دزد قدیمی: اعدامم کنید، از زندان خسته شده‌ام

کد خبر: ۹۲۵۴۲۶
|
۰۱ مهر ۱۳۹۸ - ۱۰:۲۵ 23 September 2019
|
11759 بازدید
|
۴
 

نخستین روز خرداد امسال بود که مردی بیهوش در یک فضای سبز کوچک در منطقه سبلان روی چمن ها افتاده بود و چند مرد هم تلاش می کردند این جوان را به هوش بیاورند اما بی فایده بود به همین دلیل در تماس با اورژانس درخواست کمک کردند.

به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه خراسان، مرد بیهوش به بیمارستان منتقل شد و زمانی که به هوش آمد از این که روی تخت بیمارستان بود شوکه شد و وقتی به دنبال موبایل و مدارکش گشت فهمید که وسایلش به سرقت رفته است.

تیمی از ماموران کلانتری ۱۰۶ نامجو برای تحقیقات به بیمارستان رفتند و از مرد جوان که به هوش آمده بود تحقیق کردند.

مرد جوان که مسعود نام دارد به پلیس گفت: چند روز قبل با یک مرد ۵۱ ساله که چهره‌ای آراسته و فریبنده داشت آشنا شدم، او ادعا می کرد که وضعیت مالی خوبی دارد. در زمان کوتاهی با چرب زبانی‌هایش اعتمادم را جلب کرد تا جایی که رمز کارت بانکی ام را می دانست و هیچ وقت فکر نمی کردم این مرد آرام نقشه شومی در ذهنش طراحی کرده است.

مسعود ادامه داد: روز گذشته همراه مرد فریبکار بودم که پیشنهاد یک لیوان چای داد و خودش به سمت یک کیوسک روزنامه فروشی رفت و دو لیوان چای گرفت. سپس در داخل فضای سبز شروع به خوردن چای کردیم و بعد از آن متوجه هیچ چیز نشدم تا این که بیدار شدم و خودم را روی تخت بیمارستان دیدم.

این مرد گفت: بعد از به هوش آمدن فهمیدم که موبایل و مدارکم به سرقت رفته و حساب بانکی ام نیز خالی شده است.

  با توجه به ادامه سرقت ها به شیوه بیهوشی،کارآگاهان آلبوم مجرمان سابقه دار را پیش روی طعمه‌های مرد فریبکار قرار دادند که خیلی زود شهرام ۵۱ ساله از سوی طعمه ها شناسایی شد. همین کافی بود تا ردیابی ها برای دستگیری این سارق سابقه‌دار آغاز شود و کارآگاهان در ردیابی‌ها پی بردند که این سارق در مسافرخانه ها زندگی می کند و برای این که دستش رو نشود، هر روز محل استراحت اش را تغییر می‌دهد.

ردیابی‌ها ادامه داشت تا این که ماموران پی بردند شهرام در یک مسافرخانه در نزدیکی میدان راه آهن پنهان شده است. کارآگاهان ساعت ۸ صبح ۶ شهریور امسال موفق به دستگیری سارق سابقه دار شدند و در بررسی از مخفیگاه شهرام 10 میلیون تومان تراول به دست آمد.

شهرام پس از دستگیری به سرقت هایش اعتراف کرد و مالخر گوشی های سرقتی را که در خیابان شوش بود، لو داد. ماموران نیز در یک قرار صوری، مالخر مسن را دستگیر کردند.

گفت و گو با سارق قدیمی

این مرد که چهره آرام و خونسردی دارد، ادعا می کند خانواده اش او را از خانه بیرون کرده اند و چون هیچ حمایتی نشده مجبور به سرقت شده است.

سابقه داری؟ بله، سه یا چهار بار به زندان رفتم.

آخرین بار کی زندان بودی؟ فکر کنم سه سال زندان بودم، آخر سال گذشته آزاد شدم.

الان به چه جرمی دستگیر شدی؟ سرقت به شیوه بیهوشی.

چطور با این شیوه آشنا شدی؟ در گذشته یکی از دوستانم به این شیوه سرقت می کرد و از او این شیوه و شگرد را یاد گرفتم.

سوژه هایت را چطور شناسایی می کردی؟ با آن ها طرح دوستی می ریختم و بعد از آن در فرصتی مناسب با داروی بیهوشی نقشه ام را اجرا می کردم.

داروی بیهوشی را چطور به آن ها می دادی؟ بعد از این که به من اعتماد می کردند، به بهانه خوردن چای در فضای سبز، داخل لیوان آن ها دو قرص لورازپام می‌ریختم و بعد از این که چای مسموم می خوردند بیهوش می شدند.

چه چیزی سرقت می کردی؟ موبایل و کارت عابربانک.

رمز کارت را چطور به دست می آوردی؟ خودشان به من می دادند، چون اعتماد کرده بودند رمز کارتشان را هم اعلام می کردند.

چقدر پول به دست آوردی؟ 15 میلیون تومان.

چرا دزدی می کردی؟ می خواستم یک اتاق کرایه کنم و به پول نیاز داشتم.

 موبایل را به چه قیمتی می فروختی؟ ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان.

زندان برایت مهم نیست که دوباره دزدی می کنی؟ نمی دانم چرا وقتی از زندان آزاد می شوم یادم می رود از چه جایی بیرون آمدم، به قول زندانیان قدیمی و سابقه دار پشت در زندان نوشته: «یادم تو را فراموش.»

تا کی می خواهی دزدی کنی؟ دیگر دزدی نمی کنم.

یعنی آزاد شوی دنبال سرقت نمی روی؟ من از بازپرس پرونده ام می خواهم که نامه اعدامم را بزند و خودم هم امضا می کنم که با رضایت خودم بوده است، چون دیگر نمی خواهم آزاد شوم و خسته شده ام.

چرا؟ تا خانواده‌ام راحت شوند.

چطور وارد دنیای تبهکاران شدی؟ ۲۰ ساله بودم که با دوستانم به دزدی رفتیم و دستگیر شدم. بعد از این که آزاد شدم، خانواده ام مرا طرد کردند و همین باعث شد به سرقت هایم ادامه دهم. چون دزدی کرده بودم دیگر اجازه بازگشت را به من ندادند و از خانه بیرونم کردند.

 ازدواج کرده ای؟ نه.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۶
انتشار یافته: ۴
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۴۱ - ۱۳۹۸/۰۷/۰۱
حالا برین اسم بچه هاتون رو بزارین شهرام و کامبیز و نیما و آرش و سروش و داریوش .... آخرش دزد و قاتل می شن!
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۰۱ - ۱۳۹۸/۰۷/۰۱
به نظر تون کار درستیه اسم قرص رو نوشتید؟
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۰۹ - ۱۳۹۸/۰۷/۰۱
آیا این شخص که مرتباً مرتکب جرم می شود مفسد فی الارض نیست؟ چرا اعدامش نمی کنید؟
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۱۳ - ۱۳۹۸/۰۷/۰۱
این عبارت تکراری "با توجه به ادامه ... (مثلاً سرقت ها به شیوه بیهوشی)" اولین سوالی که در ذهن ایجاد می کند این است که چرا پلیس با همان اتفاق اول و دوم دنبال این متخلفان نمی رود؟ حتما باید چند ده خانه را بزند، چند ده گوشی را بقاپد، چند ده راننده را لخت کند، چند ده ضبط ماشین را بدزدد، چند ده تصادف ساختگی را باعث شود، چند ده انباری خانه را خالی کند، چند ده گله گوسفند را بدزد، چند ده کارت بانکی را بدزد، چند ده شیشه ماشین را خرد کند، چند نفر را بکشد و ... تا پلیس بجنبد و دستگیر کند. خوب آقایان کار بلد، همان اول اقدام آخرتان را انجام بدهید و از وقوع این همه دردسر برای مردم و خودتان پیشگیری کنید. در بقیه حوزه ها هم نیز همینطور است و انگار که یک فرهنگ عمومی شده است. برای مثال تا در یک جاده تا چند ده تصادف فوتی اتفاق نیافتد، راه داری اقدام اصلاحی نمی کند، نانوا تا چند ده نفر اعتراض نکند، پخت نان را اصلاح نمی کند، تا دلار فروش های غیر مجاز چند ده نفر نشوند پلیس آنها را جمع نمی کند، تا ... . این قصه سر دراز دارد برادر.
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد چه پیامدهایی دارد؟