شکار پهپاد آمریکا در آسمان یمن، رونمایی از پارسه ریال، لایحه حذف ۴ صفر در بهارستان، درهای گشوده آزادی به روی زنان، بیانات رهبر انقلاب در دیدار با رئیسجمهور و اعضای دولت، ۴۰ هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی، ریشه بیاخلاقیها علیه ظریف، پرونده قضایی حراج ۶۰ تن طلا کجاست؟ و سرگردانی انتخاباتی آمریکا از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است..
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز پنجشنبه ۳۱ مردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که دیدار رهبر انقلاب با رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت و فرازهایی از بیانات ایشان همراه با تصاویر این دیدار در صفحات نخست بیشتر روزنامهها برجسته شده است. چهل سال دوم برای ما بهتر و برای دشمنان بدتر خواهد بود (اعتماد)، تولید داخلی کلید حل مشکلات (آرمان امروز) (مردمسالاری) تولید در ۷۰ خان مشکلات (خراسان) دشمن هیچ غلطی نمیتواند بکند چهل سال دوم بهتر خواهد بود (آفتاب یزد) و اولویت کشور اقتصاد و فرهنگ است /دولت از حواشی فاصله بگیرد (کیهان) از تیترهایی است که روزنامهها با انتخاب آن این خبر را مورد توجه قرار داده اند.
تلاش عربستان برای ایجاد کانال گفتوگو با ایران (مردمسالاری)، فهرست سنگین ترین وثیقههای ایران (شرق)، درهای آزادی گشوده به روی زنان (آرمان ملی)، و بازگشت تومان بعد از ۹۰ سال (ایران) از دیگر عناوینی است که روزنامهها در صفحات نخست خود آنها را برجسته کرده اند.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
چرا ایران از انگلیس غرامت توقیف نفتکش را میخواهد؟
مرتضی مکی، کارشناس مسائل بینالملل طی یادداشتی که در شماره امروز آفتاب یزد منتشر شد، نوشت: بحثی که پیرامون پرداخت غرامت از سوی انگلیس به دلیل توقیف نفتکش ایرانی ازسوی مقامات کشورمان مطرح شده است یک بهرهبرداری سیاسی هم میتواند باشد. به هر حال این اقدام یک اقدام غیر قانونی از سوی انگلستان بود و هیچ توجیهی نیز نداشت، ایران اعلام کرده بود که مقصد این کشتی، سوریه نبوده و اگر هم بود مغایرتی با قوانین بینالمللی نداشت، چون تحریمهای اتحادیه اروپادرباره تبادلات تجاری با سوریه، مشمول اعضای اتحادیه اروپاست نه سایر کشورها؛ بنابراین به نظر میرسد که ایران با مطرحکردن شکایت از انگلستان و تلاشش برای دریافت غرامت ازاین کشور، همچنان میخواهد دست برتر را در این موضوع داشته باشد. بخصوص اینکه همچنان کشتی انگلیسی توقیف شده توسط کشورمان در سواحل ایران است و باید تعیینتکلیف شود. انگلیس به دنبال راهی است تا کشتی انگلیسی توقیف شده در ایران، مسیر قانونی خودش را برای رفع توقیف طی کند. چرا که ایران طبق مقررات بینالمللی دریاها، این کشتی را توقیف کرده است و اکنون ایران به نوعی این موضوع را بیان میکند که اگر غرامت پرداخت شود کشتی انگلیسی هم آزاد خواهد شد.
اما درمورد پرداخت غرامت از سوی انگلیسیها باید به صورت کلی گفت که ما از انگلیسیها طلبهای زیادی داریم که هیچ گاه دریافت نکردیم. هنوز آنها طلب قرارداد تانکهای چیفتن را که قبل از انقلاب بسته شد را به ما پرداخت نکردهاند. از سویی موضوعات مختلفی در روابط ایران و انگلیس وجود دارد که با افزایش تنشها به یکدیگر پیوند میخورد.
از سویی این نکته را نیز از یاد نبریم که در حال حاضر نفتکش ایرانی آدریان حتی بعد از آزادی، در آبهای بینالمللی است، این کشتی یا باید در سواحل اروپا لنگر بیندازد یا در سواحل مدیترانهای خاورمیانه، بدیهی است که هم اکنون تحت فشار آمریکا کشورهایی که بخواهند پذیرای این نفتکش باشند کم پیدا میشود. به هر حال فشارهای آمریکا باعث شده است که این نفتکش نتواند مقصد اصلی خودش را بپیماید و به آنجا برود. آمریکا بیشترین تأثیر را در سردرگمی این نفتکش دارد و اکنون که ایران چنین وضعیتی را میبینید بدش نمیآید تا ماجرای پرداخت غرامت از انگلیس را با جدیت بیشتری مطرح کند.
استدلال عجیب شهردار قم برای فرزندان خارج نشینش
روزنامه خراسان در ستون بازتاب امروز خود، با اشاره به خبر زندگی شش فرزند شهردار قم در خارج از کشور نوشت: خبر زندگی و تحصیل هر شش فرزند شهردار قم در خارج از کشور جزو داغترین اخباری بود که طی این چند روز بازخوردها و نقدهای تندی را به دنبال داشت، مطلبی که در نهایت به واکنش او منجر شد. سید مرتضی سقاییان نژاد شهردار قم در نهایت در این باره گفت: «برخی فرزندان من برای تحصیل علم و دانش به خارج رفتهاند همگی به عنوان سفیران گویا برای نظام بوده اند؛ خانواده من هیچ علاقهای به زندگی در خارج از کشور نداشته و در خدمت نظام هستند.» برخی کاربران به این ماجرا واکنش نشان دادند. کاربری نوشت: «ما اصلا راضی نیستیم فرزندان شما به تنهایی بار این مسئولیت را به گردن بگیرند، بفرمایید برگردند خستگی در کنند، سفیران دیگری بفرستیم، مثلا پسر من». کاربری هم نوشت: «رفتن و تحصیل در خارج از ایران جرم نیست، ولی باید دید منشأ پولهایی که باهاش بشه شش تا بچه تو بفرستی آمریکا کجاست؟!»
جنبههای مثبت جدال بین دو قاضی القضات سابق به روایت اعتماد
سیدعلی میرفتاح، سردبیر روزنامه اعتماد در بخشی از سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان آسیا به نوبت با موضوع قرار دادن جدال بین آیت الله یزدی و آیت الله آملی لاریجانی نوشت: دو نفر از اعضای مجمع، از مجمع مهمتر دو تن از فقهای شورای نگهبان چنین منتقد بلکه مخالف هم باشند و صراحتا یکدیگر را تخطئه کنند، نهتنها ضعف جمهوری اسلامی به حساب نمیآید بلکه جزو نقاط قوت آن است، باید از آن استقبال کرد. سالهاست که دشمنان ایران در تبلیغاتشان جمهوری اسلامی را یک «ذات» غیرقابل تغییر معرفی میکنند. آنها میخواهند حاکمان ایران را یک گروه بلکه یک کل درهم تنیده همدل و همرای معرفی کنند که گرایشهای فردی و تمایلات شخصی در مرام و منش آنها اثر ندارد. اولین باری که اصلاحطلبان اعلام موجودیت کردند، خاطرتان باشد ضدانقلاب مصرانه گفت: «اینها همه سر و ته یک کرباسند و اصلاحطلب و اصولگرا همه دستشان توی یک کاسه است.» حداقل بیست سال طول کشید تا تبلیغات ضدانقلاب خنثی شد و مردم به عینه و به تجربه فهمیدند که اختلافات در عقیده و منش در بین کارگزاران مملکت یک امر واقعی و تاثیرگذار است و باید آن را به رسمیت شناخت.
جمهوری اسلامی یک ذات مشخص و صلب و غیرقابل انعطاف ندارد، بلکه همانقدری که ناطقنوری میتواند نظام را نمایندگی کند، سید محمد خاتمی هم میتواند. چیزی که نامه اخیر لاریجانی برملا کرد، این بود که حتی شورای نگهبان هم یک ذات ثابت نیست و در بین اعضا اختلافنظر جدی وجود دارد. این مساله زمانی ارزشش را بهتر نشان میدهد که شما تبلیغات مستمر رسانههای ضدانقلاب را یادآوری کنید که مدام بر طبل ذاتگرایی میکوبند و میگویند اینها همه یکی هستند و اعضاء جز چشم نمیتوانند، بلکه نباید بگویند و شورای نگهبان چیزی و جایی جز اراده آیتالله جنتی نیست. اتفاقا از خلال نامه آقای لاریجانی میشود استنباط کرد که اختلافات بلکه تخطئهها مال امروز و دیروز نیست، ربطی به جریانهای اخیر هم ندارد و همواره در شورای نگهبان و در مجمع، تضارب آرا وجود داشته و صداهای مخالف امکان تظاهر بلکه امکان تقابل با یکدیگر را داشتهاند. دموکراسی شاخ و دم که ندارد. همین که مخالفان بتوانند دور یک میز بنشینند و با یکدیگر گفتگو کنند، یعنی که بخشی از مقدمات آن حاصل آمده. شفافیت و مردمی شدن این اختلافات هم میتواند دیگر مقدماتی باشد که نه یکشبه بلکه طی چهل سال به تدریج به دست آمده. آیا این دستاورد کمی است؟ در دهه شصت و هفتاد مسوولان نظام حتی در ردههای میانی شأن قدسی داشتند و انتقاد از آنها هزینه سنگین دنیوی و گاه اخروی در پی داشت. در چشم ما مقامات از آسمان آمده بودند و ماموریتی الهی بر عهده داشتند. از آن کبریا امروز به اینجا رسیدهاند که ما مردم میتوانیم به راحتی مسوولان قوا را نقد کنیم، خطاهایشان را یک به یک برمیشمریم، از موضع طلبکار مطالباتمان را به اطلاعشان برسانیم و برای همراهی با آنها شرط بگذاریم و... اگر اسم این رشد و پیشرفت نیست، پس چیست؟ اما نامه آیتالله لاریجانی از یک جهت دیگر هم مهم است و آن اینکه نشان میدهد هیچ کس در جمهوری اسلامی مصون از نقد و تذکر نیست. آیتالله یزدی اولین بار نیست که شخصیتی را مینوازند. قبلا هم معظمله با همین لحن- حتی تندتر- دیگران را عتاب و خطاب کردهاند. با این حال کمتر پیش آمده بود که کسی مستقیما جواب دهد و از خودش دفاع کند و موضع ایشان را زیر سؤال ببرد. از این حیث آیتالله آملیلاریجانی راه را باز کردند و عملا به دیگران نشان دادند که میشود جواب «های» را «هوی» داد و زیر سؤال بردن افراد و طرز تفکرشان نه تنها منعی ندارد، بلکه ضرورت است.
اختلاف بین کرباسچی و عارف، حزبی یا بحث شخصی؟!
روزنامه جوان در تحلیلی کوتاه در شماره امروز خود نوشت: جواد امام، دبیرکل حزب اصلاح طلب مجمع ایثارگران بحثهایی را که این هفتهها موجب اختلاف در جبهه اصلاح طلبی شده و از انتقاد به عملکرد شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان شروع شد، بحثهای شخصی دانست. او گفت: «اگر بحث بر سر تقویت جبهه اصلاحات بود، مطالب باید به گونه دیگری مطرح میشد، البته هنوز هم حرف واحدی از حزب کارگزاران شنیده نمیشود و من معتقدم که بحث شخصی میان کرباسچی و عارف است و ارتباطی با شورای عالی ندارد.» جواد امام در عین حال، وارد بودن نقد به عملکرد شورای عالی را تأیید کرد و گفت: «همه اصلاحطلبان باید برای رفع این انتقادات اقدام کنند. انتقادات به شورای عالی به خروجی لیست این شورا بازمیگردد، زیرا افرادی که معرفی شدند، نتوانستند پاسخگوی مسئولیت خود و انتظارات جامعه باشند، اما نقد با تخریب تفاوت دارد.»
به نظر میرسد بسیاری از اصلاح طلبان نقد درون گروهی را برنمیتابند. چه آنکه موضوع بحثهای اخیر چندان محصور بین کرباسچی و عارف نیست و افراد دیگر هم انتقاداتی دارند. مثلاً در آخرین نمونه اسماعیل دوستی، عضو سابق شورای شهر تهران و فعال سیاسی اصلاحطلب میگوید که: «متأسفانه اعضای شورای عالی انتقادات را نمیپذیرند و به همین دلیل احتمال اینکه برخی شخصیتهای برجسته اصلاح طلبساز جدایی بزنند وجود دارد... نه تنها منتجب نیا بلکه بسیاری از اصلاح طلبان دیگر به شورای عالی نقد دارند و احتمالاً به صورت ائتلاف با شورای عالی وارد انتخابات نمیشوند.»