پنجه عدالت دستگاه قضایی بر گلوی مفسدان اقتصادی، وضعیت نامشخص فروش خودروهای صفر در نمایندگیها، بیانات رهبر انقلاب در دیدار با دانشجویان، بیاعتمادی کنگره به کاخ سفید، برق پرمصرفها را میگیرد!، زبان فارسی قربانی نظارت بی خاصیت صدا و سیما، جوخه مرگ بن سلمان برای حذف مخالفان، حمایت رئیس قوه قضاییه از آزادی مطبوعات، جنگ طلبان زیر ذره بین کنگره و علت رفت و برگشتی قیمت دلار از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز پنجشنبه دوم خردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که بیانات رهبر انقلاب در دیدار با دانشجویان با عناوینی همچون پاسخهای صریح به سؤالات دانشجویان (خراسان) و زمینه را برای روی کار آمدن دولت جوان و حزباللهی فراهم کنید (کیهان)، مشکلات نظام پارلمانی از نظام ریاستی بیشتر است (همدلی) (ایران) در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است. دیدار رئیس دستگاه قضا با اهالی رسانه و دفاع حجت الاسلام رئیسی از آزادی مطبوعات نیز در تعدادی از روزنامههای امروز مورد توجه قرار گرفته است.
اختلاف کاخ سفید و کنگره درباره ایران نیز دیگر موضوعی است که در بیشتر روزنامهها، محل بحث و گزارش شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و روزنامههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
اقتصاد و اختیاراتی که نقد نشده است
مهدی حسن زاده طی یادداشتی که در شماره امروز خراسان منتشر شده درباره موضوع مطرح اخیر درباره اختیارات رئیس جمهور نوشت: طی روزهای اخیر رئیسجمهور چند بار تلویحی و گاهی صریح خواستار افزایش اختیارات خود شده است. از جمله صحبتهای ۳۰ اردیبهشت ایشان در همین زمینه است که با تأکید بر این که امروز برای مدیریت بهتر شرایط نیازمند تمرکز قدرت و تصمیم گیری هستیم، اظهار کردند: «در دوران جنگ تحمیلی نیز در مقطعی که با مشکل مواجه شدیم، شورای عالی پشتیبانی جنگ ایجاد شد و همه اختیارات در دست این شورا بود و حتی مجلس شورای اسلامی و قوه قضاییه نیز در تصمیمگیری آن شورا دخالتی نداشتند و امروز هم در شرایط جنگ اقتصادی قرار داریم.»
واضح است که در شرایط جنگی، وحدت فرماندهی یک ضرورت است؛ چه جنگ نظامی باشد و چه جنگ اقتصادی. همچنین واضح است که در شرایط جنگ اقتصادی، بیشترین فشار مدیریت به بخش اجرایی وارد میآید و ضروری است بخش اجرایی برای مدیریت اقتصاد کشور اقدامات فوری انجام دهد. به ویژه در بخشهایی از جمله ارز و نفت، تصمیمات سریع برای مواجهه با حملات دشمن ضروری است.
در مواجهه با چنین شرایطی از ابتدای سال گذشته، شورای هماهنگی اقتصادی قوا راه افتاد تا بتواند تصمیمات اقتصادی را که نیازمند هماهنگی قواست اتخاذ کند. این شورا با حضور سران قوا و ترکیبی از ۱۰ مقام دولتی، چهار مقام از مجلس و سه مقام از قوه قضاییه، تصمیمات مهم اقتصادی کشور را اتخاذ میکند و مواردی را که نیاز به تصویب مجلس داشته باشد، با فوریت به مجلس میفرستد. این شورا با مجوز رهبر انقلاب و به ریاست رئیسجمهور، عملا بخشی از اختیارات اداره کشور را در اختیار دارد و به ویژه در زمینه اصلاح تصمیمات غلط ارزی، مصوبات مهمی داشته است. به این ترتیب، بخشی از افزایش اختیارات نسبت به شرایط عادی، اعمال شده است. در چنین شرایطی طرح اختیارات بیشتر آن هم در حالی که به وضوح مشکل کشور معطلی دولت در تصمیمات اقتصادی براساس همین اختیارات موجود است، محل تأمل و سؤال است.
کافی است تصمیمات مهم دولت در یک سال اخیر و تصمیمات بر زمین ماندهای که با اختیارات فعلی دولت قابل اجراست، مرور شود. تصمیم تعیین نرخ ارز ۴۲۰۰ تومانی و اختصاص ارز برای همه نیازهای ارزی با این نرخ و چهار ماه دوام این تصمیم غلط، مهمترین مصداق تصمیمات غلطی است که با اختیارات موجود گرفته شده است. فقط همین تصمیم و تغییر آن و تغییری که در ریاست بانک مرکزی به عنوان سیاست گذار ارزی اتخاذ شد و همتی به جای سیف، ریاست بانک مرکزی را برعهده گرفت، نشان میدهد که تا چهاندازه تصمیمات دولت درباره تغییر سیاستها و افراد مهم است. اکنون نیز تصمیم درباره حمایت غذایی و اختصاص کالابرگ الکترونیک به جای ارز ۴۲۰۰ تومانی برای اقلام غذایی با وجود نظر کارشناسی مثبت برخی از دستگاههای دولتی و حتی تکمیل سامانه مورد نیاز توسط بانک مرکزی، ماه هاست معطل اجراست. تصمیمی که علاوه بر جلوگیری از هدررفت ارز ۴۲۰۰ تومانی، در شرایط تورم سنگین ۸۰ درصدی خوراکی ها، حمایت غذایی بسیار خوبی از خانوارهای محروم و حتی متوسط ایجاد میکند.
اکنون ابلاغ رهبر انقلاب برای اصلاحات ساختاری، مالیات بر عایدی سرمایه، اصلاحات در نحوه اختصاص یارانه انرژی و برخی دیگر از تصمیمات مهم اقتصادی، در دستور کار دولت و دیگر قواست و دولت در برابر تصمیمات مهمی قرار دارد که میتواند با توجه به اختیارات ویژه شورای هماهنگی سران قوا و همراهی که دیگر قوا داشتهاند، این تصمیمات را اجرایی کند. در چنین شرایطی، طرح نیاز به اختیارات فراتر، آن هم به صورت کلی، کمکی به رفع مشکلات اساسی کشور نمیکند. همه منتظرند تا دولت براساس همان اختیارات فعلی خود که اختیارات قابل توجهی است و عزل و نصب مدیران اقتصادی، تدوین لوایح، تصمیمات مهم اقتصادی و بسیاری از اختیارات دیگر را شامل میشود، تصمیمات اقتصادی مهم را بگیرد.
نقدِ نقد سیدجواد طباطبایی بر رئیس دولت اصلاحات
عبدالرحمن حسنیفر طی یادداشتی که در شماره امروز روزنامه مردمسالاری منتشر شده نوشت: اخیرا سیدجواد طباطبایی به سیدمحمد خاتمی حمله کرده است که چرا در دیدار با اهالی شورای شهر، مدل فدرالی را برای ایران مطرح کرده است و قائل به این شدند که هم نظر و هم مخاطبان نظر و هم صاحب نظر واجد صلاحیت این در مورد دیدگاه فدرالی نیستند و حتی قائل به عذرخواهی از جانب خاتمی شدند. نکاتی که به عنوان یک اهل علم میتوان به صورت روشی به دیدگاه سیدجوادطباطبایی - که بیشتر صبغه علمی دارند - داشت موارد ذیل است؛
شاید تفکیک دو حوزه «تصمیمسازی» و «تصمیمگیری» نکته مهمی است که میتوان روی آن دست گذاشت و اینکه اهل علم و اهل تجربه و سیاست در حوزه «تصمیمسازی» میتوانند نقش داشته باشند و برای تصمیم سازی، هر نظری صلاحیت طرح شدن را دارد و طبعا توان و ظرفیت و قوت و ضعف هر نظر، بعد از نقد و گفتگو روی آن مشخص میشود. البته بعید نیست که سیدجواد طباطبایی خود قائل به چنین روشی نباشد، چون که رویکرد تخریبی به اهالی علم از جانب ایشان نشان از صاحب صلاحیت هر نظری نیست. البته اینکه کسی حق حرف زدن نداشته باشد خلاف منطق علم است و در منطق قدرت و سیاست قابل معنا است.
شاید اگر بخواهیم قدری با سیدجواد طباطبایی همراهی کنیم و البته نه تایید آن، این توضیح باشد که: از آنجا که جامعه ما علمی نیست یعنی منطق علم در آن حاکم نیست و منطق قدرت حاکم است هر حرف و هر اقدامی در راستای منطق قدرت تحلیل میشود. به این صورت که هر نظری و هر اقدامی حتی منتقدان و مخالفان آنها در راستای منطق قدرت است.
موضع سیدجواد طباطبایی علیه دیدگاه سیدمحمد خاتمی دیدن و فهمیدن حرف ایشان در راستای منطق قدرت و گفتمان رقیب است که البته حاکم هم نیست. به همین خاطر تقاضای عذرخواهی هم کرده که مبادا این دیدگاه به خواستی سیاسی تبدیل شود که باعث تبعات ناگوار در منطق قدرت و گفتمان حاکم شود و ظاهرا دیدگاه فدرالی را در راستای گفتمان حاکم نمیبینند.
از فردی، چون سیدجواد طباطبایی توقع اظهار نظر در منطق علم میرود که مثلا نتایج منفی نظر، صاحب نظر و مخاطبان نظر را در وضعیت امروز جامعه ایرانی مطرح کند. اینکه بخواهیم در منطق قدرت دیدگاه یک فرد را با جریان سیاسی منتسب به آن تحلیل کنیم، خوب است، ولیای کاش جریان حزبی حاکم بود و دیدگاهها بر اساس این رویکرد تحلیل میشد، ولی بدون اینکه به بیان اشکالات اصلاح طلبی بپردازیم و کلی گفته شود فساد داشتهاند مناسب نیست. کلمه «افسادات» را هم مشخص نکردهاند. یعنی معنای آن را به طور دقیق بیان نکردهاند که چیست وای کاش به این حوزه هم بپردازند که اشکال جریان اصلاحطلبی چیست. چرا که افساد یعنی منشا و باعث فساد بوده (عمدی یا سهوی) که به نظر لازم است این فسادها ذکر شود. این نکته هم که چرا خاتمی در جمع اهالی شورای شهر این را هم گفتند جالب است و محل تامل و از نظر علمی جای سوال. البته در اینکه سیدجواد ایراندوست هستند و ایرانی فکر میکند تردیدی نیست، ولی روش ایشان در مواجهه با اهل علم که در گذشته داشتهاند و در اینجا اهل تجربه و سیاست محل سؤال است.
این نکات صرفا در ارتباط با موضع سیدجواد طباطبایی بود که بحثی روشی بود و حرف در مورد موضع فدرالی و اصلاح طلبی و خاتمی و اصول گرایی زیاد است که در جای خود لازم است به آنها پرداخته شود مشروط به اینکه در منطق علم باشد و نه منطق قدرت.
اگر در این جنگ اقتصادی و رسانهای، خوب درگیر شویم، کار را تمام کردهایم
محمدهادی صحرایی در بخشهایی از یادداشت روز کیهان با عنوان مقاومت جاری است نوشت: روزگارمان روزگار سخت مسئولیت ادعاهاست. ادعاهای دیروز را امروز باید اثبات کنیم. روزی است که شیپور جنگ را در جبهه اقتصاد و معیشت مردم نواختهاند و قرار است مرد از نامرد شناخته شود و کاسب از محتکر و مسئول خادم از رئیس خائن. آرایش جنگی دشمنان و اتاق جنگ دشمنان خونخوار علیه ایران اسلامی را در وزارت خزانهداری آمریکا دیدهاید؟ تحریمهای پیدرپی دشمنان و عهدشکنی اروپاییان را چه کنیم؟ هجمه بیسابقه رسانهای و تبلیغاتی نظام سلطه بوی خون میدهد، نمیدهد؟ قتلعام فرهنگی یعنی چه؟ معنی اینها به غیر از جنگ، چیست؟ زمانی آرایش جنگی با نظامیان زرهپوش و خشمگین بود و امروز با اقتصاددانهای اودکلنزده و دیپلماتهای خندان توافقنامه به دستی که تحریم میکنند یا وحشیهای کراواتزدهای که با امثال اسناد شرمآور ۲۰۳۰ به دنبال سربازگیری برای انگلیس و فرانسه و آمریکا هستند. وقیحانی که بیهیچ شرمی، آدم میکشند و خم به ابرو نمیآورند؛ و ماییم و رسالت ناتمام گذشتگان و نیمه راه باقیمانده تا خانه دوست و مقصد خوبان که اگر همت کنیم...
روزگار ما روزگار مسئولیتهاست. برادر جان! دوران دینداری سهل و ساده گذشت و بیش از چهل سال است که دوران امتحانات و ابتلائات آغاز شده است. سوم خرداد ۱۳۶۱ را انقلابیون کهنهکار به یاد دارند که چگونه طلیعه پیروزیهای دفاع مقدس بود و نماد مقاومت شد. راه همان راه است و حرف همان حرف. اگر خرمشهرها در پیش باشد باید همان مجاهدهها و مبارزهها با جدیت بیشتر و بهتر تکرار شود که این بار انگیزه و اراده ما قویتر از آن زمان است و دشمنان ما ضعیفتر از آن روز. آمریکای کارتر و ریگان کجا و آمریکای کرک و پر ریخته امروز کجا. در اول انقلاب تمام همت دشمنان در این بود که سلاح و مهمات به ایران نرسد و امروز همشان این است که سلاح ایران به بازوهای مقاومت نرسد. رژیم اشغالگر قدس آن زمان هنوز مست جنگ با اعراب بود، ولی امروزه یکروزه به غلط کردن افتاد. آن زمان یک سپاه و یک ارتش داشتیم و امروز سپاه برکتگرفته و تکثیر شدهها، بر پنجه نشستهاند. اروپای آن زمان هم با امروز قابل قیاس نیست. فرانسه امروزی ۲۸ هفته دود و خون را پشت سر میگذارد و جزیره ملکه سردرگم اتحادیه مانده است. آلسعود هم، اگرچه آن زمان مثل امروز شیرده بود، ولی هیچوقت مثل امروز، در گِل نمانده بود و مردم میبینند که یمن باتلاق و مدفن این گاو بنیاسرائیل شده است.
واقعیت محکم این است که اگر در این جنگ اقتصادی و رسانهای، خوب درگیر شویم، کار را تمام کردهایم و دوره مستکبرین تاریخ را تمام به سر بردهایم. مردم ایران مردان روزگاران سختند و به کارهای بزرگ عادت دارند. خوب میدانند که باید امیدشان به خدا باشد و چشمشان به هوش و بازوی خود. اگر قرار بود از صاحبان قوطی برجام، توهمات سایه جنگ، و کمبود اختیارات و اربابان تناقض آبی گرم شود که در این مدت میشد و مردم به تدبیر مدعیان امیدی میبستند. کار کار انقلابیون و جهادیونی است که همیشه پای کار انقلاب و کشورند و پیشرفتهای تاریخی انقلاب به دستان آنها محقق شده است. از انقلاب صنایع هستهای و موشکی و فضایی گرفته تا سلولهای بنیادی و نانو و. همانهایی که در زلزله و سیل و تحریم سینه صبور مردم و دست توانای کشورند. همانها که مثل شهید مجید قربانخانی معتقدند «آمریکا فقط لب و دهن است و هیچ غلطی نمیکند».