راه نجات اقتصاد از کدام جناح میگذرد؟ آیا بین آمریکا و ایران جنگ خواهد شد؟ جولان دلالان در بازار برنج، جلیقهزردها فراتر از بینوایان، ۳۰میلیارد دلار ارز صادراتی به کشور برنگشته است، آقازادهها سوار بر صنعت خودرو، دست رد بغداد به سینه ترامپ، دیدارهای انتخاباتی یا گفتوگوی ملی، گوشیِ ترامپ در دست بولتون، گفتوشنود روحانی و چهرههای مطرح دو جناح در ضیافت افطار، تشکیل یک بازار ارز بدون حضور دلالان و فروش نفت در بازار خاکستری از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه ۲۲ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شدند که تیترهای مرتبط با موضوع جنگ و دیپلماسی تلفنی ترامپ از یک سو و دیدارهای شخیصتهای سیاسی جناحهای مختلف با یکدیگر در ماه رمضان با عناوین دیدارهای انتخاباتی یا گفت و گوی ملی از دیگر سو در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است. بررسی دلایل تأخیر در احیای کالابرگ الکترونیکی و گزارشهایی از وضعیت معیشت مردم و تورم در بخشهای مختلف بازار در کنار تحلیلهایی از چرایی افت قیمت دلار نسبت به هفته گذشته نیز از دیگر محورهایی است که مورد توجه روزنامههای امروز شده است.
رد احتمال جنگ ایران و آمریکا با عناوینی همچون وحشت ترسوها از شبح خودساخته جنگ و ترامپ اهل جنگ نیست نیز موضوعی است که در تعدادی از یادداشتها و گزارشها موضوع نوشتهها قرار گرفته است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
ترامپ اهل جنگ نیست
حیدر مستخدمین حسینی در بخشی از یادداشتی که در شماره امروز آرمان امروز منتشر شده، با عنوان ترامپ اهل جنگ نیست، نوشت: وزیر خارجه کشورمان در سفر به نیویورک و تحلیلی که ارائه و طی آن عنوان کرد ترامپ اهل جنگ نیست چنانچه در قبل از انتخاب شدن به عنوان ریاست جمهوری در چندین مرحله «جنگ راهحل کار نیست» را عنوان نموده، به او گوشزد کرد. این نکات و شبیه این نشان میدهد که ترامپ علاقهمند به مذاکره است. حتی اگر کار به برجام دیگری هم برسد، همین محتوای برجام تایید خواهد شد. ترامپ فقط میخواهد بگوید مذاکره کرده و قاعده جدیدی را ترسیم نموده است. به هر حال تندروها در همه دولتها وجود دارند و برای حرکت دولت برنامهریزی میکنند و پیریزیهای لازم را برای تصاحب کرسیهای بعدی هم شکل میدهند. ترامپ با شیوه خاص خود قول سقوط دو هفتهای دولت ونزوئلا را داده بود، اما تاکنون نه تنها این اتفاق به وقوع نپیوسته بلکه حتی مخالفان این کشور هم راه فرار در پیش گرفتهاند. این امر نشان دهنده این است که تندروها توانستهاند بر افکار ترامپ اثرگذار باشند و ترامپ را به وضعیتی بکشانند که دولتش نتواند براساس کارنامهای که داشته، موفق تلقی شود.
باید منتظر بمانیم که تنش موجود درون کاخ سفید و دولت آمریکا به نفع چه کسی به اتمام خواهد رسید. شخصیت ترامپ به گونهای است که اهل مذاکره و صحبت است. به نظر میرسد جدا از اتاق فکری که در پس هر دولت در آمریکا وجود دارند و آنها تصمیمگیرندگان اصلی هستند، اما خود ترامپ، چون شخصیتش بازرگانی است اهل مذاکره و دنبال این است که امتیازاتی بگیرد و بدهد. در مطالعه کارنامه شخصی ترامپ هم یک چنین رگههایی دیده میشود و حالا هم که دولت را در اختیار گرفته چنین رویکردی را دنبال میکند. ترامپ با اینکه ناو دوم را هم روانه خلیج فارس کرده، اما وقتی پی محتوای ناو میگردیم، برای یک جنگ نظامی طراحی و ارسال نشده بلکه بیشتر جنبههای روانی دارد که بتواند اخطارهایی به ایران دهد تا پای مذاکره و صحبت و حتی یک تلفن خشک و خالی برسد. نکته جالب اینکه تحریم فلزات و فولاد قبلا هم وجود داشته و مطرح شدن دوباره آن بیشتر دامن زدن به جنگ روانی است. اما چرا به رغم اینکه عنوان میشود دارو تحریم نیست، اما وضعیت دارو به گونهای پیش میرود که اروپا و سایر کشورها گشایش اعتبار نمیکنند. درحقیقت آمریکا هر شرکت و فعالیتی که خواسته را مورد تحریم قرار داده است. درحقیقت شرایط دنیا و منطقه برای یک جنگ جدید مساعد و مناسب نیست. مردم دنیا خسته شدهاند. کنگره و پارلمان آمریکا به جنگ رای نخواهند داد و جنگ به هیچ وجه به نفع اروپا هم نخواهد بود. هرچند سخن سیدعباس عراقچی تا حدودی شبهه برانگیز بود، اما پیغام سیاسی دربر داشت که ما از جمعیتی در ایران پذیرایی میکنیم و اگر جنگی علیه ایران صورت بگیرد اتفاقاتی در منطقه از قِبَل این جنگ پیش خواهد آمد. ترامپ از ابتدا با جنگ موافق نبوده و بسیاری از قولهایی که به کشورش داده را عملی کرده است. اما در مورد بحث سقوط قیمت دلار درپی پیشنهاد تماس ترامپ به مقامات ایرانی باید گفت که همیشه شوکهای بیرونی تاثیرگذار است، اما واقعیت این است که بانک مرکزی راهکاری، تقریبا از یک ماه گذشته، در نظر گرفته که جواب داده است. بانک مرکزی اعلام کرده بود در اینجا ریال تحویل میدهیم و در آنجا درهم امارات را تحویل میگیریم و به محض اینکه دیروز درهم خود را در بازار نشان داد، اثرگذار بود که به نظرم ارتباطی به شماره تلفن دادن ترامپ جهت تماس ندارد. این سیاست بانک مرکزی طی یکماه گذشته بود که دیروز آثار آن سرریز شد. البته درمجموع شوک بیرونی هم میتواند تاثیرگذار باشد، اما وقتی از درون انسجام برنامه وجود داشته باشد، قطعا آن برنامه موفق خواهد بود. این امر دیروز در حوزه طلا از اواخر هفته گذشته تاکنون اثرگذار بوده و ارز هم در جای خود این اثر را نشان داد. اینکه چه خواهد شد، باید دید سیاستمداران چه جهتی در رفتار فعلی جستجو خواهند کرد و اینکه کدام شرایط بهتر است را سیاسیون، چون زمینههای مختلفی را در نظر میگیرند، باید بیان کنند.
سه عامل کاهشی شدن نرخ دلار
مهران ابراهیمیان طی یادداشتی در روزنامه جوان به بررسی علل و عوامل کاهشی شدن نرخ دلار پرداخت و نوشت: دلار در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه به سرعت بالا رفت، اما فوارهوار پایین آمد. دلیل افزایش قیمت دلار در بازار آزاد سه خبر بود که به دلیل نبود تحلیلهای واقعی به شدت بازار و حتی مردم عادی را تحتتأثیر قرار داد، خبر تحریمهای صنایع فلزی ایران هم بدون تحلیلهای اولیه توانست با سرعت انتشارش فضای روانی را تحتالشعاع قرار دهد. فضای روانیای که به گفته همتی تحت عوامل غیر اقتصادی است، همچنین برخی سایتها و کانالهای تلگرامی نیز نیز با استفاده از این فضا حتی دلار ۱۵۷۰۰ تومان را برای آخر وقت پنجشنبه به ثبت رساندند، اما با آغاز به کار رسمی بازارها دیروز شنبه ۱۴ اردیبهشت، روند قیمتها نزولی شد به نحوی که فروشندهها بار دیگر افزایش یافتند.
همانطور که اشاره شد، رئیس کل بانک مرکزی هشدار داده بود که اتفاقات اخیر در بازار ارز هیچ منطق اقتصادی ندارد و صرفاً ناشی از جو روانی است که در بازار ایجاد شدهاست.
جنس التهاب بازار آخر هفته پیش نیز چنین بود؛ و اندکی زمان میخواست تا اثرات صرفاً روانی اخبار و بلوفهای ملتهبکننده در بازار ارز روشن شود. چنانکه تحریم فلزات اقدام جدیدی نبود، زیرا از سال گذشته فلزات همزمان با سیستم بانکی تحتالشعاع قرار گرفتهبود و صادرات این فلزات از قبل نیز تحریم بودهاست، با این حال صادرات فلزات از طریق شرکای تجاری و شرکتهای ثالث صورت میگرفته و تحریمهای جدید مشکل خاصی را ایجاد نمیکند، بلکه فقط بعضی ریسکها و هزینهها را برای صادرات را در پی خواهد داشت.
اما همزمان با خبر تکراری تحریم فلزات، توئیت ترامپ مبنی بر انتظار تلفنی از سوی ایران، بلافاصله مردم و بازیگران حوزه ارز و طلا را روشن کرد و آنها دریافتند که بلوف جنگ در منطقه سطحیتر از آن است که حتی اثرش در بازار ارز بیش از ۲۴ ساعت دوام بیاورد.
در سوی دیگر تزریق به موقع ارز از سوی بانک مرکزی به عنوان عامل سوم باعث شد تا خریداران ارز را که به قصد سود کوتاهمدت به میدان آمده بودند به هراس بیندازد و خرید و فروش هیجانی و متلهبزا کاهش یابد. از همین رو قیمت خرید و فروش در صرافیهای بانکی که همراستا با قیمت ارز در بازار آزاد تعیین میشود، از صبح دیروز سیر نزولی را طی کرد به نحوی که قیمت خرید و فروش یورو و دلار از صبح تا ظهر در چند نوبت کاهش قیمت داشت. به نحوی که حتی سایتها و کانالهای تلگرامی که معمولاً بالاترین قیمتها را درج میکنند کاهش ۴۰۰ تومانی را نیز ثبت کردند.
به عبارت بهتر همزمان با کاهش قیمتها در صرافیهای بانکی، قیمت دلار در بازار آزاد نیز نزولی شد و قیمت فروش دلار در بازار آزاد، ۱۵ هزار و ۳۲۰ تومان را هم تجربه کرد.
تجزیه ایران؛ مأموریت گروه ب؟!
روزنامه ایران در گزارش و گفت و گویی که با سید محمد صدر، دیپلمات پیشین و کارشناس روابط بینالملل انجام داده درباره مسائل گوناگون سیاست خارجه و تنشهای اخیر آمریکا با ایران صحبت کرده و در بخشیهایی از این گزارش نوشت: سید محمد صدر با دفاع از اقدام مقابلهای ایران در برابر کوتاهیهای طرف برجام از اهمیت این توافق بینالمللی برای ایران و جهان بخصوص اروپاییها میگوید. این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است اگر چه فشارهای اقتصادی امریکا تا مدتی ممکن است ادامه یابد، اما جنگی بین دو کشور در نمیگیرد. او در تحلیل گروه ب. یعنی جان بولتون مشاور امنیت ملی ترامپ، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی، بن سلمان ولیعهد عربستان و بن زاید ولیعهد امارات متحده عربی با محمدجواد ظریف همنواست که اعضای این گروه تلاش دارند رئیس جمهور امریکا را به سمت تشدید تنش با ایران سوق دهند.
صدر در بخشی از گفت و گوی خود با ایران میگوید: یکی از وزرای خارجه عرب در یک جلسه خصوصی گفت که ایران بسیار بزرگ است، بزرگی ایران برای ما مشکلساز است و باید کوچک شود. از آن طرف دارودسته بولتون که مرتبط با سازمان مجاهدین خلق هستند، طبیعی است که آنان هم حداقل در فروپاشی نظام جمهوری اسلامی با این بخش هماهنگ باشند. مجموعه اینها به علاوه لابی صهیونیستی فعال در امریکا چنین خطی را دنبال میکنند؛ یعنی اول فروپاشی، و دوم تجزیه ایران.
مسلم این است که ترامپ دنبال فروپاشی اقتصادی ایران است و به همین دلیل به قول خودشان تحریمهای فلج کننده را بر اقتصاد ایران تحمیل کردند. البته گوشه و کنار پیام میدهد که ما نه میخواهیم بجنگیم و نه دنبال تغییر نظام هستیم.
اگر به موضع عقلای امریکا نگاه کنیم، باید بفهمند که ایران قوی به نفع آنان است، چنان که اگر ایران با داعش مقابله نمیکرد، معلوم نبود چه بلایی سر منطقه، اروپا و خود امریکا میآمد. به عبارت دیگر، اگر ایران نبود، گروهک تروریستی داعش در عراق و سوریه، درست مانند القاعده و طالبان در افغانستان، حکومت تشکیل میداد. سؤال این است که چرا عقلای امریکایی این را نمیفهمند که ایران قوی، بزرگترین دشمن تروریسم و نابودکننده تروریسم بینالمللی است؟ خندهدار این است که امریکا ایران را به حمایت از تروریسم متهم میکند.
کمبود ارتباط فرهنگی نخبگان و استفاده نکردن از امکاناتی که ایران در امریکا دارد، البته مسأله قابل توجهی است. ایرانیان در امریکا بسیار مجتمعهای قوی، خوب و تحصیلکرده دارند که به لحاظ اقتصادی هم سطح بالایی دارند. طبعاً باید از اینها استفاده کرد، اما از آن طرف لابی اسرائیل، عربها، منافقین و دارو دسته جان بولتون بسیار قوی عمل کردند، ضمن اینکه گرایشهای ترامپ و بخش افراطی حزب جمهوریخواه باعث شده اینها شناخت دقیقی از ایران نداشته باشند.