محمدباقر قالیباف با راهاندازی آن سایت و فراخوان جلب هواداران نواصولگرایی نشان داد که نمیخواهد از یک سوراخ دوباره گزیده و بار دیگر در چارچوب ساز و کار اصولگرایان وارد عرصه انتخابات شود. او هنوز از یاد نبرده که پدرخواندگان اصولگرا چطور رئیسی را به وی ترجیح داده و رایهایش را قربانی کردند. شاید بزرگان این جریان هنوز فاصله گرفتن قالیباف از اصولگرایان را جدی گرفته نباشند، اما حتما با نزدیک شدن به زمان انتخابات جای خالی یک کاندیدای پرقدرت، پر نفوذ و پر پول را احساس خواهند کرد. برخی از تحلیلگران سیاسی البته معتقدند که فاصله مورد اشاره به نفع قالیباف نیز نیست و شانس او را برای موفقیت به شکل چشمگیری کاهش میدهد. بر این مبنا، جمناییها اگر تا موسم انتخابات هنوز باقی مانده و جای خود را به شاجا (تشکیل شورای ائتلاف جریان ارزشی انقلاب) یا سازوکاری شبیه آن نداده باشند حتما نتیجه بازی باخت – باختی که سال ۹۶ با قالیباف شروع کردند را خواهند دید.
ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا از جمله کسانی است که قالیباف را برای جریان اصولگرا مفید میداند و معتقد است که اصولگرایان باید چتر خود را آنقدر بالا بگیرند که امثال قالیباف نیز زیر آن جا بگیرند. او در گفتگو با
«آزادی» با اشاره به اینکه «جریان اصولگرایی جریان بزرگی است و مثل جریان اصلاحطلب طیفهای مختلفی دارد. این طیفها فاصله بسیاری با هم دارند؛ از جریان پایداری تا جبهه پیروان خط امام و موتلفه. اختلاف نظرهایی میان این طیفها وجود دارد که در مواقع خاص جدیتر میشود. ما در جریان اصولگرایی فردی به نام قالیباف داریم که طرفدارانی دارد و میتوان آن را یک طیف دانست. قالیباف اصولگرا است، اما با مرکزیت اصولگرا به معنی وسط طیفها نه راس جریان، اختلاف نظر دارد. همین طور هم لاریجانی. اینها انتقاداتی به لحاظ تئوریک و تشکیلاتی به جریان اصولگرا دارند که در زمانهای خاص مثل انتخابات بیشتر خود را نشان میدهد، اما در عین حال در زمان انتخابات یا با اصولگریان همکاری کردند و یا حداقل مانع نشدند».
وی افزود: «قالیباف اکنون با جریان اصولگرایی مشکل دارد و خود نیز اذعان میکند، اما خود را اصولگرا میداند. فقط میگوید اینها مسیر را اشتباه میروند؛ بنابراین قالیباف و لاریجانی شاید رابطه خطی با اصولگرایان نداشته باشد، اما حتما رابطه خط چین دارند و در بزنگاههایی باید تصمیم بگیرند که به سمت اصولگرایان بروند یا مستقل حرکت کند».
ایمانی در پاسخ به این پرسش که مشکل فعلی قالیباف با اصولگرایان ناشی از انتقادات تئوریک او به اصولگرایی است یا رفتار دیگر طیفهای این جریان در انتخاباتهای قبلی؟ گفت: «هر دو فاکتور دخیل است. نوع نگاه قالیباف به جریان اصولگرایی از نظر مبانی و نظری با دیگر طیفهای مطرح این جریان قدری فاصله دارد. مثلا نگاه به نقش و جایگاه مردم با طیفهای دیگر مثل موتلفه اختلاف نظر دارد. به اضافه اینکه قالیباف از نظر تشکیلاتی نیز از اصولگرایان ایراد میگیرد. مثلا فکر میکند که جمنا ایرادات مبنایی دارد. در عین حال انقیاد پذیری او در حدی بود که وارد همان ساز و کار شد. چون میدانست که اگر وارد نشود امکان موفقیت کمتری دارد. حتی با وجود اینکه فکر میکرد از رئیسی رای بیشتری دارد، به نظر جمنا تمکین کرد. لاریجانی نیز همین طور، اما ایرادت او به اصولگرایی بیشتر از آنکه مبنایی باشد، تشکیلاتی است. حتی باهنر را هم اگر مانیتور کنید، میبینید که او هم اختلاف نظر دارد. این اختلافات را در جریان اصلاح طلبی به وضوح میبینید و ربطی به یک جریان ندارد.»
این تحلیلگر سیاسی اصولگرا در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه اگر در انتخابات قبلی جمنا رئیسی را به قالیباف ترجیح نداده بود امروز نسبت قالیباف و اصولگرایان چه بود؟ گفت: «قاعدتا بهتر از وضعیت فعلی بود. به خاطر اینکه قالیباف ایرادات مبنایی به اصولگرایان میگیرد. اساسا مساله قالیباف این است که جمنا با چه تحلیلی رئیسی را پذیرفت و قالیباف را نپذیرفت. بحث خودش نیست و میگوید که تحلیل جمنا غلط بوده است. یک سوال مطرح است که مبنای جمنا برای این تصمیم چه بود؟ یک تحلیل این است که فکر میکردند آرای رئیسی بیش از قالیباف است و تحلیل دیگر اینکه رئیسی اصلح از قالیباف بوده و اگر قالیباف کنار بکشد، آرای رئیسی افزوده میشود؟ قالیباف فکر میکند که جمنا بر مبنای تحلیل دوم عمل کرد. یعنی فکر میکردند که رئیسی را اگرچه رای او از قالیباف کمتر است باید انتخاب کنیم، زیرا اصلح است. قالیباف پذیرفت و کنار کشید، اما به این تحلیل نقد داشت و دارد. حال اگر جمنا در آن مقطع میگفت که قالیباف رای بیشتری دارد پس اگر صلاحیتش کمی کمتر باشد هم باز هم او را انتخاب کنیم اکنون قاعدتا رابطه قالیباف و اصولگرایان بهتر بود، زیرا این مبنا را پذیرفته بودند.
ایمانی در پاسخ به اینکه روابط فعلی قالیباف و اصولگرایان بیشتر به ضرر قالیباف است یا جریان اصولگرایی گفت: «به ضرر هر دو طرف است. به خاطر اینکه قالیباف فردی است با پتانسیل قابل توجه برای هر مسئولیتی که در آن قرار بگیرد. صرف نظر از ایراداتی که هر کسی دارد و او هم مستثنی نیست. قالیباف هم مثل همه ایرادات مدیریتی دارد و ما هم اذعان داریم. به هر حال او پتانسیل خوبی است و وجود آن برای جریان اصولگرایی مفید است. از طرف دیگر قالیباف هم اگر بخواهد کاملا خارج از اصولگرایی و به صورت مستقل عمل کند، شانس چندانی نخواهد داشت و بنابراین فاصله گرفتن قالیباف از اصولگرایی به ضرر هر دو طرف است».
وی درباره اینکه اصولگرایان چگون میتوانند مانع این ضرر شوند، گفت: «اصولگرایان باید چتر خود را بزرگتر کنند. چتر اصولگرایان کمی پایین است و باید فاصله آن را از زمین بیشتر کنند. برخی طیفهای اصولگرا نمیگذارند که این چتر بالاتر رود و آن را به قدری محدود کردند که شامل چند نفر بیشتر نمیشود. اصولگرایان باید سعه صدر خود را در کار تشکیلاتی و سیاسی بیشتر و دایره پذیرفتن دیدگاههای مختلف را بیشتر کنند. باید اجازه دهند که این دایره وسیعتر شود تا قالیباف و لاریجانی و ... هم به سادگی در آ. «جا بگیرند.»
ایمانی تاکید کرد: «برخی طیفهای اصولگرایی باید پاکسازی شوند، زیرا باعث میشوند که دید اصولگرایی محدود بماند. وارد مصادیق نمیشوم، اما جریان اصولگرا نباید خود را اینقدر محدود کند. البته این جریان به تجدید نظر جدی در مبانی نیز نیاز دارد».