شیردوشی ۸ میلیارد دلاری ترامپ از عربستان و امارات، ظهور شبه مجریان به جای مجریان تلویزیونی، روحانی: قطعا از رنج و مشکلات مردم خبر دارم، روزنه امید در بازار کالاهای اساسی، کاندیداتوری عارف برای ریاست مجلس، توضیح سخنگوی وزارت خارجه درباره دیدار ظریف و سناتور امریکایی، پیشفروش خودرو ممنوع شد، غایبان لیست شفافیت و چرا ظریف جواب تلفن پمپئو را نمیدهد؟ از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه پنجم خردادماه در حالی چاپ و منتشر شدند که واکنشها به گفت و گوی ظریف و سناتور آمریکایی، نقدها و تحلیلهایی درباره مسئولیت برجام از یک سو و شیردوشی جدید ترامپ از عربستان و امارات و بازی تکراری فروش سلاح از سوی دیگر از محورهای برجسته در صفحات نخست روزنامههای امروز شده اند.
گزارشها و تحلیلهایی درباره انتخابات هیأت رئیسه مجلس، مسأله استانی شدن انتخابات و ادعای مطرح درباره وجود دستگاه پوز در دفتر وزیر نفت که با تکذیب خبر همراه بوده نیز در روزنامههای امروز مورد توجه قرار گرفته است.
روزنامه شرق با چاپ تصویری از وزیر خارجه کشورمان، عنوان گزارشی با تیتر چرا ظریف به تلفن پمپئو جواب نمیدهد؟ را در مرکز صفحه نخست خود قرار داد و در گزارشی دیگر از غایبان لیست شفافیت نوشت.
روزنامه کیهان گزارش اصلی امروز خود را با تیتر مشکل کشور نه جنگ است نه مذاکره مسئولیتهای بر زمین مانده دولت است در صفحه نخست برجسته کرد و در یادداشت امروزش که به قلم جعفر بلوری نوشته شده با اشاره به خطای خدمت به خود! به حرفهای مطرح شده اخیر درباره مسئولیت برجام پرداخته است.
روزنامه ابتکار واکنشها به سخنان تفرقهانگیز یک مداح در تلویزیون را در صفحه نخست خود گنجاند و در گزارشی دیگر در کنار تصویری از ترامپ از بازی تکراری فروش اسلحه نوشت. این روزنامه سرمقاله امروز خود را به اپیدمی فقر اختصاص داده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
رسانه ملی در اجاره چند مداح ولنگار نباشد
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان ولنگاری در مداحی نوشت: با فاصله گرفتن از دوران دفاع مقدس و به بهانه ضرورت تزریق شادی به جامعه، مداحانی پیدا شدند که با روی آوردن به سبکهای مبتذل آنطرف آبی یا تقلید از آهنگهای ترانههای قبل از انقلاب، تلاش کردند مداحیها را با سبک جدید ارائه نمایند. این افراد، برخلاف مداحان اصیل که هنوز هم در جامعه ما حضور دارند و وجودشان مفید و مغتنم است، از یکطرف محتوای اشعار را دچار انحراف و فاصلهگرفتن از معارف دینی کردند و از طرف دیگر تحرکاتی از خودشان بروز دادند که هیچ تناسبی با شان محافل عزاداری مذهبی نداشت. در جشنهای مذهبی هم همین ولنگاریها به وجود آمد بطوری که به بهانه ایجاد شادی در مردم و یا جذب آنان، نوعی حرکات خلاف شان محافل مذهبی در میان مداحان و مستمعین رواج یافت. در این روش، اشعاری خوانده میشود که از محتوای معارفی خالی است و به امور ظاهری و بسیار نازل و حتی گاهی انحرافی میپردازد.
چند سال قبل، رهبر انقلاب حضرت آیتالله خامنهای در دیداری که مدیران رادیو و تلویزیون با ایشان داشتند، نکته ظریفی را به آنها گوشزد کردند و گفتند ممکن است مطلب یک منبری یا مداح برای یک جمع ۵۰ یا ۱۰۰ نفره که در جامعه منتشر نمیشود عیبی نداشته باشد، ولی همان مطلب وقتی از رادیو یا تلویزیون پخش میشود مضر باشد (نقل به مضمون). بر همین اساس مسئولان رادیو و تلویزیون نباید هر مطلب نازلی را به نام مداحی از رسانه ملی پخش کنند. سطح رسانه ملی باید همواره درحال ارتقاء باشد بهویژه در زمینه مطالب مذهبی و بالاخص محافل و مجالس عزاداری و جشنهای مذهبی که دشمنان اسلام تلاش میکنند با معیوب جلوهدادن آنها اصل دین را زیرسوال ببرند. رسانه ملی در فرهنگسازی نقش مهمی دارد و به همین دلیل باید با دقت فراوان عمل کند تا همانطور که امام خمینی فرمودند: یک دانشگاه باشد و بتواند سطح فکر و فرهنگ جامعه را بالا ببرد.
لازم است به این نکته هم اشارهای داشته باشیم که این نقد به معنای نادیده گرفتن نقاط قوت رسانه ملی نیست. حتی در زمینه برنامههای مذهبی نیز رادیو و تلویزیون برنامههای ارزشمند و قابل تقدیر زیادی دارند که نقاط قوت آنها محسوب میشوند. سخن این مقاله اینست که رسانه ملی با مطرح ساختن مداحان فاقد معیارها و ضوابط معارفی و تن سپردن به ولنگاری در مداحیها و برنامههای مذهبی آثار و برکات برنامههای مفید خود را خنثی نکند و زحمات دستاندرکاران تهیه و پخش برنامههای وزین را بر باد ندهد. رسانه ملی نباید در اجاره چند مداح ولنگار باشد، مداحان صاحب سبکهای فاخر که از فرهنگسازان بیادعا و میراثداران مروجان معارف اهلالبیت به شمار میروند شایسته حضور در این رسانه فراگیر هستند.
شانه خالی کردن از مسئولیت برجام چرا؟
جعفر بلوری در بخشی از یادداشت روز امروز روزنامه کیهان با عنوان خطای خدمت به خود نوشت: ۱- دانشآموز که بودیم، هرگاه نمره خوبی از معلم میگرفتیم واکنشمان معمولا این طور بود: «نمره ۲۰ گرفتم». اما اگر بنا به هر دلیلی نمیتوانستیم نمره خوبی بگیریم میگفتیم: «معلم به من نمره ۱۲ داد». این یعنی موفقیت را تنها، حاصل تلاش خود میدیدیم و مسئولیت شکست را نمیپذیرفتیم و به گردن این و آن میانداختیم. این «خطا» محدود به دوران کودکی و دانشآموزی و صرفا راجع به نمره درسی نیست. موضوعی است که گاهی در مسائل کلان هم دیده میشود. اصلا این مبحث تحت عنوان «خطای خدمت به خود» یا The self-serving bias نظر محققان زیادی را جلب کرده و در این باره تحقیقات مفصلی هم صورت گرفته است.
این خطا اگر در سطح دوران مدرسه و دانشآموزی رخ دهد ـ که غالبا رخ میدهد ـ شاید خطرات زیادی نداشته باشد، اما وای به روزی که در مسائل کلان و مهم کشور مسئولین عمداً! یا حتی سهواً دچار چنین خطاهایی شوند و برای شانه خالی کردن از مسئولیت، همه الا خود را مقصر جلوه داده و بعضا برای سرکار گذاشتن افکار عمومی به «اصول» هم حمله کنند، دو قطبی بسازند و. ما در این ۶ سال و اندی که گذشته، به کرات از این خطاها دیدیم. گشایشهای ولو سطحی و دروغین با اغراق شدید در میزان، مال آنها و حاصل تدبیرشان میشد و بنبستها و ناکامیها تقصیر دیگران!
خط مشی امروز این جریان در این ۶ سال و اندی نیز با رنگ و بویی از پوپولیسم، به شدت تحت تاثیر چنین خطایی بوده به ویژه پس از اثبات خسارتبار بودن برجام و هوا شدن همه آنچه تصور میکردند. موضوع خیلی ساده است، مسئولیت وضعی را که به وجود آوردهاند نمیپذیرند، حاضر به تغییر رویه هم نیستند. برخی در این طیف بارها و در تریبونهای رسمی و غیر رسمی گفتهاند، «همه» مقصرند الا آنها. ۴ سال اول را به یک شکل، ۴ سال دوم را هم به شکلی دیگر. باور بفرمایید اگر ۴ سال دیگر هم دولت در دستشان باشد، وضعیت همین خواهد بود و فقط بهانهها تغییر خواهند کرد. از «تقصیر دولت قبل بود، خرابه تحویل گرفتیم، میراثدار شهر سوختهایم» در ۴ سال اول رسیدهاند به «همینی که هست، به ما چه؟ تقصیر ترامپ بود!» و این روزها، «نمیگذارند، اختیار نداریم، باید در قانون اساسی بازنگری کنیم و...» در ۴ سال دوم. یعنی کل ساختار نظام باید تغییر کند و اختیارات تمام قوا به آنها داده شود تا بتوانند، قیمت پراید و سیب زمینی را پایین بیاورند و مشکل مسکن و اجارهنشینها را حل کنند!
در این بین، اما اگر احیانا علائمی ولو کوتاه و گذرا از گشایش هم حاصل شده، یا وقتی مشکلات حاصل از بیتدبیری هنوز به این شکل امروزی وجود نداشت و به دنبال پیروزی در انتخابات بودند، تعابیر کاملا فرق داشت:
«دنیا عاشق کار کردن با ایران شده. هجوم شرکتهای غربی برای کار کردن با ایران آغاز شده. آمریکاییها اصرار کردند به ما هواپیما بدهند و پیگیری میکنند که چرا خبر نمیکنید به شما هواپیما بدهیم. آنها پیگیر کار با ایران هستند. یادتان هست نفت میفروختیم و کالا وارد میکردیم.»، «کاری خواهیم کرد که لذت سهامدار شدن را بچشید»، «دیدید! کار را وقتی به کاردان بسپارید وضعیت این طور میشود.»، «اولین تدبیر ما کاهش نرخ بیکاری خواهد بود»، «مسئله مسکن نیز در اولویت دوم جوانان است که به آن توجه ویژهای دارم»، «سانتریفیوژها باید بچرخد و زندگی مردم نیز باید بچرخد»، «اتکای بودجه جاری کشور به نفت باید کاسته شود، زیرا پول نفت از عوامل افزایش تورم است»، «همه تحریمهای مالی و بانکی و حتی نظامی و موشکی در روز اجرای توافق یکجا برداشته خواهد شد»، «اگر میخواهید ریال ایرانی به جای اول خود و گذرنامه ایرانی به احترام خود برگردد، ... پای صندوق آراء بشتابید»، «چنان رونقی به اقتصاد بدهیم و آنچنان مردم را از درآمد سرشار کنیم که نیازی به ۴۵ هزار تومان پول یارانه نداشته باشند» و...
۲- وقتی برای دانشآموز، این «خطا» توضیح داده شود، مسئله را میتوان حل شده تلقی کرد. اما وقتی پای سیاست و قدرت و بعضا حتی خیانت به میان کشیده میشود، اوضاع کمی پیچیده میشود.
استانی شدن انتخابات مجلس دغدغهای از مشروطه تا کنون
ولی الله شجاع پوریان مدیر مسئول روزنامه همدلی در سرمقاله امروز این روزنامه درباره موضوع استانی شدن انتخابات نوشت: استانی شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی یکی از دغدغههای مهم بخشی از نمایندگان مجلس در دورههای مختلف بوده است، سیستم انتخاباتی فعلی کشور در انتخابات مجلس بر اساس آرای حوزههای انتخابیه است، در حالی که طراحان ایده استانی شدن انتخابات مجلس، قائل به انتخاب نمایندگان در سطح استان مشابه انتخابات مجلس خبرگان رهبری هستند. گرچه طرح استانی شدن مجلس از دوره ششم و هفتم مجلس بیشتر مورد توجه قرار گرفت و اینجانب در مجالس مزبور جزو طراحان آن بودهام، اما ردپای منطق استانی بودن انتخابات مجلس از زمان قانون مشروطه مشهود است. در جریان مذاکرات تهیه پیشنویس قانون اساسی نیز بسیاری بر انتخابات استانی تاکید داشتند، اما بازهم ایرادات وارده بر آن مانع تصویب آن شد، در ادامه در جریان بازنگری قانون اساسی، این ایده به صورت جدیتر مورد بحث قرار گرفت، اما به جای آن شورای عالی استانها جایگزین استانیشدن انتخابات مجلس شد.
موافقان طرح استانی شدن انتخابات مجلس در مجلس پنجم و بهویژه مجالس ششم و هفتم این طرح را پیگیری و پس از تصویب در مجلس به شورای نگهبان ارجاع دادند، اما ایرادات قانونی و شرعی شورای نگهبان تاکنون مانع تصویب این طرح شده است. خوشبختانه اعضای شورای نگهبان در سالهای اخیر بر اهمیت و ضرورت استانی شدن انتخابات پی بردهاند و این شورا با کلیات این قانون موافقت کرده است، اما در برخی جزئیات و نحوه اجرا اشکالات و نواقصی وجود دارد که انتظار میرود با توجه به پشتوانه کارشناسی پژوهشکده شورای نگهبان و دغدغه فقها و حقوقدانان این شورا، استانی شدن انتخابات مجلس در آینده نهایی و نظام و مردم از مزایای آن برخوردار شوند.
در مورد مزایای استانی شدن انتخابات، کارشناسان و فعالان سیاسی موارد متعددی را مطرح کردهاند و اینجانب در مقاله پیشین خود چندین مورد از محاسن آن را بر شمردم از جمله تقویت دموکراسی و افزایش نقش و جایگاه احزاب، کاهش هزینههای انتخابات، ارتقای دغدغههای محلی رایدهندگان به مطالبات کلان و ملی، انتخاب افراد سرشناس و شاخص، بیتاثیرشدن خرید و فروش رای در حوزههای انتخابیه کوچک و کمجمعیت، کمرنگ شدن شاخصهای قومی و قبیلهای، توجه نمایندگان به وظایف ملی به جای پیگیری مطالبات کوچک محلی از جمله مزایای استانی شدن انتخابات مجلس به شمار میروند.
شاید یکی از دغدغههای مخالفان استانیشدن انتخابات مجلس کاهش مشارکت و کمتوجهی نمایندگان به مطالبات شهرهای کوچک و تمرکززدایی است که این معایب با تقویت نهاد شوراها و افزایش نقش و جایگاه آنها در ساختار سیاسی و تصمیمگیری کشور قابل جبران است، یعنی نمایندگان مجلس به وظایف ملی خود بپردازند و با افزایش نقش و اثرگذاری شوراها، از سویی نهاد شورا را تقویت کنند و از دیگر سو دغدغه مخالفان استانی شدن انتخابات مجلس را برطرف کنند. امروزه اعضای شوراهای اسلامی شهر و روستا به دلیل عدم اثرگذاری در اداره امور شهرها از اعتماد عمومی لازم برخوردار نیستند و اگر پارهای از نقش و وظایف نمایندگان مجلس در حوزههای انتخابیه به اعضای شورای شهر تفویض شود، دغدغه موافقان و مخالفان استانی شدن انتخابات رفع میشود.
بررسی سیر تاریخی ایده استانی شدن انتخابات مجلس به دلیل مزایا و شرایط سیاسی کشور اجتنابناپذیر است و به رغم اینکه در دورههای زمانی مختلف با ایراد و اشکال مواجه شده، اما هربار با رفع اشکالات به صورت یک مطالبه جدی مطرح شده است، از اینرو این بار میتوان با نگاهی کارشناسانهتر و ارائه راهکارهای منطقی به این ایده ناتمام پایان بخشید.