به گزارش «تابناک»؛ خودکشی به عنوان نابود کردن آگاهانه خویش برای رهایی از موقعیت غیرقابل تحمل تعریف شده و یکی از پدیدههای تأسف آوری است که از منظرهای گوناگون، قابل دسته بندی و بررسی است؛ رویدادی که یکی از انواع وقوع آن به شدت متفاوت است.
هرچند خودسوزی یکی از روشهای آگاهانه برای پایان دادن به زندگی است، آنقدر خشن و دردناک است که حتی در دسته بندیهای عام هم متفاوت در نظر گرفته میشود؛ پدیدهای که گویی حکم قرائت مانیفستی مرگبار را دارد که فردی با پایان دادن به زندگی خود، آن را پدید میآورد و به اطلاع عموم میرساند.
رویدادی به غایت دردناک که بعید است کسی شاهدش باشد و بتواند تا ابد آثار تماشایش را از ذهن و خاطرش بزداید و از یادآوری آن، چهره در هم نکشد و به نهایت اندوه و تأثر نرسد؛ درست مانند سرنوشتی که از روز گذشته برای برخی مراجعان و کارمندان بنیاد شهید استان قم رقم خورد.
شهروندانی که دیدند فرزند یکی از شهدا به این اداره مراجعه کرده و تلاش داشته با تهدید به خودسوزی، توجه مسئولان این نهاد را به خواسته هایش جلب کند، اما وقتی به در بسته خورده، چارهای جز اجرای تهدیدش مقابل ساختمان بنیاد شهید نیافته و نتیجه، دردی همیشگی برای ناظران بوده است.
در پی این رویداد، تلاش برای خاموش کردن حریق ناشی از بنزین که آن فرد روی خود ریخته و به آتش کشیده بود، آغاز میشود و در نهایت حریق اطفا میگردد، اما باقی مانده، فردی با جراحات و سوختگی شدید بود که به بیمارستان منتقل و متاسفانه ساعاتی بعد خبر درگذشتش منتشر شد.
پایان زندگی فردی که گفته میشد خواسته اصلی اش، دریافت هزینههای درمانش بوده و عینی، معاون بهداشت و درمان بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم تأکید دارد «به دلیل اختلالات روانی و دو قطبی بودن حکم مهجوریت نیز داشته و پیش از این چندین مرتبه در منزل تهدید به خودسوزی کرده بود؛ همچنین به دلیل شرایطی که داشت چندین بار در بیمارستانهای اعصاب و روان بستری شده بود.»
اظهارنظری که افزون بر آن، تأکید شده که سن متوفی ۴۷ سال بوده، «مقابل فضای سبز کلانتری ۱۱ استان قم» خودسوزی کرده (و نه بنیاد شهید!) و پذیرش نشدن و پرداخت نشدن هزینههای درمانش نیز کذب است! با این یادآوری مهم که مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران قم به همراه معاونش برای ملاقات مجبور به عزیمت به تهران شدند.
علاوه بر این دو مدیر ارشد که پس از خودسوزی خود را به فرد معترض رساندند، از روز گذشته و در پی این اتفاق جمعی دیگر از مسئولان هم مجبور به واکنش شده و زمانی را به بررسی ماجرا و سپس ارائه توضیحات در خصوص آن به خبرنگاران و احتمالا دیگر مسئولان اختصاص دادند؛ نوشدارویی بعد از مرگ سهراب!
رفتاری که اگر به تلاش برای سرپوش نهادن بر واقعیت دردناک رقم خورده تفسیر شود، دور از انتظار نخواهد بود. بر این واقعیت که احتمالا دیدار این مسئولان برای فرد خودسوزی کرده و امثال او فراهم نبوده و نیست و اگر هم باشد، به برخوردهای آرام کننده و مراقبت از فرد بیمار، به ویژه در زمانی که تهدید به اقدام مرگبار میکند، منجر نخواهد شد.
وضعیتی که البته منحصر به بنیاد شهید و استان قم نیست و گاه حتی فرصت بروز و ظهور در رسانهها را نیز پیدا نمیکند. درست مانند شیوع خودسوزی میان زنان در برخی مناطق محروم که اگر قرار به بررسی باشد، نکات تأمل برانگیزش کم از این رویداد اخیر نیست، اما بررسی آنها در دستور هیچ اداره و نهادی قرار نداشته و ندارد!