اگر تا یکی دو سال پیش زلزله و توفان همه را غافلگیر میکرد، مدتی است بارش باران و برف هم حکم غافلگیری بزرگ را برای همه دارد؛ غافلگیری جانکاه و گاه مرگبار!
به گزارش «تابناک»، نخستین برف سال از دیرباز اهمیت فراوانی برای مردم داشته تا جایی که هموطنان آذری مان آن را «ایلگار» مینامند و تاکید دارند که نخستین نشانه آغاز فصل سرماست؛ فصلی که بسیاری از روزهای آن به برکت بارش برف یکرنگ سفید میشود.
البته این بعد شاعرانه، تنها یک بخش ماجراست و روی دیگر ماجرا، افزایش مشکلات شهروندانی است که در روزهای عادی هم برای رفت و آمدهای روزمره با مشکلات فراوانی دست به گریبانند، چه رسد به روزهای برفی که معابر لغزنده است و وسایل حمل و نقل عمومی از همیشه ناکارآمدتر؛ درست مانند شرایطی که ساعاتی است بر تهران و چند شهر دیگر حاکم شده و بسیاری را به سختیهایی گرفتار آورده است. افرادی مانند سرنشینان خودروهای پرشمار در بزرگراه امام علی (ع) که بر اثر لغزندگی مسیر و انحراف اتوبوس بی آر تی از مسیر و مسدود شدن راه، ساعات متمادی در مسیر به دام افتادند و از زندگی جاماندند.
یا مردمی که در مناطق شمالیتر تهران خود را تنها مقابل بارش سنگین برف یافتند و هرچه انتظار کشیدند تا مأموران شهرداری برای بازگشایی مسیرها پا به میدان عمل بگذارند، نومیدتر شدند و در نهایت دریافتند که در اوضاع بحرانی، دست تنها هستند و باید خودشان موجبات خلاصی شان از برف و ترافیکهای گره خورده را فراهم آورند.
این در حالی است که برای بسیاری از مردم هیچ راه گریزی از تبعات بارش شدید و سنگین برف از ساعات نخست امروز وجود نداشت. برای آن دسته از شهروندان که برای تردد از وسایط نقلیه عمومی استفاده میکنند و در چنین روزهایی دستشان از همه چیز خالی میماند، چراکه سرعت تردد اتوبوسها به شدت کاهش پیدا میکند و کمبود تاکسی نیز اوج میگیرد.
درباره معضلاتی سخن میگوییم که در روزهای عادی نیز به وضوح به چشم میخورند و در چنین روزهایی اوج میگیرند. معضلی از جنس کمبود ظرفیت ناوگان حمل و نقل عمومی که موجب میشود اغلب ساعات روز اتوبوسها و مترو مملو از مسافرانی باشند که جای نفس کشیدن هم ندارند، چه برسد که بارندگی رخ داده باشد و با هجوم مسافران پرشمار مواجه شده باشند.
البته این معضل منحصر به تهران نیست و با هر بارش نسبتا شدید در هر نقطه از کشورمان قابل مشاهده است. چه در مناطق سردسیر و چه در خطههایی مانند خوزستان که گرمسیری هستند و اخیرا همه تبعات بارش شدید در آنها و بالادستشان را لمس کرده و دیده ایم؛ سیلابی که هنوز آثار شوم آن رفع و رجوع نشده است.
بلایایی قابل پیش بینی که همیشه پیش بینی نمیشوند تا نتیجه غافلگیری باشد. مثل غافلگیری در زمان وقوع زلزله، سیل، توفان و... که حالا با بارش باران و برف هم رقم میخورد. غافلگیر شدن مسئولان شهری که وظیفه داشتند به هشدارهای هواشناسی توجه نشان داده و معابر سطح شهر را به کیسه های شن و نمک تجهیز کرده و در وضعیت آماده باش قرار گیرند اما حتی در ساماندهی وسایل حمل و نقل عمومی نیز ناموفق هستند.
غافلگیری هایی که حتما در روزهای آتی در بسیاری از نقاط کشورمان تکرار خواهند شد، بی آنکه گزندی متوجه غفلت کنندگان شده یا کسی از ایشان بپرسد اگر قرار باشد نتیجه هر بارندگی، غافلگیر شدن باشد، چه نیازی به وجود انبوه نهادها و اختصاص بودجه هنگفت به ایشان است؟!