مردی که با به دست آوردن شماره تلفن زنی جوان برای او مزاحمت ایجاد کرده بود با طراحی یک نقشه در یکی از بازارهای بزرگ مشهد دستگیر و با رای دادگاه کیفری دو به صدها ساعت کار خدماتی در آسایشگاه معلولین فیاض بخش مشهد محکوم شد.
حکم بدل از حبس با رأی دادگاه کیفری ۲ مشهد برای یک مزاحم تلفنی صادر شد.
به گزارش «تابناک» به نقل از رکنا، گوشی تلفنش را برداشت و با شماره تلفنی که از دوستش گرفته بود تماس گرفت. دفعه اول تلفنش پاسخ داده نشد و آن طرف خط که این شماره برایش ناآشنا بود تماس را رد کرد. دوباره همان شماره را تکرار کرد، ولی باز هم تماس رد داده شد و بوق مشغولی خورد. بار سوم، چهارم و پنجم شماره را گرفت تا اینکه زنی جوان از آن طرف خط جوابش را داد.
صدای مرد جوان برای زن نا آشنا بود برای همین به او گفت که اشتباهی شماره اش را گرفته است و تلفنش را قطع کرد. مرد جوان، اما دست بردار نبود برای همین دوباره شماره تلفن زن را گرفت، ولی آن طرف خط تماسش را رد میداد. برای چندمین بار تلفن زن جوان را گرفت و یک بوق نخورده دوباره صدای بوق مشغولی شنیده میشد.
مرد جوان نمیخواست به این زودی کوتاه بیاید برای همین شماره زن جوان را پی در پی میگرفت. تماس دهم یا یازدهم بود که زن جوان برای دومین بار تماسش را پاسخ داد و قبل از اینکه او حرفی بزند شروع به بد و بیراه گفتن به مرد کرد و بعد هم گفت که متأهل است و دیگر مزاحمش نشود و تلفن را قطع کرد.
مرد جوان بعد از خاتمه این تماس کوتاه، پیامکی برای زن جوان زد و نوشت که دوست دارد با او ارتباط داشته باشد. زن، اما به دلیل اینکه از دست تماسهای مرد غریبه عصبی شده بود پاسخش را نداد و تلفنش را خاموش کرد.
او که متوجه شده بود زن با همین شماره در فضای مجازی هم فعالیت دارد به صفحه تلگرامی او رفت و برایش چند پیام فرستاد و او را تهدید کرد که اگر تلفنش را جواب ندهد به سراغ همسرش خواهد رفت، ولی زن هیچ پاسخی به مزاحمتهای او نشان نداد.
مرد غریبه هر روز به او زنگ میزد و یا برای زن جوان پیامک میفرستاد تا اینکه در اوج ناباوری زن با او تماس گرفت و از او خواست تا در الماس شرق همدیگر را ببینند.
نمیخواستم همسرم را درگیر این ماجرا بکنم. به اندازه کافی ذهنش درگیر مشکلات زندگی مان بود. از سوی دیگر ذهن خودم هم درگیر مغازه و مشتری هایم بود. تا اینکه تماسهای یک ناشناس با تلفن همراهم شروع شد. ابتدا فکر میکردم که اشتباهی شماره ام را گرفته و بی خیال خواهد شد، اما بعد از اینکه تلفنم را پاسخ دادم تماسهای گاه و بیگاهش شروع شد. کلافه ام کرده بود و هربار که تماسش را رد میکردم مجدد زنگ میزد. به دلیل شغلم و اینکه خیلی از مشتریها شماره ام را داشتند نمیتوانستم تلفنم را خاموش کنم. حسابی ذهنم مشغول شده بود.
اشتباه از خودم بود. وقتی شماره تلفنش روی صفحه گوشی ام افتاد نباید پاسخ میدادم. او از من میخواست با او رابطه دوستی برقرار کنم. به او گفتم که متأهل هستم و اگر دست از سرم برندارد موضوع را به همسرم میگویم، اما گوشش بدهکار نبود. از تماسهای وقت و بی وقتش ذله شده بودم. همسرم هم که از ماجرا خبر نداشت کمی به من مشکوک شده بود و میگفت: «چرا تلفنت زنگ میخورد و جوابش را نمیدهی؟»
چند مرتبه گوشی را روی حالت بی آنتن گذاشتم و چند مرتبه آن را خاموش کردم تا شاید او از مزاحمت هایش دست بردارد، اما افاقه نکرد. به محض روشن کردن گوشی تلفن همراهم مجدد شماره اش بر روی صفحه گوشی ام میافتاد. به صفحه تلگرامم پیامک داد و عکسایی که بر روی صفحه تلگرامم گذاشته بودم را برایم ارسال کرد.
دیگر نمیتوانستم تحمل کنم برای همین موضوع را به شوهرم اطلاع دادم. از دستم ناراحت شد که چرا تاکنون این موضوع را از او مخفی کرده بودم. به اتفاق شوهرم به کلانتری رفتیم و با مشاوره یکی از مأموران پلیس با این فرد قرار گذاشتم.
با شماره تلفن همراهش تماس گرفتم و به او گفتم که باید همدیگر را در الماس شرق ببینیم.
مأموران پلیس با لباس شخصی در نزدیکی یک مغازه مستقر شده بودند و زن جوان نیز در زاویه دید آنها قرار داشت. زمانی نگذشته بود که سر و کله مرد غریبه پیدا شد و به سراغ زن جوان رفت. او بی خبر از همه جا فکر میکرد که تیرش به هدف خورده و زن، خام این رابطه شده است.
هنوز زمانی نگذشته بود که مأموران به سراغ متهم رفتند و او را دستگیر کردند. مرد جوان که از این رفتار پیش بینی نشده زن، غافل گیر شده بود برای فرار از چنگ قانون خود را بی گناه جلوه داد و مدعی شد که مرتکب هیچ جرمی نشده است. بعد از تحقیقات اولیه پلیس مرد مزاحم به دادگاه کیفری دو مشهد معرفی و پرونده او نزد شعبه ۱۴۶ به ریاست قاضی مجیدشرقی شهری گشوده شد.
متهم که منکر جرمش بود پس از روبه رو شدن با شاکی پرونده به ناچار به بزه انتسابی خود اعتراف کرد و گفت که چند روزی برای زن جوان ایجاد مزاحمت تلفنی داشته است.
این مرد ۳۴ ساله به قاضی پرونده اش گفت که شماره تلفن همراه شاکی رابه صورت اتفاقی گرفته و برایش ایجاد مزاحمت کرده است.
متهم از اقدام خود اظهار ندامت و پشیمانی کرد و از شاکی خواست تا او را بخشیده و رضایت دهد.
البته شاکی پرونده نیز در جلسات رسیدگی دادگاه مدعی شد که متهم شماره تلفن او را از پسر جوانی که در همسایگی او قرار دارد، گرفته است.
پرده آخر
مرد جوان در همان جلسات ابتدایی بدون هیچ گونه مقاومت جرمش را پذیرفت و اتهام خود را قبول کرد؛ لذا دادگاه با توجه به مستندات موجود، فقدان جرم موثر کیفری و موافقت متهم به استناد ماده ۶۴۱ قانون مجازات اسلامی باب تعزیرات و مواد ۶۶ و ۷۰ بند (ب) و مواد ۸۶، ۸۴، ۸۳ قانون مجازات اسلامی باب مقررات عمومی رای محکومیت بدل از ۵ ماه حبس را صادر کرد.
طبق این رای متهم به ۴۰۰ ساعت انجام کار نظافتی و کمک به معلولین در آسایشگاه معلولین فیاض بخش مشهد با هماهنگی و نظارت اداره بهزیستی خراسانرضوی و واحد اجرای احکام محکوم شد.