تله تلفنی ترامپ، اعلام یک تحریم برای سومین بار! تکرار تراژدی پلاسکو در تبریز، مصادره پس از مذاکره! رونمایی از سلاح جدید ارزی ایران در هفته جاری، صادرات فرآوردههای نفتی قابل تحریم نیست، حلقه مفقوده آموزش و پژوهش در مدیریت بحران، افتضاح جدید «من و تو» و مقایسه جان اسنو با رامبد! آرایش جنگی متقابل، آژیر قرمز سلامت برای احتکارهای کوچک! و مخاطب هشدار عراقچی، اروپاست، نه افغانها، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز شنبه بیست و یکم اردیبهشت ماه در حالی چاپ شدند و در پیشخوان مطبوعات قرار گرفت که جنگ روانی جدید ترامپ با کلید واژه تماس تلفنی، با تیترهای مختلفی در صفحات نخست بیشتر آنها برجسته شده است. عناوینی همچون تله تلفنی ترامپ (جوان)، جنگ روانی جدید ترامپ (آفتاب یزد)، بازیگر مردد (ابتکار)، گوشی دست ترامپ آمد /اولین نتیجه خروج از انفعال (کیهان)، اول بازگشت به توافق (اعتماد)، دردسرهای بلوف ناو لینکلن (مردمسالاری) و کاخ آشفته (ایران) انتظار تماس تلفنی ایران از سوی ترامپ همزمان با اعمال تحریمهای جدید را در گزارشهای اصلی خود تحلیل کردند.
روزنامههای کیهان و جوان این رفتار ترامپ را نتیجه خروج ایران از رفتار انفعالی ارزیابی کردند و روزنامه ایران تکرار پیشنهاد مذاکره با ایران از سوی رئیس جمهوری امریکا در شرایط کنونی را بی ارتباط با در دست گرفتن ابتکار عمل تهران در چارچوب برجام ندانست. روزنامه دنیای اقتصاد نیز اعلام انتظار ترامپ برای تماس تلفنی از سوی ایران را عقب نشینی از شروط دوازده گانه آمریکا دانسته است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
آیا ایران همه کارتهای خود را در مقابل آمریکا رو کرده است؟
محمدعلی وکیلی، نماینده مجلس و مدیرمسئول روزنامه ابتکار در سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان هنوز کارتی رو نکرده ایم درباره التهاب مابین روابط ایران و آمریکا نوشت: منازعه میان ایران و آمریکا هرلحظه تندتر میشود؛ چندانکه کار به تهدید نظامی هم رسیده است. به نظرم کاخ سفید راهبرد روشنی ندارد. ترامپ مشتاق مذاکره است و آن را پنهان هم نمیکند، اما سایر تصمیمسازان آشکارا تغییر رژیم را دنبال میکنند و چندان مایل به صلح و سازش نیستند. در هرحال دود سفیدی از کاخ سفید بیرون نمیآید. با گارد کنونیِ آمریکا، گمان نمیکنم کشوری بتواند با آنها «توافق» کند. مدتها است که با رهبر کرهشمالی مذاکره میکند، اما هیچ صلحی حاصل نشده است و چشماندازی از صلح هم وجود ندارد. تیم ترامپ طوری چیده نشده است که بتواند به کف حقوق ملتها احترام بگذارد.
آنچه میان ما و آمریکا در این یک سال پس از خروج آمریکا از برجام گذشته است، کاملاً در جهت افزایش تنش بوده است. با وجود اینکه ما همیشه از دیپلماسی حمایت میکنیم، اما آمریکا راهی برای مذاکره باز نگذاشته است. اصلاً بنای مذاکره وجود ندارد. فعلاً تصمیمسازان کاخ سفید میخواهند شانس خود را در تغییر رژیم و تجزیه ایران امتحان کنند. وقتی هنوز این هوس عبث برایشان زنده است نمیتوان با آنان مذاکره کرد؛ یعنی در واقع اکنون از مذاکرهای که آنان میپسندند چیزی برای ملت ایران درنمیآید.
روندهایی که اکنون طی میشوند چشماندازی از صلح ندارند و تنشها سرِ کمشدن ندارند.
فعلاً آنان تمایل دارند آتش نزاع ما با آمریکا، آرامش منطقه را به هم بزند. اما دوست ندارند خود وارد گود درگیری شوند. آمریکا از عمقِ نفوذِ نظامی ما در منطقه آگاه است و میداند که اصلاً نمیتوان با ایران شوخی نظامی کرد. همه میدانند که اگر منافع ایران را تهدید کنند، دیگر در هیچ جایی از منطقه امنیت نخواهند داشت. به همین سبب، درست است که آمریکا میخواهد ما را درگیر جنگ نظامی کند، اما اصلاً دوست ندارد طرفِ این درگیری خودشان باشند. آمریکا میخواهد نیابتی جنگی به راه بیندازد، اما شرکای منطقهای آن، مانند امارات و عربستان، از اینکه یکسرِ این جنگ باشند پرهیز میکنند. عربستان و امارات و اسرائیل ترامپ را تحریک میکنند که آمریکا خود وارد جنگ مستقیم با ایران شود، چون به درستی از رویارویی با ایران وحشت دارند. در هر حال، همه جنگافروزان در منطقه دوست دارند ایران را وارد جنگی نظامی کنند که طرف درگیری، خودشان نباشند.
هرچند بعید میدانم جنگی رخ دهد، اما بازی خطرناکی شروع شده است. قطعاً هرگونه جنگی در منطقه رخ دهد ابوظبی و سعودی بیشترین ضرر را خواهند کرد. آنان این نکته را خوب میدانند و به همین علت هم سعی میکنند آمریکا وارد درگیری مستقیم با ایران شود تا به خیال خود از آسیب آن در امان باشند.
ایران بهترین موضعی که می توانست گرفته است. ما قطعاً به سمت درگیری نظامی پیش نخواهیم رفت. هرچند آمادگی مقابله با هرگونه توطئه نظامی را داریم، اما به درستی راه دیپلماسی را بیش از هر زمان گشودهایم و دامی که آنان پهن کردهاند را شناختهایم. ما با آرامش، با دقت و با آمادگی کامل برای هر واکنشی، اوضاع را رصد میکنیم و وارد ماجراجوییهای احمقانه دشمن نمیشویم. هرچند هر دستی که مرز ما را لمس کند از بازو قلم خواهیم کرد. ما هنوز کارتی رو نکردهایم!
با ترامپ چه کنیم؟
حسین واله طی یادداشتی که روزنامه همدلی در شماره امروز خود منتشر کرده در مطلبی زیر عنوان با ترامپ چه کنیم؟ نوشت: تصمیم به مذاکره یا خودداری از مذاکره با ترامپ بستگی دارد به تحلیلی که از خروج ترامپ از برجام داریم، نه به اظهاراتی که هر ازچندی از کاخ سفید صادر میشود و نه به اینکه ما در موضع قوت هستیم یا در موضع ضعف. اگر هدف ترامپ از خروج از برجام را فقط مخالفت با دموکراتها در سیاست داخلی امریکا بدانیم، آنگاه معقول است که مانوری بدهیم (و حتی امتیازکی)، اما به پیمانی برسیم که در قوه مقننه امریکا تصویب شود و پرونده اتمی ایران را مختومه کند. مذاکره برای این هدف معقول است. اما اگر تصور میکنیم که هدف ترامپ فراتر از این است؛ تحت تاثیر لابی اسرائیل و اعراب، در صدد است یک حکومت ضعیف را تحت فشار بگذارد تا یا باج بگیرد یا سرنگونش کند، آنگاه وضع فرق میکند.
راه مقابله با این رویکرد، چیز دیگریست؛ باید آن عاملی را از میان برد که چنان تصویری از ایران پرداخته است. اگر برای علاج این ضعف بکوشیم، آنگاه اتفاقا هر قدر فشارها بیشتر و طولانیتر بشود، اما ایران بایستد و نشکند، فرصت برای مذاکره مناسبتر میشود. اما این نگرانی هست که شاهد اقدامی برای علاج آن علت اصلی نیستیم، بلکه نشانههایی گهگاه دیده میشود از اینکه سیاست در جهت معکوس سیر میکند. به نظر میرسد حرکت ترامپ چند منظوره است و بسیار تحت تاثیر لابی اسرائیل و برخی اعراب خلیج فارس.
راه اصولی مقابله با آن، تحکیم جبهه داخلی و تکیه بر قدرت مردم است از طریق ملیسازی حکمرانی در ایران چنانکه پایگاه نظام سیاسی چندان گسترش یابد که بیگانگان اعم از دشمنان و رقیبان ایران از نتیجهبخشی فشارها و حتی جنگ مایوس شوند و ترجیح دهند بهجای تقابل، با ایران کار کنند. اگر این راه را نرویم، به بخت و اتفاق بستگی خواهد داشت که در زورآزمایی جاری، کدام طرف زودتر خسته شود، یا میدان را ترک کند.
تهاجم کاخ سفید چند جانبه است؛ زمینگیر کردن اقتصاد ایران از طریق ممانعت از بازگشت ایران به جامعه جهانی، ایجاد شکاف در داخل ایران و شوراندن دستههای مختلف علیه یکدیگر، تضعیف توان دیپلماتیک و سیاسی ایران در منطقه از طریق تشجیع رقیبان منطقهای ایران به گذر از مرحله رقابت به خصومت، امید بخشیدن به و زنده نگاهداشتن تروریسم دینی خودساخته در منطقه پس از شکست نسبی آنان در عراق و سوریه، سوءاستفاده از فرصت اشتغال ایران به بحران جاری خودش و خستگی ملتهای منطقه از جنگ و درگیری برای پاک کردن صورت مساله فلسطین و جبران شکستهای اسرائیل در دو دهه اخیر. این فهرست را میتوان ادامه داد.
عقل سلیم میگوید علاوه بر توان نظامی برای رویارویی با دشمنیهای بیگانگان، توان ملی مشتمل بر قدرت اقتصادی، قدرت فرهنگی و همبستگی اجتماعی نیز برای کامیابی در درازمدت ضرورت دارد. همان منافذی را که امروز کاخ سفید بهکار گرفته باید مسدود کرد و این مهم به تصمیم سیاسی راهبردی ملی نیاز دارد. اساسیترین کلید موفقیت این است: ایرانیان همه احساس کنند کشور به آنان تعلق دارد و برای حفظ و تقویت و پیشرفت به مشارکت فعال آنان نیازمند است.
آخرین فرصت اروپا برای نجات برجام
هادی محمدی در یادداشت روز امروز روزنامه خراسان در با عنوان آخرین فرصت اروپا برای نجات برجام ضمن پرداختن به جدی بودن ایران در برنامه خروج تدریجی خود از برجام نوشت: بر اساس بیانیه شورای عالی امنیت ملی" به کشورهای باقی مانده در برجام ۶۰ روز فرصت داده میشود تا تعهدات خود به ویژه در حوزههای بانکی و نفتی را عملیاتی کنند. چنان چه در این مهلت کشورهای مزبور قادر نباشند مطالبات ایران را تامین کنند، در مرحله بعدی جمهوری اسلامی ایران رعایت محدودیتهای مربوط به سطح غنی سازی اورانیوم و اقدامات مربوط به مدرن سازی راکتور آب سنگین اراک را نیز متوقف خواهد کرد ". اگرچه عبور از سقف ذخیره آب سنگین و اورانیوم غنی شده ۳.۶۷ درصد که در دوره زمانی چند ماهه محقق خواهد شد به عنوان عبور از یک خط قرمز برای طرف مقابل به ویژه در حوزه گریز هستهای مهم و راهبردی به شمار میرود و شاهدیم که در همان گام اول برخی نگرانیها را برای آنها ایجاد کرده، اما به نظر میرسد این که ایران در گام اول خود نقشه راه دو ماه آینده و گام دوم را نیز به روشنی بیان کرده پیامهای مهم بیشتری دارد.
این حرکت تهران نشان میدهد که اولا ایران در برنامه خروج تدریجی خود از برجام قاطع و جدی است که اگر نبود میتوانست جزئیات گام دوم را به صورت محرمانه به اروپا ابلاغ کند نه این که با علنی کردن آن عملا خود را در راهی قرار دهد که انتهایش پس از دو ماه میتواند اقداماتی باشد که باعث خروج کامل ایران از برجام شود.
نباید فراموش کرد که بزرگترین حساسیت ۱+۵ در مذاکرات گذشته اول افزایش درصد غنی سازی ایران (در آن زمان ۲۰ درصد) و دوم راه اندازی راکتور آب سنگین اراک با تولید پلوتونیم بود چراکه امروز همه کشورهای دارنده بمب اتمی از دو راه غنی سازی با درصد بالا و پلوتونیوم حاصل از راکتور آب سنگین به این سلاح دست یافته اند از این رو تهدید ایران در مرحله دوم به مراتب سنگینتر است و به نوعی سرانجام برجام را نیز روشن خواهد کرد به گونهای که نیازی به گامهای دیگر نباشد. هرچند ایران بارهااعلام کرده است که قصد ساخت سلاح هستهای را ندارد، اما همین که توان و ظرفیت رسیدن به آن را هم داشته باشد برای غرب خوشایند نیست. از سوی دیگر ایران برای اطمینان بیشتر از این که کارش به قطعنامه و فصل هفتم نرسد تهدید دیگری را نیز در نامه محرمانه به سران ۱+۴ گنجانده که به نظر میرسد خروج از ان پی تی باشد. در صورت صحت، تکمیل سه گانه غنی سازی با درصد بالا، ساخت راکتور آب سنگین با تولید حداقل ده کیلوگرم پلوتونیم در سال و خروج از ان پی تی، از منظر غربیها هر کشور تحت فشار حداکثری را میتواند به وسوسه ساخت بمب اتمی بکشاند (همانطور که گفتیم حتی همین توان نیز برای غرب نگران کننده است) مگر این که کشورهای نگران از این موضوع دست بجنبانند و مطالبات ایران را که حداقلی و مطابق توافق چند جانبه بین المللی است در این ۶۰ روز محقق سازند. ۵۷ روز اگرچه زمان زیادی نیست، اما آخرین مهلت نجیبانه ایران به ۱+۴ به ویژه اروپاست تا نتایج بازی را به نفع طرفین برگرداند.