بر پایه مطالعه صورت گرفته از سوی مؤسسه بین المللی مطالعات استراتژیک مستقر در لندن (IISS)، ایران در مبارزه استراتژیک برای نفوذ در خاورمیانه علیه رقیب خود، عربستان سعودی برنده این بازی شده است.
به گزارش «تابناک»؛ رقبای منطقه ای ایران میلیاردها دلار برای خرید تسلیحات غربی هزینه کرده اند که بخش عمده آن تسلیحات از سوی آمریکا و انگلیس تأمین می شود. با وجود این، ایران که با تحریم های تحمیلی روبه روست، تنها با اندک هزینه ای، توانسته است با موفقیت خود را در سراسر منطقه در موقعیت برتری استراتژیک قرار دهد.
گزارش 217 صفحه ای IISS با نام «شبکه های نفوذ ایران در خاورمیانه» جزئیات بی سابقه ای درباره میزان و حد دسترسی عملکردی ایران در منطقه ارائه می دهد. بر اساس تحقیقات میدانی اصیل، اطلاعات منبع باز و مصاحبه با طیف وسیعی از منابع، این گزارش ممیزی از فعالیت های ایران در صحنه های اصلی منطقه ای عراق، لبنان، سوریه و یمن و دسترسی ایران به بحرین، عربستان سعودی و کویت ارائه داده است.
در این گزارش آمده است: «جمهوری اسلامی ایران، تعادل نیروی مؤثر در خاورمیانه را به نفع خود تعیین کرده است. این مهم از طریق مقابله با قوای متعارف برتر با استفاده از عملیات نفوذ و استفاده از نیروهای ثالث به دست آمده است.» عنصر اصلی در این امر سپاه قدس، جبهه عملیات بیرونی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرمانده آن سرلشکر قاسم سلیمانی است.
این گزارش در ادامه نوشته است: سپاه قدس که تحت فرماندهی فعلی خود قاسم سلیمانی به پختگی رسیده است، اکنون بازیگر قدرتمند منطقه ای است که دکترین و استراتژی آن با واقعیات تعارضات معاصر بسیار سازگار است. ایران این توانایی را به عنوان اصلی ترین ابزار برای مقابله با مخالفان منطقه ای و فشارهای بین المللی طراحی کرده، و منابع آن را تأمین می کند.
در حالی که ایران دستورکار منطقه ای خود را پیگیری می کند، ارزش استراتژیک این توانایی بیشتر از نیروهای متعارف تهران، قابلیت موشک های بالستیک یا برنامه هسته ای این کشور است. استقرار این نیرو با هیچ واکنش مؤثر بین المللی روبه رو نشده، ولی پیوسته ایران را بدون هزینه یا خطر رویارویی مستقیم با مخالفان به موقعیت برتر رسانده است. این نیرو تبدیل به سلاح منتخب ایران است.
این توانایی ریشه در تجربه جنگی ایران و ایدئولوژی انقلابی دارد. این ابزار از وابستگی جوامع شیعه به ایران استفاده می کند، اما همچنین جوامع غیر شیعه را که اهدافی مشابه اهداف ایران داشته باشند، دربر می گیرد.
ایران توانایی بسیج نیروها و جابجایی آنها در صحنه های مختلف را توسعه داده و همچنین فرصت طلب نیز بوده است. هنگامی که در یک تعارض درگیر می شود، سطح درگیری را تنظیم و سبک دخالت خود را به گونه ای تعیین می کند که از تشدید تنش و ایجاد خطر برای نظام جلوگیری کند. این کار ضمن فراهم کردن بستر پایدار برای نفوذ، مقابله روی در روی را نیز به دست می دهد.
توانایی استفاده از نیروی ثالث ایران این امکان را فراهم کرده تا این کشور تأثیر خود را در عمق سیاست داخلی سایر کشورها با هزینه ای نسبتاً کم، چه از طریق نهادهای دولتی در کشورهای متحد (مثل عراق) و چه با حضور بازیگران قدرتمند غیر دولتی (مانند حزب الله لبنان) اعمال کند. تهران رأس شبکه ای از شرکای منطقه ای است که قادر به اعمال قدرت بوده و یا تحت نظر ایران یا به طور معمول، به شکلی مستقل، اما مطابق با اهداف استراتژیک مشترک با ایران هستند.
حزب الله لبنان به واسطه عملیات خود در جنگ داخلی سوریه به یک بازیگر مستقل تبدیل شده که قادر به اعمال قدرت از جمله در صحنه های نظامی پیچیده است؛ یا به عنوان بخشی از ائتلاف با بازیگران دولتی، یا در کنار شبه نظامیان محلی.
ایران همچنان به استفاده از فرصت ها برای گسترش توانایی های ثالث خود ادامه می دهد، اما باید هم خطر گسترش بیش از حد قدرت و هم خطر مقابله و رد شدن توسط جوامعی که این کشور را به عنوان یک کشور مداخله کننده خارجی می بینند، مدیریت کند. تهران از این خطرات آگاهی دارد و مطابق با میزان تحمل خاص خود آن را مدیریت می کند. تاکنون، ایران در تعاقب این رهیافت به تعارضات، از سوی بازیگران و راهبردهای متعارف از جمله تحریم ها، محدود نشده است. احتمالاً ایران برای تثبیت حوزه نفوذ خود در جهان عرب، به استفاده از نیروهای ثالث هم در منازعات و هم پس از منازعات متکی خواهد بود.