واکنشها به پالسهای مذاکره روحانی، پیام حضور ظریف در گروه هفت به اروپا به امریکا، چرا بگیر و ببندهای جدید متهمان فساد کماثرند؟، ماموریت ماکرون برای نجات برجام، «تاجِ» دیکتاتوری بر سر فدراسیون، ۶ هزار میلیارد تومان پنهان در مطبهای بیکارتخوان، کوتاهی دست دلالان از بازار مسکن، جهش ۲ درصدی بورس و افت دلار، حمله پهپادهای یمنی به ریاض، نگرانی اسراییل از تلافی حزبالله و حاجی میرزایی و مونسان در انتظار رای مجلس از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز سه شنبه پنجم شهریورماه در حالی چاپ و منتشر شدند که سخنان روز گذشته حسن روحانی درباره امکان ملاقات با هر فردی برای آبادانی ایران، با واکنش متفاوت روزنامههای جریانهای سیاسی کشور مواجه شد و تیتر یک صفحات نخست روزنامهها با رویکردهای انتقادی یا مثبت را از آن خود کرد.
بیشتر روزنامههای نزدیک به جریان اصولگرا از جمله کیهان، جوان، خراسان و رسالت در گزارشها و یادداشتهای تحلیلی خود پالسهای مذاکره در سخنان روز گذشته رئیس جمهور را مورد انتقاد قرار دادند.
حسین شریعتمداری در یادداشت روز کیهان با عنوان به قول خودتان، مگر دیوانهایم؟! ضمن بی نتیجه بودن برجام هر گونه ادامه مذاکره و ملاقات با سران آمریکا را کاری بیهوده همراه با از دست دادن امتیازات و تقبل هزینه به ایران همراه دانسته و تیتر آن را از یکی از گفتههای روحانی با عنوان مگر دیوانه ایم انتخاب کرده است.
روزنامه خراسان تیتر یک امروزش چرایی هزینه زا بودن پالس مذاکره روحانی به ترامپ را از گزارش اصلی صفحه نخست خود انتخاب و ارسال پالس مذاکره توسط روحانی را برای ایران هزینه ساز قلمداد کرد. این روزنامه در ستون یادداشت روز خود نیز همین موضوع را مورد توجه قرار داد و با مورد خطاب قرار دادن رئیس جمهور با تیتر آقای روحانی به خاطر منافع ملی پالس مذاکره ندهید منتشر کرد.
روزنامه جوان که تصویری از حسن روحانی را در نیم صفحه نخست خود قرار داده تیتر ایران با فتودیپلماسی آباد نمیشود آقای روحانی! را در کنار آن گنجاند و در سرمقاله امروزش با عنوان بازی با برگه «ملاقات در وقت اضافه» از اظهارات روز گذشته روحانی درباره ملاقات برای آبادانی کشور انتقاد کرد.
روزنامه اعتماد، اما تصویری از مکرون را در نیم صفحه نخست امروزش پس زمینه تیتر نقشه راه پاریس و روتیتر تلاشهای دیپلماتیک امانوئل مکرون قرار داد. این روزنامه بر خلاف روزنامههای اصولگرا تیتری بدون موضع انتقادی برای سخنان روز گذشته روحانی با عنوان رئیسجمهوری: باید قدرت و دیپلماسی را با هم داشتهباشیم انتخاب کرده است. سرمقاله این روزنامه به قلم میرفتاح نیز به همین موضوع اختصاص یافته که در بخشهایی از آن توصیههایی درباره بازی برد- برد داخلی مقدم بر برد –برد بین المللی به رئیس جمهور ارائه شده است.
روزنامه شرق نیز ترامپ امیدوار به دیدار را تیتر اخبار منتشره از سوی مکرون در نشست خبری روز گذشته اجلاس گروه هفت انتخاب کرد. سرمقاله امروز این روزنامه را صادق زیباکلام با تیتر نور کمرنگ در انتهای تونل فرانسه با محوریت تلاشهای مکرون برای نجات برجام نوشته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
آقای جهانگیری، اطلاعات فسادهای میلیاردی را رو کنید
محمد مهاجری، روزنامه نگار طی یادداشتی که در شماره امروز ایران منتشر شده با عنوان آقای جهانگیری اطلاعات رو کنید نوشت: آقای جهانگیری، معاون اول محترم رئیس جمهوری در آخرین سخنرانی خود به نکات مختلفی اشاره کرده و ضمناً به طرح یک سؤال تکراری هم پرداخته است: «۷۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی دولت قبل کجا رفته است؟»
مخاطب این سؤال کیست و چه کسی باید به آن پاسخ بدهد؟ و در طول ۶ سال گذشته که این پرسش مطرح شده (و چندین بار خود ایشان از آن سخن گفته)، جوابی برایش یافت نشده است؟
اگر درآمدهای نفتی و غیرنفتی کشور حساب و کتاب دارد که باید این مبلغ پس از وصول به خزانه واریز شده باشد. آقای جهانگیری میتواند به اعتبار شخصیت حقوقیا ش طی نامهای از وزیر اقتصاد یا خزانهدار کل کشور استعلام کند که آیا مبلغ ۷۰۰ میلیارد دلار ادعایی ایشان به خزانه رفته یا نه؟ و سپس اینکه این ۷۰۰ میلیارد اگر وارد خزانه شده و به حساب بانک مرکزی واریز گردیده، برای هزینه کردنش روشهای قانونی و مرسوم وجود دارد. سازمان برنامه و بودجه اعتبار را تخصیص داده و دستور لازم به خزانه و بانک مرکزی برای پرداخت آن داده شده است. وجه مزبور قاعدتاً روانه دستگاههای گیرنده بودجه شده و زیر نظر ذیحسابان خرج شده است. دیوان محاسبات هم مته به خشخاش گذاشته که مبادا یک ریال از فلان ردیف بودجه به بهمان ردیف منتقل نشده باشد. سازمان بازرسی کل کشور هم حواسش به همه جا بوده که مدیران دست از پا خطا نکنند.
آقای جهانگیری به جای اینکه مکرراً سؤال کند، باید جواب بدهد که: اولاً آیا استعلام از خزانه و بانک مرکزی کرده است تا روشن شود این ۷۰۰ میلیارد دلار وارد حسابهای دولت شده؟ اگر چنین استعلامی صورت گرفته، پاسخ چه بوده است؟ و اگر این اقدام ساده انجام نشده، چه دلیلی دارد؟
ثانیاً برفرض که این پولها وارد خزانه شده، چگونه و با دستور چه کسی و منطبق بر کدام ضوابط و مقررات هزینه شده؟
لحن کلام آقای جهانگیری نشان میدهد که ظاهراً اشکال کار در همین مرحله است. به نتیجه رسیدن در اینجا هم نباید کار سختی باشد. ممکن است بخش بزرگی از این مبلغ صرف واردات شده باشد. گمرک که در اختیار آقای جهانگیری است و با یک تلفن میتواند آمار تمام واردات دوره دولتهای نهم و دهم را دریافت کند. یا فرضاً پول بیتالمال خرج چیزهایی شده که قانوناً نباید میشده است. ذیحسابان وزارت اقتصاد میتوانند گزارش عملکرد بدهند. به علاوه دیوان محاسبات کشور، گزارش تفریغ بودجه سالانه را دست کم تا ۲ سال قبل داده است و آقای جهانگیری میتواند با رجوع به آن پاسخ پرسشهای خود را بگیرد.
فرض دیگری موجود است و آن اینکه در دولت قبل، فسادهای مالی گستردهای صورت گرفته و تک مضرابهای آقای جهانگیری، آلارمی برای هوشیار کردن اذهان به سمت آنهاست. خب، این هم راه دارد. الان که به همت رئیس محترم قوه قضائیه، شفافسازی عملیات مالی بازار رونق گرفته، آقای جهانگیری هرچه دارد، روی دایره بریزد و خلاص.
۷۰۰ میلیارد دلار عدد بزرگی است و هر چه هم رئیس دولت قبل در سفرهای استانی، به هر نامه تقاضای کمک، یکی یا چند چک پول ۵۰ هزار تومانی پرداخت کرده باشد، ته نمیکشد. حتی اگر پولهایی که به افراد پرداخت میشد تا در سفرهای مزبور دنبال کاروان ماشینهای او و همراهش بدوند، باز هم باید ته حساب چیزهایی مانده باشد.
اگر آقای جهانگیری حرف ناگفتهای دارد، بسم الله. این گوی و این میدان. معطل قوه قضائیه هم نباشد که مثلاً به آنجا گزارش کند. سخنگوی پیشین قوه قضائیه بارها در برابر این سؤال که تکلیف پرونده رئیس جمهوری سابق چه شد، جوابی میداد که در ادبیات جوانها به آن میگویند: «پیچاندن!» و عملاً گفت: حالا حالاها خبری نیست و هر زمانی وقتش برسد، محاکمه صورت خواهد گرفت. عجالتاً آقای جهانگیری برای اینکه نشان دهد گفتههایش شعار نیست، دو سه تا اطلاعات ناب رو کند تا بعد.
کیهان: آقای روحانی به قول خودتان، مگر دیوانهایم؟!
حسین شریعتمداری، مدیرمسئول کیهان در یادداشت روز این روزنامه با عنوان به قول خودتان، مگر دیوانهایم؟! سخنان روز گذشته رئیس جمهور روحانی درباره مذاکره برای آبادانی کشور را موضوع قرار داد و در بخشی از آن نوشت: آقای روحانی مشخص نکردهاند که منظورشان از ملاقات با کسی که احتمال میدهند نتیجه آن آبادانی کشور باشد، چه کسی و یا چه کسانی است؟ چرا که ملاقات ایشان غیر از نتانیاهو و ترامپ با هیچکس دیگری منع نشده است و طی،سال گذشته، تقریبا با سران همه کشورها ملاقات داشتهاند. به یقین منظور آقای روحانی ملاقات با نتانیاهو نیست. اما، اگر نظر آقای روحانی به ملاقات با ترامپ باشد! باید پرسید؛ مگر حضرتعالی در پاسخ به درخواستهای مکرر ترامپ برای مذاکره، نمیفرمودید: «کشورها مگر دیوانه شدهاند با شما که توافق را نقض میکنید، مذاکره کنند»؟! و بازهم جنابعالی بودید که در آبان ماه ?? با اشاره به عهد شکنیهای پیدرپی آمریکا گفته بودید؛ «داستان مضحکی اتفاق افتاده؛ میگویند تعهدی که قبلا بستیم، فعلا محکم نباشد، درباره موضوع دیگری حرف بزنیم! آمریکا با زبان و عمل میگوید که اهل مذاکره و تعهد نیست، اما به برخی کشورهای شرق آسیا (کره شمالی) میگوید بیا با ما مذاکره کن؛ مگر دیوانهاند که با شما مذاکره کنند؟ شما به مذاکرهای که به تأیید سازمان ملل رسیده، پایبند نیستید». یعنی بازهم سخن از دیوانه بودن کسانی که دَم از مذاکره با آمریکا میزنند! آقای ظریف، وزیر خارجه دولت شما هم به صراحت گفته بود؛ «توافق با آمریکا بهاندازه جوهر روی کاغذ هم ارزش ندارد». باز هم گفته خودتان بود که؛ «تعامل با غرب، اعتبار خود را نزد افکار عمومی ایران از دست داده است» و... این رشته سر دراز دارد!
اکنون سؤال این است که اگر منظور جنابعالی ملاقات با ترامپ نیست پس ملاقات با کیست؟! با بقیه سران کشورها که ملاقات داشته و یا منعی برای ملاقات نداشتهاید تا نیازی به اظهار نظر دوپهلوی مورد اشاره باشد!
- آقای روحانی فرمودهاند؛ اگر بدانم با کسی ملاقات کنم که نتیجه آن آبادانی کشور باشد، از ملاقات دریغ نمیکنم! خب، اگر منظورتان ملاقات با ترامپ باشد که اولاً به قول خودتان «دیوانگی» است! و ثانیاً بارزترین نتیجه ملاقاتها و مذاکرات شما با آمریکا، برجام بوده است که هیچکس- تاکید میشود که هیچکس- نمیتواند در فاجعهآمیز بودن آن کمترین تردیدی داشته باشد. تازه، برجام نتیجه ملاقاتها و مذاکرات شما با اوباما بود که او را «رئیسجمهور مؤدب»! آمریکا میدانستید و تیم هستهای کشورمان در تماس و رابطه با تیم حریف تا آنجا پیش رفته بودند و با هم خاله و خواهرزاده شده بودند که یکدیگر را با نام کوچک صدا میکردند و عکس نوههای خود را به هم نشان میدادند! اما، نتیجه چه بود؟ فاجعه برجام و کلاه گشادی که با دست شما بر سر ملت گذاشتند. حالا بفرمایید کجای آن برای کشور «آبادانی»! درپی داشت که ادامه آن داشته باشد؟!
و بالاخره باید از جناب روحانی پرسید که اگر خدای نخواسته منظور شما از آنچه فرمودهاید، مذاکره با ترامپ است لطفا بفرمایید غیر از واگذاری امتیازات دیگری به آمریکا و اروپا، چه نتیجه دیگری میتواند مورد نظر باشد و کجای این ملاقات و مذاکره باعث آبادانی کشور خواهد بود؟! مذاکره شما درصورت انجام، از یکسو خسارت و فاجعه دیگری نظیر برجام را به ملت تحمیل میکند و از سوی دیگر بیآنکه بخواهید غیر از هدیه به ترامپ در انتخابات پیشروی آمریکا، نتیجه دیگری نخواهد داشت. همانگونه که مکالمه تلفنی جنابعالی با اوباما هدیه بزرگی به او و اهانتی بزرگتر به ملت ایران بود!
روحانی قبل از برنامه برد – برد بین المللی به برد – برد داخلی سامان ببخشد
سیدعلی میرفتاح، سردبیر روزنامه اعتماد در بخشی از سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان هزینههای برد- برد سخنان روز گذشته روحانی درباره ملاقات با هر کسی در هر جایی برای منافع ملت ایران را سوژه یادداشت خود کرد و نوشت: رئیسجمهور روز گذشته باز هم از مذاکره صحبت کرده و برای حل دیپلماتیک و بحران فعلی چند جمله طلایی به زبان آورده. از جمله اینکه رسما برای دوست و دشمن سیگنال مذاکره فرستاده. سیگنالی که رسانههای دنیا آن را گرفتند و با آب و تاب منتشرش کردند خیلی هم خوب. مردم هم همین را میخواهند و مذاکره را به هر راهحل دیگری ترجیح میدهند. اما از همین امروز صداهای مخالف هم بالا رفته و منتقدان دولت شروع کردهاند به خط و نشان کشیدن. این خط و نشانها گواهی میدهند که روحانی قبل از رسیدن به پای میز مذاکره با امریکا، باید دل رقبایش را نرم کند و هزینه داخلی مذاکره را پایین بیاورد – لااقل هزینه مذاکره نکردن را برای رقبایش بالا ببرد. در ابتدای هزاره سوم، همه روسای دنیا، در سازمان ملل عکس یادگاری گرفتند. در آن عکس جای جمهوری اسلامی (رئیسجمهور وقت، سید محمد خاتمی) خالی است، دلیلش خاطرتان باشد این بود که رییسجمهور ما از روبهرو شدن با کلینتون اکراه داشت و نگران بود که سلام و علیکش با او دردسرساز شود و بیجهت گرفتارش کند. بیربط هم فکر نکرده بود. خاتمی با اینکه با کلینتون دست نداد و احوالپرسی نکرد، ملامت شنید و تخطئهاش کردند. تو خود قیاس کن که اگر سر میز مذاکره مینشست چه بلایی سرش میآوردند.
این سناریو برای حسن روحانی هم قابل اجراست. ضمن اینکه تجربه مکالمه تلفنی او با باراک اوباما هنوز فراموشمان نشده... حتی اگر استدلال کنیم که روحانی مجاز به چنین مکالمه یا ملاقاتی بوده یا هست، (نظیر استدلال باهنر در برنامه تلویزیونی مقابل مجری ضد برجامی) باز هم منتقدان کوتاه نخواهند آمد و از تمام توانشان برای ضایع کردن برجام استفاده خواهند کرد... چند روز پیش بزرگواری در انتقاد از دستگاه دیپلماسی کشور در همین «اعتماد» نوشت که وزارت خارجه به جای تمرکز بیش از حد بر برجام باید روی مذاکرات منطقهای انرژی بیشتری میگذاشت و عربستان سعودی و امارات را از صرافت دشمنی با برجام و همراهیشان با اسراییل میانداخت. این انتقاد دلسوزانه قابل تامل است. من میخواهم به انتقاد نکته دیگری بیفزایم و بگویم نهتنها دولت در گفتگوهای منطقهای کمکاری کرد بلکه در داخل نیز، درشتگویی و طعنه و تسخر و متلکپرانی و ضایع کردن رقیب را جایگزین گفتگو کرد. مردم به این جهت دکتر حسن روحانی را در دولت دوازدهم برگزیدند که اولا حقوقدان و گفتوگوکننده بود، ثانیا دعواهای جناحی را در کارنامه نداشت. در عمل، اما هم خودش و هم اطرافیانش طوعا و کرها وارد دعواهای سیاسی- جناحی با رقبا شدند و درصدد تحقیر و تخفیف منتقدان خود برآمدند. طرف مقابل هم البته بیکار ننشسته به اندازه خودش تحقیر و تخفیف کرده. خصوصا حالا که دولت گیر و گرفتاری زیاد دارد، منکوبش میکنند و در رسانهها عیوبش را میشمارند و... با همه این حرفها هنوز دیر نشده و دولت میتواند مقدم بر برد – برد بینالمللی برای برد – برد داخلی برنامه بریزد و گفتوگوهای استراتژیک را سامان ببخشد. اگر نه، دیر نخواهد بود که تجربه نه چندان شیرین برجام را مجددا از سر بگذرانیم.