شامگاه 27 آذر 1389 محمود احمدینژاد، رئیسجمهور وقت ایران با حضور در تلویزیون و در یک گفتوگوی زنده، آغاز برنامه هدفمندی یارانهها را رسما اعلام کرد. این طرح مهمترین طرح اقتصادی دولت احمدینژاد بود که از سال 1387 در مجلس در حال بررسی بود و سرانجام در سال 89 رسما آغاز شد. از آن زمان تا کنون پرداخت یارانهها یکی از بزرگترین چالشهای سه دولتی بود که بر سر کار بودند. علی طیبنیا، وزیر اسبق اقتصاد دولت حسن روحانی، پرداخت یارانهها را شب عزای دولت نامیده و با اینکه این میراثی از دولت احمدینژاد برای دولت روحانی بود، کم و بیش فرایند پرداخت یارانهها تا کنون ادامه پیدا کرده است.
حالا اما با چالشهای اقتصادی یکی دو سال اخیر، ماجرای پرداخت یارانهها وضع ویژهای یافته و چالشهایی را هم فراهم کرده است. دولت علاقهای به پرداخت یارانهها ندارد و مردم بر این باورند، ثابت ماندن مبلغ یارانهها از سال 1389 تا کنون بیمعناست و با چالشهای اقتصادی یکی دو سال اخیر و بیارزش شدن پول ملی، بایداین مبلغ افزایش یاید. در سوی دیگر مخالفان معتقدند یارانهها باید قطع شود و این سیستم موجب تنبلی شهروندان میشود. علی مطهری از مخالفان پرداخت یارانه هفته گذشته موضعگیری جنجالی در این باره داشت.
مطهری گفت: «پرداخت یارانه خلاف اقتصاد مقاومتی است، معنی ندارد آخر ماه دولت به مردم پول بدهد، مردم باید کار کنند و به دولت پول دهند نه اینکه آخر ماه دستشان دراز باشد که دولت چیزی به آنها بدهد. یارانه باید به قشرهای ناتوان و کسانی که مشکل دارند و قدرت کار ندارند پرداخت شود، معنی ندارد به مردم سالم یارانه بدهیم.»
حرفهای علی مطهری واکنشهایی را به همراه داشته است. از جمله مهمترین آن واکنش عباس عبدی بود. عبدی در پاسخ به مطهری میگوید: همین ادبیات است که رابطه دولت و ملت را به ویرانی میکشد. فرقی هم با آن ادبیات دولت قبلی ندارد که میگفت: دولت به مردم یارانه میدهد! این ادبیات میگوید نباید بدهد، ولی هر دو معتقدند که پول مال دولت است و ربطی به مردم ندارد. به طور اصولی و کلی باید گفت که دولت هیچ یارانهای به مردم نمیدهد و این اشتباه فاحش است.
اصولا دولت چیزی ندارد که بخواهد به ملت بدهد. دولت باید کارگزار مردم باشد، ولی دولتهای ایران به نسبتهایی امانتدار خوبی برای پول مردم نبودهاند و منابع مردم را تلف کردهاند. صدها میلیارد دلار درآمدهای نفتی مردم را گرفتهاند و جز فساد و اتلاف منابع و بیکاری نتیجه دیگری از خود به جای نگذاشتهاند؛ بنابراین، دولت نیست که به مردم یارانه میدهد، این مردم هستند که ثروت و اموال خودشان را دراختیار دولتها گذاشتهاند تا بلکه ایجاد اشتغال کند و رفاه و توسعه ایجاد کند، ولی طی هشت سال دولت احمدینژاد دریغ از نیم میلیون شغل!
آقای مطهری چندین دوره نماینده مجلس بودهاند، بفرمایند با پول نفت چه کردهاند و کدام شغلها را ایجاد کردهاند؟ تعداد شاغلین کشور در سال ۱۳۸۵ اندکی کمتر از ۲۱ میلیون تن بوده است، در سال ۱۳۸۹ که یارانهها پرداخت شد، دویست هزار تن کمتر از همان رقم سال ۱۳۸۵ بوده است؟! آیا در این فاصله مردم یارانه میگرفتند که از کار دست کشیدند؟!
حالا با در نظر گرفتن نقطه نظر هر دو گروه، نظر شما در خصوص پرداخت یارانهها چیست؟
آیا سیاست پرداخت یارانهها از ابتدا سیاست درستی بوده یا خیر؟ شما با کدام یک از این دو دیدگاه موافقید؟
پرداخت یارانه موجب تنبلی و کم کار کردن شهروندان میشود یا اینکه بازستاندن حق مردم از دولت است؟
آن گونه که مطهری میگوید، این دست مردم است که در جیب دولت است یا آن گونه که عبدی میگوید این پول مردم است که در اختیار دولت است؟