قلمرو دریایی ایران و طمع بی پایان آمریکا

دکتر رضا رحیمی*
کد خبر: ۹۰۷۳۹۰
|
۰۲ تير ۱۳۹۸ - ۱۷:۱۰ 23 June 2019
|
19653 بازدید
سی خرداد ۱۳۹۸ پهپاد جاسوسی گلوبال هاوک در ساعت ۱۴ دقیقه بامداد از یکی از پایگاه‌های نیرو‌های آمریکایی در جنوب خلیج فارس به هوا برخاست و بر خلاف قوانین هوانوردی کلیه تجهیزات مربوط به معرفی خود را خاموش کرد و از تنگه هرمز به سمت چابهار ادامه مسیر داد.   این هواپیمای بدون سرنشین  در زمان بازگشت به سمت غرب منطقه در محدوده تنگه هرمز با تجاوز به فضای سرزمینی جمهوری اسلامی  ایران، مشغول جمع آوری اطلاعات و جاسوسی بود که در ساعت ۴ و پنج دقیقه بامداد در حالی که وارد آب‌های سرزمینی کشورمان  شده بود، توسط پدافند نیروی هوا فضای سپاه مورد هدف قرار گرفت و سرنگون شد.

پس از سرنگون شدن پهباد آمریکایی گلوبال هاوک، گمانه‌ها و حواشی فراوانی در این رابطه پیش آمد. مقامات مسئول ایرانی از جمله فرماندهان ارشد سپاه پاسداران و نیز وزیر امور خارجه تأکید کردند که پهباد سرنگون شده در آب‌های سرزمینی ایران مورد اصابت قرار گرفته و مقامات آمریکایی نیز مدعی شدند که این اتفاق در آب‌های بین المللی رقم خورده است.

به هر صورت بررسی‌های دقیق و جزئی این مسئله در روز‌های آتی نشان داد که پهباد سقوط کرده آمریکایی موقع اصابت نه در آب‌های بین المللی بلکه در فاصله کمتر از ۹ مایلی سواحل ایران در منطقه‌ای که گل فشان بونجی حد فاصل بندر جاسک و میناب آنجا قرار دارد، در حال پرواز بوده است.

اثبات این موضوع که از سوی مقامات مسئول ایرانی به واسطه انتشار نقشه‌های دقیق و نیز یافتن بقایای هواپیما در آب‌های سرزمینی رخ داد، سبب شد تا مقامات آمریکایی نیز تا حدود زیادی از مواضع پیشین خود عقب نشینی کنند و گمانه‌هایی که در مورد احتمال حمله نظامی آمریکا به ایران منتشر می‌شد، فروکش کند.

این اتفاق فارغ از جذابیت‌های خبری و نگرانی‌هایی که پیرامون احتمال وقوع درگیری نظامی به همراه داشت، افکار عمومی بسیاری از شهروندان ایرانی را در مورد رژیم حقوقی آب‌های خلیج فارس و نیز مکانیزم تعیین مرز‌های ایران در خلیج فارس و دریای عمان حساس کرد؛ حساسیتی که سابق بر این و با این حجم از پیگیری دیده نشده و مطالعات مربوط به این مسئله در دانشگاه و مراکز تصمیم گیری محدود شده بود.

جلب توجه عمومی در رابطه با رژیم حقوقی دریا‌ها و شرایط جغرافیایی مرز‌های ایران در خلیج فارس و دریای عمان فرصت مناسبی است تا در این رابطه اطلاعات بیشتری در اختیار علاقمندان قرار بگیرد. به ویژه به این دلیل که رژیم تعیین مرز‌های آبی در خلیج فارس توسط ایران چند سالی است که از سوی قدرت‌های غربی به ویژه آمریکایی‌ها با مخالفت‌های جدی رو به رو شده است.

خط مبدأ (baseline)
یکی از کلیدی‌ترین موضوعات و مفاهیمی که در ارتباط به رژیم حقوقی دریا‌ها مطرح است و در واقع گام اول برای تعیین مرز‌های آبی کشور ساحلی است، خط مبدأ است. خط مبدأ و ترسیم آن سبب می‌شود تا به صورت مشخص میان آب‌های داخلی و آب‌های سرزمینی کشور ساحلی تفکیک صورت بگیرد. این مسئله از آن جهت اهمیت دارد که بدانیم آب‌هایی که پشت خط مبدأ ترسیمی کشور ساحلی قرار می‌گیرد، آب داخلی نام دارد و تمامی حقوق و قواعدی که در مورد مرز‌های خاکی کشور ساحلی جاری است در بستر، زیر بستر و نیز فضای بالای این آب‌ها نیز جاری خواهد بود.

اما خط مبدأ دریایی و مکانیزم ترسیم آن به واسطه تغییرات مداومی که در سواحل صورت می‌گیرد و از سویی نیز به واسطه مضرس بودن اکثر مناطق ساحلی کار چندان آسانی نیست؛ موضوع پیچیده‌ای که به صورت کلی سبب شده است کشور‌های ساحلی از سه روش خط مبدأ عادی، خط مبدأ مستقیم و خط مبدأ محصور کننده برای ترسیم مرز‌های آبی خود بهره ببرند. با توجه به اینکه مورد سوم در مورد قلمرو‌های دریایی ایران کاربرد ندارد، در این مجال تنها به توضیح در مورد دو مورد اول اکتفا می‌شود.

خط مبدأ عادی (Normal baseline)
خط مبدأ عادی یکی از انواع خط‌های مبدأ ترسیمی برای تعیین مرز‌های آبی است که پایین‌ترین حد جذر را در سواحل به عنوان ملاک ترسیم خط در نظر می‌گیرد و از پایین‌ترین حد جذر ۱۲ مایل به سمت دریا پیشروی می‌کند تا دریای سرزمینی کشور ساحلی مشخص شود. این خط معمولاً در سواحلی مورد استفاده قرار می‌گیرد که شکل کلی آن فاقد هر گونه دندانه باشد و تأسیسات قابل توجهی نظیر اسکله و... در آن منطقه وجود نداشته باشد.

بر اساس ماده ۵ کنوانسیون حقوق بین الملل دریا‌ها مصوب سال ۱۹۸۲ این خط اصلی‌ترین روش برای ترسیم خط مبدأ است و سایر روش‌ها برای موارد استثناء به کار می‌رود.

خط مبدأ مستقیم (Straight baseline)
کنوانسیون حقوق دریا‌ها برای کشور‌هایی که در سواحل خود با جزایر متعدد رو به رو هستند و یا سواحل آن‌ها عمیقاً دندانه دار است و یا سازه‌های فراوان در سواحل نظیر اسکله دارند، این امکان را فراهم کرده است که به جای انتخاب خط مبدأ عادی برای ترسیم مرز از روش تعیین مرز با استفاده از خط مبدأ مستقیم اقدام کنند.

به موجب بند ۱ ماده ۷ کمیسیون حقوق دریاها، این امکان برای کشور‌های ساحلی فراهم است و این کشور‌ها می‌توانند پس از وصل کردن عمیق‌ترین فرو رفتگی‌ها به یکدیگر اقدام به ترسیم خط مبدأ کنند؛ خط مبدأی که نه تنها می‌جوب می‌شود دریای سرزمینی کشور ساحلی به میزان چشمگیری افزایش یابد، بلکه بخش قابل توجهی از آب‌های ساحلی مجاور خشکی را در حکم آب‌های داخلی در اختیار تام کشور ساحلی قرار می‌دهد.

آب‌های سزمینی (Territorial waters)
آب‌های سرزمینی یا دریای سرزمینی به حاشیه‌ای از دریا که مجاور ساحل است و بعد از آب‌های دخلی است، گفته می‌شود که از خط مبدأ تا ۱۲ مایل دریایی را شامل می‌شود. البته  کشور‌ها مجاز خواهند بود بنا بر تمایل میزان کمتری را به عنوان دریای سرزمینی خود اعلام کنند، اما اجازه افزایش این قلمرو از ۱۲ مایل بیشتر را ندارند. این قسمت از دریا به همراه فضای بالا، بستر دریا و زیر بستر آن تحت حاکمیت کامل کشور ساحلی است و کشور‌های مجاور حق هیچگونه بهره برداری را بدون اجازه کشور ساحلی ندارند.   البته کشتی‌های خارجی در این آب‌ها حق عبور بی ضرر دارند. این حق می‌تواند با توجه به تفسیر کشور ساحلی دچار تغییر شود. به آب‌های آن سوی آب‌های سرزمینی معمولاً آب‌های بین‌المللی گفته می‌شود. پس از آب‌های سرزمینی نیز کشور ساحلی به میزان ۱۲ مایل منطقه نظارت و ۲۰۰ مایل از خط مبدأ منطقه انحصاری اقتصادی دارد که اگرچه سایر کشور‌ها حق تردد آزادانه در این مناطق را دارند، اما فعالیت‌های اقتصادی در این مناطق در اختیار کامل کشور ساحلی است مگر اینکه دیگر کشور‌ها برای فعالیت با کشور ساحلی به توافق برسند.

نوع ترسیم خط‌های مبدأ ایران در خلیج فارس
پس از تصویب کمیسیون حقوق بین الملل دریا‌ها در سال ۱۹۸۲ و مشخص شدن قواعد دقیق تعیین خط مبدأ، هیأت وزیران ایران در تاریخ ۳۱ تیرماه ۱۳۵۲ مکانیزم ترسیم مرز‌های ایران را در خلیج فارس مشخص و پس از تصویب به اطلاع کشور‌های دیگر و نیز سازمان‌های بین المللی رساند؛ مصوبه‌ای که بر اساس آن ایران در اکثر مناطق ساحلی به صورت هوشمندانه‌ای نوع خط مبدأ مستقیم را برای برای تعیین مرز‌های آبی خود انتخاب کرد و این قانون در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۳۷۲ به تأیید مجدد هیأت وزیران رسید. با اینکه هیأت وزیران در سال ۱۳۷۲ مصوبه سال ۱۳۵۲ را به تأیید دوباره رساند و تغییری در مکانیز‌های خطوط دریایی ایران ایجاد نشد، اما به فاصله کوتاهی از اعلام رسمی این موضوع، دولت آمریکا نسبت به آن اعتراض کرد و مدعی شد که سواحل ایران در خلیج فارس و دریای عمان به دلیل اینکه فاقد شرایط مضرس است، باید تابع خط مبدأ عادی شود؛ اعتراضی که اگر ایران نسبت به آن از موضع انفعال وارد می‌شد و آن را می‌پذیرفت، بخش قابل توجهی از قلمرو‌های دریایی ایران از دست خواهد رفت و به آب‌های بین المللی تبدیل خواهد شد.
 
بیشتر بخوانید

این اعتراض آمریکا به مرز‌های آبی ایران که در دهه ۷۰ شمسی آغاز شد و تا کنون ادامه داشته است، به سه دلیل اساسی فاقد وجاهت قانونی است و اصرار آمریکایی‌ها بر آن تنها بخاطر خصومت‌های دهه‌های اخیر دنبال می‌شود.

دلیل اول اینکه انتخاب خط مبدأ مستقیم در میان اکثر کشور‌های ساحلی به عنوان یکی از راه‌های توسعه قلمرو دریایی مورد توجه قرار گرفته است و اکثر کشور‌ها این نوع ترسیم خط مبدأ را به عنوان ملاک خود برای تعیین قلمرو دریایی مورد تأکید قرار داده اند. حال آنکه با توجه به اشکالاتی که آمریکا به سواحل ایران برای تعیین خط مبدأ به صورت عادی مطرح می‌کند، تنها کشور‌های اسکاندیناوی (سوئد، نروژ، دانمارک و فنلاند) باید از خط مبدأ مستقیم استفاده کنند و اکثر کشور‌های جهان باید خط مبدأ خود را به صورت عادی ترسیم کنند.

دلیل دوم اینکه قانون مصوب ایران در سال ۱۳۷۲ شمسی، بازخوانی و تأیید دوباره قانون مصوب ۱۳۵۲ شمسی بود و اگر دولت آمریکا یا هر کشور دیگری به آن اعتراض داشت، باید در همان زمان این اعتراض خود را مطرح می‌کرد.

دلیل سوم اینکه بر خلاف ادعای آمریکا و دیگر قدرت‌های دریایی نظیر انگلیس، سواحل ایران در خلیج فاس فرورفتگی‌های فراوان و نیز جزایر متعددی دارد که ترسیم خط مبدأ ایران به صورت مستقیم را توجیه پذیر کرده است.
 
بیشتر بخوانید 


وضعیت خطوط مبدأ ایران در خلیج فارس و دریای عمان
مرور کلی بر وضعیت خطوط مرزی ایران در خلیج فارس نشان می‌دهد که قطعه اول مرز‌های ترسیمی ایران از اروند کنار آغاز شده در نقطه ۲ به دماغه بهرگان می‌رسد و تا ۱۴ نقطه دیگر ادامه پیدا می‌کند تا خط مبدأ مستقیم ایران را مشخص کند. این نقاط به ترتیب عبارتند از:: ۱-انت‌های خط تالوگ اروندکنار، ۲- دماغه بهرگان، ۳-جنوب جزیره خارک، ۴-جنوب جزیره نخیلو، ۵-جزیره لاوان، ۶-جنوب غربی جزیره کیش، ۷-جنوب شرقی جزیره کیش، ۸-دماغه شناس، ۹-جنوب غربی جزیره قشم، ۱۰-جنوب جزیره هنگام، ۱۱-جنوب غرب جزیره لارک، ۱۲-جنوب شرق جزیره لارک، ۱۳-شرق جزیره هرمز، ۱۴-کناره رودخانه شیرین- (توضیح اینکه از نقطه ۱ تا نقطه ۱۴، جنوب غرب تا جنوب شرق جزیره کیش تأثیر اندکی بر افزایش قلمرو دریایی ایران دارد و از جنوب غرب جزیره لارک تا جنوب شرق جزیره لارک نیز خط مبدأ ایران عادی است)

پس از این ۱۴ نقطه از کناره رودخانه شیرین تا دماغه کوه (نقطه ۱۵)  خط مبدأ ایران عادی و شامل پایین‌ترین حد جذر است. پس از آن دوباره ملاک تعیین خط مبدأ ایران خط مستقیم است که نقاط ترسیم آن به شرح زیر است:

(نقطه ۱۵-دماغه کوه، ۱۶-دماغه جاسک، ۱۷-خلیج شرقی جاسک، ۱۸-دماغه میدانی، ۱۹- عرض جغرافیایی °۲۳، ۲۵ شمالی و به طول جغرافیایی ۵۹°۳۵ شرقی، ۲۰-دماغه راشدی، ۲۱-دماغه پزم، ۲۲-دماغه پزم، ۲۳-دهانه خلیج چابهار، ۲۴-دماغه پسابندر.

 
قلمرو دریایی ایران و طمع بی پایان آمریکا
 

رژیم حقوقی و مرزی محل سقوط پهباد
همانطور که اشاره شد، محل سقوط پهباد گلوبال هاوک در فاصله کمتر از ۹ مایلی سواحل منطقه گل فشان بونجی، حدفاصل نقاط ۱۴ تا ۱۵ خط مبدأ ایران در دریای عمان قرار دارد؛ منطقی که نوع ترسیم سواحل ایران عادی است و این یعنی پهباد آمریکایی گلوبال بیش از هر زمان و مکان دیگری به مرز‌های خشکی ایران نزدیک شده است. چرا که در سایر مناطق خط مبدأ مستقیم طولی به مراتب بیشتر از ۱۲ مایل دریایی را برای پرواز و کشتی رانی آزادانه کشور‌های دیگر فراهم می‌کند.
قلمرو دریایی ایران و طمع بی پایان آمریکا
علی رغم اینکه در منطقه سقوط پهباد گلوبال، مرز دریایی ایران خط مبدأ عادی است، اما از آنجا که این پهباد وارد قلمرو دریای سرزمینی ایران (فاصله کمتر از ۱۲ مایلی خشکی به سمت دریا) شده بود، تابع قوانین تردد کشتی ها، زیر دریایی‌ها و نیز پرنده‌ها در دریایی سرزمینی است.

پیشتر اشاره شد که قوانین جاری در دریای سرزمینی هر کشور به مثابه قوانین جاری در آب‌های داخلی است. با این تفاوت که در این منطقه کشور‌های دیگر (غالباً کشتی ها) حق عبور بی ضرر را خواهند داشت. بر همین اساس و با توجه به اینکه پهباد آمریکایی ضمن خاموش کردن علائم اطلاع دهنده خود به صورت نامحسوس وارد آب‌های سرزمینی ایران شد و آشکارا ضمن نقض تمامیت ارضی ایران اقدام به جمع آوری اطلاعات کرد، برخورد نظامی ایران به این پرنده و سرنگون کردن آن به واسطه اینکه این پرواز بی ضرر محسوب نمی‌شود، کاملاً مجاز و قانونی بود.

این اتفاق نه تنها در مجامع بین المللی و حقوقی اشکالی را متوجه ایران نخواهد کرد، بلکه به واسطه نقض تمامیت ارضی ایران، امکان شکایت و طرح دعوی حقوقی از کشور متجاوز را برای ایران فراهم خواهد ساخت.

با این همه نکته پایانی اینکه، اگر پیش‌تر قدرت‌های دریایی، چون انگلیس و آمریکا در خلیج فارس و به واسطه تفاوت تفسیر دیگر از قلمرو دریایی ایران آشکارا و عامدانه اقدام به تجاوز به قلمرو ایران می‌کردند و مدعی بودند که بخاطر عدم به رسمیت شناختن خط مبدأ مستقیم ایران، محل تردد آن‌ها آب بین المللی است، این بار آمریکایی‌ها پا را فراتر گذاشتند و در منطقه‌ای به آب‌های ایران تجاوز کردند که به واسطه ملاک قرار داشتن خط مبدأ عادی، هیچ تفاوت تفسیری بین ایران و آمریکا در قلمرو دریایی ایران وجود ندارد.
 
*عضو تحریریه تابناک و دکترای جغرافیای سیاسی از دانشگاه تهران
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد چه پیامدهایی دارد؟