سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر در حالی به پایان رسید که تحرکات آشکار و پنهان برای توقف این رویداد با انگیزه قصد تسویه حساب با برگزارکنندگان این رویداد به ویژه با شخص رضا میرکریمی، دبیر جشنواره همچنان جریان دارد؛ اقداماتی که در نهایت به نفع سینمای ایران تمام نخواهد شد و در بدترین سناریو، جشنواره جهانی فجر را به رویدادی در حاشیه جشنواره ملی بازخواهد گرداند که حتی برای خبرنگاران کارت ورود به آن صادر نمیشد.
به گزارش «تابناک»؛ سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر ـ چه پیش از آغازش در بیست و نهمین فروردین و چه پس از پایانش در ششم اردیبهشت ـ بیحاشیه نبوده و تنشهایی کاملاً حساب شده نه به قصد شفافسازی یا بهبود کیفیت این رویداد، بلکه صرفاً با هدف تعطیلی این رویداد و ادغامش با جشنواره ملی فیلم فجر در جریان بوده است؛ تنشهایی که منشأ چند چهره مشخص هستند و مسأله اساسیشان، عدم برخورداری از «سهم» مشخص در این رویداد است و در همین چهارچوب نیز ائتلافهایی را با دیگران برای حذف این رویداد مهم سینمای ایران شکل دادند.
هنوز اینقدر از تفکیک بخش بین الملل جشنواره فجر نگذشته که فراموش کرده باشیم آن بخش چگونه برگزار میشد. آن بخش که به واسطه زمان جشنواره فجر، همزمان با جشنواره برلین و محلی برای حضور چند سینماگر و یک بازار فیلم بسیار ضعیف بود. در زمانی که بخش بین الملل در حاشیه جشنواره فجر برگزار میشد، اهالی رسانه نه از زمان نمایش و نه جزئیات جشنواره مطلع نمیشدند و حتی فیلمهای بخش بین الملل برای اهالی رسانه یا منتقدین در کاخ جشنواره به نمایش درنمیآمد!
اتفاق تلختر اینکه برای خبرنگاران کارت ورود به بازار فیلم صادر نمیشدند و دسترسی خبرنگاران به مهمانان خارجی قطع بود و آنها در پوشش کامل میآمدند و میرفتند و حتی در مراسم اختتامیه بخش بین الملل که مجزا از بخش ملی برگزار میشد، خبرنگاران رسانهها به صورت عمده دعوت نمیشدند! انگار با یک مهمانی خصوصی به نام «بخش بین الملل جشنواره» مواجه بودیم. در واقع آنهایی که از ادغام جشنواره جهانی فجر با جشنواره ملی فجر و بازگشت به وضع گذشته هستند، خواستار بازگشت به چنین شرایطی هستند و آن شرایط را مطلوب تلقی میکنند! بنابراین مشخص است مشکل فرم برگزاری جشنواره که بر خلاف گذشته یک مهمانی دورهمی در حاشیه جشنواره ملی فجر بوده، نیست؛ پس مشکل کجاست؟
مشکل اساسی برخی با جشنواره کنونی، برگزاری این رویداد سینمایی با ساختار ثابت است. در واقع اساساً در سینمای ایران ظرفیت لازم وجود ندارد تا بتوان یک امر را برای میان مدت به یک چهره سپرد ولو اینکه چهره مذکور شخصی چون میرکریمی با تجربه دو دوره مدیرعاملی خانه سینما باشد و هر شخصی ولو سینماگر به دنبال تغییر فضای مدیریت کوتاهمدت گلخانهای به مدیریت بلندمدت دارای یک نقشه راه باشد، آهسته آهسته موجی از مخالفان را خواهد یافت که حاضرند به قیمت تعطیلی آن اتفاق یا رویداد، یک امر میان مدت یا بلندمدت را متوقف کنند. این رویکرد اساساً نسبتی با منافع سینما نیز ندارد و در سینمای ایران، اولویت آخر منافع کلان سینمای کشورمان است.
در چنین بستری، نماینده مجلسی که این امکان را نیافته تا در سالی که انتخابات در پیش است با دو جین سلبریتی روی فرش قرمز جشنواره عکس تبلیغاتی بگیرد، نگران جشنواره شده و خبر غیرواقعی درباره احضار رضا میرکریمی به مجلس منتشر میکند؛ فضاسازی که چنین واکنشی از میرکریمی در پی داشت: «من اطلاعی از این خبر ندارم اما میتوانم حدس بزنم منشأ این اخبار کجاست و دلیلش چیست. من بعد از برگزاری این جشنواره منتظر یک خسته نباشید از جانب مسئولان بودم نه شنیدن این اخبار. اگر قرار باشد توضیحی هم به کمیسیون فرهنگی مجلس ارائه شود مسئولان دولتی سینما باید در راستای این پاسخگویی اقدام کنند. اما شنیدن این اخبار هم برای من ناراحت کننده است. اگر حاشیههای برگزاری یک جشنواره در این سطح میتواند اینقدر زیاد باشد عطای جشنواره برگزار کردن را به لقایش میبخشم.»
او پیش از این نیز در گفتوگویی تأکید کرد: «واقعیت این است که امسال واقعاً سختی زیادی در برگزاری این جشنواره کشیدم. پس اگر احساس کنم سال آینده هم قرار است حجم همه این کارها و مشکلات روی دوش خودم و تیم اجراییام به تنهایی باشد ممکن است تجدید نظر کنم چون برای من زمانی این کار ارزش دارد که نتیجه آن هم قابل قبول باشد و وقتی احساس کنم این رضایت را خودم نمیتوانم داشته باشم و قرار است یک کار نمایشی انجام دهم طبعاً کنار میکشم.»
به نظر میرسد مشکل اصلی حمایت ناکافی از این جشنواره توسط حسین انتظامی سرپرست سازمان سینمایی است؛ موضوعی که در سخنان میرکریمی نیز رگههایی از آن مشاهده میشد و میرکریمی در واکنش به سخنان دوپهلوی انتظامی درباره ادغام یا برگزاری مجزای جشنوارههای فیلم فجر، در گفت و گویی دیگر تأکیده کرده بود: «حسین انتظامی تا این لحظه از جشنواره حمایت کرده است اما من هم مثل شما وقتی مصاحبهها را میخوانم کمی گیج میشوم حالا باید در اولین فرصت از ایشان بپرسم ببینم واقعاً مشکل کجاست چون من هم واقعاً نمیفهمم.»
در این میان به نظر میرسد رضا میرکریمی که بسیاری از دوستان و نزدیکانش به او توصیه کرده بودند پس از دوره پیشین و حضور الیور استون، با جشنواره فیلم فجر وداع کند، پس از حواشی که برای این سینماگر تدارک دیده شد، به نقطهای رسانده شده که عطای کار را به لقایش ببخشد. به نظر میرسد، دغدغه میرکریمی که باعث شده تاکنون از کنارهگیری پرهیز کند، حفظ بنیان مستقل جشنواره جهانی فجر است، چرا که قطعاً مهمترین عامل حفظ ساختار منسجم و مستقل کنونی جشنواره جهانی طی چهار سال اخیر و عدم ادغام با جشنواره ملی، مدیریت این سینماگر پرسابقه است.