واکنشها به سخنان آیت الله یزدی، ایران میانجی بحران یمن، تخلیه حباب رضایت اقتصادی از کاخ سفید!، امپراتوری فشل کتاب درسی در ایران، سومین سنگ آمریکا در مسیر گریس ۱، هشدار درباره دوپاره شدن خانه سینما!، پیرامون رهبری اصلاحات، از آقازادهها تا استاندارزاده ها، پشتپردهی تعطیلی مدارس طبیعت، جعبه سیاه پتروشیمیگیت کیست؟ و آخرین اقدامات برای حضور زنان در ورزشگاهها، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه ۲۷ مردادماه در حالی چاپ و منتشر شدند که واکنشها به سخنان روز گذشته آیت الله یزدی و راههای پایان دادن به جنگ یمن از یک سو و خط و نشان آمریکا برای نفتکش ایرانی از دیگر سو، از مهمترین عناوین صفحات نخست روزنامههای امروز محسوب میشوند.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
راه مواجهه با دزد جدید «گریس» چیست؟
عبدالله گنجی، مدیر مسئول روزنامه جوان در بخشی از سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان راه مواجهه با دزد جدید «گریس» چیست، درباره وضعیت جدید نفتکش گریس ۱ نوشت: امریکا عریان و بیتاب وارد صحنه شده است و ابایی ندارد که مورد مذمت و سرزنش جهان قرار گیرد و چهرهای بیمنطق و گانگستری از امریکا را به نمایش گذارد. ظاهراً عدم پیروزی ایران در مواجهه با انگلیس آنقدر برای امریکا مهم است که حاضر است حیثیت نداشته خود را خرج کند. حال سؤال این است که اگر امریکا حکم توقیف کشتی نفتکش ایران را عملی کند جمهوری اسلامی ایران با دوگانه انگلیس و امریکا چه خواهد کرد؟ آیا مسئله را با انگلیس حل و فصل میکند و سراغ امریکا میرود؟ آیا کشتی انگلیسی را آزاد میکند و به دنبال عمل متقابل با امریکا میگردد؟ اینکه دو روز پیش ترامپ اعلام کرد ما قایقی در خلیجفارس نداریم که ایرانیها آن را بگیرند پشت پرده ورود مستقیم به توقیف کشتی ایرانی بود. قطعاً جمهوری اسلامی ایران که راهبرد مقاومت را برگزیده است و ملت مظلوم و فهیم ایران نیز او را همراهی میکنند از این اقدام نخواهد گذشت. اما راه چاره رها کردن اولی و درگیر شدن با دومی نیست.
انگلیس منشأ این مشکل بوده و سربازی امریکا را انجام داده است و نباید بدون هزینه از این معرکه خارج شود؛ لذا اگر امریکا جایگزین انگلیس شد چاره کار این است که ضمن استمرار توقیف کشتی انگلیسی به دنبال توقیف کشتی امریکایی باشیم و این هر دو را با هم ببینیم. ممکن است مصلحتاندیشان و توسعهگرایان غربمحور بگویند نباید اروپا را با خود درگیر کنیم که در پاسخ باید گفت: عایدات ما از «برجام اروپایی» چیست که در این صورت از دست خواهیم داد؟ به تعبیر امام راحل: «ما کینه دنیای غرب را در همین جاها جستوجو میکنیم» و چارهای جز مقاومت در مقابل روحیه استکباری و جهانخواری نیست. در صورت قطعی شدن تصمیم امریکا باید شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی فرمان توقیف کشتیهای امریکایی یا نوکران عریان آن را در سراسر جهان صادر کند و پس از رهگیری و توقیف در کنار کشتی انگلیسی قرار دهد و رسانههای سراسر جهان را برای بازدید دعوت نماید. ما چیزی برای از دست دادن نداریم. آنچه از دست دادن آن خط قرمز است عزت و بزرگی ملت ایران است که به پای آن خونهای مردان و زنان بزرگی ریخته شده و هرگونه تسامح در این صحنه خیانت است.
هیچ حوزه علمیهای به جامعه مدرسین حق خلع و نصب مرجعی را نداده است
محمد تقی فاضل میبدی در ستون نقد و نظر روزنامه اعتماد سخنان منتشر شده اخیر آیت الله یزدی درباره مرجعیت و دولت را موضوع یادداشتی قرار داد و طی آن نوشت: روز گذشته شاهد انتشار مطالبی به نقل از آقای یزدی بودیم. این نخستینبار نیست که او به عنوان دبیر یا رییس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم مطالبی برخلاف سنت حوزهها ایراد میکنند.
در گذشته هم مطالبی راجع به آیتالله العظمی شبیریزنجانی ذکر کردند که غالب علمای حوزه آن را محکوم کردند. شاید این نوع برخوردها در آینده نیز تکرار شده و ازسوی آقای یزدی ادامه داشته باشد. اینکه ایشان برای تعیین مرجعیت، تنها نسخه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم را الزامی میداند، در نوع خود بدعتی بیش نیست. انتخاب یک مرجع به عنوان کارشناس در مسائل دینی و فقهی از گذشته تاکنون روشی داشته که در حوزهها اعمال میشده است. روزی که آیات عظام بروجردی، خویی، خوانساری و دیگر مراجع معین شدند، نسخهای از جامعه مدرسین در کار نبود.
آن زمان مراجع در قلوب مردم و عموم جامعه جای داشتند، اما با این روش که آقای یزدی میگوید، هیچ مرجعی به شکل سابق که مورد رضایت و اعتقاد مردم باشد، معین نخواهد شد. تا آنجا نگارنده اطلاع دارد، هیچ حوزهای از حوزههای علمیه چنین حقی به جامعه مدرسین حوزه عملیه قم نداده است که یک مرجعی را نصب یا خلع کنند، بهویژه اینکه جامعه مدرسین شائبه وابستگی به خارج از حوزه را نیز دارد. نظر مرحوم امام خمینی (ره) همیشه این بود که حوزهها باید استقلال خود را تحت هر شرایطی حفظ کنند، حال سوال اساسی اینجاست که چرا یک نهادی در درون حوزه قصد آن کرده که این استقلال را خدشهدار کند؟ حقیقت آن است که از پاسخ این پرسش بیاطلاعیم. با این حال مطالب دیگری که ایشان بیان داشتهاند نیز قابل توجه است. آیتالله یزدی راجع به دولت و رییسجمهوری گفتهاند که «اگر نمیتوانی کار کنی برو!» این نوع سخن گفتن به شکل تحکمآمیز یعنی جامعه مدرسین حوزه عملیه قم بر دولت هم استیلای حقوقی دارد. حال آنکه نمیتوان انکار کرد که حق نقد دولت برای همگان محفوظ است ولی مساله اینجاست که به شکل و زبانی آمرانه از لزوم برکناری دولت سخن گفتن، نه امری شرعی محسوب میشود و نه میتوان آن را قانونی دانست، لذا نگارنده اعتقاد دارد که در شرایط کنونی لازم است که علمای بزرگوار حوزه به دبیر یا رییس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تذکرات لازم را ارایه دهند تا سخنان ایشان باعث بیاعتباری حوزه نشود. همگان باید توجه داشته باشند که اعتبار حوزه به استقلال و ادامه شیوه سلف است؛ روشی که باید ادامه یابد تا جایگاه مرجعیت خدشهدار نشود.
جنجال ژن خوب عارف در کیش
روزنامه مستقل در گزارشی با تیتر جنجال ژن خوب عارف درکیش در شماره امروز نوشت: هفته گذشته انتصاب جدیدی در سازمان منطقه آزاد کیش اهالی فکر و اندیشه را مبهوت خود کرد. قضیه از این قرار بود که فرزند سرشناس رئیس فراکسیون امید مجلس که در گذشتهای نه چندان دور با عنوان ژن خوب حادثه ساز شده و همه را ناامید کرده بود و با چماق ایشان جناح راست به بهانههای مختلف در رسانههای خود اصلاح طلبان را مورد کوبش قرار داده و میدهند به عنوان عضو شورای مشورتی مدیرعامل این سازمان منصوب گردید.
جالبتر از همه تشکری بود که در ذیل نامه از ایشان بابت مدت زمان تصدی گری مشاوری بین الملل مدیرعامل شده بود. البته انتصاب حمیدرضا عارف بعنوان مشاور بین الملل مدیرعامل در سکوت خبری اتفاق افتاد که خدا را شکر کسی خبردار نشده بود. کاری نداریم که اساسا ترکیب بدقافیه شورای مشورتی ازلحاظ ادبی کاملا غلط و نامانوس است، اما قرار دادن گزینه یادشده بعنوان مشاور بین الملل و بعد از آن عضو شورای مشورتی! شدن ایشان نقاط ابهام زیادی را برمی انگیزد که آیا این انتصاب مصلحتی بوده یا مشورتی یا تشریفاتی؟!
متاسفانه یکی از معضلات در کشور ما که مانع جدی برای توسعه شده است همین قبیل انتصابات است. این انتصاب در کیش درحالی انجام گرفته است که فعالان سیاسی و علمی بسیاری اعم از پیر و جوان سالهاست در کیش زندگی میکنند و به هیچ انگاشته نمیشوند. جای تالم و تاثر است که مظفری بعنوان یکی از مدیران خوش نام از دوره اصلاحات با برخی مصلحت اندیشیها کارنامه خود را ایهام دار میکند و تن به برخی اقدامات غیرقابل دفاع میزند.
باید نکات زیر را به مدیرعامل سازمان منطقه آزاد کیش یادآور شوم که: «دوست آنست که بگوید گفتم و دشمن آنکه بگوید میخواستم بگویم».
اول اگر از آقای حمیدرضا عارف در حوزهای فنی استفاده میشد تاثر و تالم کمتری را به روان دوست داران کیش وارد میساخت. خلاصه اینکه اگر در کشورمان ملزم به ژن گرایی هستیمای کاش از ژنهای خوب در جاهای مرتبط و اصطلاحا خوب استفاده کنیم.
دوم شورا در خودش مفهوم مشورت را متبادر میسازد جناب آقای مظفری کاش به جای این ترکیب غلط که متاسفانه متداول شده است اصطلاحی نظیر اتاق فکر یا کارگروه مشاورهای یا کارگروه مشورتی را بکار میبستید تا اهل ادب را نیز خرسند کرده باشید.
سوم از پاشنه آشیلی که اغلب مدیران عامل سازمان صدمه دیدند صدمه نخورید و از افراد با تجربه و دلسوز در کیش بیشتر استفاده کنید.