سوریه به ویتنامی برای ایران تبدیل خواهد شد؟ این مسالهای است که از سوی اسرائیلیها مطرح شده است؛ به گونهای که «نفتالی بنت» وزیر جنگ اسرائیل چندی پیش در تهدیدی آشکار خطاب به ایران ادعا کرد: سوریه، ویتنام شما خواهد شد (در اشاره به جنگ ویتنام)، در آنجا غرق خواهید شد و خونتان ریخته میشود.
به گزارش «تابناک»؛ در همین رابطه، خبرگزاری «جروزالم پست» در مطلبی به این پرسش داده که آیا ادعای وزیر جنگ اسرائیل مبنی بر تبدیل شدن سوریه به ویتنام ایران میتواند به وقوع بپیوندد یا خیر؟
در ادامه این مطلب آمده است: مفهوم «ویتنام» به معنای یک اشتباه نظامی است که در آن یک قدرت نظامی برتر از نظر فنی که با یک درگیری داخلی در یک کشور دیگر با شورشیان مواجه و آن کشور تلفات انسانی زیادی را متحمل میشود. این اصطلاح به تجربه فرانسه و ایالات متحده در ویتنام جنوبی بین سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۶ اشاره دارد، اما کاربرد گستردهای دارد؛ برای نمونه، جنوب لبنان بین سالهای ۱۹۸۰ و ۲۰۰۰ به «ویتنام» برای اسرائیل تشبیه شده است. افغانستان در دهه ۱۹۸۰ به نوعی به ویتنام برای شوروی تبدیل شد. از سوی دیگر، وضعیت برای عربستان در یمن نیز همین است.
ما درباره دخالت روزافزون ایران در سوریه چه میدانیم؟ ایران متحد بشار اسد است و دمشق مسیر اصلی انتقال اسلحه به حزب الله است. ایران به دنبال پشتیبانی از سوریه در برابر شورشیان و داعش بود. علاوه بر این، این کشور به دنبال ایجاد نفوذ گسترده در جنوب سوریه است. این پایگاهها در سرتاسر سوریه مستقر شدند و به سپاه ارتباط پیدا کردند. براساس ادعای وزارت خارجه اسرائیل، تا سال ۲۰۱۶ ایران حدود ۵۰۰ نیروی نظامی را در سوریه از دست داده بود که برای کمک به بشار اسد به آنجا اعزام شده بودند. علاوه بر این، ده افسر ارشد ایرانی در نبرد در سوریه جان باختند.
اسرائیل میگوید که ایران تا یک زمانی حدود ۲۵۰۰ نیرو در سوریه داشت. این تعداد به دلایلی از جمله انتقادات داخلی به کمتر از ۱۰۰۰ نفر کاهش یافت. به جای آن ایران شبه نظامیان شیعه از عراق و پاکستان و افغانستان را برای نبرد در سوریه اعزام کرد. واحد اصلی ایران در سوریه توسط نیروی قدس سپاه و رهبر آن قاسم سلیمانی هدایت میشد و نیروهایی از کشورهای دیگر عملیات ایران را به انجام میرسانند.
اسرائیل به طور فزاینده عناصر مرتبط با ایران را در سوریه هدف قرار داده است. فرمانده ارتش اسرائیل عنوان کرد تا سال ۲۰۱۷ میلادی ۱۰۰ موضع ایران در سوریه آماج قرار گرفت. اما طبق گزارش رئیس ستاد ارتش اسرائیل، تا ژانویه سال ۲۰۱۹ به بیش از ۱۰۰۰ هدف افزایش یافته است.
ایران بر خلاف آمریکا نیروهای بیشماری از خود را در سوریه درگیر نکرده است و بیشتر نیروهایی از سایر کشورها عملیاتهای ایران را به ثمر میرسانند؛ بنابراین، تلفات انسانی زیادی را متحمل نمیشود. در مقابل، آمریکا بیش از ۵۰۰ هزار نیرو به ویتنام اعزام کرده بود که از فاصله سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۶ بیش از ۶۰ هزار تن از این نیروها کشته شدند و ویتنام به یک باتلاق کابوس بار برای آمریکا تبدیل شد.
حال، سوال بزرگ این است که آیا سناریوی ویتنام میتواند برای ایران تکرار شود؟ تا کنون، به نظر میرسد از آنجا که ایران ردپای نظامی خود را پنهان کرده و در پشت صحنه کار میکند، عمده خسارات آن مالی است. این اثراتی طولانی مدت در اعتراضات در ایران بر نقش این کشور در سوریه دارد. ایران میخواهد پایگاه و موشکهایی را در سوریه مستقر کند.
این کشور میخواهد موشکهایی با هدایت دقیق برای حزب الله ارسال کند. ایران از سوریه به عنوان یک زمین آزمایش برای پرتاب موشکها علیه داعش از خاک خود و ارسال موشکها و نیروی هوایی این کشور به سوریه استفاده کرده است.
ایران میخواهد جنوب سوریه را تحت نفوذ خود درآورد و به نظر نمیرسد بازنده باشد. حملات هوایی به اهداف ایران در سوریه محدود و دقیق است؛ به این معنی که تعداد کمی از ایرانیان در این حملات کشته میشوند و معمولاً تمام آنچه ویران میشود یک انبار تسلیحاتی معین است. ایران میتواند همانطور که در پایگاه امام علی (ع) در نزدیکی آلبوکمال انجام داده است، انبارها را بازسازی و همچنین میتواند هواپیماهای بدون سرنشین، موشکها و پدافند هوایی را جابجا و جایگزین کند. همه اینها ممکن است فشار اقتصادی بر ایران را افزایش دهد. با این حال، چالش واقعی ایران سوریه نیست، بلکه نفوذ و مداخله گستردهتر آن در منطقه است.
ایران خواستار معامله در یمن است و با کمک عمان به دنبال کاهش تنش در خلیج فارس است. این کشور همچنین میخواهد غزه را در برابر اسرائیل تسلیح کند. در عراق، ایران نگران است که متحدان محلی نفوذ خود را از دست بدهد.
ایران به دنبال یک سرمایه گذاری بلند مدت چند دهه است و نه سود و منافع کوتاه مدت. به این معنا که برخلاف آنچه ایالات متحده در ویتنام انجام داد، عمل میکند. ایالات متحده فکر میکرد که با قدرت آتش برتر و گسیل کردن تعداد زیاد سربازان میتواند در جنگ پیروز شود. در مقابل دشمن به سادگی توانست آمریکا را از ویتنام بیرون کند. این در حالی است که ایالات متحده از دولت ضعیف و سست در ویتنام جنوبی حمایت میکرد.
اسد در برابر شورش هشت ساله مقاومت کرده و از حمایت روسیه و ایران برخوردار است. روسیه پوشش هوایی و سایر پشتیبانیها را تأمین میکند، در حالی که ایران عملیات میدانی و زمینی را هدایت میکند. ایالات متحده هرگز با مردم و توده ویتنام همکاری نکرد و همچنین متحد دیگری به نام روسیه برای کمک به جنگ نداشت. بر خلاف ویت مین، شورشیان سوری برنده نمیشوند و در حال افزایش نفوذ خود نیستند. درعوض، ایران و اسد در حال پیروزی در جنگ سوریه هستند.
برخلاف حمایتی که ویتنام شمالی دریافت کرد، ایالات متحده در سوریه نیست که ایران را بالانس کند. مشاور امنیت ملی جان بولتون زمانی میخواست که ایران را بالانس کند و نیروهای آمریکایی را در سوریه نگه دارد. اما بولتون کنار رفته است. ایالات متحده اعلام کرده که ممکن است شرق سوریه را ترک کند و ایران نیز منتظر عزیمت ایالات متحده از سوریه است.
نقش اسرائیل در سوریه این نبود که آن را به نوعی ویتنام برای ایران تبدیل کند. حملات هوایی هدفمند سوریه را به ویتنام تبدیل نمیکند و ایران تلفات زیادی متحمل نمیشود. هیچ کس نمیخواهد تمام زیرساختهای ایران را از بین ببرد، زیرا ۱۰۰۰ حمله هوایی طی چند سال نتوانست آن را از بین ببرد. ایالات متحده و دیگر قدرتها در غرب هرگز یاد نگرفتند آنچه ایران انجام میدهد، انجام دهند، زیرا غرب همواره تمایل به قدرت آتش گسترده نظامی برای پیشبرد اهدافش داشته است.