غایب مفقودالاثر شخصی است که مدت نسبتاً زیادی از غیبت او میگذرد و به هیچ وجه خبری از او نیست؛ یعنی خانواده او از زنده بودن یا نبودنش اطلاع ندارند. یکی از مهمترین موضوعاتی که در مورد غایب مفقودالاثر باید چارهاندیشی شود، نحوه اداره اموال و همچنین پرداخت بدهیهای اوست.
به گزارش «تابناک»؛ موقعیتی را فرض کنید که میان زن و مردی عقد نکاح بسته شده و با هم ازدواج کردهاند. چند سال از آغاز زندگی آنها گذشته است و حالا صاحب چند فرزند نیز شدهاند. در این زمان پدر خانواده خانه و کاشانه خود را به قصد انجام مأموریت کاری و به مقصد شهری دیگر ترک میکند. در این ایام او از طریق تماسهای تلفنی یا پیامک با همسر و فرزندان خود ارتباط برقرار میکند، اما پس از مدتی ناگهان تماسها قطع میشود و خانواده در پی خبری از او هر کاری که به ذهنشان میرسد را انجام میدهند، اما خبری از او به دست نمیآورند. علاوه بر نگرانی از وضعیت سلامتی و حیات وی، سخت بودن امرار معاش و تأمین هزینههای مالی نیز آنها را دچار مشکل کرده است. سؤالی که در اینجا باید پاسخ داده شود این که در ایام غیبت مرد، همسر و فرزندان وی چگونه میتوانند امرار معاش کنند؟
در این مطلب سه راهکار که قانون برای چنین موقعیتی پیشبینی کرده است، بررسی خواهیم کرد.
پرداخت هزینههای زندگی از اموال شوهر در زمان غیبت او
با توجه به اینکه پرداخت نفقه وظیفه مرد است، موضوعی که باید به آن پرداخت، این است که در صورت غیبت طولانی مدت شوهر، زن و فرزندان وی برای امرار معاش خود چه اقداماتی میتوانند انجام دهند و قانون چه راهکارهایی برای این افراد پیشبینی کرده است؟ قانون مدنی ابتدا غایب مفقودالاثر یا مفقودالخبر را تعریف کرده است. طبق ماده ۱۰۱۱ این قانون غایب مفقودالاثر به کسی گفته میشود که مدت نسبتا زیادی از غیبت او میگذرد و به هیچ وجه خبری از او نیست. در واقع منظور از غایب مفقودالاثر، غایبی است که هیچ خبری از او در دست نیست؛ بنابراین اگر مرد برای مدتی زندگی خود را ترک کند، اما خانواده او خبر داشته باشند که وی زنده است، دیگر غایب به حساب نمیآید. در این حالت یکی از مهترین موضوعاتی که باید برای آن چارهاندیشی شود، نحوه اداره اموال او و همچنین پرداخت بدهیهای وی است. چنانچه خود غایب فردی را برای اداره اموال خود انتخاب کرده باشد، او وظیفه حفاظت و نظارت بر آنها را خواهد داشت؛ مانند جایی که وی از قبل وکیلی را برای این موضوع انتخاب کرده باشد. اما در غیر این صورت مطابق قانون، ۳ گروه مسئولیت نگهداری از این اموال را بر عهده خواهند داشت.
دادستان یا مدعیالعموم: اموال غایب مفقودالاثر از جمله اموالی است که حفاظت و نظارت بر آنها نیازمند تعیین امین است. بر همین اساس به موجب ماده ۱۱۳ قانون امور حسبی تا زمانی که امین تعیین نشده است، دادستانی که اموال در حوزه او یافت شده، موظف به نگهداری از آنهاست. امین: دادستان یا اشخاصی که در امور مالی غایب دارای نفع هستند مانند همسر و فرزندان او یا طلبکاران وی، میتوانند از دادگاه صالح بخواهند که فردی را به عنوان امین برای اداره اموال وی تعیین کند. لزومی ندارد که امین حتما از افراد غریبه باشد بلکه ورثه نیز میتوانند به عنوان امین از سوی دادگاه منصوب شوند و طبق قانون تعیین امین از میان خویشاوندان دارای اولویت است. ورثه: مطابق ماده ۱۳۶ قانون امور حسبی و همچنین ماده ۱۰۲۵ قانون مدنی اگر مدت دو سال از آخرین خبر غایب گذشته باشد، ورثه او میتوانند از دادگاه درخواست کنند که اموال غایب به طور موقت تحت تصرف آنها قرار بگیرد. در این حالت باید مشخصات درخواستکننده، مشخصات غایب، تاریخ غیبت و همچنین علل طرح چنین درخواستی ذکر شود.
آنچه در این خصوص اهمیت دارد، این است که قانونگذار در ماده ۱۴۷ قانون امور حسبی و همچنین ماده ۱۰۲۸ قانون مدنی صراحتاً بیان کرده است که ادارهکنندگان اموال غایب موظفند از اموال و دارایی غایب، نفقه همسر و فرزندان او و همچنین بدهیهای وی را بپردازد؛ بهگونهای که اگر اموال وی برای پرداخت دیون و نفقه کافی نباشد، با فروش این اموال نفقه و دیون وی باید پرداخت شود. یعنی نخستین راه این است که از اموالی که شوهر از خود به جای گذاشته است، هزینههای زندگی تأمین شود.
پرداخت نفقه از سوی شخص دیگر به عنوان قرض در ایام غیبت
اگر چنانچه شخص غایب، مالی نداشته باشد که بتوان با استفاده از آن، نفقه و هزینههای زندگی خانواده او را پرداخت کرد، طبق ماده ۱۲۰۵ قانون مدنی باید عمل شود. بر این اساس، در صورت غیبت یا استنکاف از پرداخت کسی که نفقه بر عهده اوست و عدم امکان الزام وی به پرداخت نفقه دادگاه با مطالبه افراد واجبالنفقه میتواند از اموال او به مقدار نفقه در اختیار آنها یا متکفل مخارج قرار دهد. در صورتی که اموال منفق در اختیار نباشد، مادر یا دیگری با اجازه دادگاه میتواند نفقه آنها را به عنوان قرض بپردازد و از شخص مستنکف یا غایب مطالبه کند
جدایی به سبک بیخبری
راه دیگری که در ماده ۱۰۲۹ قانون مدنی پیش بینی شده، جدایی است.
طبق این ماده، زوجه (زن) در صورتی که نتواند از طریق هیچ یک از دو روش بالا هزینههای زندگی خود را در غیاب همسر تأمین کند و باقی ماندن در این شرایط، زندگی را برای وی سختتر کند، میتواند به دادگاه مراجعه کرده و از دادگاه بخواهد حکم طلاق را صادر کند. در این حالت یکی از شرایط طلاق آن است که ۴ سال تمام از غیبت شوهر گذشته باشد و در این مدت خبری از او به دست نیاید. در نتیجه نیازی نیست سخت بودن شرایط زندگی خود را اثبات کند. علاوه بر این طبق ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی در صورتی که زوجه (زن) دچار عسر و حرج شود، او میتواند با مراجعه به دادگاه و اثبات شرایط سخت خود، از دادگاه بخواهد که حکم طلاق را صادر کند. مقصود از عسر و حرج این است که وضعیتی پیش آید که ادامه زندگی را برای زن مشقتبار کند؛ بهگونهای که تحمل آن بسیار مشکل شود. یکی از موارد مشقت بار شدن زندگی برای زوجه که در قانون مدنی نیز مورد اشاره قرار گرفته، این است که شوهر بدون عذر موجه زندگی خانوادگی خود را برای ۶ ماه متوالی ترک کند. در این حالت طلاقی که صورت میگیرد به علت غیبت همسر، طلاق غیابی خواهد بود.
برای امور مربوط به غایب مفقودالاثر به کدام دادگاه مراجعه شود؟
مطابق قانون حمایت خانواده رسیدگی به امور مربوط به غایب مفقود الاثر در صلاحیت دادگاه خانواده قرار دارد. بر اساس مواد ۱۲۶ تا ۱۲۹ قانون امور حسبی، معیار تشخیص به ترتیب زیر است؛
۱- دادگاهی که آخرین اقامتگاه خوانده (زوجه) در حوزه آن قرار داشته است، صلاحیت دارد.
۲- اگر غایب در خارج از ایران اقامت داشته است، دادگاهی که آخرین محل سکونت وی در حوزه آن بوده، صالح است.
۳- اگر غایب در ایران اقامتگاه یا محل سکونت نداشته، دادگاه محل اقامت یا سکونت ورثه صلاحیت دارد.
۴- اگر ورثه غایب در ایران معلوم نباشد، دادگاهی صالح است که غایب در حوزه آن اموالی دارد.
گفتنی است که دادگاه خانواده برای رسیدگی به تمامی امور غایب مفقودالاثر نیز صلاحیت ندارد.
برای مثال مهر و موم اموال یا صدور حکم موت فرضی از مواردی است که در صلاحیت دادگاه خانواده نیست.