حضور دارند. با این وجود سایت هایی نظیر نت فیلیکس و آمازون خواسته یا ناخواسته جشنواره های فیلم بین المللی را دچار مشکلاتی کرده اند و به تبع جشنواره ما نیز متاثر از این موضوع قرار می گیرد.
کارگردان سریال «تاریکی شب روشنایی روز» خاطر نشان کرد: جشنواره جهانی فیلم فجر از نظر کیفی برخوردهای حرفه ای دارد زیرا مدیران و دست اندرکاران آن تعریف شده اند؛ این را نه به عنوان یک کارگردان بلکه در مقام یک مخاطب می گویم و به نظرم می رسد جشنواره سرو شکل خوبی به خود گرفته است.
وی در پایان گفت: به نظرم جشنواره فجر در بخش ملی جشنواره تهیه کنندگان و بخش جهانی آن، جشنواره ای برای کارگردانان است. بخش ملی فضایی رقابتی تر و معطوف به فروش و سانس فوق العاده و رقابت برای اکران دارد اما در جشنواره جهانی فیلم فجر محیطی آرام تر برای دنبال کردن سینما فراهم است.
سفیر قرقیزستان در بازدید از جشنواره جهانی فیلم فجر:
امیدواریم برنامههای مشترکی بین سینمای ایران و قرقیزستان شکل بگیرد
آوازبیک عبدالرزاقاف سفیر قرقیزستان در ایران درباره سینمای ایران گفت: قبلا در چندین جشنواره سینمایی ایران حضور داشتهام و فیلمهای ایرانی را دیدهام که باعث شده به سینمای ایران علاقهمند شوم.
او ادامه داد: به نظر من سینمای ایران یکی از قویترین سینماهای دنیاست و کارگردانان و هنرپیشههای ایرانی بسیار بااستعداد و قوی هستند و فیلمهای بسیار درخشان تهیه میکنند.
سفیر قرقیزستان در ایران تاکید کرد: مردم قرقیزستان هم به سینمای ایران علاقه دارند. اتفاقا چند ماه پیش هفته سینمای ایران در قرقیزستان برگزار شد و سال گذشته هم ما جشنواره ای فرهنگی داشتیم که نادر شیخالاسلامی کارگردان ایرانی مهمان ما بودند.
عبدالرزاقاف با اشاره به همکاری با صداوسیمای ایران گفت: امیدوار هستیم امسال فیلمهایی که براساس نوشتههای چنگیز آیتماتوف نویسنده معروف قرقیزستان نوشته شده است از شبکه چهار سیما پخش شود.
به گفته وی، تعامل فرهنگی خوبی بین کشور ایران و قرقیزستان وجود دارد و امید می رود در آینده بین سینماگران دو کشور هم برنامه های مشترک اجرا شود.
او در پایان توضیح داد: ما برای تماشای فیلم «آهنگ درخت» ساخته آبیک داییربکوف به جشنواره جهانی فیلم فجر آمدیم که در چند جشنواره بینالمللی موفقیتهای خوبی به دست آورده است.