اقدامات اخیر دولت دونالد ترامپ موجب شده تا بحثهای مختلفی در جامعه درباره واکنش ایران به این اقدامات شکل بگیرد؛ از مقامهای سیاسی و نظامی گرفته تا کارشناسان و ناظران بیرونی و تحلیلگران. مردم نیز در این میان واکنشهای مختلفی به ماجرا دارند و تئوریها و تحلیلهای خودشان را در این زمینه ارائه میدهند.
یکی از پرطرفدارترین گزینهها که از سوی مردم و مقامات بارها گفته شده، ماجرای بستن تنگه هرمز است. سرلشکر باقری روز گذشته گفت: ما نمیخواهیم تنگه هرمز را ببنیدیم، مگر اینکه مجبور شویم و اگر نفت ما از تنگه هرمز عبور نکند، نفت هیچ کشوری از این تنگه استراتژیک عبور نخواهد کرد. البته ماجرای بستن تنگه هرمز، بحثهای حقوقی هم در نظام بینالملل دارد که مخالفان انجام این کار با توسل به آن استدلالهای خودشان را در جایگاه مخالف بیان میکنند.
گروهی دیگر اما کاملا در نقطه مقابل این دیدگاه قرار دارند. آنها بر این باورند، مسئولان باید از هر گونه تنش بپرهیزند و با ادامه همین رویکرد فعلی، از هر گونه اقدام متهورانه و تهاجمی پرهیز کنند. در واقع، تهران باید ضمن تحمل فشارهای آمریکا، از هرگونه اقدامی که منجر به تشدید تنش ها و فشارها شود، خودداری کند. طبیعی است که این تئوری هم طرفدارانی دارد. مخالفان این تئوری اما معتقدند با این تصمیم دیگر نمیتوان از منافع ملی کشور دفاع کرد و فرصت برای اعمال بیشتر زور و فشار از سوی ایالات متحده باز میشود.
عده سومی هم هستند که ماندن ایران در برجام را دیگر صحیح نمیدانند و بر این باورند، همان گونه که ترامپ با خروج از برجام اولین گامهای جدی تقابل با ایران را برداشت، ما هم برای رویارویی با امریکا در گام اول باید از برجام خارج شویم. مخالفین این تئوری اما معتقدند که برجام تنها یک معاهده با امریکا نیست که حالا ایران برای مقابله با امریکا از آن خارج شود. آنها میگویند همین که اقدامات ایران در برجام میان امریکا و اروپا فاصله انداخته، فرصت مناسبی برای تعامل بیشتر با اروپا را فراهم میکند.
گروهی هم پیشنهاد میدهند ایران به هیچ وجه اقدامی خلاف قوانین و مقررات عرف بینالمللی انجام ندهد؛ اما با آغاز غنیسازی، خروج از چند توافقنامه بینالمللی محدود کننده و بازرسی کشتی های نفتی در تنگه هرمز و بر اساس سازوکارهای حقوقی و بین المللی فشارهایی به طرفهای این مسأله وارد کند.
آخرین گزینه هم مذاکره با آمریکاست؛ پربحثترین گزینه در میان گزینههای موجود ـ که البته مذاکره موافقان و مخالفان فراوانی دارد ـ در چند گروه دستهبندی می شوند؛ عدهای از اساس با مذاکره با امریکا مخالفند. گروهی با توجه به سابقه آمریکا مخالف این کارند و برخی دیگر با آوردن مثال برجام، مذاکره با امریکا را بیهوده میدانند؛ اما در مقابل افرادی هم هستند که معتقدند، ایران با تعیین پیششرطهای سفت و سخت، به سراغ مذاکره با آمریکا برود.
نظر شما در این باره چیست؟
* شما طرفدار کدام یک از موارد فوق هستید؟
* چه پیشنهاد جدیدی دارید که در میان این گزینهها دیده نشده؟
* نظر خود را در این باره با ما در میان بگذارید.