طی چند روز گذشته، موضوع حمله به دو تانکر در دریای عمان و اتهامزنی آمریکا و متحدان منطقهای این کشور به ایران درباره این موضوع، به یکی از مهمترین مباحث بینالمللی تبدیل شده است. در این میان، هرچند واکنشهای اولیه مقامات آمریکایی حکایت از زمینهچینی آنها برای انجام اقدامی علیه ایران به این بهانه داشت، موضعگیریهای اخیر دونالد ترامپ و همچنین وزیر دفاع آمریکا، نشان از تغییراتی در رویکرد ایالات متحده دارد.
به گزارش
«آزادی»، در پی وقوع حادثه برای دو تانکر در دریای عمان که روز پنجشنبه رخ داد، مقامات آمریکایی اتهامزنی به جمهوری اسلامی را آغاز کرده و مدعی شدند حمله مذکور از سوی ایران صورت گرفته است. در این راستا، مایک پامپئو، وزیر خارجه آمریکا مدعی شد: «ارزیابی دولت ایالات متحده این است که جمهوری اسلامی ایران مسئول حملاتی است که امروز در دریای عمان صورت گرفت». اندکی بعد، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا نیز ضمن اتخاذ موضعی مشابه، ایران را مسئول واقعه مذکور دانست.
البته این اتهامزنی به آمریکایی محدود نماند و عربستان سعودی نیز به عنوان متحد آمریکا و رقیب اصلی منطقهای ایران، تلاش کرد واقعه مذکور را به ایران نسبت دهد. در این راستا، ولیعهد عربستان با متهمکردن ایران به انجام حملات اخیر به نفتکشها در دریای عمان، اظهار داشت کشورش آمادهاست با «هر تهدیدی» مقابله کند.
در پی واقعه مذکور و همچنین اتهامات مطرح شده، گمانهزنیهای متعددی درباره احتمال سوءاستفاده از این موضوع توسط آمریکا برای انجام اقدامی نظامی علیه ایران یا تحریک جمهوری اسلامی به انجام اقدامی که درگیری دو طرف را در پی داشته باشد، مطرح شد. این موضوع به ویژه پس از آن جدیت بیشتری به خود گرفت که برخی منابع خبری از آماده شدن واشنگتن برای اعزام نیروهای نظامی جدید به منطقه خبر دادند. همه این موارد در حالی بود که ایران قویاً هرگونه ارتباط با حمله به تانکرها را رد کرده است.
اما اظهارات جدید رئیسجمهور آمریکا که امروز و در قالب مصاحبه وی با نشریه «تایم» مطرح شد، حاوی نکات جدید و جالب توجهی بود. در این مصاحبه، ترامپ ضمن تأکید بر اینکه دریای عمان در مقایسه با گذشته اهمیت راهبردی چندانی برای آمریکا ندارد، در خصوص جنگ با ایران بر سر حادثه اخیر ابراز تردید کرد.
ترامپ در این خصوص گفت: «کشورهای دیگر، مقادیر زیادی نفت در این مکان به دست میآورند. ما بسیار اندک (نفت از این منطقه) به دست میآوریم. ما در دو سال و نیم گذشته در بخش انرژی پیشرفتهای چشمگیری داشتیم و وقتی خطوط لوله ساخته شود، ما یکی از صادرکنندگان انرژی تبدیل هستیم بنابراین دیگر در جایگاهی که قبلاً در خاورمیانه داشتیم و ... برخی میگفتند که ما برای نفت آنجا هستیم، قرار نداریم».
ترامپ در مصاحبه خود گفته که شاید برای جلوگیری ایران از دستیابی به تسلیحات هسته ای، به گزینه نظامی متوسل شود؛ اما در پاسخ به سؤالی درباره احتمال راهاندازی جنگ برای محافظت از منابع نفتی بینالملی، پاسخی مبهم داده است.
همزمان، سرپرست وزارت دفاع آمریکا نیز گفته که این کشور به دنبال جنگ با ایران نبوده و اعزام نظامیان بیشتر با هدف حمایت از منافع آمریکا صورت میگیرد. پاتریک شاناهان در این زمینه اظهار داشته: «اجازه اعزام ۱۰۰۰ نظامی بیشتر به خاورمیانه با اهداف دفاعی داده شده و این اقدام به خواسته فرماندهی مرکزی و پیشنهاد رئیس ستاد مشترک و البته با رایزنی با کاخ سفید نیز بوده است».
وی در ادامه تأکید کرده: «ایالات متحده به دنبال درگیری و منازعه با ایران نیست. اقدام امروز برای تضمین امنیت و رفاه پرسنل نظامی ما که در سراسر منطقه خاورمیانه مشغول فعالیت هستند، اتخاذ و اجرا شده است و همین طور با هدف حفاظت از منافع ملی ایالات متحده. ما با دقت شرایط را زیر نظر داریم و سطح نیروهای خود در منطقه را بر اساس گزارشهای اطلاعاتی و تهدیدات معتبر، تعدیل خواهیم کرد».
به این ترتیب، به نظر میرسد که بر خلاف اظهارنظرهای تند اولیه، ایالات متحده اکنون در حال ارسال این پیام است که تمایلی به وارد شدن به درگیری نظامی با ایران بر سر موضوع تانکرها – و یا به طور کلی منطقه دریای عمان و تنگه هرمز – ندارد. اما دلیل این تغییر ناگهانی رویکرد چه میتواند باشد؟
در این رابطه، میبایست پیش از هر چیز به ناکامی آمریکا به همراه کردن دیگر کشورها، به ویژه متحدان اروپایی خود، در اتهامزنی به ایران اشاره کرد. در واقع، بر خلاف صراحت آمریکا در طرح اتهام علیه تهران، کشورهای اروپایی و البته شماری دیگر از کشورها همچون روسیه و چین، خواستار انجام تحقیقات مستقل بینالمللی شده و از متهم کردن ایران خودداری کردند.
بر این اساس، به نظر میرسد هدف اصلی واشنگتن از طرح اتهام علیه ایران درموضوع مذکور، اساساً نه ورود به اقدام یکجانبه، بلکه شکل دادن به یک ائتلاف بینالمللی جدید علیه جمهوری اسلامی بوده است؛ به ویژه با توجه به اینکه در پی خروج آمریکا از برجام، انگشت اتهام اغلب کشورها و به ویژه اروپاییها نه به سمت ایران، بلکه به سمت ایالات متحده نشانه رفته و همگان این اقدام را نشانهای از بیتوجهی آمریکا به مسئولیتهای بینالمللی خود دانستهاند.
به این ترتیب، ارزیابی آمریکا در واقع بر این اساس بود که با توجه به اهمیت منطقه دریای عمان و تنگه هرمز به عنوان شاهراه بینالمللی انتقال انرژی، انجام اقدامی تحریک آمیز در این منطقه و نسبت دادن آن به ایران، میتواند در نهایت به آن ائتلاف مدنظر واشنگتن علیه تهران شکل دهد. اما اکنون که مشخص شده چنین امری همچنان برای ایالات متحده دستنیافتنی است، از شدت موضعگیریهای آمریکا کاسته شده است.