خرید مازراتی با پول معلمان و حواشی دادگاه هادی رضوی، جدال توییتری ظریف و ترامپ، تازهترین اقدام متقابل ایران در چارچوب برجام، ترامپ علیه ترامپ، بهرهوری و نوآوری جایگزین نفت، نقره داغ شدن مستأجران در بازار مسکن، سقوط دلار به مرز کانال ۱۳ هزار تومان، وسوسه بنگاهداری، تشدید مجازات اسید پاشان و دیدار جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب با رهبر انقلاب از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سه شنبه ۳۱ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شده است که موضع جدید ترامپ مبنی بر عدم تمایل آمریکا برای جنگ با ایران همزمان با سقوط دلار به کانال ۱۳ هزار تومان و توییت ظریف خطاب به ترامپ درباره توصیه به رفتار احترام آمیز با ایران به عنوان محورهای اصلی و در ارتباط با هم صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده اند.
روزنامههای جوان و وطن امروز این جمله ترامپ مبنی بر اینکه جنگ با ایران اقتصادی است و آدم جنگ نیستم را تیتر یک کردند و کیهان نیز تیتری ترکیبی از چند اتفاق با عنوان مقاومت سیلی زد/لینکلن جا زد، دلار پایین آمد را از گزارش اصلی امروزش به عنوان تیتر یک صفحه نخست خود انتخاب کرد.
روزنامه اعتماد و ایران نیز موضوع تصویب طرح تشدید مجازات اسیدپاشی را همراه با گزارش و گفتوگوهایی با قربانیان این حوادث در شماره امروز خود برجسته کرده اند.
روزنامه همدلی تصویری از ترامپ را در نیم صفحه نخست خود قرار داد و عنوان تهدید توخالی را برای آن انتخاب کرد. روزنامه خراسان، اما در گزارشی با عنوان پاسخ عملی به بدعهدی از ۴ برابر شدن غنی سازی با دستور روحانی در صفحه نخست خود خبر داده است.
گزارش محاکمه سیدهادی رضوی متهم پرونده فساد بانک سرمایه، دادگاه متهمان پرونده پدیده و نیز دادگاه فرد معروف به جعبه سیاه بابک زنجانی نیز در بیشتر روزنامههای امروز با عناوین مختلف منعکس شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
چرا جنگ نمیشود؟
رضا حجت طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه جوان با عنوان چرا جنگ نمیشود، نوشت: دلایل متعددی وجود دارد که چرا جنگی جدید در خاورمیانه پرتنش شکل نگرفت. مهمترین عامل این بود که دونالد ترامپ نه اراده جنگ دارد و نه اینکه امریکا اکنون از آسیبهای آن در امان است. جدای از اینکه کنگره یا حتی مردم امریکا مخالف جنگ باشند یا نباشند، ترامپ از این ابزار استفاده میکند تا فقط امتیازات دلخواه خود را بگیرد. او یک نارسیست است که اهل جنگ اقتصادی و نمایش شخصی است. این موضوع در تهدیدها علیه کرهشمالی و چرخش یکباره به مذاکره نمایان است. مسئله این است که کرهشمالی با اینکه بمب اتمی داشت و هر حملهای به آن میتوانست بخشی از رقبا و دشمنان پیونگیانگ را در شرق آسیا دود کند و به هوا ببرد، تصمیم گرفت وارد بازی ترامپ شود و در دوئل جنگ ـ مذاکره، دومی را انتخاب کند. اما ایران چه چیزی داشت که سیاست نه جنگ – نه مذاکره را انتخاب کرد تا جایگاه ترامپ و امریکا را با تزتزل همراه کند.
پاسخ به این پرسش دومین دلیل صورت نگرفتن جنگ را نمایان میسازد. مسئله این است که بخش قابلتوجهی از «مردم جهان عرب»، پیدا و پنهان ضد اسرائیل و به تبع آن مخالف سیاستهای حمایتی امریکا در تحولات منطقه بهخصوص در حوزه فلسطین هستند. اما مسئله مهمتر این است که بسیاری از شهروندان عرب از اینکه در کل منطقه، خوار سیاستهای اسرائیل و امریکا شدهاند، حس حقارت و جبران دارند؛ بنابراین در دل خواهان مقاومت در برابر برخی دولتمردان خود، امریکا و اسرائیل هستند. با توجه به اینکه برخی از مقامات عرب به سمت عادیسازی روابط با اسرائیل پیش رفتهاند، این موضوع پیامدهای واکنشی زیادی را در آینده ایجاد خواهد کرد. یادمان نرود اولین اقدام خارجی مردم مصر بعد از انقلاب، حمله به سفارت اسرائیل در قاهره بود. مسئله این است که اگر امریکا حاکم و سلطان سلاح است، ایران در این منطقه حاکم دلهاست. آنچه که از سوریه تا عراق، یمن، لبنان و حتی برخی کشورها که تصورش کمتر است، بسیج مردمی برآمده از بطن اجتماعی نامیده میشود، در هر حملهای علیه ایران میتواند به کمک آن بیاید. این همان موضوعی است که حاکمان سعودی و اماراتی از آن به عنوان «دخالت ایران در امور داخلی کشورهای عربی» یاد میکنند. در حالی که ایران در منطقه متحدان بلافصلی دارد که در متن جامعه حضور دارند و جسمشان، سلاحشان است. قطعاً امریکا نمیتواند با این سلاح بجنگد. نمونه آن فتوای عالم اهل تسنن عراق برای دفاع از ایران در صورت حمله امریکا است. کسانی که تاریخ منطقه و اسلام را مطالعه کردهاند، اشراف دارند که این فتوا چه معنایی میتواند داشته باشد. در کنار این مسأله گروههای شناخته شده و نشده تأثیرگذاری در منطقه حضور دارند که طی چند سال اخیر امتحان خود را پس دادهاند.
اما دلیل دیگری که از جنگ جلوگیری کرد فضای کلان نظام بینالملل است. جهان کنونی جهان امریکامحور نیست. اگرچه واشنگتن هنوز دارای قدرت اقتصادی و نظامی برتر است، اما جهان سالهاست که گوش به فرمان امریکا نیست. بهخصوص که برای حمله به هر رقیب و مخالفی، دروغ را به سیاست آمیخته است. بهانه حمله به عراق این موضوع را آشکار ساخت. سیاست دروغ امریکا، دستکم در این مرحله اروپا، حتی انگلیس را از حمایت جنگ جدید جدا کرد. از طرفی روسیه و چین حتی اگر نخواهند در کنار ایران بمانند، علاقه ندارند امریکا تصمیمگیر نهایی جهان باشد و حکم آخر را در جنگ و صلح بدهد. در این میان روسیه حتی خونسردتر عمل کرد و برخلاف تحولات ونزوئلا که روزانه به زبان تهدید با امریکا صحبت میکرد، در کنار آرامش ایران ایستاد، چون مطمئن بود که این مرحله بدون هراس خواهد گذشت؛ بنابراین تنها به جملات دیپلماتیک بسنده کرد.
پشت پرده حمله به نزدیکی سفارت آمریکا در بغداد چیست؟
خراسان در شماره امروز خود با عنوان دسیسه در «منطقه سبز» درباره پشت پرده حمله به نزدیکی سفارت آمریکا در بغداد نوشت: شلیک یک فروند موشک کاتیوشا به نزدیکی سفارت آمریکا در بغداد به بهانه جدیدی برای متهم کردن گروههای مقاومت اسلامی در این کشور بدل شده است. ساعتی از شلیک این موشک به سه کیلومتری سفارت آمریکا در منطقه سبز بغداد نگذشته بود که اکانتهای نزدیک به آمریکا در شبکههای اجتماعی عاملان این اقدام را گروههای مقاومت اسلامی دانستند تا از این طریق به اقدام آمریکا که چند روزی است به بهانه نبود امنیت عدهای از کارکنان سفارت خود را از عراق خارج کرده، مشروعیت ببخشند. با این حال چند منبع امنیتی نزدیک به گروههای مختلف مقاومت اسلامی عراق تاکید کردند که زمان، کیفیت و چگونگی این رویداد و نحوه پوشش آن از سوی رسانههای آمریکایی و غربی همگی این فرضیه را تقویت میکند که آمریکا برای ادامه القای ناامنی در عراق و فشار به دولت این کشور در همراهی با سیاستهای ضد ایرانی خود، دست به چنین اقدامی زده است.
به گفته گروههای مقاومت، محل اصابت گلوله تا دیوار سفارت آمریکا حدود دو تا سه کیلومتر فاصله دارد، در حالی که همه میدانند سفارت آمریکا بسیار وسیع است و اگر گروههای مقاومت میخواستند سفارت را هدف قرار بدهند با مشخصات دقیقی که از منطقه دارند و وسعتی که محوطه سفارت دارد به راحتی قادر به چنین کاری بودند. قیس خزعلی دبیرکل جنبش عصائب اهل الحق نیز با محکوم کردن این حمله هر گونه جنگی را نه به نفع ایران و آمریکا بلکه به نفع اسرائیل دانست. همزمان، وزارت خارجه آمریکا با انتشار بیانیهای اعلام کرد که طی حمله راکتی به نزدیکی سفارتش در بغداد هیچ کس آسیب ندیده و خسارتی نیز به اماکن آمریکایی وارد نشده است. با این حال به نظر میرسد که حوادث منطقه الخضرای بغداد با هدف تحریک ترامپ و تغییر نظر وی درباره جنگ با ایران برنامه ریزی شده باشد. اظهار نظر مشاور ولیعهد ابوظبی نیز گویای این مسئله است. عبدالخالق عبدا...، مشاور ولیعهد ابوظبی گفت: اگر دولت آمریکا به وعده خود در قبال حمایت نظامی از کشورهای عربی مقابل ایران عمل نکند، اعتبار دولت ترامپ به خطر میافتد
ترامپ چگونه در وضعیت آچمز قرار گرفته؟
علیرضا میریوسفی در بخشی از یادداشتی که در شماره امروز اعتماد با عنوان ترامپ در وضعیت آچمز چاپ شده است، نوشت: تا قبل از جنگ جهانی دوم و شروع جنگ سرد، بازدارندگی عموما به موازنهای از تهدیدات نظامی متعارف اطلاق میشد، ولی پس از این تاریخ بازدارندگی هستهای هم به ادبیات این حوزه اضافه شد. دو جنبه نزدیک و دور از سیاست بازدارندگی در قبال ایران میتواند به ذهن متبادر شود. جنبه نزدیکتر این است که بعد از اقدامات تحریکآمیز اخیر امریکا به ویژه عدم تمدید معافیتهای ادامه خرید نفت از ایران، امریکا نگران واکنشهای تلافیجویانه ایران نسبت به منافع خود و متحدانش در منطقه است و بهدنبال بازداشتن ایران از اقدامات در این رابطه بوده است. همانطور که گفته شد مهمترین عامل بازدارندگی، ارسال یک پیام تهدید نظامی قوی و قابل اعتبار به طرف مقابل است که امریکا در دو هفته گذشته با صدور اطلاعیه در مورد اعزام ناو هواپیمابر و استقرار بمبافکن و سیستم دفاع ضدموشکی این کار را انجام داد. با این حال جنبه دورتر بازدارندگی به بازداشتن ایران از اقدامات برجامی و هستهای در دو ماه آینده و بعد از پایان مهلت اعلام شده در بیانیه اخیر شورای عالی امنیت ملی است؛ موضوعی که واشنگتنپست در سرمقاله سهشنبهاش به آن اشاره کرد و باعث عصبانیت و واکنش شدید ترامپ شد.
درواقع، باتوجه به اعلامیه ایران مبنی بر کاهش قابلتوجه تعهدات برجامی خود، دولت ترامپ در دو ماه آینده مقابل یک سه راهی غیرمطلوب خودساخته قرار خواهد گرفت...
پذیرش عبور ایران از خطوط قرمز هستهای که در برجام محدود شده بود، اقدام نظامی وسیع علیه برنامه هستهای ایران یا برگشت به برجام. تقریبا هیچ یک از این سه گزینه برای ترامپ قابلقبول و انجام نیست و عملا در وضعیت آچمزی قرار خواهد گرفت که خودش آن را به وجود آورده است، بنابراین دولت ترامپ به اجرای یک طرح و بازی سهگانه با هدف بازداشتن ایران از قدمهای بعدی برجامی در انتهای مهلت دو ماهه، دست زده است.
این بازی سهگانه عبارت است از: اول؛ جلبتوجهات به جنبه نزدیکتر سیاست بازدارندگی به بهانه ساختگی تحرکات جدید ایران در منطقه، دوم؛ انحراف توجه افکار عمومی از بنبست احتمالی سیاست فشار حداکثری در دو ماه آینده و همزمان فرستادن پیام به ایران به امید بازدارندگی ایران از اقدامات برجامی آتی.
انتشار گزارشهای جعلی اطلاعاتی در کنار ابراز آمادگی برای مذاکره با ایران، در همین راستا قابلتوجیه است. اقدام واکنشی ایران در این دو ماه هم جزو محاسبات ترامپ در این بازی سهگانه بوده است.
با این حال چیزی که شاید ترامپ کمتر روی آن حساب کرده بود، واکنش گسترده رسانهها و جامعه مدنی امریکا نسبت به این بازی جدید بود و عصبانیت ترامپ هم از این رسانهها و بهویژه شخصیتهای دموکرات به همین دلیل است. برخلاف تصور اولیه ترامپ، هم گزارشهای اطلاعاتی درز داده شده (که معمولا کمتر مورد تشکیک قرار میگیرند) و هم بازی ملامت موردنظر ترامپ آنطور که فکرش را میکرد، پیش نرفت.
از یک طرف این گزارشهای اطلاعاتی هم از نظر اصالت و هم از نظر میزان بزرگنمایی خط ایران و هم از نظر صفت تهاجمی یا تدافعی بودن زیر سوال رفت و از سوی دیگر ترامپ از سوی اکثر رسانهها و شخصیتهای امریکا مسوول وضعیت فعلی شناخته شد.
اقدامات حساب شده و خویشتنداری راهبردی ایران هم در ایجاد این وضعیت و سردرگمی بیش از پیش ترامپ موثر بود.
دو ماه آینده (و در واقع یک ماه و نیم باقیمانده از مهلت تعیین شده ایران) بسیار مهم و سرنوشتساز است و فعلا وضعیت به ضرر ایران نیست. ابتکار ایران در تجدیدنظر در تعهدات برجامی خود و تعیین مهلت دو ماهه، یک تغییردهنده قواعد بازی در سیاست فشار حداکثری ترامپ بوده و ادامه خویشتنداری و کنترل وضعیت فعلی تا پایان مهلت تعیین شده، اهمیت بسیاری داشته و میتواند شرایط را به نحو قابلتوجهی به نفع ایران تغییر دهد.