رده بندی سنی فیلمهای سینمایی در شرایطی مراحل عملیاتی شدن را پشت سر میگذارد و شماری از فیلمهای سینمایی از این پس برای گروه محدودی از مردم به نمایش درمیآید که سازوکار در نظر گرفته شده برای تشخیص این رده بندی، سازوکاری دولتنهاد است و تجربیات دیگر کشور نشان میدهد، چنین ردهبندیهایی تنها زمانی با نتایج معکوس مواجه نشده که توسط گروههای منتخب مردمی تعیین شده است.
به گزارش «تابناک»؛ حسین انتظامی، رئیس سازمان سینمایی اخیراً در پیامی در حساب شخصی خود در توئیتر درباره درجهبندی سنی فیلمهای سینمایی نوشت: «یک شورا با تخصصهای مکمل، درجهبندی سنی فیلمها را از تابستان آغاز میکند. نظامنامه اکران هم اصلاح میشود و چنین فیلمهایی محدودیت اکران خواهند داشت. از منتقدان هم به خاطر نکات مهمی که مطرح کردند ممنونیم.» او البته نگفته دقیقاً چه اصلاحاتی بر این آیین نامه اعمال شده و آیا به عنوان نمونه، بخشی از این آیین نامه که خارج از اختیارات سازمان سینمایی و خلاف قوانین است، اصلاح شده است؟
دستورالعمل جدید درجهبندی سنی فیلمهای سینمایی در سه فصل و 16 ماده ابلاغ شد که از امروز (سه شنبه دهم اردیبهشت ماه 1398) برای تمامی سینماها، تهیهکنندهها و پخشکنندهها لازم الاجراست. فصل اول ضرورتهای درجهبندی سنی را مطرح میکند؛ فصل دوم به ضوابط و مقررات اجرایی میپردازد و فصل سوم، تخلفات و مجازات را متذکر شده است؛ دستورالعملی که صرفاً در خصوص محتوای آن نقد مطرح نبود، بلکه درباره برخی امور شکلی نیز نقدهایی وارد بود و این دیدگاهها انتظار میرود در اصلاحات، در نظر گرفته شده باشد.
در آمریکا که این ردهبندی به شدت رعایت میشود، «انجمن سینمای آمریکا / Motion Picture Association of America» که به اختصار MPAA خوانده میشود و از 1968 تاکنون مسئول کنترل محتوا و درجهبندی فیلمها در سرتاسر آمریکاست، مجموعه غیردولتی است که بر محتوای فیلمها نظارت کرده و برای آثار رده بندی در نظر میگیرد؛ رده بندی که به شدت توسط والدین رعایت میشود و به همین دلیل، اگر فیلمی رده بندی R یا NC-17 دریافت کند، به شدت در گیشه با کاهش فروش ـ نسبت به برآوردها ـ مواجه میشود.
گاهی برخی فیلمسازان آمریکایی، اقدام به سانسور آثارشان و حذف برخی سکانسها و دیالوگها کرده و دوباره آثارشان را به MPAA ارائه میکنند تا بتوانند با رده بندی سنی بهتر، مخاطبان وسیعتری را جذب کنند و در واقع یک ممیزی غیردولتیِ «اخلاقی» برای فیلمها طراحی شده است.
در بریتانیا نیز رده بندی خصوصی مشابهی در نظر گرفته شده که بسیار دیرپاتر از آمریکاست و از 1912 در قالب یک مجموعه غیردولتی تحت عنوان «هیأت ردهبندی سنی فیلمهای بریتانیا / British Board of Film Classification» بررسی میشود. در ایران اما چنین رده بندی سنی دولتی یا غیردولتی وجود ندارد و عمدتاً فیلمسازان در زمان دریافت پروانه نمایش به توافق میرسند که چنین توصیههایی را داشته باشند!
در کنار همه نقدها، مسأله اساسی آن است که اکثر این نهاد ـ هرچند یا از طریق ساختار صنفی و یا دولتی شکل گرفته ـ در نهایت مرجع تشخیص به مجموعه معتمد افکارعمومی سپرده شده است؛ برای نمونه «انجمن سینمای آمریکا / Motion Picture Association of America» که توسط هشت کمپانی میجر تشکیل شد، در حوزه رده بندی سنی فیلمها از منتخبینی از خانوادههای آمریکایی استفاده کرد و بدین ترتیب اعتماد مخاطبان به این رده بندی را جلب کرد.
در ایران بارها تلاش شده از طریق شوراهای دولت نهاد، رده بندیهای کیفی یا رده بندیهای سنی اعمال شود و متناسب با کیفیت یا محتوای فیلمها، گستره نمایش آنها مشخص شود اما این طرحها از دهه شصت تاکنون یک به یک شکست خورده است. علت کاملاً مشخص است. مخاطب تصور میکند این شوراها یک نوع روش تازه برای اعمال ممیزی هستند و هدفشان کماثر کردنِ فیلمهای مهم است و بدون توجه به این شوراها، به تماشای فیلمها میروند. بنابراین اگر رئیس سازمان سینمایی در پی اجرای موثر و ماندگار این طرح است، در درجه نخست باید این عرصه را به یک مجموعه مردم نهاد متشکل از خانوادههای منتخب ایرانی دهد؛ خانوادههایی که سلیقه عمده جامعه را نمایندگی کنند و رده بندیشان مورد اعتماد عمومی واقع شود.