همه چیز از قدم زدن بر روی برگهای زرد پاییزی در حیاط بزرگ باغ ملی تهران آغاز شد؛ در جشنواره پاییز برگ که سه سال است توسط دانشگاه هنر و با همکاری شهرداری منطقه ۱۲ در میدان مشق ـ درست روبه روی ساختمانهای وزارت امور خارجه ـ برگزار میشود.
به گزارش «تابناک»؛ تصاویر و ویدیوهایی از محمد جواد ظریف و عباس عراقچی، وزیر امور خارجه و معاون سیاسی اش منتشر شد که آن دو را در حال قدم زدن روی برگها و گوش دادن موسیقی با هدفونی بر گوش نشان میدهد. اولین و سریعترین واکنش به این تصاویر در شبکههای اجتماعی خشم و نفرت بود. خشم و نفرت با این مضامین که وزیر و معاونش، در حالی که مردم در حال رنج و مرارت هستند، جشنواره راه انداخته اند و روی برگها قدم میزنند و موسیقی پاییزی گوش میدهند. برخی حتی اظهار داشتند که این اقدام، زخم پاشیدن بر رخم مردمی است که در هفتههای پیش از آن، در ناآرامیهای کشور جوان از دست داده اند و سختترین انتقادات را از وزیر و معاونش کردند.
اما به تدریج با انتشار ویدیوها، این ابهامات هم برطرف و مشخص شد که قضاوت ها در این باره عجولانه و شتابزده بوده، چون این جشنواره نه ابتکار وزارت امور خارجه بوده و نه برای لذت بردن مسئولان این وزارتخانه، بلکه کاری از دانشجویان دانشگاه هنر است و البته سومین سال برگزاری آن!
در جشنواره امسال این دانشجویان، البته یک رویداد هنری تعاملی با نام «گذر از نئولیبرالیسم» هم توسط امیر وارسته در آنجا برگزار شده. این کارگردان متنی اعتراضی را در قالب یک فایل صوتی برای ظریف و عراقچی در حال قدم زدن روی برگها پخش کرده است؛ متنی که در گوش وزیر امور خارجه با پس زمینه صدای ناله و فریاد دختران و پسران، پخش میشود بدین شرح است:
«خواستم تا هر یک از ما فرزندان زمین قابیل درونمان را مراقبت کنیم. یادمان باشد تا من و تو، ما انسان را رعایت کنیم.»
برای عراقچی البته متنی اعتراضیتر پخش میشود: این صدای فرودستان است؛ آنان که روزی سایه بالای سرمان بودند و اکنون در زیر پاهایمان لگد میشوند. از شیلی و فرانسه و عراق تا تهران و شهریار و ماهشهر؛ گاهی با فقر و گاهی با گلوله.
آنچه در این یکی دو روز گذشت، همه اش همین بود؛ جشنوارهای از سوی دانشجویان دانشگاه هنری و ابتکاری به نام هنر اعتراضی؛ اعتراضی که به بهترین ابزار ممکن، حداقل به گوش چند تن از مقامات کشور رسید و البته برخی دیگر از شهروندان هم مجددا در معرض این انتقال پیام قرار گرفته اند.
آنچه این روزها در جامعه ایران فراوان یافت میشود، عجله و شتاب در قضاوت است؛ اینکه هنرمندی با هنرمندی تمام، صحنه را به گونهای بیافریند که در دل یک آفرینش هنری، به صورت مسالمت آمیز صدای اعتراض مردم را به گوش مسئولان برساند، شایسته تقدیر و تلاش برای فراهم کردن فرصتهای مشابه است.