یکی از مشکلات جدی این روزهای مردم گرانی های گاه و بیگاه محصولات، کالاها، مواد غذایی، میوه و ... است؛ به طوری که هیچکس نمی تواند مدعی بشود قیمت یک محصول برای چند روز، چند هفته و چند ماه ثابت خواهد ماند، شرایط به نحوی شده که هر آن ممکن است قیمت ها دچار تغییر و تحولات وحشتناک بشود.
به گزارش «تابناک»، بدتر از این گرانی ها میل بی حد و حصر مردم برای خرید کالاهاست که به طرز عجیبی به ویژه وقتی شاهد شنیده شدن زمزمه گرانی یک محصول یا کالا هستیم، هجوم عجیب و چشمگیری را برای خرید از سوی آنان شاهدیم.
بدتر از آن در بسیاری از مواقع می بینیم که مردم حتی برای خرید کالایی که به شدت گران شده، صف می کشند و وقتی دلیل را جویا می شوی خیلی ها می گویند ممکن است این کالا کمیاب شود یا اینکه بعضی می گویند تا گران تر نشده باید بخریم.
این رفتار اقتصادی مردم در مقابل گرانی ها دقیقا همان انتظاری است که دلالان و افراد زیاده خواه از راه اندازی زمزمه گرانی یا گران کردن کالاها دنبال می کنند؛ ما با چنین صف کشیدن هایی برای خرید یک کالای گران دقیقا وارد دایره ای شده ایم که این افراد از جامعه انتظار دارند.
در حالی این گونه رفتارهای نادرست اقتصادی را ما در کشورمان ملاحظه می کنیم که در بسیاری از نقاط دنیا دقیقا برعکس عمل می کنند و وقتی کالایی گران می شود، نه تنها صف های طویل برای خرید تشکیل نمی دهند بلکه عزم مردم برای نخریدن بسیار جدی می شود تا قیمت کالا با اندازه توان و انتظار آنها تعدیل شود.این نقد جدی است که به رفتار مردم و جامعه ما در مواجهه با گرانی ها وارد است.
اما در طرف مقابل اگر بخواهیم به رفتار مسئولان نقد کنیم باید این سئوال را مطرح کرد که آقایان دقیقا مشغول چه کاری در مسئولیت های تحت نظرشان هستند که شرایط اینگونه بهم ریخته شده است و هر روز شاهد گرانی یک محصول هستیم. مگر یکی از نقدهای رئیس جمهور به دولت قبل عدم توانایی در کنترل قیمت ها و بازار نبود، چه شده که یکسال است هر روز یک قیمت را بر روی کالاها می بینیم؟
درست است که آمریکایی ها با اعمال تحریم های ظالمانه تلاش می کنند وضعیت اقتصادی ما را بهم ریخته کنند، اما آیا در این شرایط ما نباید یک نقشه راه برای مقابله با این جنگ اقتصادی داشته باشیم که به صورت واحد در ارکان مختلف دولت مورد استفاده قرار بگیرد و تاکیدش بر حفظ شرایط اقتصادی به نفع طبقات متوسط و آسیب پذیر جامعه باشد؟
چرا باید یک روز خرما، یک روز گوجه فرنگی، یک روز سیب زمینی، یک روز پیاز، یک روز سیب، یک روز موز یک روز گوشت، یک روز مرغ، یک روز پوشک، یک روز رب گوجه فرنگی، یک روز کنسرو ماهی، یک روز لبنیات و روزهای دیگر چیزهای دیگر دغدغه و مساله ما باشد، این چه نوع مدیریت کردن است؟
یکسال از آغاز فشارهای اقتصادی شدید آمریکا علیه مردم کشورمان می گذرد، اما بازهم شاهدیم که این رویه ادامه دار است. اگر قرار به این نوع مدیریت کردن است بهتر است چنین مدیرانی نداشته باشیم و حداقل پولی که این افراد می گیرند، هزینه مزایا، هزینه اتاق و میز و صندلی و رفت و آمدشان صرف امورات مردم بشود.
جالب اینجاست که دم دستی ترین کار آقایان هم در مواجهه با چنین مشکلاتی از جمله موضوع افزایش قیمت ها، جلوگیری از صادرات محصولی است که گران و کمیاب می شود. این چنین تصمیم گیری هایی از اساس غلط است و به کشور ضربه می زند. چون در اوج نیاز به درآمدهای ارزی ما خود را از کسب چنین درآمدی ممنوع و تحریم می کنیم!
در حالی که کشور به دلیل شرایطی که دشمن پیش روی مان نهاده است، درآمد ارزی اش نسبت به قبل کم شده است، ما با چنین اقداماتی جلوی ایجاد درآمد ارزی را می گیریم، خوب این نوعی همراهی با خواست و تحریم های مورد نظر آمریکایی هاست. برای جلوگیری از مشکلات باید فکر، ایده و طراحی داشت، جلوگیری از کسب درآمد ارزی پیش پا افتاده ترین و راحت ترین راهی است که پیش روی مان قرار دارد.