پیش از این بارها گفته ایم و نوشته ایم حوزه بزرگ منافع ملی ایرانیان جای بازی های جناحی و فرقه ای نیست؛تلاش همه کارگزاران نظام،به ویژه در حوزه های دفاعی،امنیتی و دیپلماتیک که ارتباط مستقیم با محیط بین الملل دارند،ارتقاء و پیشبرد منافع ملی ایران به صورتی همه جانبه است و تصور اینکه بدون بازی هماهنگ این سه عنصر حیاتی بتوان به صورت حداکثری منافع ملی ایرانیان را تامین نمود،تصور باطلی است.چه بسا توانایی نظامی پیشرفته ای که با کلام و تلاش نافد دیپلمات های کشور،مشروعیت بین المللی پیدا می کند و چه بسا مذاکرات سیاسی و دیپلماتیکی که به واسطه توان بالاهای نظامی کشور از بن بست ها رهانیده می شود و این هر دو جز با اشراف اطلاعاتی و امنیتی بر محیط پیرامون و بین المللی ممکن نیست.
نکته قابل تامل در این بین،این واقعیت است که کارگزاران دیپلماتیک،دفاعی و امنیتی از راس تا بدنه با وقوف کامل به لزوم هماهنگی و هم افزایی برای نیل به تحصیل حداکثر منافع ملی ایرانیان،در کنار هم و برای ایران در حال انجام ماموریت های تخصصی خود هستند و در این باره کوچک ترین تردیدی بین خود راه نمی دهند و شاید ناظر بیرونی قادر نباشد در یک ماموریت مشخص، عنصر دیپلماتیک یا دفاعی یا امنیتی ایرانی را از هم تمیز و تشخیص دهد،چه آنکه برای این سه هر عنصر حیاتی،انجام ماموریت برای کشور اهمیتی بنیادین دارد. تردیدی نیست که در انجام یک ماموریت با ماهیت های مذکور،هیچکدام از عناصر مذکور اجتهاد شخصی نداشته و نمی توانند داشته باشند و لازم است که مو به مو بر اساس دستور العمل،ماموریت را پیش برند.
اما بسیار دیده می شود که فعالان رسانه ای،سیاسی و هنری که دارای جهت گیری فکری و احتمالا جناحی مختلف هستند با عینک این ذهنیت و تفکرات جهت دار خود،به تحلیل عمل و عکس العمل هایی می پردازند که ممکن است به نام یکی از این عناصر و در نهان با همکاری همه عناصر درگیر انجام شده باشد؛عینک ذهنیت جناحی و گروهی،لزوما به دنبال انشقاق هایی می گردد که بتواند آن تفکر بخشی و فرقه ای خود را از یک عمل حتی ملی،جدا کند و آن را به نفع گرایش خود و علیه گرایش دیگری برجسته کند.طبیعی است که با این نگاه واگرایانه که برای فصل کردن ها و نه برای وصل کردن ها همت می کند،یافتن تفاوت ها و تمایز ها در رفتار و نه در هدف،کار چندان سختی نیست؛ یافتن و برجسته کردن این تقاوت ها در ظاهر ممکن است تفکر بخشی یا گروهی را ارضاء کند، اما همزمان در عرصه عمل،آسیبی را به همان عنصر امنیتی،دفاعی یا دیپلماتیک خودی می زند که فقط خود کارگزاران و مقامات مسئول در رده های بالا،میزان و زیانی که این گونه تفکرات بخشی به امنیت کشور می زنند را درک می کنند.
طبیعتا اشکالی بر این موضوع وارد نیست که هنرمند یا تحلیل گری،مبتنی بر اطلاعات و داده های موثقی که دارد،عملکرد هر کدام از عناصر دیپلماتیک،امنیتی یا دفاعی را در تحلیلش برجسته سازد یا با هنرش قدرت و قوت و صلابت آن را نشان دهد،اما لزوما این اشکال وارد هست که قدرت هر یک از عناصر سه گانه مذکور را با ضعیف نشان دادن دیگری برای مردم روایت کند و از آن مجموعه ها اعتماد زدایی نماید.
شاید هنوز هم دیر نشده باشد که برای تحلیل گران،هنرمندان،اصحاب رسانه و به ویژه کارکنان بخش های سیاسی و هنری رسانه ملی،آموزش هایی را برای ارائه تحلیل و خلق اثر هنری درباره عناصر سه گانه دیپلماتیک، امنیتی و دفاعی کشور،آماده کنیم.احتمالا برخی هنوز نمی دانند که می شود قوت هر یک از عناصر مذکور را در قوت عناصر دیگر نشان داد.طبیعی است نشان دادن قدرت یکی با استناد به ضعف تخیلی دیگری،در این شرایط حساس اوج بی هنری و بی سلیقگی است. افرادی که با عینک گرایش بخشی و گروهی در این حوزه وارد می شوند باید بدانند که نشان دادن ضعف در هر کدام از عناصر سه گانه مذکور،که هدف اصلی دشمنان این مرز و بوم است، کار چندان سختی نیست،کافی است چند روز به سخنان جان بولتون و بنیامین نتانیاهو گوش فرا دهند.