بزرگترین کلاهبرداری اینترنتی در ایران چگونه صورت گرفت؟، جزئیات پیشنهاد 15میلیارد دلاری فرانسه به ایران، پاسخ حزبالله به تجاوز اسراييل، معطلی استیضاع وزیر صنعت روی میز هیأت رئیسه مجلس!، شوخی صادرات غیر نفتی در اقتصاد، آسیب شناسی نفوذ ثروت در مناسک مذهبی، انتقاد شرمن از مجموعه رفتارهای ضدایرانی ترامپ، چه کسانی در تهران آپارتمانهای مبله را روزانه اجاره میکنند؟ و واگذاري غيرقانوني منطقه ويژه اقتصادي جازموريان به سخنگوی یک حزب سیاسی از مواردی است که موضوع گزارش های خبری و تحلیلی روزنامه های امروز شده است.
به گزارش «تابناک» روزنامه های امروز دوشنبه یازدهم شهریورماه در حالی چاپ و منتشر شد که دیپلماسی تهران – پاریس، ابهامات در انتخاب وزرای جدید، پاسخ حزبالله به تجاوز اسراييل و گزارش هایی درباره ایام محرم و بایدها و نبایدهای عزاداری امام حسین (ع) در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم؛
موضع گیری علیه جنتی؛ شرط مشارکتی ها برای ادامه وزارت مظفر در دولت خاتمی
کیهان در گزارشی با اشاره به گفت و گوی حسین مظفر، وزیر آموزش و پرورش دولت سید محمد خاتمی با فارس نوشت: مظفر که در دوره نخست اصلاحات وزیر آموزش و پرورش بوده در پاسخ این سؤال که «سال 80 بار دیگر به شما پیشنهاد وزارت دادند یا نه؟» گفت: «عدهای از مشارکتی در آن زمان به سرپرستی خانم فاطمه حقیقتجو با من ملاقات کردند و با من شرط کردند و حرفهایی را به من دیکته کردند و گفتند باید طبق برنامههای ما پیش بروی؛ من هم گفتم که اگر دوباره برای این پست معرفی شوم همان رویه قبل را در پیش میگیرم و به این دلیل دیگر برای سال 80 معرفی نشدم. البته خود شخص آقای خاتمیتمایل داشت که من را دوباره برای این پست معرفی بکند، چرا که کارکرد من را قبول داشت، ولی نتوانست فشار گروههای مشارکتی را تحمل کند، اما بعد از اینکه شخص دیگری برای تصدی این پست معرفی شد اظهار پشیمانی کرد.»
وی در پاسخ به این پرسش که «افرادی که به سرپرستی خانم حقیقتجو آمده بودند چه شرطی را برای شما در نظر گرفتند؟» گفت: «آنها گفتند که دولت آقای خاتمی انتظار داشت آموزش و پرورش را در مسیر اصلاحات قرار بدهید که شما در این امر کوتاهی کردید. از آنها پرسیدم که چه کوتاهی در وظایفم بوده است؟ آنها گفتند که باید مانند آقای مهاجرانی، علیه آقایان جنتی و مصباح یزدی موضعگیری میکردید. من در جواب آنها گفتم هرگز وزیر نظام نمیتواند اپوزیسیون نظام باشد. صحبت من همیشه این بوده که وزیر نمیتواند اپوزیسیون باشد، وزیر همیشه باید پاسخگو باشد و اگر جرمی در زمان وزارت او اتفاق بیفتد خودش مجرم است. یک مسئول، عضوی از نظام است و اگر چنین کاری کند، نفاق در کشور بهوجود میآید. جالب این است که آن افراد به من گفتند که تو حاکمیتی فکر میکنی و من هم در پاسخ گفتم مگر یک خدمتگزار نظام میشود غیر از این فکر کند؟»
پرده آخر این فصل از سریال ایران و آمریکا
موسی حسن وند در بخشی از سرمقاله امروز روزنامه مردمسالاری با عنوان پرده آخر این فصل از سریال ایران و آمریکا نوشت: ایران و آمریکا در محاسبات اولیه خود برای زورآزمایی برجامی، دچار خطای محاسباتی بودند. تحلیل ترامپ مبنی بر فروپاشی سه ماهه ایران و دستکم گرفتن تحریمهای آمریکا، از طرف ایران اشتباهاتی بود که هر دو طرف دچار آن شدند. در این میان، عبور از سال دشوار 97، زمان را به نفع ایران تغییر داد، تغییری که البته همیشگی نخواهد ماند.
باید دانست در حال حاضر، همه پروندههای سیاست خارجی ترامپ (کره شمالی، روسیه، ونزوئلا، چین و ایران) به دلیل نگرش زمانپریش دولتمردان آمریکا، در بنبست استراتژیک قرار گرفته است. در این میان تهدید ایران مبنی بر کاهش تعهدات برجام و ممانعت اروپا، در کنار خطر رکود اقتصادی در ایالات متحده به دلیل مقابله تمام قد چینیها، فرصتی طلایی نصیب ایران کرده که بدون مذاکره مستقیم، بتواند روزنههای تنفسی برای اقتصاد، باز کند. ایران با فروش مجدد نفت و در ازای آن صرفنظر کردن از گام سوم، میتواند در زمان باقی مانده تا انتخابات آمریکا، فرصت بیشتری برای بازی داشته باشد.
شاید خروج ترامپ از برجام، شروعِ پایان او بوده باشد. ترامپ پس از بازی نابخردانهای که آغاز کرد، تصور نمیکرد ایران در عرصههای منطقهای و موشکی تقویت شده و امروز دست بالا را در منطقه داشته باشد. طوری که متحدین منطقهای آمریکا (امارات و عربستان سعودی) علاقهای به ادامه تنشزایی با ایران نشان نداده و حتی حاضر به عضویت در ائتلاف حفاظت از تنگه هرمز نشوند. این تغییر رویکرد منطقه و عدم اقبال کشورهای جهان به ائتلاف مذکور، به خوبی وضعیت آمریکا در جهان را بازگو میکند. اما باید دانست که این شکل از بازی ممکن است تا زمان انتخابات 2020 ادامه داشته باشد و در صورت انتخاب مجدد ترامپ، نوع دیگری از بازی (احتمالا متهورانهتر) را در مقابل بازیگران جهانی (و ایران) ببینیم.
پرده آخر
باتوجه به گزارههای بالا، به نظر میرسد تنها راهی که برای امنیت و صلح جهانی باقی مانده، جلوگیری از انتخاب مجدد ترامپ خواهد بود. برای رسیدن به این مهم نقش بازیگران جهانی، حیاتی و انکارناپذیر است. در مورد ایران، باید دانست هرگونه مذاکره با ترامپ در شرایط فعلی، اهدای یک کارت الکترال به کمپین او و تأییدی بر گزاره «نتیجه بخش بودن فشار بر ایران» است. و باید باور کرد که زیان انتخاب مجدد ترامپ، از هر امتیازی که او در شرایط فعلی میدهد، بیشتر خواهد بود. پس باید با هر وسیلهای، تلاش کرد تا ترامپ برای بار دوم به کاخ سفید نرسد. از طرف دیگر به دلیل پیشبینی ناپذیری فضای سیاسی و احتمال انتخاب مجدد او، ایران باید همه سناریوهای احتمالی، برای رویارویی با مردان (یا زنان) آینده کاخ سفید را در دست داشته باشد. در این سناریو، ظریف قطعا نقش اول این فصل از سریال ایران و آمریکا خواهد بود.
ترکان: به مرام ناطق نوري تن دهیم
اكبر تركان طی یادداشتی با عنوان مرام ناطق نوری که در شماره امروز اعتماد چاپ شده است نوشت: اين روزها مسأله نقد و نقدپذيري در محافل مختلف سياسي از اصولگرايان گرفته تا اصلاحطلبان مطرح ميشود. در مرحله اول و براي درك بهتر موضوع نياز است كه تمام افراد جامعه به درك و تعريفي مشترك و مشخص درباره موضوع نقد برسند. نگارنده معتقد است نقد به معناي بررسي و تجزيه و تحليل يك موضوع يا واقعه از جهات مثبت و منفي آن است بهگونهاي كه نقاط منفي پديده مدنظر مشخص و اعلام شود تا مسوولان مربوطه نسبت به برطرفسازي آن گام بردارند و از طرف مقابل نيز بايد همزمان با نكات منفي، نكات مثبت موضوع مورد بررسي قرار گرفته و به صورت كامل به اطلاع عموم جامعه برسد. اين تعريفي است كه ميتوان از نقد درنظر گرفت و حول آن به اظهارنظر پرداخت، ولي در تمام سالهاي گذشته شاهد بودهايم كه... .
بعضا تعابير و تعاريفي از كليدواژه نقد در كشور ارايه ميشود كه به عقيده نگارنده نه تنها صحيح نيست، بلكه تا حد قابلتوجهي با اصل موضوع در تضاد است. براي درك بهتر موضوع ميتوان به پديده رقابتهاي انتخاباتي در كشور اشاره كرد. در تمام كشورهاي توسعهيافته و در حال توسعه به وضوح ميتوان ديد كه بعد از پايان انتخاباتي در سطح رييسجمهوري، كانديدايي كه نتوانسته نظر مردم را به خود جلب كند و رقابت را به طرف مقابل واگذر كرده، بعد از انتخابات به رقيب خود تبريك گفته و به كناري ميرود تا براي دور بعد انتخابات خود را آماده كند، ولي در جمهوري اسلامي چنين نيست. مثلا در مورد حسن روحاني به صراحت ميتوان گفت كه رقباي انتخاباتي او نه تنها به كناري نرفتند بلكه شبانهروز به فعاليت مشغولند تا دولت را ناكارآمد نشان دهند. امروز شرايط بهگونهاي است كه جناحي كه در انتخابات تمايلي به حسن روحاني و حضور او در كاخ رياستجمهوري نداشت، مدام به رييسجمهوري مستقر ميتازد و اين همان تفاوت قابلتوجه بين نقد و كينهتوزي است. آنچه ما شاهدش هستيم عملا كينهتوزي است و براي حل اين معضل، لازم است اخلاق كينهتوزانه را نابود كنيم و به مرامي تن دهيم كه نگارنده آن را «مرام ناطقنوري» نام نهاده است. او بعد از شكست خود در رقابت با سيدمحمد خاتمي نهتنها به كينهتوزي نپرداخت بلكه به او تبريك گفت و به حمايت از رييسجمهوري وقت پرداخت. جامعه ايران امروز به الگوسازي از ناطقنوري نيازمند است نه اينكه برخي به نام نقد و تحت لواي اين واژه به كينهتوزي بپردازند. اما در اين بين نميتوان گفتههاي جامعهشناسان را نديد. آنان در تحقيقات و اظهارات متفاوت خود جامعه ايران را بهطور كلي جامعهاي نقدناپذير توصيف كردهاند، بنابراين برخي انتقادات از نقدناپذيري مسوولان را ميتوان در اين موضوع خلاصه كرد، ولي با اين حال بايد تلاش كرد كه در مرحله نخست ميان كينهتوزي و انتقاد، تمييز قائل شد و از سوي ديگر با اقدامات فرهنگي، روحيه نقدپذيري را ميان عموم جامعه و البته مسوولان افزايش داد.