«وانتِ دانش آموزان»؟ شاید استفاده از این ترکیب عجیب در بسیاری از نقاط جهان، تعجب شدید شنوندگان را به دنبال داشته باشد، اما در کشورمان یادآور رویداد‌های مرگبار و دردناک پرشمار است.
به گزارش «تابناک»؛ صبح امروز، پیش از آنکه ساعت کاری ادارات آغاز شود و حتی بسیاری از مردم از خواب برخیزند، شماری از دانش آموزان در مسیر «حمل» به مدرسه دچار حادثه شده، متأسفانه دو تن از ایشان جان باختند و آن گونه که خبر می‌رسد، حال یکی دو تن دیگر از ایشان وخیم است.
رویدادی که ساعت ۶:۴۵ صبح در مسیر روستای دستگرد از توابع بشاگرد (استان هرمزگان) برای خودروی وانت سایپا که حامل ۷ یا ۸ یا ۱۳ یا ۱۵ (باور کنید همه این اعداد در روایت‌های مسئولان مختلف از حادثه آمده!) به وقوع پیوسته و به گفته مسئولان آموزش و پرورش شهرستان، دلیلش نقص در سیستم ترمز خودرو بوده است.
آن گونه که خبر می‌رسد، دانش آموزان حادثه دیده اهل روستای سگرکن از توابع بخش گافر و پاراموند بوده‌اند و در کمال تعجب، بعد از حادثه با خودرو‌های عبوری به بیمارستانی در بشاگرد منتقل شده‌اند؛ موضوعی که رئیس اورژانس تأکید دارد در نتیجه اطلاع ندادن حادثه به ۱۱۵ بوده است.
البته این نخستین بار نیست که اهالی شرق این استان شاهد وقوع چنین حوادثی هستند و پیشتر نیز واژگونی سرویس‌های مدارس روستایی در این خطه یا همان وانت‌های حمل دانش آموزان مسبب جان باختن برخی آینده سازان بشاگردی شده‌اند. رویدادی که اگر فکر می‌کنید قرار است جلوی تکرارش گرفته شود، سخت در اشتباهید!
اگر در این خصوص تردید دارید، مرور این تاریخچه مختصر از برخی حوادث رقم خورده برای دانش آموزان در سال‌های گذشته می‌تواند برایتان رهگشا باشد. با این یادآوری که قرار نیست، همه حوادث رقم خورده برای دانش آموزان را مرور کنیم بلکه قصد داریم تنها یک نمونه از حوادث در هر سال را مورد بازخوانی مختصر قرار دهیم.
۱۳۹۷ – اردوی وانتی
اردیبهشت ماه سال گذشته و همزمان با افزایش گلگشت‌های عمومی در مناطق خوش آب و هوای کشور، مسئولان یک مدرسه ابتداییِ روستایی از توابع شهرستان بانه (استان کردستان) تصمیم گرفتند، دانش آموزان را به اردو ببرند و برای این کار از ووانت تویوتایی بهره گرفتند که ظاهرا متعلق به یکی از اهالی روستا بود. خودرویی که در مسیر بازگشت واژگون شد تا از ۱۰ دانش آموزی که حمل می‌کرد، یکی آسمانی شود و هشت تن مصدوم و روانه بیمارستان.
۱۳۹۶- فاجعه آپدوم
«خیلی‌ها دخترانشان را به مدرسه نمی‌فرستند، اما من می‌خواستم که بچه هایم درس بخوانند...»؛ این بریده سخنان پدری اهل روستای آپدوم از توابع نیکشهر (استان سیستان و بلوچستان) است که سه دخترش را با پرداخت وجهی به باجناقش، با وانت او روانه مدرسه می‌کرد و شنیدن خبر تصادف وانت با کامیون و جان باختن چهار دانش آموز در دم از جمله هر سه دخترس، زخمی نیست که چه بسا تا ابد التیام بیابد.
۱۳۹۵- زنگ خطری برای امروز
از میان رویداد‌هایی که در سال ۹۵ بری وانت‌های حامل دانش آموزان رقم خورده، حادثه مرگبار حومه بشاگرد قابل تأمل‌تر به نظر می‌رسد، به ویژه آنکه رویداد مرگبار امروز نیز در این شهرستان به وقوع پیوسته است؛ رویدادی از جنس واژگونی خودروی نیسان حامل ۱۹ دانش آموز خوابگاهی کمیته امداد در مسیر روستای درکاه به سمت خمینی شهر که جان یک دانش آموز را ربود. با این یادآوری که یک ماه و نیم قبل از آن، وانت دیگری حین حمل دانش آموزان این خطه واژگون شده بود.
*** توضیح دوباره
لازم است بار دیگر یادآور شویم که قرار نبوده و نیست حوادثی از جنس تصادفات جاده‌ای را مرور کنیم که در بطنشان دانش آموزان قرار دارند یا حتی تصادفاتی که برای دانش آموزان رقم خورده (مثل تصادف خودروی سمند با ۱۳ دانش آموز در روز گذشته) یا حتی رویداد‌های پرشماری مانند واژگونی اتوبوس‌های اردو‌های دانش آموزی، بلکه تنها نمونه‌هایی از حوادث رقم خورده برای وانت‌های حامل دانش آموزان را مرور کرده ایم.
۱۳۹۴- ۲۹ مصدوم در سه هفته
هرچه محرومیت بیشتر، به کارگیری وانت برای سرویس مدارس بیشتر و حادثه بیشتر؛ با این فرمول احتمالا حدس این مهم که استان سیستان و بلوچستان در صدر این دست حوادث قرار دارد، کار دشواری نباشد. استانی پهناور که بسیاری از دانش آموزانش از تحصیل بازمی‌مانند و از میان آن‌هایی که شانس مدرسه رفتن را پیدا می‌کنند هم کسر قابل توجهی در معرض خطر تصادفات وانتی هستند. مثل ۱۵ دانش آموز اهل روستاهای بخش بنت از توابع نیکشهر که در فروردین ۹۴ با واژگونی وانت حاملشان مصدوم شدند یا ۱۴ دانش آموز دیگر اهل این خطه که سه هفته بعد با رویدادی مشابه مواجه شدند.
۱۳۹۳- مرگ ۳ گنج
طی یکی دو سال اخیر نام قلعه گنج به واسطه طرح و تدابیر مفصل مسئولان برای رهایی اش از محرومیت وسیع و شدید به گوش بسیاری مان خورده، اما در سال ۹۳ یکی از عواملی که موجب شد بسیاری با نام این خطه در جنوب استان کرمان آشنا شوند، خبر مرگ سه دانش آموز در واژگونی وانتی بود که نقش سرویس مدرسه ایشان را بازی می‌کرد. وسیله‌ای برای سوق این دانش آموزان به شکوفایی استعدادهایشان و نقش آفرینی در رهایی قلعه گنج از اوج محرومیت‌ها که موجب روانه کردن این گنج‌ها به دیار باقی شد.
خود شما از گذاشتن این اخبار دیگه خجالت نمیکشید؟ واقعا شرم داره! از پایه همه چیز خرابه. یعنی این کشور نمیتونه یک مقدار از کفار غرب نشین درس بگیره و جاده ها و حمل و نقل و غیره اش رو درست کنه. مگه ما چه چیزمان کمتر است از آنها؟ همه چیز داریم و هیچ چیزی نداریم. صبح تا شب داریم یه شعار را تکرار میکنیم و هیچ چیز که هیچ چیز. خب حتما یه جای کار اشکال داره. واقعا برای خودم و ایرانی و ایران متاسفم. ما که سوختیم. 
برای لبنان میسازند 
