جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان در یک دهه گذشته روابط پرفراز و نشیبی داشته اند و روابط میان آن ها تحت تاثیر فاکتورهای مختلفی بوده است.
به گزارش تابناک، در همین راستا، روابط میان دو کشور همواره از سوی بازیگرانی هدف قرار گرفته است. به ویژه آمریکا که از متحدان راهبردی این کشور محسوب می شود و عربستان سعودی و اسرائیل که در سالیان اخیر روابط خود با باکو را به صورت قابل توجهی گسترش داده اند.
با این حال، مقامات جمهوری آذربایجان علی رغم آنکه در مواقعی سیاست های ضد ایرانی را دنبال کرده اند، تلاش کرده اند از تنش و مواجهه جدی با ایران اجتناب کنند.
در همین رابطه، پایگاه آمریکایی «لوبلاگ» در مطلبی به این پرسش پاسخ داده که آیا جمهوری آذربایجان به ائتلاف ضد ایرانی خواهد پیوست؟ در این مطلب آمده است:
همانطور که ایالات متحده در حال سرعت بخشیدن به تنش های نظامی با ایران است، نقش کشورهای همسایه در تشدید یا رفع آنها، بسیار مهم است. بعضی از همسایگان ایران مانند عربستان سعودی، اسرائیل و تا همین اواخر امارات متحده عربی، ایالات متحده را به سوی جنگ با ایران سوق می دهند.
دیگرانی، مانند عراق، عمان و قطر، سیاست «بی طرفی فعال» را دنبال می کنند و به دنبال برقراری دیپلماسی میان واشنگتن و تهران به جای جنگ هستند.
از سوی دیگر، بازیگران دیگری وجود دارند که کنار نشسته اند و منتظر تحولات پیش رو هستند. با این وجود، این وضعیت میتواند تغییر کند و به یک درگیری نظامی تبدیل شود.
یکی از بازیگران متعلق به گروه اخیر جمهوری آذربایجان است. جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، در سخنرانی خود در انجمن آسیایی در نیویورک در آوریل 2019، آذربایجان را یکی از کشورهایی دانست که در آن روابط ایران با آن اخیرا پیشرفت کرده است. این درست است، اما آذربایجان همچنین از روابط نزدیکی با دو نفر از دشمنان ایران - ایالات متحده و اسرائیل- برخوردار است.
در صورت بروز تنش ها، جمهوری آذربایجان تحت فشار قرار خواهد گرفت تا حداقل حمایتی در مبارزه خود علیه ایران انجام دهد، مانند استفاده از خاک جمهوری آذربایجان برای فعالیت های اطلاعاتی علیه ایران.
با این حال، ایران همواره در وضعیت های بحرانی از سیاست هایی که می تواند به دشمنی با باکو ختم شود اجتناب کرده است. به طوری که ایران در بحرانی ترین مسئله جمهوری آذربایجان یعنی بحران قره باغ، از استقلال و تمامیت این کشور در چارچوب مرزهای بین المللی آن حمایت کرد.
بنابراین ایرانیان به وضوح از اولویت خود برای حفظ وضع موجود در روابط با جمهوری آذربایجان آگاه هستند. با این حال، اگر باکو برای پشتیبانی از اقدام نظامی آمریکا یا اسرائیل علیه ایران متقاعد شده یا تحت فشار قرار گیرد، احتمالا ایران به تاکتیکهایی که در دهه 1990 استفاده می کرد، باز خواهد گشت: امنیتی سازی از گروه های شیعی طرفدار ایران در جمهوری آذربایجان برای فشار علیه دولت علی اق.
با این حال، مخالفت های داخلی با همراهی جمهوری آذربایجان جهت اقدام نظامی آمریکا یا اسرائیل علیه ایران فقط به گروه های شیعی طرافدار ایران در این کشور محدود نخواهد شد. بلکه گروه ها و جریانات دیگر از جمله جریان سکولار نیز در مخالفت با آن برخواهند خواست. جریاناتی از فساد و ضعف اقتصادی دولت جمهوری آذربایجان ناراضی هستند و تمایلی به مشارکت کشورشان در درگیری میان ایران و آمریکا را ندارند.
نویسنده مقاله در پایان نوشت: تندروها و طرفداران «آذربایجان بزرگ» نیز باید مراقب بازیگران خارجی باشند. بازیگرانی که هدف آرزوی اصلی شان دیدن یک ایران متلاشی شده است و نه یک دولت قوی در جمهوری آذربایجان
علاوه بر این، هرگونه جهت گیری دولت آذربایجان علیه ایران می تواند دوگانه های شیعی-سنی، سکولار-مذهبی و ترک- غیرترک را تشدید کند. از سوی دیگر، این رویکرد باکو می تواند این کشور را به سمت سیاست های خاورمیانه ای سوق دهد و بحران قره باغ با ارمنستان را نیز پیچیده تر و لاینحل کند.