وظیفه روزنامهنگار ستایش و ستودن نیست؛ ستودن بازیکنان تیم ملی والیبال هم از این قاعده مستثنی نیست. ستودن کاپیتان سعید معروف در اوج پختگی؛ امیر غفور در پی پیوستن به قهرمان لیگ ایتالیا و یا ستودن سید محمد موسوی و پوریا فیاضی بالاتر از هر زمان دیگری. اما حالا بعد از صعود تیم ملی به جمع ۶ تیم برتر لیگ ملتهای والیبال واضح است حتی تندترین قلمها به سوی ستایش بازیکنان تیم متمایل میشوند.
این سطرها در پی آن است به این پرسش پاسخ دهد که چرا قلم روزنامهنگاران در پی ستایش بازیکنان تیم ملیست و نه در پی ستایش کادر فنی و فدراسیون والیبال. تیم ملی والیبال در حالی با بهترین نتایج به جمع ۶ تیم برتر لیگ ملتها رسید که در دو سال گذشته با هدایت ایگور کولاکویچ نتایج خوبی در سطح جهان به دست نیاورده و در عوض بعد از آنکه بر اثر تحریمها شرایط اقتصادی کشور رو به وخامت گذارد، حضور بازیکنانی مثل غفور، معروف و عبادیپور در لیگهای ایتالیا و لهستان رهاوردش بازیهای درخشان آنها در تیم ملی بود.
غفور امتیازآوترین بازیکن تیم ملی، در اندازهای از آمادگیست که به تیم لوبه قهرمان ایتالیا و اروپا پیوست؛ عبادیپور همچنان در لهستان ماند و معروف، معنوینژاد و موسوی همگی پیشنهادهای درخشان روی میز دارند و حتی فیاضی به لیگ لهستان رفت. در چنین شرایطی میتوان ادعا کرد تیم ملی هیچگاه این اندازه آماده نبوده و این آمادگی به نظر میرسد در پی حضور بازیکنان در لیگها اروپایی بهدست آمده است.
غفور در مصاحبه با فدراسیون بینالمللی والیبال همچنان به ستایش از خولیو ولاسکو میپردازد و معتقد است او بود که مسیر پیشرفت را به والیبال ایران نشان داد؛ و در عوض در مرحله گروهی به حکایت شواهد متعدد کادر فنی تیم ملی والیبال پیش از بازی با فرانسه به اشتباه تصور میکرد تیم به مرحله نهایی صعود کرده و از بازیکنان جوان استفاده کرد و بازی را به راحتی در اردبیل باخت. پس از آن پزشک تیم اعلام کرد او اجازه بازی به بازیکنان اصلی را به دلیل مصدومیت نداده است. سناریویی که سرپرست تیم ملی والیبال آن را طراحی میکند و حداقل دو بار پیش از این تکرار شده است.
کادر فنی تیم ملی ایران اشتباهات پر تعدادی دارد. در تعویضها و در میدان ندادن به جوانانی مثل جواد کریمی و اصغر مجرد... ایران ۱۰ روز دیگر در چند قدمی اولین مدال جهانیاش در رده بزرگسالان با تیمهایی مسابقه میدهد که در مرحله گروهی آنها را شکست داده؛ اما اگر از پنج مربی دیگر حاضر در مرحله نهایی بپرسیم هدف اصلی آنها در یک سال آینده چیست؟ به اتفاق میگویند المپیک. اما از اشتباهات مهم کادر فنی ایران است که در پی کم کردن فاصله بازیکنی پخته، چون معروف و پاسوری با استعداد و جوان مثل جواد کریمی نیست.
وضعیت فدراسیون والیبال نا امید کنندهتر است؛ ستایش از آن بازیکنان و در مقابل فدراسیونی که با سرپرستی غیر قانونی اداره میشود که هیچ چیز از والیبال نمیداند و جای اداره امورات فدراسیون سودای ریاست و نامزد شدن دارد. افشین داوری به نظر لابیها برای نامزد شدن و رای برای ریاست را شروع کرده. همانطور که ۶ ماه پیش نگارنده در همین رسانه از نشانههای این موضوع سخن گفت.
فدراسیون والیبال تیم ملی را بدون انجام بازی تدارکاتی به لیگ ملتها فرستاد و حتی این تخصص و تجربه را ندارد که درباره استفاده از جوانانی مثل مجرد، کریمی و یلی که هر سه توسط مربیان ایرانی ـ وکیلی و عطایی در تیمهای پایه ایران ـ ساخته شدهاند، سوال کند.
بدون تردید ستایش از آن معروف و بازیکنان دیگر تیم ملی والیبال ایران است؛ تیمی که چندین بازیکن آن را ۱۵ سال پیش یوتسا ستکویچ با تمرینات سخت آشنا کرد؛ با معدنی و ولاسکو رشد کردند و اکنون در اوج آمادگی به خوشرنگترین مدال لیگ ملتها فکر میکنند اما اگر جای کولاکویچ سرمربی تیم ایران بودم در شیکاگو و در خاک کشوری که سختترین تحریمها را به ایران تحمیل کرده، ابتدا نگاهی به دو سال گذشته و نتیجه نگرفتن با تیم ملی میکردم و سپس یک سال پیش روی المپیک را میدیدم و سناریویی بر اساس هر دو احوال پیش و پس مینوشتم.